#سيره_شهدا
🌹#ارتباط_باجوانان
☘نوجوان که بود کلاس زبان میرفت ، هم از بقیه بچه ها قویتر بود و هم شاکرد اول مدرسه...
دم درب خانه تابلویی زده بود و روش ندشته بود : کلاس تقویتی درس زبان در مسجد امام علی (ع)...
ساعت دو تا چهار ، هزینهٔ هرساعت ۱۰ تا صلوات ؛ قبولی با خـــــدا ....
علی بابرگزاری این کلاسها خیلی از بچه های محل رو جذب مسجد کرد...
📎جای خالیتان به این راحتیها پرنخواهدشد😔
🌹🕊#سردارشهید_علی_هاشمی
✨فرمانده قرارگاه فوق سری نصرت
صلوات بفرس مومن🌷🦋
#شهیدانہ
🍃🌸|@chadooriyam|🌸🍃
#صحبتباامامزمان
🙂#سیره_شهدا 🙂
شهید ناشنوایی که با امام زمان(عج) ارتباط داشت...
🌟 اسم ایشان عبدالمطلب اکبری بود. زمان جنگ در محل ما مکانیکی میکرد و چون ناشنوا بود، خیلی ها مسخرهاش میکردند. یک روز رفتیم سر قبر پسر عموی شهیدش ”غلامرضا اکبری“. #عبدالمطلب کنار قبر پسر عمویش با انگشت یه چارچوب قبر کشید و توش نوشت ”شهید عبدالمطلب اکبری“! ما هم خندیدیم ومسخرهاش کردیم! هیچی نگفت فقط یک نگاهی به سنگ قبر کرد و با دست، نوشتهاش را پاک کرد و سر اش را پایین انداخت و آرام از کنارمان رفت…
🌟 فردای آن روز عازم جبهه شد و دیگر او را ندیدیم. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکر وی را آوردند. جالب اینجا بود که دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش را کشیده بود و مسخرهاش کردیم!
#وصیتنامه وی خیلی سوزناک بود؛ نوشته بود:
” بسم الله الرحمن الرحیم “
یک عمر هر چی گفتم به من خندیدند! یک عمر هر چی میخواستم به مردم محبت کنم، فکر کردن من آدم نیستم و مسخرم کردند! یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم. اما مردم! ما رفتیم. بدونید هر روز با آقام امام زمان (عج) حرف میزدم.
آقا خودش گفت: تو شهید میشی...