eitaa logo
چـــادرےهـــا |•°🌸
1.6هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
74 فایل
﷽ دلـ♡ـمـ مےخواھَد آرام صدایتـ کنم: "ﺍﻟﻠّﻬُﻤـَّ‌ ﯾاﺷاﻫِﺪَ کُلِّ ﻧَﺠْﻮۍ" وبگویمـ #طُ خودِ خودِ آرامشے ومن بیـقرارِ بیقـرار.♥ |•ارتباط با خادم•| @Khadem_alhoseinn |°• ڪانال‌دوممون •°| 🍃 @goollgoolii (۶شَهریور۹۵) تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
#فریاد_فطرت 🌱 خانم #رَجنَر_اختر سمیناری به نام "اندیشه پیرامون حجاب اسلامی" در لندن برگزار نمود. وی می‏گوید: "من این سمینار را تشکیل دادم تا از #خانم‏های_محجبه و موضوع #حجاب دفاع کنم تا حجاب در کشورم آزاد باشد. حجاب به نفع ما و کشور ماست. باید چنین سمینار‏هایی را در شهر‏های مختلف کشور تشکیل داد تا حجاب را به همه معرفی نموده و آن را تبیین کند که همه بدانند حجاب نه تنها ضرری ندارد بلکه به #نفع مردم، جامعه و کشور است." منبع:http://basirat-14.blogfa.com/post-23.aspx 🍃 #پویش_حجاب_فاطمے
╚ ﷽ ╝ .... ••○🖤○•• .... نمی داند چرا این سفر پدر را اصلا دوست ندارد ، فقط می داند که باید پدر را از رفتن باز دارد .با گریه می شود، با خنده می شود، با شیرین زبانی می شود، با تکرار کلامهایی همیشه پدر دوست داشته، می شود . با کرشمه های کودکانه می شود، با بوسیدن دستها می شود، با نوازش کردن گونه ها می شود، با حلقه کردن بازوهای کوچک ، دور گردن پدر و گذاشتن چشم بر لبهای پدر می شود، با هر چه می شود، او نباید بگذارد، پدر، پا از خیمه بیرون بگذارد. با هر ترفندی که دختری مثل رقیه می تواند، پای پدری مثل حسین را سست کند، باید به میدان بیاید. او که در تمام عمر سه سال خویش ، هیچ خواهش نپذیرفته نداشته است، بهتر می داند که با حسین چه کند تا او را از این سفر باز دارد. و این همان چیزی است که تو تاب دیدنش را نداری... دیدن جست و خیز ماهی کوچکی بر خاک در تحمل تو نیست. بخصوص اگر این ماهی کوچک، قلب تو باشد، دردانه تو باشد، رقیه تو باشد. از خیمه بیرون میزنی و به خیمه ای خلوت و خالی پناه می بری تا بتوانی بغضت را بی مهابا رها کنی و به آسمان ابری چشم مجال باریدن دهی. نمی فهمی که زمان چگونه می گذرد و تو کی از هوش می روی و نمی فهمی که چقدر از زمان در بیهوشی تو سپری می شود. احساس می کنی که سر بر زانوی خدا گذاشته ای و با این حس، باورت می شود که رخت از این جهان بر بسته ای و به دیدار خدا شتافته ای ، حتی وقتی رشحات آب بر روی گونه ات احساس می کنی، گمان می کنی که این قطرات کوثر است که به پیشواز چهره تو آمده است. با حسی آمیخته از بیم و امید ، چشمهایت را باز می کنی و حسین را می بینی که سرت را به روی زانو گرفته است و با اشکهایش گونه های تو را طراوت می بخشد. یک لحظه آرزو می کنی که ای کاش زمان متوقف بشود و این حضور به اندازه عمر همه کاءنات ، دوام بیاورد. حاضر نیستی هیچ بهشتی را با زانوی حسین، عوض کنی و حتی هیچ کوثری را جای سر چشمه چشم حسین بگیری .