🔷موضوع نظام اقتصادی به علم اقتصاد رفتارهای اقتصادی انسان مربوط است. نظام اقتصادی رفتارها را آن گونه که باید باشد سامان می دهد و علم اقتصاد آنها را چنان که هست بررسی می کند. در اقتصاد سرمایه داری لیبرال این دو جهت با هم متحد می شوند؛ زیرا ادعا می شود: اگر انسان ها آزاد گذارده شوند تا به صورت طبیعی عمل کنند رفتارهای آنها به بهترین وجه سامان مییابد و همان گونه که سزاوار است تحقق خواهد یافت. بنابراین به نظام سازی نیاز نیست.
🔶نگرش فوق تا حدودی ریشه در انسان شناسی این نظام دارد. انسان در جهان بینی لیبرالیستی دارای ویژگی های فردگرایانه است. در این جهان بینی انسان موجود واحدی است که مالک علی الاطلاق وجود و اموال خویش است، امیالش اهداف و ارزش های او را بر می گزیند، عقلش راه دستیابی به آن اهداف را به خوبی نشان می دهد. موجودی که در شناخت حقیقت تنها به تجربه خود تکیه میکند به پذیرش فرمان های اخلاقی دین جامعه یا دولت ملزم نیست و تنها از امیال خویش فرمان می پذیرد.
📖کتاب #نظام_اقتصادی_اسلام دفتر:مبانی فلسفی به کوشش سید حسین میرمعزی
#لیبرالیسم
#اصالت_فرد
#معرفی_کتاب
#جهان_شناسی
#کانون_اندیشه_جوان
📌@canoon_org
🔷 سیاست تعدیل که در دهه هشتاد از سوی صندوق بین المللی پول به کشورهای متقاضی وام تحمیل میشد، در پی بحران بازپرداخت بدهیها از سوی کشورهای بدهکار (عمدتا کشورهای #توسعه_نیافته) و با هدف تضمین بازپرداخت بدهیها همراه با سود آن تدوین و تحمیل میشد.
🔶 این خاستگاه تاریخی برنامه تعدیل، با خاستگاه نظری غربی، یعنی با #اقتصاد_نئوکلاسیک مبتنی بر فلسفه #اصالت_فرد و #حداکثر_سازی سود فردی جمع شد و بر جوامع توسعه نیافته تحمیل گردید. مطابق این تفکر، فرد بر اساس سود شخصی خود چنان رفتار میکند جامعه نفع میبرد و نقش دولت تنها در تسهیل روابط اقتصادی و تضمین مالکیتها میباشد؛ ضمنا نظارت و دخالت دولت باید به حداقل برسد.
💢 به اعتقاد این تفکر، در این شرایط که فرد (سرمایه دار) با انباشت سرمایه چرخ های #توسعه را به هنجارهای گردش در آورده و برای رسیدن به سود هرچه بیشتر، بدون آن که به قصدی آگاهانه لازم باشد، به پیشرفت به کشور کمک میکند.البته از لوازم این روند افزایش نابرابری و فقر است؛ به عبارت دیگر، هرچه ثروتمندترشدن سرمایه داران و فقیرترشدن طبقات ضعیف از لوازم پیشبرد این سیاست می باشد.
📖 ماهنامه #زمانه، شماره ۳۱
📌@canoon_org