eitaa logo
ســـلــــبـــIRANــــریـــتــی
1.7هزار دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
2هزار ویدیو
13 فایل
🍃🌸 ﷽ 🌸🍃 🌟سلبريتى هاى ايران و جهان 🌟 بروزترين عكسها 🌅 كليپ ها 🎬 و اخبار و افشاگری سلبريتى ها🎤 تعرفه تبلیغات: @tab_ligh2
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️شنیده شده "آنجلینا جولی" هنرپیشه معروف هالیوود می‌خواد برای ریاست جمهوری آمریکا ثبت نام کنه❗️ 🔹فکر کن رای بیاره، نماینده‌های لیست امید چه آبرویی از کشور ببرن😂 🔸همه‌شون میگن اجازه بدید ما بریم با آمریکای جهانخوار مذاکره کنیم 💠 @celebridi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بونجاح تحلیلگر سرشناس جهان عرب:اسرائیل از درون فرو می‌پاشد؛ نیازی به زحمت ایران نیست/حملات اخیر اسرائیل؛ لاف انتخاباتی نتانیاهو است. این سخنان براتون آشنا نیست؟ رهبر انقلاب پیش‌تر از این گفته بودند که قدرت‌های جهان موریانه‌وار از درون متلاشی می‌شوند👌 💠 @celebridi
..... توهین دولتیها به قوانین کشور ایران آقای ظریف و خبرنگار بی‌حجاب، سفارت ایران در فرانسه!! رهبرانقلاب، در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت:ابراز نگرانی نسبت به مسأله حجاب در جامعه، به‌جا و صحیح است. #حجاب یک حکم شرعی و یک مسأله قانونی است و در این زمینه باید در درجه اول دستگاه‌های دولتی و حکومتی و مدیران آن‌ها مراقبت کنند تا براساس قانون عمل شود. موازین دینی و ظواهر مذهبی از جانب مدیران در بدنه دستگاه‌ها رعایت شود. ۹۸/۵/۳۰ 💠 @celebridi
🔴 پشت پرده فیلم‌های غیراخلاقی که بنام شهردارِ صدرا منتشر می‌شود‼️ 🚨چرا رسانه‌های معاند میخواهند فساد #مالی را به فساد اخلاقی بکشانند⁉️ منبع: خبرگزاری فارس 💠 @celebridi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️نوجوان16 ساله متهم به اخلال 126 میلیون یورویی در بازار ارز 💠 @celebridi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ گفتمان تراز انقلاب اسلامی پر از زنان موفقی که ترجیح دادن بجای سر چوب کردن حجابشون ,نقشی در تحول علمی کشور داشته باشن مثل مریم موسوی مدیر پروژه ناهید منتها حقوقی که قبل از انتخابات واسش یقه میدرن شامل رقاصی و خوانندگی و شو اندام در ورزشگاه ها و کنسرت هاست و نه جایگاه های فاخر شغلی 💠 @celebridi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ افشاگری دیپلمات آمریکایی: ایرانی ها فکر میکردند #مشکلات اقتصادی به خاطر تحریم است و از #ناکارآمدی های خودشان #غفلت کردند ⛔️ متن برجام دقیقا همان چیزی بود که آمریکایی ها نوشته بودند ‌، ۴+۱ دورچین بود! 💠 @celebridi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸آتش‌سوزی در کلیسای ۱۱۵ ساله «فیلادلفیا» آمریکا باعث فروریختن بخش‌هایی از آن شد. آتش‌نشانان پس از چند ساعت، موفق به اطفای حریق شدند. پ.ن : از بس علیه خودشون مرگ بر آمریکا گفتن این بلا سرشون اومد😐(سلبریتی طور) 💠 @celebridi
