#وقایع_محرم
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج 🏴
روز دوّم ماه محرّم الحرام:
• ورود امام حسین علیه السلام به کربلا
بنابر مشهور در این روز در سال ۶۱ه آقا ومولایمان حضرت اباعبدالله الحسین سید الشهداء علیه السلام با اهل بیت و اصحابشان وارد کربلای معلی شدند.(۱)
در آنجا اسب حضرت حرکت نکرد. امام پرسیدند:نام این زمین چیست؟گفتند:”غاضریه“نام دیگرش را پرسیدند گفتند:”شاطئ الفرات“اسم دیگری هم دارد؟گفتند:”کربلا“هم می گویند. در این هنگام حضرت آهی کشیدند و گریه شدیدی نمودند و فرمودند:”اللهم انی أعوذ بک من الکرب و البلاء.“به خدا قسم زمین کربلا همین است.به خدا قسم اینجا مردان ما را می کشند! بخدا قسم اینجا زنان و کودکان مارا به اسیری می برند!بخدا قسم اینجا پرده حرمت ما دریده می شود.ای جوان مردان ، فرود آیید که محل قبرهای ما اینجاست….”(۲)
_____________________________
۱. ارشاد:ج۲ص۸۴٫قلائد النحور :جمحرم وصفر،ص۲۴٫ الوقایع و الحوادث :ج۲ص۸۹٫ مناقب ابن شهر آشوب :ج۴ص۱۰۵٫ جلاء العیون:۳۷۹٫ معالی السبطین:ج۱ص۲۸۵٫
۲. از مدینه تا مدینه :ص۲۳۶٫ فیض العلام :ص۱۴۲٫
#وقایع_محرم
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج 🏴
روز سوّم ماه محرّم الحرام:
1-نامه امام حسین علیه السلام برای اهل کوفه
در این روز امام حسین علیه السلام برای بزرگان کوفه نامه ای نوشتند و آن را به قیس بن مسهّر صیداوی دادند که به کوفه برساند.مأمورین بین راه قیس را گرفتند،و پس از آنکه او بر ضد یزید وابن زیاد سخن گفت، او را به شهادت رساندند.(۱)
2- ورود عمر بن سعد به کربلا
در این روز عمر بن سعد با شش یا نه هزار سوار برای قتل پسر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم وارد کربلا شد و در مقابل آن حضرت لشکر گاه ساخت و خیمه برافروخت.ورود ابن سعد به کربلا در روز چهارم هم نقل شده است.(۲)
_____________
۱.قلائد النحور:ج محرم وصفر،ص۴۱٫
۲.قلائد النحور:ج محرم وصفر،ص۴۰٫از مدینه تا مدینه :۳۴۳٫ معالی السبطین:ج۱ص۳۰۱٫ فیض العلام:ص۱۴۳٫
#وقایع_محرم
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج 🏴
روز چهارم ماه محرّم الحرام:
۱-فتوای شریح قاضی به قتل امام حسین علیه السلام
در این روز از سال ۶۱ ه ابن زیاد با استناد به فتوایی که از شریح قاضی گرفته بود، در مسجد کوفه خطبه خواند و مردم را به کشتن امام حسین علیه السلام تحریص کرد.(۱)
_________________________
۱.الوقایع الحوادث:ج۲ص۱۲۴٫
#وقایع_محرم
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج 🏴
روز پنجم محرم سال ۶۱ هجری روزی بود که موقعیت کربلا به مرور حال و هوای جنگ به خود میگرفت؛ جنگی که با رسیدن نیروهای تازهنفس از کوفه برای لشکر دشمن پررنگتر و مهمتر جلوه میکرد.
ورود چهار هزار سرباز تازهنفس به کربلا
عبیدالله بن زیاد که میخواست عمر بن سعد را برای جنگ با حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام تشجیع کرده و او را در تنگنا گذاشته و تحت فشار قرار دهد، لشکری به تعداد چهار هزار نفر از سربازان مهارت دیده و تازهنفس به سوی کربلا فرستاد تا در خدمت عمر سعد بوده و او را برای کشتن نوه رسول خدا صلیالله علیه و آله یاری کنند.
به این ترتیب با احتساب هزار نفر سربازی که در خدمت حر بن یزید ریاحی بودند و چند هزار سربازی که به همراه عمر سعد به کربلا آمده بودند، تعداد نیروهای لشکر دشمن به حدود ده هزار نفر میرسید. این طور بود که این مردان کوردل و دنیاپرست مقابل امام خود صف بستند و او را مظلومانه در بیابانی خشک و بیآب به مرگ تهدید کردند.
