⭕️ سلام بر یاران بی تکرار ⭕️
🦀 شما زبان دنیا را بلدید؟🦀
🌷شما در ال پالتیوی ونزوئلا ، پالایشگاه دائر کردید.
🌷شما در سینفونگس ( کوبا ) پالایشگاه زدید
🌷شما در کاردون ( ونزوئلا ) سرمایه گذاری کردید
🌷شما در حیات خلوت امریکا ، دنبال شریک تجاری هستید
🌷شما به عضویت شانگهای و بریکس در آمدید و همه کشور ها را وادار کردید که تجارت غیر دلاری پیشه کنند .
🌷شما کارخانه پهپاد سازی در روسیه دارنده 7000 کلاهک هسته ای راه انداختید
🌷شما انگلیس را وادار کردید در کالج های سلطنتی و کمبریج ، روی پهپادهای ایران تحقیق و تدریس کنند .
🌷شما کاری کردید که پوشک بایدن از شلوارش بیرون بزند .
🌷شما زبان دنیا را بلدید ؟
آقایان لیبرال و اصلاح طلب؟؟!
هر کی گفت اونوریا چشم و دل سیر هستند این توئیت مکرون رو براش بفرست 😁
✅کانال #میثم_تمار 👇
@meysame_tammarr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚫تفاوت از کجا تا کجا...
✍سلبریتی بیوطن و ناهم وطن...
#سبحان_الله !
💡@fanos_enghelab
🔘 مردم سازی خیالی
🔹در گرماگرم هجمه شدید دشمنان به موضوع مهمی چون حجاب، وقتی بیانات برخی اساتید تحریف و دین ستیزی را میشنویم، برای توصیف چنین افرادی واژه کم میآوریم.
📌این که سید محمد خاتمی در دیدار جمعی از فعالان مسائل زنان و بانوان میگوید: «نمیتوانیم حجاب را به زور تحمیل کنیم» مصداق بارزی از « يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ » است
📌البته این اساتید تحریف ادبیاتی مشترک دارند و حافظه تاریخی مردم فراموش نخواهد کرد که حسن روحانی هم چنین میگفت که «بگذاریم مردم خودشان راه بهشت را انتخاب کنند، نمیتوان به زور و شلاق مردم را به بهشت برد.»
✍🏻 #محمد_حسن_پور
=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=
🌐 #آنتی_سکولار را دنبال کنید👇🏻
🆔 @antisecular_ir
🔅 #امام_حسن_عسکری علیه السلام:
✍️ ما مِن بَلِيّةٍ إلاّ و للّه ِ فيها نِعمَةٌ تُحيطُ بِها
💠 هيچ گرفتارى و بلايى نيست مگر آن كه نعمتى از خداوند آن را در ميان گرفته است.
📚 بحار الأنوار: ۷۸/۳۷۴/۳۴.
#حدیث_روز
✅ صفحات رسمی استاد رائفیپور و موسسه مصاف👇
🔗 @Masaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلام_شهید
شهید کاظمی:حیفه از ما که وارد اون دنیا بشیم و صف شهدا جلوی ما نباشد،حیفه،واقعا حیفه!
✅ کانال اختصاصی شهید احمد کاظمی👇
@shahidkazemi_1384
🔻 برای دغدغههای مردم!
📱صرفنظر از اقدام غیرمنصفانۀ عدم پوشش خبریِ سفر رئیسجمهور به آذربایجانشرقی توسط برخی رسانهها، میتوان این سفر را به نوعی "کم بدیل" خواند.
🔘 آیتاللهرئیسی که از ابتدای شروع به کار دولتش، ترجیح را بر عدم پرداختن به حواشی نهاده و دغدغه اش را تنها معطوف به "خدمتکردن" کرده است، در این سفر جلوۀ ویژهای از خدمتگزاری را به نمایش گذاشت.
🔘 حضور در جشن احیای 220واحد راکد تولیدی و صنعتی با تأکید بر اینکه " قرار است احیای همۀ واحدهای تعطیل یا نیمهتعطیل با #ایمان_و_امید پیگیری شود" از ویژهترین برنامههای این سفر بود.
✅ افتتاح خط تولید شرکت خودروسازانِ دیزلیِ آذربایجان با ظرفیت تولید 4هزار دستگاه و رونمایی از دو محصول جدید شرکت تراکتورسازی ایران و همچنین خبر اختصاص اعتبار 5هزار میلیاردی جهت پرداخت به کشاورزانِ متقاضیِ خرید "تراکتور ایرانی" از دیگر جنبه های قابلِ توجه این سفر بود!