♨️ عادی شدن فسادها و ناکارآمدی‌ها ‌ها سبب شکست اصلاح‌طلبان شد 🔻«فائزه هاشمی» در یادداشتی با تأکید بر اینکه در سال‌های اخیر قدرت در مجلس، دولت و شوراهای شهر دست اصلاح‌طلبان بوده است، درباره علت آنها نوشت: «اما آنچه بايد می‌شد، اتفاق نيفتاد. هزار و يك دليل وجود دارد كه چرا سرخوش از پیروزی نصف و نيمه، آنچنان كه بايد و شايد عملكرد مثبتی نداشتند؛ اما باز هم نمی‌توان ناديده گرفت كه در همين جريان نيز باند‌بازيی ها، خودی و غیرخودی كردن، عدم شایسته‌سالاری و عدم چرخش نخبگان، بی‌تفاوتی نسبت به خطاها و فسادها يا به عبارت ديگر، عادی‌شدن فسادها و خطاها و ناکارآمدی‌ها و... كه در چند سال اخير نمايان شد، عواملی است كه نتيجه آن شرايط فعلی است.» 💠 @celebridi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 شوی تبلیغاتی #نماینده_ممسنی! 🔹نماینده ممسنی با پیگیری یه دستگاه ام آر آی، MRI برای شهرشون تهیه کرده و با بلندگو توی خیابانها دور زده و باهاش پز میده! 🔸 آقای #دکتر_مسعود_گودرزی نماینده ممسنی مکاتبه کرده و‌ توسط خیرین و وزارت بهداشت یک دستگاه MRI برای بیمارستان ممسنی خریداری شده و با بلندگو و پلیس و ... دستگاه را وارد شهر کرده! ❗️انصافا این رفتار یعنی چه؟!! خودش نمیفهمه؟ مردم رو نفهم درنظر گرفته؟!! 💠 @celebridi
پول آزادی می آورد! 💠 @celebridi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدیه رهبرانقلاب به ساقط کننده #پهپاد_آمریکایی شیخ الاسلام، سفیر سابق ایران در سوریه: رهبر انقلاب انگشتر خود را به کسی که پهپاد آمریکایی را ساقط کرد هدیه کردند. 💠 @celebridi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کاروان تبلیغاتی #فریدون_حسنوند، نماینده اندیمشک در مجلس شورای اسلامی در سطح شهر اندیمشک برای چند خاور و نیسان #حمل_زباله! 💠 @celebridi
🔴 اروپاییان #ایرانی_الاصل❗️ 🔷باید بدونید اهالی شهر #یاسبرین در #مجارستان که بعنوان نماد تیزهوشی شناخته میشن و به اینکه اجدادشون #ایرانی و از شهر #یزد بودند افتخار میکنن، اهالی این شهر،حدود ۸۰۰ سال پیش به دلیل حمله مغول ها،از ایران به مجارستان کنونی مهاجرت کردند! 💠 @celebridi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬❣اولین تصویر لورفته #مزدک_میرزایی و همسرش در خیابان‌های لندن #بی_غیرت #وطن_فروش 💠 @celebridi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ هشدار: ویدیو۱۸+ یه سوال رو هم از دخترا پرسیدیم هم از پسرا معیارهای یه #دوست_دختر خوب چیه؟ پسرا : بدنو ببین جون بابا! 😳/ دخترا: خودتون ببینید... 💠 @celebridi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پشت‌پرده فعالیت #منافقین در شبکه‌های اجتماعی 💠 @celebridi