#اللهمعجللوليڪالفرج
#وقایع_محرم
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج 🏴
نامه عبیداللهبن زیاد در روز ششم محرم به دست عمر سعد رسید. در این روز ابنزیاد لشکری بالغ بر پنجهزار سرباز تازهنفس با فرماندهی عمروبن حجاج به کربلا فرستاده بود. عمربن سعد هم به عمروبن حجاج دستور داد فرات را در محاصره خودش بگیرد و او هم با سربازانش، کمربندی در حاشیه فرات به وجود آورد تا هیچ کسی از یاران امام حسین (علیه السلام) نتواند از آب استفاده کند.
نامه امام حسین (علیه السلام )برای محمدبن حنفیه
طبق روایتی از امام محمد باقر (علیه السلام)، امام حسین (علیه السلام) از کربلا نامهای را برای برادر خود، محمدبن حنفیه فرستادند، مبنی بر اینکه: «نامهای است از حسینبن علی به محمد حنفیه و دیگر بنیهاشم. اما بعد، مثل اینکه دنیا اصلاً وجود نداشته و آخرت همیشگی و دائم بوده است.»
#تو_رو_قسم_به_زهرا_برگرد 💔
#وقایع_محرم
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج 🏴
کاروان امام حسین علیه السلام در روز هفتم محرم شاهد آغاز رسمی قطع آب در کربلا بودند. عبدالله بن حصین ازدی در این روز خطاب به امام حسین علیه السلام گفت: «آیا آب را نمیبینی که به روشنی آسمان است؟ به خدا یک قطره از آن نمیچشی تا از تشنگی کشته شوی.»
حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در حق او نفرین کرد که: «خدایا او را از تشنگی بکش و هرگز او را نبخش.» حمید بن مسلم میگوید فرجام او بیماریای بود که آب میخورد و برمیگرداند و سیراب نمیشد و آن قدر آب خورد تا جان داد.
عمرو بن حجاج هم صدا زد: «ای حسین! این فرات است که سگان و خوکان و گرگان از آن مینوشند، اما تو قطرهای از آن نخواهی نوشید تا آب گداخته جهنم را بنوشی!»
همه این فشارها برای تسلیم کردن امام حسین علیه السلام با بهرهگیری از ناتوانی کودکان و بیتابی زنان بود.
#تو_رو_قسم_به_زهرا_برگرد 💔
#وقایع_محرم
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج 🏴
صحرای کربلا در روز هشتم محرم سال ۶۱ هجری شاهد جریانهای غریب و ظالمانهای در حق امام حسین علیه السلام و خانواده و یاران آن حضرت بود. در این روز تعدادی از یاران امام اقدام به حفر چاه کرده بودند. خبر این ماجرا به عبیدالله ین زیاد رسید و او به عمر بن سعد دستور داد که فوراً جلوی حفر چاه را بگیرند تا امام حسین علیه السلام در تشنگی بمانند. عمر بن سعد هم یاران آن حضرت را تهدید کرد که چاه را از خاک پر کنند، در غیر این صورت به آنها حمله خواهد کرد. ساعتی بعد، تشنگی در میان کاروان امام بالا گرفته بود. به همین دلیل حضرت عباس علیه السلام از سوی امام حسین علیه السلام مأمور آوردن آب به خیمهها شدند. ماجرای آوردن آب در تاریکی شب اتفاق افتاد و از آن زمان به بعد، عنوان سقایت به حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام اطلاق شد.
#تو_رو_قسم_به_زهرا_برگرد 💔
#وقایع_محرم
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج 🏴
مهمترین رویدادی که در روز نهم محرم سال ۶۱ هجری اتفاق افتاد، ورود شمر بن ذیالجوشن به صحرای کربلا بود که موجب درگرفتن جنگ در روز عاشورا شد. در این روز، همچنین شمر اماننامهای برای حضرت عباس علیه السلام و برادران ایشان آورد که آنها با شجاعت دست رد بر سینه او زدند.
