eitaa logo
چادرےام♡°
2.5هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
231 فایل
°• ❀ ﷽ یادت نرودبانو هربارڪھ از خانه پابه بیرون...[🌱] میگذارےگوشه ےچـادرٺ رادر دست بگیر...   وآرام زیرلب بگو:  ✨هذه امانتڪ یا فاطمة الزهرا♥.• حرفےسخنے: 📬| @rivoluzionario کارشناس ومشاور مذهبی : ✉️| @rostami_313 . تبادلات⇩ 💭‌| @Khademha1
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ🌿: رمان اونروز حاجی نیاز به بازنویسی یه سری مطالب داشت که از من کمک خواسته بود منم که حرف گوش کن براشون انجام دادم صبح چهارشنبه خانوم مولایی؟ برگشتم به طرف صدا:بله؟ میشه چندلحظه تشریف بیارید؟ (یا خداااااااااااا این دیگه با من چیکار داره؟) -بفرمایید جزوشو در آورد و گفت (همون درخت بیده بودا،مانی):من اینجا رو متوجه نمیشم ،لطفا برام توضیح میدید؟ -البته،ببینید میگه اسم های ملحق به جمع مذکر سالم ساختارشون اینجوریه..... متوجه شدین؟ بله،اینجام مشکل دارم(قشنگ معلومه داره وقت کشی میکنه) جواب دادم:مخاطب اجباری باب افعال...اول باب افعال رو صرف کنید؟ خب،(انگشتمو آوردم بالا و همونجوری که استاد یادمون داده بود گفتم)ببینید اینجا میشه،دقیقا اینجا دیدم داره استفهمی نگاه میکنه...یادم افتاد استاد اینا با استاد ما فرق داشته برای همین رفتیم به نزدیک ترین کلاس(انگار نه انگار رمانپور کارش داشته) رفتیم پاتخته و گفتم باب استفعال رو بنویسید؟ -........... درسته حالا مخاطب مفرد مذکر امر -....... درست،حالا ببریدش به صیغه ی 6امر؟ -....... این میشه مخاطب اجباری باب افعال،متوجه شدید...؟ جواب داد:تقریبا سهراب اومد تو کلاس و گفت:مانی جان،فکر کنم هوش من بیشتر از تو باشه،بیا تا یادت بدم به محض اینکه اومدم برم کلاس خودمون:خانوم مولایی (یه آقایی بود) -بفرمایین؟ استاد رمانپور کارتون دارن فاطی:یاخود امامزاده بیژن...ایندفعه دیگه چیکارت داره؟ -الان میام ،نگاهی نگران به بچه ها انداختمو رفتم -س...لام استاد -علیک سلام...خوب زرنگ شدیا... حالا دیگه نماینده تو به دفتر من میفرستی؟(آخه دیروز به میترا گفتم کارای حاجی رو انجام بده) -استاد پتویی،پشتی،نسکافه ایی چیزی نیاز داشتین بنده رو احضار کردین؟ -بیا بشین نشستم استاد:شنیدم مدرس عربیم شدی با تعجب گفتم:کی گفته استاد؟ -استاد :همون شیطون گفتم:سهراب گفته نه؟ -استاد :پس درس میدی؟ -الحمدالله -استاد:الحمدالله چیه دختر؟ -خب استاد خودتون گفتین تا موقعی که مزدوج نشدین نباید بعله بگین -استاد : برای الان که نگفتم -خب با اجازه والدینم و کسب اجازه از محضر خداوند متعال بعله تا دو دقیقه حاجی فقط میخندید منم فقط نگاهش میکردم -جدی میگم کیانا خانوم منم جدی شدمو گفتم:خانوم مولایی هستم فکر میکنین حاجاقا رمانپور28ساله ی ما با کیانا چیکار داره؟ ⏪ ادامه دارد ... eitaa.com/chadooriyam 💓💫