چند سال قبل اتوبوسی از دانشجویان دختر یکی از دانشگاه‌های بزرگ کشور آمده بودند جنوب. چشم‌تان روز بد نبیند... آن‌قدر سانتال مانتال و عجیب و غریب بودند که هیچ کدام از راویان، تحمل نیم ساعت نشستن در آن اتوبوس را نداشتند. وضع ظاهرشان فوق‌العاده خراب بود. آرایش آن‌چنانی، مانتوی تنگ و روسری هم که دیگر روسری نبود، شال گردن شده بود. اخلاق‌شان را هم که نپرس... حتی اجازه یک کلمه حرف زدن به راوی را نمی‌دادند، فقط می‌خندیدند و مسخره می‌کردند و آوازهای آن‌چنانی بود که... از هر دری خواستم وارد شوم، نشد که نشد؛ یعنی نگذاشتند که بشود... دیدم فایده‌ای ندارد! گوش این جماعت اناث، بده‌کار خاطره و روایت نیست که نیست! باید از راه دیگری وارد می‌شدم... ناگهان فکری به ذهنم رسید... اما... سخت بود و فقط از شهدا بر‌می‌آمد... سپردم به خودشان و شروع کردم. گفتم: بیایید با هم شرط ببندیم! خندیدند و گفتند: اِاِاِ ... حاج آقا و شرط!!! شما هم آره حاج آقا؟؟؟ گفتم: آره!!! گفتند: حالا چه شرطی؟ گفتم: من شما را به یکی از مناطق جنگی می‌برم و معجزه‌ای نشان‌تان می‌دهم، اگر به معجزه بودنش اطمینان پیدا کردید، قول بدهید راه‌تان را تغییر دهید و به دستورات اسلام عمل کنید. گفتند: اگر نتوانستی معجزه کنی، چه؟ گفتم: هرچه شما بگویید. گفتند: با همین چفیه‌ای که به گردنت انداخته‌ای، میایی وسط اتوبوس و شروع می‌کنی به رقصیدن!!! اول انگار دچار برق‌گرفتگی شده باشم، شوکه شدم، اما چند لحظه بعد یاد اعتقادم به شهدا افتادم و دوباره کار را به آن‌ها سپردم و قبول کردم. دوباره همه‌شون زدند زیر خنده که چه شود!!! حاج آقا با چفیه بیاد وسط این همه دختر و... در طول مسیر هم از جلف‌بازی‌های این جماعت حرص می‌خوردم و هم نگران بودم که نکند شهدا حرفم را زمین بیندازند؟ نکند مجبور شوم...! دائم در ذکر و توسل بودم و از شهدا کمک می‌خواستم... می‌دانستم در اثر یک حادثه، یادمان شهدای طلائیه سوخته و قبرهای آن‌ها بی‌حفاظ است... از طرفی می‌دانستم آن‌ها اگر بخواهند، قیامت هم برپا می‌کنند، چه رسد به معجزه!!! به طلائیه که رسیدیم، همه‌شان را جمع کردم و راه افتادیم ... اما آن‌ها که دست‌بردار نبودند! حتی یک لحظه هم از شوخی‌های جلف و سبک و خواندن اشعار مبتذل و خنده‌های بلند دست برنمی‌داشتند و دائم هم مرا مسخره می‌کردند. کنار قبور مطهر شهدای طلائیه که رسیدیم، یک نفر از بین جمعیت گفت: پس کو این معجزه حاج آقا! ما که این‌جا جز خاک و چند تا سنگ قبر چیز دیگه‌ای نمی‌بینیم! به دنبال حرف او بقیه هم شروع کردند: حاج آقا باید... برای آخرین بار دل سپردم. یا اباالفضل گفتم و از یکی از بچه‌ها خواستم یک لیوان آب بدهد. آب را روی قبور مطهر پاشیدم و... تمام فضای طلائیه پر از شمیم مطهر و معطر بهشت شد... عطری که هیچ جای دنیا مثل آن پیدا نمی‌شود! همه اون دخترای بی‌حجاب و قرتی، مست شده بودند از شمیم عطری که طلائیه را پر کرده بود. طلائیه آن روز بوی بهشت می‌داد... همه‌شان روی خاک افتادند و غرق اشک شدند! سر روی قبرها گذاشته بودند و مثل مادرهای فرزند از دست داده ضجه می‌زدند ... شهدا خودی نشان داده بودند و دست همه‌شان را گرفته بودند. چشم‌ها‌شان رنگ خون گرفته بود