#تو_رو_قسم_به_زهرا_برگرد 💔
#وقایع_محرم
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج 😭🏴
بنابر نقلهای تاریخی، سپاهیان دو طرف بعد از نماز صبح آماده نبرد شدند. پیش از شروع جنگ، امام حسین(علیهالسلام) و بُرَیر سپاه مقابل را موعظه کردند. امام حسین(عل) به یارانش هشدار داده بود شروعکننده جنگ نباشند. پس اولین تیر را عمر سعد به سوی لشکر امام حسین(علیهالسلام) پرتاب کرد. در ابتدا حملات به صورت گروهی بود و عده زیادی از یاران امام حسین(علیهالسلام) در این حملات کشته شدند. بعد از آن یاران امام به صورت فردی یا دونفری به جنگ رفتند. هنگام ظهر، امام حسین(علیهالسلام) تصمیم به نماز گرفت و زهیر بن قین و سعید بن عبدالله حنفی، محافظانِ امام و یارانش شدند که سعید بن عبدالله به شهادت رسید.
در ادامه نبرد، اولین شهید از بنی هاشم، علی اکبر بود. ابوالفضل العباس نیز که وظیفه آوردن آب با او بود، در نبرد با نگهبانان شریعه فرات به شهادت رسید. هنگامی که امام حسین(علیهالسلام) طفل شیرخوارش، علیاصغر را بر دست گرفت تا از تشنگی کودکش شکایت کند، دشمن گلوی علیاصغر را با تیر شکافت.
پس از شهادتِ تمامی یاران و بنیهاشم، امام حسین(علیهالسلام) به میدان رفت. پیادگان تحت امر شمر، امام حسین(علیهالسلام) را احاطه کردند؛ ولی همچنان پیش نمیآمدند و شمر آنان را به حمله تشویق میکرد. لشکر دشمن امام را تیرباران کرد و شمر و یارانش به امام حسین(علیهالسلام) حمله کردند و آن حضرت را به شهادت رساندند. هنگامی که امام حسین(علیهالسلام) به میدان رفت، امام سجاد(علیهالسّلام) نیز قصد به میدان رفتن کرد؛ اما به دلیل بیماری توان این کار را نداشت. هنگامی که دشمن خیمهها را غارت کرد، شمر قصد کشتن امام سجاد(علیهالسّلام) را داشت که حضرت زینب(سلاماللهعلیها) مانع شد.
دشمن سر امام حسین(علیهالسلام) و یارانش را جدا کرد و به سوی ابن زیاد فرستاد و بر بدن آن حضرت و شهدای کربلا اسب دواند. عمر سعد با جمعی از لشکریانش آن شب را در کربلا ماند و روز بعد نزدیک ظهر پس از دفن کشتگان سپاه خود، همراه اهل بیت امام حسین(علیهالسلام) و دیگر بازماندگان، به سمت کوفه حرکت کرد.
#اللهمعجللوليڪالفرج
#وقایع_محرم
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج 🏴
عمربن سعد در روز یازدهم محرم سال ۶۱ هجری، یکی دیگر از فجایع و ظلمهای خود را در تاریخ رقم زد و خانواده امام حسین علیه السلام و بازماندگان شهدا را بهاسارت گرفته و آنها را در نیمروز از کنار قتلگاه شهدای کربلا عبور داده بهسمت کوفه راهی کرد.
سپردن سر مقدس امام حسین علیه السلام به خولی ملعون
روز ۱۱محرم سال ۶۱ هجری بود که عمربن سعد، سر مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام را به خولی سپرد تا به قصر عبیداللهبن زیاد ببرد. خولی آن سر مطهر را در خورجین اسب خود قرار داد و این در حالی بود که آن ملعون نمیفهمید که سر چه عزیزی را جابهجا کرده است.
برگی دیگر از فاجعه خونین کربلا
هرچند که بعد از شهادت جانسوز امام حسین علیه السلام، در ظاهر حوادث عاشورا تمام شده بود، اما این آغازی بر ماجراهای اسارت اهلبیت آن حضرت بود، رویدادهایی مانند غارت لباسهای حضرت سیدالشهدا علیه السلام، تاختن اسب بر بدن مطهر شهدا، غارت کردن خیمهها و آتش زدن آنها و فرستادن سر مبارک امام حسین علیه السلام به کوفه ازجمله اتفاقات بعد از شهادت امام شهید ماست.
روز یازدهم بیماری امام سجاد علیه السلام شدت گرفته بود و حضرت زینب سلام الله علیها پرستاری آن حضرت و کودکان را بهعهده داشتند. زنان و کودکان در آن روز با بدنهای خسته و لباسهای خاکی و خونآلود در انتظار اسارت بودند.
#اللهمعجللوليڪالفرج