#حکایت به نام خدا اسراییل یه ساحل داره پر از فسق و فجور اونجا غرفه کرایه میده هر کی یه غرفه داره یکی شراب میفروشه یکی تن فروشی می‌کنه یکی قمار خونه داره یکی ... شما ام میگید خوبه ما هم یه غرفه بگیریم، مهر و جانماز بفروشیم ملت که اینجا هستن ما ام کسی را نمی کشونیم اینجا فقط این فضای گناه آلود را یه کم تلطیف کنیم قربة الی الله... خلاصه کار را شروع می کنید بعد یه مدت می‌بینید مشتری کمه سعی می کنید بهترین اجناس را بیارید.. کم‌کم کار و کاسبی تون میگیره تا حدی که از همه ی دنیا به شوق مهر و جانماز و عطر و تسبیح با کیفیت شما میان سراغتون و شما هی آدمای بیشتری را می‌کشید به اون غرفه و این ساحل می بینید که اسراییل هیچ مشکلی با نماز و روزه و اذان شما نداره اتفاقا خوشحاله سر شما به همینا گرم باشه حتی یه وقتایی کتب شیعه را می‌فروشی اما میبینی اسراییل حتی کاری به اثبات حق علی (ع) و فاطمه (س) ام نداره همون طور که کاری به تلاش غرفه های اهل سنت برای اثبات خودشون نداره تو اون ساحل هرکس یه بلندگو گرفته دستش و غرفه خودشا جار میزنه اما کافیه چیزی بفروشی که دنیاشون را به خطر بندازه اینجاست که بنرتون را می‌کشه پایین شما ام خوشحالید که دارید کار فرهنگی می کنید. حالا حساب کنید طرف اومده مهر و عطر و جانماز بخره یه سری ام به ساحل می زنه از هر ۱۰۰۰ نفر خوبه یه نفر کج بره؟!!! خیلی ها ام که اینجا را جای خوبی نمی دونستن حضور پر قدرت شما حجت شرعی میشه براشون که بمونن و ادامه بدن این آدما خوبه روزی یا اصلا هفته ای یه عکس مستهجن ببین؟!! اینجاست که اون دنیا میبینی اومدی صواب کنی اما کباب میشی. به همین سادگی #حکایت_اینستاگرام ✍#یونس_اروجی