#معلمان_آگاهند
ماشین سپاه جلوی خانه پارک بود اما...
پسرم از روی پلهها افتاد. دستش شکست. بیشتر از من، عبدالحسین هول کرد. بچه را که داشت بهشدت گریه میکرد، بغل گرفت. از خانه دوید بیرون. چادر سرم کردم و دنبالش رفتم. ماتم برد وقتی دیدم دارد میرود طرف خیابان. تا من رسیدم بهش، یک تاکسی گرفت. در آن لحظهها، ماشین سپاه جلوی خانه پارک بود.
👤 راوی: همسر
#شهید_عبدالحسین_برونسی
#شهیدان_معلمند
🌐 روابط عمومی سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان
https://eitaa.com/cfu_acac_ir
╭•⊰◄‹☫🕊›••⊱─━─━•─┈─ · · · ·
❲ چیزهای نو را میداد به آنهایی که وسایلشان کم یا درب و داغان شده بود. آرزو به دل بچههای تدارکات ماند که یکبار او لباس نو تنش کند یا پتوی نو روی خودش بیاندازد. تنها در یک عملیات لباس نو پوشید؛ #عملیات_بدر؛ همان عملیاتی که در آن شهید شد... ❳
#شهید_عبدالحسین_برونسی
#شهیدان_معلمند | #مرام_شهدا ◈⊱
------------------------------------------------------
🌐 روابط عمومی سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان
https://eitaa.com/cfu_acac_ir