eitaa logo
🎀💍چادرنماز مادرم 📿🎀
304 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
816 ویدیو
5 فایل
من با که گویم این که بهارم خزان شده ما هم به خاک تیره غربت نهان شده بانوی بی نشان که به هرسو نشان ز اوست رفت از برم به قامت همچون کمان شده🖤 یا حضرت مادر (س)
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز اتفاقی باکودک ۳ ساله ام جلوی تلویزیون چشممان به گریه دخترکان وپسرکان غزه که سرود قدس لنا میخواندند افتاد کودکم‌ به مسجد اربلا ( کربلا)میگه گفت مامان نی نی رفت اربلا نی نی گریه 😭 یک لحظه دیدم چه تعبیر زیبایی وچه شباهتی به قصه کربلا شد غزه آب نداره 😭 غزه آب نداره😭 دورتادورشون روشمر وهرمله وعمر سعد گرفته باوعده قدرت ثروت زمین دیشب روح تمام شهدا حتما اول راهی کربلاشد وبعد به بهشت رفت 😭 حتما امام حسین (ع) ویارانش دست روی سرشان کشیدند و دستشان راگرفتند بالب تشنه دشمن هرلحظه بیشتر تیر وبمب میزند شبیه نیست تکرارنشد کربلا آیا؟ علی اصغرها تشنه وبی گناه وبی پناه سربریده شدند😭 علی اکبرها جلوی چشمان‌ پدرومادرهاشان جنگیدندو پرپر شدند😔 ابوالفضل ها یکی یکی باتمام قدرت ومبارزه وعلمداری هاشان به زمین افتادند😭 زن ها زینب وار دنبال عزیزانشان میگردندکه سرازبدن جداشده اند😭 مادرها دیشب همه رباب شدند وکودکان ۵ روزه و۷ روزه شان باگلوی خونین وتشنه ....😭 مادرها دوباره لیلا شدندو آخرین نگاه به قامت بلند فرزند کردند وساعتی بعد بدن های اربا اربا‌‌‌‌‌‌‌‌😭 واین قصه ناتمام فقط با ظهور به سرانجام میرسد الهم عجل لولیک الفرج 🤲 الهم عجل لولیک الفرج 🤲 عما یجیب المضطر اذا دعاه ویکشف السوء🤲 @chador_namaze_madaram
چشمی که در مصیبت آل علی تر است هر قطره‌اش فراتر از انهار کوثر است خون می‌رود ز چشم تر صاحب‌الزمان گریان دو چشم صادق آل محمد است امام صادق (ع): اگر دو روز از عمرت باقی بود، روز اول را ادب بیاموز .. و روز دوم را مودّب زندگی کن .. خداوند به پاس، همین مودّب زندگی کردن، برای تو بهترین رضوان رو در نظر می گیرد .. شهادت جانسوز امام جعفر صادق ع تسلیت باد 🏴 ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~ @khanehonarmandan110 ~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~
🖤🖤🖤 نذر چند سالی از زندگی مشترکمان می‌گذشت. بهانه گیری های همسر شروع شده بود. سر هر مسئله‌ی کوچکی ناراحت بود و ناراحتی به وجود می‌آورد. هر چه دلداری و امید می‌دادم، فایده‌ای نداشت. ماه صفر بود دلم گرفته بود. تنها نشسته بودم و به واقعه عاشورا و جریان اربعین زینبی فکر می‌کردم. دلم برای رقیه جانم سوخت. آنقدر مظلوم بود که من برای دانستن روز شهادتش تحقیق کردم تو هیچ تقویمی ثبت نبود. با خود اندیشیدم من تا کنون برای این بانوی سه ساله چکار کرده‌ام؟ نمی‌دانم چطور شد که تصمیم گرفتم عدس پلو بپزم و بین همسایه‌ها پخش کنم. به لطف خدا برنج و عدس و کشمش و گوشت همه در منزل داشتم. به نیت سن آن حضرت سه کیلو برنج ریختم و عدس پلو پختم وقتی عدس پلو را دم گذاشتم با همسر تماس گرفتم هنگام برگشتن از کار ظرف یکبار مصرف بگیرد. غذا عالی شده بود و پر برکت. بین همسایه پخش کردم. فامیل که در اهواز نداشتیم چند تا دوست خانوادگی بود که برای آنها هم بردیم. نکته اینجا بود که برای هرکس غذا می‌بردم مناسبت نذر را می‌پرسید و وقتی من می‌گفتم روز شهادت بانوی سه ساله است. با تعجب می‌گفتند نمی‌دانستم امروز روز شهادتشان است. با کمی همت روز شهادت زهرای سه ساله را به چند نفر یادآوری کرده بودم. ماه صفر سال بعد چند ماهه باردار بودم، چند ماه استراحت مطلق و حالا استراحت نسبی روز شهادت بانو جانم رقیه تصمیم گرفتم باز هم عدس پلو بپزم. همسر نگران بودند مشکلی برایم به وجود آید. همسایه‌‌ی واحد جفتی آپارتمان از همکاران همسر بود و رابطه‌ی صمیمانه داشتیم. به همسرم اطمینان داد که کمکم می‌کند و مشکلی پیش نخواهد آمد. صبح همسر با خیال راحت در محل کارشان حاضر شدند و من به تدارک عدس پلو پرداختم. هرچه در همسایه را زدم بیدار نشد که نشد. عدس پلو پخته شد و آماده‌ی پخش و هیچ اتفاقی برای منی که اجازه‌ی کشیدن جاروبرقی را هم نداشتم نیافتاد. با اینکه عاشق سه ساله‌ی حسین بودم عاشقترش شدم. سال قبل فقط سه کیلو عدس پلو پخته بودم و حداکثر به بیست نفر روز شهادتشون رو اعلام کرده بودم حتی از ایشون حاجتی نخواسته بودم سال بعد در روز شهادتشون باردار بودم. اگر لطف نظرشون نبود شاید من هرگز مادر نمی‌شدم. هشت سال بود که تلاش و درمان نتیجه نداده بود و حالا من داشتم طعم مادر شدن را می‌چشیدم. تصمیم گرفتم تا زنده‌‌ام عدس پلوی روز شهادت خانم جانم رقیه تعطیل نشود و بحمدالله ان‌شاءالله امسال برای شانزدهمین سال عدس پلو را خواهم پخت. سه کیلو برنج تا کنون به چهار کیسه تبدیل شده است و آرزو دارم به ده پانزده کیسه برسد.
🖤🖤🖤 نذر چند سالی از زندگی مشترکمان می‌گذشت. بهانه گیری های همسر شروع شده بود. سر هر مسئله‌ی کوچکی ناراحت بود و ناراحتی به وجود می‌آورد. هر چه دلداری و امید می‌دادم، فایده‌ای نداشت. ماه صفر بود دلم گرفته بود. تنها نشسته بودم و به واقعه عاشورا و جریان اربعین زینبی فکر می‌کردم. دلم برای رقیه جانم سوخت. آنقدر مظلوم بود که من برای دانستن روز شهادتش تحقیق کردم تو هیچ تقویمی ثبت نبود. با خود اندیشیدم من تا کنون برای این بانوی سه ساله چکار کرده‌ام؟ نمی‌دانم چطور شد که تصمیم گرفتم عدس پلو بپزم و بین همسایه‌ها پخش کنم. به لطف خدا برنج و عدس و کشمش و گوشت همه در منزل داشتم. به نیت سن آن حضرت سه کیلو برنج ریختم و عدس پلو پختم وقتی عدس پلو را دم گذاشتم با همسر تماس گرفتم هنگام برگشتن از کار ظرف یکبار مصرف بگیرد. غذا عالی شده بود و پر برکت. بین همسایه پخش کردم. فامیل که در اهواز نداشتیم چند تا دوست خانوادگی بود که برای آنها هم بردیم. نکته اینجا بود که برای هرکس