حسین هم این را خوب می داند و چه بسا از تو به این آغوش ، مشتاق تر است، یا محتاج تر است! این شاید تقدیر شیرین خداست برای تو که وداعت را با حسین در این خلوت قرار دهد و همه چشمها را از این وداع آتشناک ، بپوشاند. هیچ کس تا ابد ، جز خود خدا نمی داند که میان تو و حسین در این لحظات چه می گذرد، حتی فرشتگان از بیم آتش گرفتن بالهای خویش در هرم این وداع به شما نزدیک نمی شوند. هیچ کس نمی تواند بفهمد که دست حسین با قلب تو چه می کند؟ هیچ کس نمی تواند بفهمد که نگاه حسین در جان تو چه می ریزد ؟ هیچ کس نمی تواند بفهمد که لبهای حسین بر پیشانی تو چگونه تقدیر را رقم می زند. فقط آنچه دیگران ممکن است ببینند یا بفهمند این است که زینبی دیگر از خیمه بیرون می آید. زینبی که دیگر زینب نیست، تماما حسین شده است. ...و مگر پیش از این ، غیر از این بوده است؟ ..... ••○🖤○•• ✍ ✍لطفا فقط با ذکر و کپی شود... ╭┅°•°•°•°═ঊঈ📚ঊঈ═°•°•°•°┅╮ ✒ @chaadorihhaaa ╰┅•°•°•°•°═ঊ
╚ ﷽ ╝ .... ••○🖤○•• .... الموت اولی من رکوب العار والعار اولی من دخول النار قرار ناگذاشته میان تو و حسین این است که تو در خیام از سجاد و زنها و بچه ها حراست کنی و او با رمزی ، رجزی، ترنم شعری، آوای دعایی و فریاد لاحولی، سلامتی اش را پیوسته با تو در میان بگذارد. و این رمز را چه خوش با رجز آغاز کرده است ، و تو احساس می کنی که این نه رجز که ضربان قرب توست و آرزو می کنی که تا قیام قیامت، این صدا در گوش آسمان و زمین ، طنین بیندازد. سجاد و همه اهل خیام نیز به این صدا دلخوشند، احساس می کنند که ضربان قلبی هستی هنوز مستدام است و زندگی هنوز در رگهای عالم جریان دارد. برای تو اما این صدا پیش از آنکه یک اطلاع و آگاهی باشد، یک نیاز عاطفی است. هیچ پرده ای حایل میان میدان و چشمهای تو نیست. و این یک نجوای لطیف و عارفانه است که دو سو دارد. او باید در محاصره دشمن ، بجنگد ، شمشیر بزند و بگوید: الله اکبر و از زبان دل تو بشنود: جانم! بگوید لااله الاالله و بشنود: همه هستی ام. بگوید: لا حول و لا قوه الا بالله و بشنود: قوت پاهایم، سوی چشمم، گرمای دلم، بهانه ماندنم! تو او را از ورای پرده ها ببینی و او صدای تو را از ورای فاصله ها بشنود. تو نفس بکشی و او قوت بگیرد، تو سجده کنی و او بایستد، تو آب شوی و او روشنی ببخشد و او...او تنها با اشارت مژگانش زندگی را برای تو معنا کند. و... ناگهان میدان از نفس می افتد، صدا قطع می شود و قلب تو می ایستد. بریده باد دستهای تو مالک! این شمشیر مالک بن یسر کندی است که بر فرق امام فرود آمده است ، کلاه او را به دو نیم کرده است و انگار باران خون بر او باریده باشد، تمام سر و صورتش را گلگون کرده است. .... ••○🖤○•• ✍ ✍لطفا فقط با ذکر و کپی شود... ╭┅°•°•°•°═ঊঈ📚ঊঈ═°•°•°•°┅╮ ✒ @chaadorihhaaa ╰┅•°•°•°•°═ঊ
♥️|•°به نام خداوند جان وخرد
آرزوی موفقیت وسلامتی برای تمام دانش آموزای عزیز رو داریم مراقب خودتون باشید☺️💚🍃 @chaadorihhaaa
:🌱 هروقٺ‌ تونستی‌ کفش‌های‌ کسی‌ رو‌ که باهاش‌ مُشکل‌ داری‌ جفٺ‌ کنی؛ اون‌ روز‌ آدم‌ شُدے...! :) ‌❤️ ➣ @chaadorihhaaa |•° ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙💕:) کجا امام زمان خون گریه میکنه😭 «اللهم عجل لولیک الفرج»💕💛 ✿[ @chaadorihhaaa]✿      ═══✼🌸✼══