✅ افتتاح 3پروژۀ برق و آب، تأکید بر توسعۀ صنعت چرم و همچنین افتتاح راهآهن بستانآباد-خاوران پس از 22سال وقفه را نیز میتوان از مهمترین دستاوردهای این سفر برشمرد!
♻️ این حجم از خدمات، قطعاً در راستای تقویت امید بسیار موثر می باشد؛ که لازم است آقایرئیسی این راه را همچنان با قدرت ادامه دهد.
✍🏻 #محمد_اسداللهی
=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=•=
🌐 #آنتی_سکولار را دنبال کنید👇🏻
🆔 @antisecular_ir
20.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رئیس تیم وکلای دفاع از صدام:هنگام بالا رفتن صدام از پله ها برای اعدام، افسران اطلاعاتی ایرانی فارسی صحبت می کردند تا اثبات کنند ما ایرانی ها تو را محاکمه می کردیم نه آمریکایی ها و این مجازات جنگ هشت ساله است...
نوع جارو كردنش كمى ناشيانه بود؛ تا حالا، در طى صدها روز دهها پاكبان را ديدم و حاليم بود كه اين يارو اين كاره نيست؛ بنا بر شمّ پليسيم، رفتم تو نخش؛
كم كم اين مشكوك بودنش رفت روی مخم. در كيوسك رو باز كردم و صداش كردم «عزيز، خوبى؟ يک لحظه تشريف بيار».
خيلى شق و رق، آمد جلو و از پشت عينك ظريف و نيم فريمش، خيلى شسته رفته جواب داد: «سلام. در خدمتم سركار. مشكلى پيش آمده؟»
از لحن و نوع برخوردش جا خوردم. نفسهاش تو سرماى سحرگاه ابر ميشد؛ به ذهنم رسيد دعوتش كنم داخل. لحن خودم را كمى دوستانهتر كردم: «خسته نباشى، بيا داخل يه چايى با هم بزنيم».
بعد تكه پاره كردن چند تا تعارف، آمد داخل و نشست. آن يكى هدفون را هم از گوشش درآورد.
دنباله سيم هدفون را با نگاهم دنبال كردم كه ميرفت تو يقهاش و زير لباس نارنجى شهرداريش محو ميشد.
پرسيدم «چى گوش ميدهى؟». گفت: «يک كتاب صوتى به زبان انگليسي». كنجكاوتر شدم: «انگليسى؟! موضوعش چيه؟»
گردنش را كج كرد و گفت: «در زمينه اقتصادسنجى».
شكّم ديگر داشت سر ريز ميشد! «فضولى نباشه؛ واسه چى يک همچی چيزى را مىخوانید؟».
با يک حالت نيم خنده تو چهرهاش گفت: «چيه؟ به يک پاكبان نمياد كه مطالعه داشته باشه؟... به خاطر شغلمه»
استكانى را كه داشتم بالا مىبردم وسط راه متوقف كردم و با حالت متعجبتر پرسيدم: «متوجه نميشوم، اين اقتصاد و سنجش و اين داستانها چه ربطي به كار شما دارد؟»
نگاهش يک لحظه برگرداند و بعد دوباره به سمت من نگاه كرد و گفت: «من استاد هستم تو دانشگاه.»
قبل از اينكه بخواهم چيزي بپرسم انگار خودش فهميد گيج شدم و ادامه داد: «من پدرم پاكبان اين منطقه است. آقاى عزيزى. در مورد شما و دو تا دختر باهوش شما هم براى ما خيلى تعريف كرده جناب حيدرى پور. من دكتراى اقتصاد دارم و دو تا داداشم يكي مهندس است و آن يكى هم دارد دكترايش را مي گيرد. هرچى به پدرم ميگويم زير بار نمىرود که خودش را بازخريد کند؛ ما هم هر ماه روزهايي را به جاى پدرمان ميآيم كار مىكنيم كه استراحت كند. هم كمكش كرده باشيم هم يادمان نرود با چه زحمتى و چطورى پدرمان ما را به اينجا رساند.»
چند لحظه سكوت فضاى كيوسك را گرفت و نگاهمان تو هم قفل بود. استكان را گذاشتم روی ميز و بلند شدم رفتم سمتش. بغلش كردم و گفتم «درود به شرفت مرد. قدر باباتم بدان. خيلى آدم درست و مهربان و شریفی است...
✍️ بر اساس داستانى واقعى،
به قلم على رضوىپور، روانشناس و مربى زندگى
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تربیت در غرب vs تربیت در اسلام
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ
۲۶ روز تا عید غدیر ❤️