غذا می‌بردم مناسبت نذر را می‌پرسید و وقتی من می‌گفتم روز شهادت بانوی سه ساله است. با تعجب می‌گفتند نمی‌دانستم امروز روز شهادتشان است. با کمی همت روز شهادت زهرای سه ساله را به چند نفر یادآوری کرده بودم. ماه صفر سال بعد چند ماهه باردار بودم، چند ماه استراحت مطلق و حالا استراحت نسبی روز شهادت بانو جانم رقیه تصمیم گرفتم باز هم عدس پلو بپزم. همسر نگران بودند مشکلی برایم به وجود آید. همسایه‌‌ی واحد جفتی آپارتمان از همکاران همسر بود و رابطه‌ی صمیمانه داشتیم. به همسرم اطمینان داد که کمکم می‌کند و مشکلی پیش نخواهد آمد. صبح همسر با خیال راحت در محل کارشان حاضر شدند و من به تدارک عدس پلو پرداختم. هرچه در همسایه را زدم بیدار نشد که نشد. عدس پلو پخته شد و آماده‌ی پخش و هیچ اتفاقی برای منی که اجازه‌ی کشیدن جاروبرقی را هم نداشتم نیافتاد. با اینکه عاشق سه ساله‌ی حسین بودم عاشقترش شدم. سال قبل فقط سه کیلو عدس پلو پخته بودم و حداکثر به بیست نفر روز شهادتشون رو اعلام کرده بودم حتی از ایشون حاجتی نخواسته بودم سال بعد در روز شهادتشون باردار بودم. اگر لطف نظرشون نبود شاید من هرگز مادر نمی‌شدم. هشت سال بود که تلاش و درمان نتیجه نداده بود و حالا من داشتم طعم مادر شدن را می‌چشیدم. تصمیم گرفتم تا زنده‌‌ام عدس پلوی روز شهادت خانم جانم رقیه تعطیل نشود و بحمدالله ان‌شاءالله امسال برای شانزدهمین سال عدس پلو را خواهم پخت. سه کیلو برنج تا کنون به چهار کیسه تبدیل شده است و آرزو دارم به ده پانزده کیسه برسد.
▪️ (س) سال ۱۴۰۳ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ قابل توجه و دلسوزان (س) با توجه به نزدیک شدن‌ ایام این بانو واستفتاء از ( مدظلّه ) درباره مشخص کردن این ايام چنین فرموده‌اند : روز شهادت (۱۳جمادی الاول و ۳جمادی الثانی) و ایام نزدیک آن ، ایام فاطمیّه محسوب می شود و شایسته است در همه این ایام ، حرمت عزاداری حضرت فاطمه سلام الله علیها حفظ شود . توجه توجه حالا وظیفه همه ی ......‌‌‌ جهت حفظ حرمت مادر سادات و استفاده بهتر از مراسمات معنوی که حضرت آقا هم فرموده‌اند رزق سالیانه ام در این ایام می گیرم به چند نکته توجه ویژه داشته باشیم : ۱- ایام فاطمیّه ۲ روز قبل از شهادت و ۲ روز بعد از شهادت مجموعأ ۵ روز می باشد. ۲- برای تاریخ زدن مراسمات شادی و عروسی دقت لازم را داشته باشید که در تاریخهای ذیل مراسمی جهت حفظ حرمت مادر سادات گرفته نشود. 🏴( فاطمیه اول بنابر سیزدهم جمادی الاولی ) چهارشنبه : ۱۴۰۳/۸/۲۳ پنج شنبه : ۱۴۰۳/۸/۲۴ جمعه : ۱۴۰۳/۸/۲۵ ( روز شهادت ) شنبه : ۱۴۰۳/۸/۲۶ یکشنبه : ۱۴۰۳/۸/۲۷ 🏴( فاطمیه دوم بنابر سوم جمادی الثانی ) سه شنبه : ۱۴۰۳/۹/۱۳ چهارشنبه : ۱۴۰۳/۹/۱۴ پنج شنبه : ۱۴۰۳/۹/۱۵ ( روز شهادت ) جمعه : ۱۴۰۳/۹/۱۶ شنبه : ۱۴۰۳/۹/۱۷
🥀 اگر شهیدانه زندگی کنی 🥀 خودش پیدایت میکند...🕊 🌵لازم نیست دنبالش بگردی، مراقب کارهایی که میکنیم باشیم!