eitaa logo
مشتریان چمران
906 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
208 ویدیو
2 فایل
برای رزرو تبلیغ به این ایدی پیام بدید 👇 @ebrahimtzr
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ 🔴 راحت از کنار این متن نگذرید امروزه هر فرد روزانه بیش از یک ساعت را در دنیای مجازی میگذراند اما کانال ها اکثرا به موضوعات غیر اخلاقی و طنز میپردازند، در حالیکه به راستی در بالا بردن سطح علمی و سرانه مطالعه میتواندد تاثیر گذار باشند! کانالی در ایران ایجاد شده است که در مدت کمی توانسته نظر اعضا و روانشناسان را جلب کند و تعداد زیادی گفته اند که این کانال تاثیرات بسزایی در زندگیشان داشته است. ✅👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3081175356C5d0d11598c
از وقتی این کانال رو دیدم فهمیدم همه متاهلا یه درد مشترک دارن😳😅 از قهرهای بی‌دلیل تا آشتی با یه بشقاب ماکارونی 🍝 بنویس، بخند و بدون تنها نیستی اینجا هر خاطره یه لبخنده و هر تجربه یه دل‌گرمی 💖 💬 کانال تجربه‌ها و خاطرات متأهلا 😄 جایی برای خنده، هم‌دلی و یاد گرفتن از زندگی واقعی!»👇 https://eitaa.com/joinchat/1429734280C1f8c717d06 .
صدیقه رو میشناسی کل رو ترکونده با کلیپای‌ خنده دارش🤣🤣 هرروز اینجا کلیپای ترند اینستایی میذارن بزن ببین 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 بزن رو خنده ها که دستشویی لازم میشی🙊😜
کانال دورهمی مامانا ❤️😘🤣👇 👩‍🍼🤰👩‍🍼🤰👩‍🍼🤰👩‍🍼🤰 👩‍🍼🤰👩‍🍼🤰👩‍🍼🤰👩‍🍼🤰 👩‍🍼🤰👩‍🍼🤰👩‍🍼🤰👩‍🍼🤰 👩‍🍼🤰👩‍🍼🤰👩‍🍼🤰👩‍🍼🤰 بزن رو مامانا ببین چجور حالتوخوب میکنن👆 اینجا کلی مامان باحال داریم!😆😵‍💫 🤣👩‍🍼❤️ | طنز مامانا😂 مامانت هم اینجاست!🤦‍♀😍😜😆🤣 💐 بهترین دورهمی مامانا👩‍🍼🤰 « تو ۱۰ دقیقه حالتو عوض کن!»🤷‍♀
من ارغوانم دختر حاج صابر، مرد بازاری‌ای که همیشه بخاطر زیباییم مجبورم می‌کرد روبنده بزنم و چادر بپوشم تا کسی چهره‌ام رو نبینه.. از قضا یه روز که رفته بودم خونه‌ی دوستم برای درس خواندن، مردی سعی کرد بهم نزدیک بشه که از خودم دفاع کردم و باعث شد اون مرد بمیره.. اون مرد کسی نبود جز پدر دوست چندین و چند ساله ام... حالا من شده بودم متهم به قتل! اینم قتل کی؟ قتل بابای کسی که عاشقش بودم... توی زندان اومد دیدنم و گفت برای اینکه نری بالای دار باید باهام ازدواج کنی و من مجبور شدم باهاش ازدواج کنم ولی شب اول عروسی بلایی به سرم آورد که تا عمر دارم یادم نمیره... وقتی از عروسی برگشتیم، برای باز کردن گیره‌های موهام ازش کمک خواستم ولی اون بی‌رحمانه قیچی رو برداشت و تمام موهایی که سالهای سال دست بهشون نزده بودم رو کوتاه کرد و گفت: این تازه شروعشه.... https://eitaa.com/joinchat/3712483670C20ebdd5778 پیشنهاد نویسنده‌ی کانال🙏🏻😍
10.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨کلیپ زندگی شخصی خانم معلم رو ببین😳 👆👆 وبعدمهمون روزمرگی و لحظه های قشنگش شو👇 https://eitaa.com/joinchat/1429734280C1f8c717d06 🏡 🔮
