#تحــول_من_شماره1
@Chaadorihhaaa
چن ماهی میشدچادری بودم امانه باعشق..ففط برای رهایی ازحرفهایی که بقیه میگفتن..
تااینکه سوم شعبان خواب آقام حسین رودیدم..باهمون لحن قشنگش سلام کردومن فقط خیره نگاهش میکردم😭
چیزی نداشتم که بگم😔
گفت:توچادرسرمیکنی؟گفتم:خب اره ..
گفت:چادرسرمیکنی امانه باعشق..دوسش نداری..چرا؟؟
نمیدونستم چی بگم.لال شده بودم
یهوبالخندروکردبهم وگفت :پاشوبیاکربلا..
باتعجب گفتم:بیخیال بابا..من کجا!توکجا!اصن چجوری بیام؟اجازه نمیدن که.....
خیلی قشنگ روکردبهم وگفت:توبخواه..من میبرمت❤️
ازاردیهشت سال 95تاالان دربه دررفتنم..امانمیشه😔😭😭
@Chaadorihhaaa
آخرین باری که خواب ارباب رودیدم اسفندسال 96بود!!چندماه دوری برام گرون تموم داره میشه..ومحرم داره میاد😞
تموم دیدارهاوخواب هارومکتوب کردم.."درست16قسمت"
دوتادفتری که برام پرازخاطره ست..
بزرگترین افتخارم چادری بودنم که به لطف اربابمه...😍😍وهیچکس نمیتونه این تحفه باارزشموازم بگیره.....تاآخرین لحظه🙈❤️
والتماس دعای زیارت وشهادت دارم..چون بعیدمیدونم دیگه بتونم بااین دوری عذاب آوردووم بیارم😔😭😭😭😭😭😭
✅نظراتتون رو راجب این تحول به آیدی زیر ارسال کنید👇👇
@M_Bameri77
از داستان های تحول من #کپی نشود❌