 😊☺😊 ☺😊 گفـــ😎ـــت: حالا یعنی داشته باشی هیچ کس مزاحمت نمی شه؟ گفتــ😊ـــم: البته که بسیار کم تر می شه و آدم های بیمار رو نمی شه کاری کرد اما ... ▪️[ @chaadorihhaaa]▪️ ┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄
چـــادرےهـــا |•°🌸
╚ ﷽ ╝ .... #رمان_آفتاب_در_حجاب #زندگی‌نامه‌_حضرت‌زینب #قسمت_بیست‌‌وهفتم ••○🖤○•• .... الموت اولی م
╚ ﷽ ╝ .... ••○🖤○•• ... همه عالم فدای یک تار مویت حسین جان! برگرد! این سر و صورت بستن می خواهد، این کلاه و امامه عوض کردن و... این چشم خون گرفته بوسیدن. تا دشمن به خود مشغول است بیا تا خواهرت این زخم را با پاره جگر مرهم بگذارد، بیا که خون گونه ات را به اشک چشم بروبد، بیا که جانش را سر دست بگیرد و دور سرت بگرداند . تا دشمن، کشته های شمشیر تو را از میانه میدان جمع می کند، مجالی است تا خواهرت یک بار دیگر ، خدا را در آینه چشمهایت ببیند و گرمای دست خدا را با تمام رگهایش بنوشد. زینب! این هم حسین، دستش را بگیر و از اسب پیاده اش کن، چه لذتی دارد گرفتن دست حسین، فشردن دست حسین و بوسیدن دست حسین. چه عالمی دارد تکیه کردن دست حسین بر دست تو. حسین جان ! تا قلب من هست پا بر رکاب مفشار، تا چشم من هست پا بر زمین مگذار! هرگز مباد که مژگان من پای نازنین تو را بیازارد . جان هزار زینب فدای قطره قطره خونت حسین! صدای هلهله دشمن آرامش ذهنت را بر هم نزند زینب! و زیبایی رخسار حسین ، تو را مبهوت خود نکند زینب! دست به کار شو و با پارچه سپیدت، پیشانه شکافته عزیزت را ببند! آب؟ برای شستن زخم؟ آب اگر بود که یک قطره به شکاف کویری لبهایش می چکاندی. چه باک؟ اشک را خدا آفریده است برای همین جا، باران بی صدای اشکهای تو این زخم را می تواند شستشو دهد، اگرچه شوری آن بر جگر چاک چاک او رسوب می کند. فرصت مغتنمی است زینب! باز این تویی و حسین است و تنهایی. اما...اما نه انگار، بچه ها بی تاب تر بوده اند برای دیدار و چشم انتظارتر. پیش از آنکه دست تو فرصت پیدا کند که زخم را مرهم بگذارد و پارچه را گرداگرد سر حسین بپیچد ، بچه ها گرداگرد او حلقه زده اند و هر کدام به سلام و سوال و نوازش و گریه و تضرع و واکنشی نگاه او را میان خود تقسیم کرده اند.بار سنگینی بر پشت بچه هاست و از آن عظیم تر کوله بار حسین است تو این هر دو را خوب می فهمی که کوله باری به سنگینی هر دو را یک تنه بر دوش می کشی. پیش روی بچه ها ، مجبوب ترین عزیز آنهاست که تا دمی دیگر برای همیشه ترکشان میگوید ، بچه ها چه باید بکنند تا بیشترین بهره را از این لحظه، داشته باشند. تا بعد ها با خود نگویند که کاش چنین می گفتیم و چنان می شنیدیم، کاش چنین می دادیم و چنین می ستاندیم، کاش چنین می کردیم و... شرایط سختی است که سخت تر از آن در جهان ممکن نیست. حکایت تشنه و آب نیست، که تشنگی به خوردن آب، زایل می شود. حکایت ظلمات و برق نیست، که روشنی به ظواهر عالم کار دارد. حکایت پروانه و شمع نیست، که جسم شمع خود را از روح پروانگی تهی است. ... ••○🖤○•• ✍ ✍لطفا فقط با ذکر و کپی شود... ╭┅°•°•°•°═ঊঈ📚ঊঈ═°•°•°•°┅╮ ✒ @chaadorihhaaa ╰┅•°•°•°•°═ঊ
چـــادرےهـــا |•°🌸