‼️حــــــــــراج آنلاین کیف و کفش ‼️ 👠هزاران مدل کفش شیک زمستانه رسید 😍 رضایت مشتری💁 قیمت مناسب 🎭 کیفیت تضمینی🔮 ❌ شروع قیمت ها از 399تومن ❌ 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2378039301C163a6aa0c3 https://eitaa.com/joinchat/2378039301C163a6aa0c3 ‼️ارسال همه کارهامون رایگانه‼️ ⚠️ ⚠️
کانال طنز متاهلا😂👇 خاطره‌های واقعی، خنده‌دار و دیوونه‌بازی‌های متأهلی 🦦💬 خانوم‌ها دردِ دل می‌کنن، آقایون خودشونو بی‌تقصیر می‌دونن، و آخرش همه باهم می‌خندن 😂👇 https://eitaa.com/joinchat/1429734280C1f8c717d06 با چاشنی روزمرگی های طنز یه معلم🔥
‍ 🔥 عشق ممنوعه⛔️📛 - تو نمی‌تونی بروز به من نزدیک بشی! من زنِ کسی دیگه‌ام! ❌🔥🔞 تو اتاق تاریک، دستمو محکم گرفت و پرتم کرد روی زمین. نفس کشیدن برام سخت بود.. اون مرد قوی و مغرور، تمام فاصله بین ما رو از بین برد. - ولم کن! رادوین! منو به زور می‌خوای چیکار؟ تو که گفتی ازم بدت میاد و منو مقصر مرگ پدرت می‌دونی! پس چرا لباسمو خراب می‌کنی و اذیتم میکنی؟ با صدای خشنی خندید. همون خنده‌ی وحشیانه‌ای که همه‌ی تنم رو به لرزه می‌انداخت. - بدت میاد؟ آره! ازت متنفرم! اما این یه معنی دیگه‌ای هم داره ارغوان! با بی‌رحمی بازوم رو توی دستش محکم گرفت. - این میشه تاوان گندی که تو به زندگیم زدی! تو باید تا ابد زن کسی باشی که قبل از عقد بی‌ابروت کرده! هق هق کردم. - مالکیت؟ منو خریدی؟ من زن آزادم! تو یه بی‌شرف لعنتی هستی! https://eitaa.com/joinchat/3712483670C20ebdd5778 پارت واقعی🥲💔 رمانی با بیش از 800 پارت آماده😍❌😌 بزن روی پیوستن و برو به پارت اول👇🏻 https://eitaa.com/Mah_ashegh/27806
تفعلی به انبیاء برای متولدین هر ماه😍 میخای بدونی 🔮انبیای الهی🔮 چه طالعی برات پیشبینی کردن؟ 💖 فـــال حضــرت سلیمان 🔆 💖 فـــال حضــرت عیسی 🔆 💖 فـــال حضــرت محمد 🔆 💖 فـــال حضــرت خضر 🔆 💖 فـــال حضــرت ابراهیم 🔆 💖 فـــال حضــرت یوسف 🔆 💖 فـــال حضــرت داوود 🔆 https://eitaa.com/joinchat/586350645C532be74653 ابتدا نیت کنید و سوره حمد رو بخونید بعد فال مورد نظرتون رو لمس کنید 😍☝️
من رامشم! دختری از یه خانواده‌ی پولدار! یه دختر خوش گذرون و عاشق! عاشق پسری شدم که از ما پایین‌تر بود! ولی حسابی جذاب و غیرتی! منم اصلا به چشمش نمی‌اومدم. تا اینکه خواهرش به جرم قتل پدرم محکوم به قصاص شد! رفتم خونه‌اشون و به پسره گفتم باهام ازدواج کن تا خواهرت رو آزاد کنیم! خانواده‌اش از پررویی من متحیر مونده بودن! برام مهم نبود چی فکر می‌کنن! امیر در حالی که عاشق یکی دیگه بود، قبول کرد من رو بگیره و با خانواده‌اش توی یا خونه زندگی کنیم! ولی تازه این شروع ماجرا بود... چون من یه دختر شیطون بلا بودم و اون پسر مذهبی و غیرتی! یه روز تو جمع خانوادگی نشسته بودیم و عکسای قدیمی رو می‌دیدیم. توی یه عکس امیر با لباس جذب بود! با شیطنت به هیکلش اشاره کردم و با خنده گفتم: وای چقدر کوچولی. امیر خم شد و کنار گوشم گفت: کوچولو بودم، الان دیگه نیستم.... می‌خوای...😜🙊🔥 وای نگم از ادامه‌ی این داستان 🫣🤭 بالای هجده سال بره بخونه👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼 https://eitaa.com/joinchat/3712483670C20ebdd5778 سرگذشت رامش🥲❤️‍🔥