☺💪بسیجیِ بسیار قوی☺💪
🔴 قسمت اول1⃣
در یکی از اردوگاه های اسرای ایرانی در عراق ، #بسیجی کم سن و سالی بود که سرِ نترسی داشت و در مقابل عراقی ها بسیار مغرور بود.😊
✌ او شدیدترین گرسنگی ها را تحمل می کرد اما هیچ وقت از دشمن تقاضای نان نمی کرد.
یک روز، یکی از نگهبان های تازه کار و بی تجربه که به تازگی به اردوگاه آمده بود و هیچ شناختی از بچه ها نداشت به این بسیجی کم سن و سال برخورد کرد و برای آن که سر به سرش بگذارد گفت :
😏 « آخر تو برای چه به جنگ آمدی؟! تو که نمی توانی یک سنگ کوچک را تکان بدهی آمده ای که مرا بِکُشی؟ »
بسیجی نوجوان درآمد که :
😏💪« من با تو شرط می بندم که می توانم حتی تو را با این هیکل گنده ات از جا بلند کنم و روی دست هایم بالا ببرم ! ! » 😳😯😯
☺😉 ادامــــــه دارد . . .
#زنگ_تفریح
#دفاع_مقدس
برگرفته از کتاب #پنجه_ببر
گردآوری و تدوین : #احمد_عربلو
─┅═ঊঈا🍃🌸🍃اঊঈ═┅─
@chadooriyam
─┅═ঊঈا🍃🌸🍃اঊঈ═┅─
چادرےام♡°
☺💪بسیجیِ بسیار قوی☺💪 🔴 قسمت اول1⃣ در یکی از اردوگاه های اسرای ایرانی در عراق ، #بسیجی کم سن و س
🙂💪بسیجیِ بسیار قوی🙂💪
2⃣
من و تعدادی از بچه ها که دور آن دو جمع شده بودیم با شنیدن این حرف تعجب کردیم ؛ چراکه نگهبان بسیار درشت و هیکل دار بود و بسیجی #نوجوان جُثّه ای ریز و ضعیف داشت.😳
نگهبان عراقی باخنده تمسخرآمیزی گفت : « تو نمی توانی مرا تکان دهی تا چه رسد به این که مرا از جا بلند کنی ! ! »😂
#بسیجی در جوابش گفت : « من ثابت می کنم که می توانم این کار را بکنم و وقتی بلندت کردم یک بار هم به دور اردوگاه می گردانمت . اگر تو هم توانستی مرا بلند کنی باید این کار را انجام دهی . » 😉
بالاخره مسابقه شروع شد و بسیجی زیر دوپای نگهبان را گرفت و زور زد؛ اما هرچه کرد نگهبان از جایش تکان نخورد که نخورد. 😱😳😱
☺ ادامــــــ⬅️⬅️ـــــــه دارد . . .
#زنگ_تفریح
#دفاع_مقدس
برگرفته از کتاب #پنجه_ببر
گردآوری و تدوین : #احمد_عربلو
⬇⬇⬇⬇
@chadooriyam
چادرےام♡°
🙂💪بسیجیِ بسیار قوی🙂💪 2⃣ من و تعدادی از بچه ها که دور آن دو جمع
😊💪بسیجیِ بسیار قوی💪😊
3⃣قسمت پایانی
😏نگهبان گفت: «خوب، دیدی که نتوانستی.حالا نوبت من است.»
😮با یک تکان، #بسیجی را روی دوش خود گذاشت و برای دور زدن اردوگاه حرکت کرد.😳
😊💪بسیجی بر دوش نگهبان #عراقی سوار بود و لبخند پیروزمندانه ای بر لب داشت.😊💪
✌آن روز همه شاهد بودند که چطور او با آن جثه ی کوچک با فکر و نقشه ی حساب شده ای از نگهبان سواری گرفت و کل اردوگاه را به حیرت واداشت!
🌸راهشان پُررهرو🌸
#زنگ_تفریح
#دفاع_مقدس
برگرفته از کتاب #پنجه_ببر
گردآوری و تدوین : #احمد_عربلو
─┅═ঊঈا🍃🌸🍃اঊঈ═┅─
🔥👇با ذکر آیدی کانال👇🔥
✿ ✅ @chadooriyam
هدایت شده از .
🔵 دستور #رهبر انقلاب #فرمانده_کل_قوا به رئیس ستاد کل #نیروهای_مسلح برای کمک و ارسال امکانات ویژه به #سیل_زدگان استان #گلستان و #مازندران
میدونید یعنی چی؟👆
#روحانی #سپاه #ارتش #بسیج #پاسدار #بسیجی #نظامی #سرباز #ناکارآمدی #کارآمدی #مدیریت_لیبرال #مدیریت_جهادی #اصلاحات #بحران #سیل #مدیریت_بحران
@rafiegh_shahidam
[🎈😁] #شـادکـنـک [🎈😁]
دوتـا از بـچـه هـا اسـیـری رو هـمـراه خـودشـون آورده بـودنـد و داشـتند های های میخندیدند . . . .
ازشون پرسیدم : این کیه؟ گفتند : عراقیه ....گفتم: چطوری اسیرش کردید؟ همونطور که میخندیدند ، گفتند: از شب #عملیات پنهان شده بوده . تا اینکه تشنگی بهش فشار آورده و با لباس #بسیجی های ما اومده ایستگاه صلواتی ، وقتی میخواسته شربت بگیره ، پول داده و اینجوری لو رفته😂
📚منبع: نشریه حیات
@chadooriyam
#چـــــــادر
دخترک رو به من کرد و
❌گفت:واقعا آقا؟
➕گفتم:ببخشید چی واقعا؟😕
❌گفت:واقعا شما بچه #بسیجی ها از
دخترای #چادر به سر بیشتر از ما
خوشتون میاد؟😏
➕گفتم:بله🙂
❌گفت:اگه آره، پس چرا #پسرایی که از
ما ها خوششون میاد از کنار ما که
میگذرند محو ما👀 میشن!!
⚡️ولی همین خود تو و امثال تو از چند
متری یه #دخترچادری که رد
میشید فقط سر پایین🚶 میندازید و
رد میشید
➕گفتم: آره راست میگی، سر پایین
انداختن #کمه!
❌گفت:کمه؟ببخشید متوجه نمیشم🙄
➕گفتم : آره تو راست میگی برای
#تعظیم مقابل حجاب
#حضرت_زهرا باید زانو زد👌...
حقا که سر پایین انداختن کمه!
♔♡j๑ïท🌱↷
『 @Chadooriyam』
#بسیجی ...
عادت دارد کار کنت بدون مزد ....
جهاد کند بدون منت ...
دفاع کند برای عزت ...
فحش بخورد و در آخر ....
آرام و گمنام |°شهید°| شود .....💔😊
#اللهمالرزقناشهادتفےسبیلالله
#شَھیدانِہ 🕊•°
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
•♡| @chadooriyam |♡•