╚ ﷽ ╝ .... #رمان_آفتاب_در_حجاب #زندگی‌نامه‌_حضرت‌زینب #قسمت_بیست‌‌وهشتم ••○🖤○•• ... همه عالم فدای
╚ ﷽ ╝ .... ••○🖤○•• .... حکایت غریبی است حکایت این لحظات که فهم از دریافتن آن عاجز است چه رسد به گفتن و پرداختن آن. اگر از خود بچه ها که بی تاب ، درگیر این کشمکش اند بپرسی، نمی دانند که چه می خواهند و چه باید بکنند. به همین دلیل است که هر کدام خواسته یا نا خواسته ، خودآگاه و ناخودآگاه، کاری می کنند. یکی مات ایستاده است و به چشمهای حسین خیره مانده است، انگار می خواهد بیشترین ذخیره را از نگاه حسین داشته باشد. یکی مدام دور حسین چرخ می زند و سر تا پای او را دوره می کند. یکی پیش روی حسین زانو زده است، دستها را دور پای او حلقه کرده است و سر بر زانوانش نهاده است. یکی دست حسین را بوسه گاه لبهای خود کرده است، آن را بر چشمهای اشکبار خود می مالد و مدام بر آن بوسه میزند. یکی بازوی حسین را در آغوش گرفته است، انگار که برترین گنج هستی را پیدا کرده است. یکی فقط به امام نگاه می کند و گریه می کند ، پیوسته اشکهایش را به پشت دو دست می زداید تا چهره حسین را همچنان روشن ببیند. یکی پهلوی حسین را بالش گریه های خود کرده است و به هیچ روی، دستش را از دور کمر حسین رها نمی کند. یکی تلاش می کند که خود را به سر و گردن امام برساند و بوسه ای از لبهای او بستاند. و چه سخت است برای حسین ، گفتن این کلام به تو که: باز کن این حلقه های عاطفه را از دست و بال من! و از آن سخت تر، امتثال این امر است برای تو که وجودت منتشر در این حلقه های عاطفه است . با کدام دست و دلی می خواهی این حلقه را جدا کنی . چه کسی زهره کشیدن تیر از پهلوی خویش دارد؟ این را هر کس به دیگری وا می گذارد. او حلقه ها که اکنون بر دست و پای حسین بسته است، از اعماق قلب تو گذشته است. چگونه می توان این حلقه ها را گشود ؟ اما اینگونه هم که حسین نمی تواند تا قیام قیامت قدم از قدم بردارد، کاری باید کرد زینب! اگر دیر بجنبی، دشمن سر می رسد و همینجا پیش چشم بچه ها کار را تمام می کند، کاری باید کرد زینب! حسین کسی نیست که بتواند اندوه هیچ دلی را تاب بیاورد، که بتواند هیچ کسی را از آغوش خود بتاراند، که بتواند هیچ چشمی را گریان ببیند. حسین عصاره رحمت خداوند است. "نه" گفتن به هیچ خواهش و درخواست و التماسی در سرشت حسین نیست. تو کی به یاد داری که سائلی دست خالی از در خانه حسین بازگشته باشد؟ نه، اگر به حسین باشد روی از هیچ چشم خواهشی بر نمی گرداند. گره این تنعلق تنها با سر انگشتان صلابت تو گشوده می شود. .... ••○🖤○•• ✍ ✍لطفا فقط با ذکر و کپی شود... ╭┅°•°•°•°═ঊঈ📚ঊঈ═°•°•°•°┅╮ ✒ @chaadorihhaaa ╰┅•°•°•°•°═ঊ
🚨 برگزاری دوره از شهریور ۱۳۹۹ زیر نظر اساتید برجسته حفظ قرآن با 10 سال سابقه تدریس 📝 رشته تثبیت تدبری برای افرادی است که قبلا حافظ ۱ تا ۳۰ جزء بوده‌اند و اکنون به دلایل مختلف محفوظاتشان تضعیف شده است. با تدبر و مفاهیم نو می‌توانید محفوظات خود را در ، تثبیت کنید. 💳 حق عضویت در کلیه کلاسها: هرماه 30 هزار تومان 📮 ورود به صفحه ثبت‌نام(تثبیت 30 جزء قرآن) 👇 https://survey.porsline.ir/s/OyH32sh 👌
بہ‌اذن‌خــۆدٺ... ツ ∞بسم‌ﷲالرحمݩ‌الرحـيم∞