و صدای محزون‌شان به سختی شنیده می‌شد. هرچه کردم نتوانستم آن‌ها را از روی قبرها بلند کنم. قصد کرده بودند آن‌جا بمانند. بالاخره با کلی اصرار و التماس آن‌ها را از بهشتی‌ترین خاک دنیا بلند کردم ... به اتوبوس که رسیدیم، خواستم بگویم: من به قولم عمل کردم، حالا نوبت شماست، که دیدم روسری‌ها کاملا سر را پوشانده‌اند و چفیه‌ها روی گردن‌شان خودنمایی می‌کند. هنوز بی‌قرار بودند... چند دقیقه‌ای گذشت... همه دور هم جمع شده بودند و مشورت می‌کردند... پرسیدم: به کجا رسیدید؟ چیزی نگفتند. سال بعد که برای رفتن به اردو با من تماس گرفتند، فهمیدم دانشگاه را رها کرده‌اند و به جامعه‌الزهرای قم رفته‌اند ... آری آنان سر قول‌شان به شهدا مانده بودند ..." 💠 @celebridi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان جناب بی آزار تهرانی در مورد صحبتهای روحانی پیرامون مذاکره با آمریکا که فقط چند ساعت بعد از انتشار از پیجشون حذف شد...! 💠 @celebridi
⭕️شریعتمداری که بعد از گلچین فساد اقتصادیِ وزارت صمت از واردات غیرقانونی ۶۰۰۰ خودرو تا رانت داماد و... ▪️در لبه استیضاح یکباره وزیرکار شد، با فساد زیر مجموعه‌اش در وزارت کار و بکارگیری یک بازنشسته در #اداره_کاریابی، اطلاعات کارجوها را در اختیار یک شرکت کاریابی خاص قرار داده! واتدبیرا! هانی هاشمی 💠 @celebridi
🔴عکس معناداری که سخنگوی شورای نگهبان از جلسه امروز و ارتباط خوب آیت الله آملی لاریجانی و آیت الله یزدی منتشر کرد. تا کور شود چشم جماعت فتنه گر بین علما و کور شود چشم دشمنان که بدنبال اختلاف در جبهه اهل حق هستند..... 💠 @celebridi
⭕️حقیقت تلخه 🔻کامران نجف‌زاده از نیویورک گزارش داد :ترامپ از گوگل ناراحت است چون هنگام سرچ کلمه #احمق تصاویر رو بالا می آید😂😂😂 💠 @celebridi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬❣اولین تصویر لورفته #مزدک_میرزایی و همسرش در خیابان‌های لندن #بی_غیرت #وطن_فروش 💠 @celebridi
چند سال قبل اتوبوسی از دانشجویان دختر یکی از دانشگاه‌های بزرگ کشور آمده بودند جنوب. چشم‌تان روز بد نبیند... آن‌قدر سانتال مانتال و عجیب و غریب بودند که هیچ کدام از راویان، تحمل نیم ساعت نشستن در آن اتوبوس را نداشتند. وضع ظاهرشان فوق‌العاده خراب بود. آرایش آن‌چنانی، مانتوی تنگ و روسری هم که دیگر روسری نبود، شال گردن شده بود. اخلاق‌شان را هم که نپرس... حتی اجازه یک کلمه حرف زدن به راوی را نمی‌دادند، فقط می‌خندیدند و مسخره می‌کردند و آوازهای آن‌چنانی بود که... از هر دری خواستم وارد شوم، نشد که نشد؛ یعنی نگذاشتند که بشود... دیدم فایده‌ای ندارد! گوش این جماعت اناث، بده‌کار خاطره و روایت نیست که نیست! باید از راه دیگری وارد می‌شدم... ناگهان فکری به ذهنم رسید... اما... سخت بود و فقط از شهدا بر‌می‌آمد... سپردم به خودشان و شروع کردم. گفتم: بیایید با هم شرط ببندیم! خندیدند و گفتند: اِاِاِ ... حاج آقا و شرط!!! شما هم آره حاج آقا؟؟؟ گفتم: آره!!! گفتند: حالا چه شرطی؟ گفتم: من شما را به یکی از مناطق جنگی می‌برم و معجزه‌ای نشان‌تان می‌دهم، اگر به معجزه بودنش اطمینان پیدا کردید، قول بدهید راه‌تان را تغییر دهید و به دستورات اسلام عمل کنید. گفتند: اگر نتوانستی معجزه کنی، چه؟ گفتم: هرچه شما بگویید. گفتند: با همین چفیه‌ای که به گردنت انداخته‌ای، میایی وسط اتوبوس و شروع می‌کنی به رقصیدن!!! اول انگار دچار برق‌گرفتگی شده باشم، شوکه شدم، اما چند لحظه بعد یاد اعتقادم به شهدا افتادم و دوباره کار را به آن‌ها سپردم و قبول کردم. دوباره همه‌شون زدند زیر خنده که چه شود!!! حاج آقا با چفیه بیاد وسط این همه دختر و... در طول مسیر هم از جلف‌بازی‌های این جماعت حرص می‌خوردم و هم نگران بودم که نکند شهدا حرفم را زمین بیندازند؟ نکند مجبور شوم...! دائم در ذکر و توسل بودم و از شهدا کمک می‌خواستم... می‌دانستم در اثر یک حادثه، یادمان شهدای طلائیه سوخته و قبرهای آن‌ها بی‌حفاظ است... از طرفی می‌دانستم آن‌ها اگر بخواهند، قیامت هم برپا می‌کنند، چه رسد به معجزه!!! به طلائیه که رسیدیم، همه‌شان را جمع کردم و راه افتادیم ... اما آن‌ها که دست‌بردار نبودند! حتی یک لحظه هم از شوخی‌های جلف و سبک و خواندن اشعار مبتذل و خنده‌های بلند دست برنمی‌داشتند و دائم هم مرا مسخره می‌کردند. کنار قبور مطهر شهدای طلائیه که رسیدیم، یک نفر از بین جمعیت گفت: پس کو این معجزه حاج آقا! ما که این‌جا جز خاک و چند تا سنگ قبر چیز دیگه‌ای نمی‌بینیم! به دنبال حرف او بقیه هم شروع کردند: حاج آقا باید... برای آخرین بار دل سپردم. یا اباالفضل گفتم و از یکی از بچه‌ها خواستم یک لیوان آب بدهد. آب را روی قبور مطهر پاشیدم و... تمام فضای طلائیه پر از شمیم مطهر و معطر بهشت شد... عطری که هیچ جای دنیا مثل آن پیدا نمی‌شود! همه اون دخترای بی‌حجاب و قرتی، مست شده بودند از شمیم عطری که طلائیه را پر کرده بود. طلائیه آن روز بوی بهشت می‌داد... همه‌شان روی خاک افتادند و غرق اشک شدند! سر روی قبرها گذاشته بودند و مثل مادرهای فرزند از دست داده ضجه می‌زدند ... شهدا خودی نشان داده بودند و دست همه‌شان را گرفته بودند. چشم‌ها‌شان رنگ خون گرفته بود و صدای محزون‌شان به سختی شنیده می‌شد. هرچه کردم نتوانستم آن‌ها را از روی قبرها بلند کنم. قصد کرده بودند آن‌جا بمانند. بالاخره با کلی اصرار و التماس آن‌ها را از بهشتی‌ترین خاک دنیا بلند کردم ... به اتوبوس که رسیدیم، خواستم بگویم: من به قولم عمل کردم، حالا نوبت شماست، که دیدم روسری‌ها کاملا سر را پوشانده‌اند و چفیه‌ها روی گردن‌شان خودنمایی می‌کند. هنوز بی‌قرار بودند... چند دقیقه‌ای گذشت... همه دور هم جمع شده بودند و مشورت می‌کردند... پرسیدم: به کجا رسیدید؟ چیزی نگفتند. سال بعد که برای رفتن به اردو با من تماس گرفتند، فهمیدم دانشگاه را رها کرده‌اند و به جامعه‌الزهرای قم رفته‌اند ... آری آنان سر قول‌شان به شهدا مانده بودند ..." 💠 @celebridi