💜امام صادق علیه السلام فرمودند: زماني ميرسد که امام هدايتگر ونشانه آشکاري نباشد ازحيرت وسرگرداني آن دوره کسي نجات پيدا نميکند مگر کسي که به خواندن دعاي غريق مداومت کند:
💜 یا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ
📚 کمال الدین جلد ۲ ص ۳۵۱
@channel_eshgh
📚 داستان کوتاه
بلدرچینی درمزرعۀ گندم لانه ساخته بود.
او همیشه نگران این بود که مبادا صاحب مزرعه محصولاتش را درو کند.
هرروزازبچه هایش میخواست که خوب به صحبت آدمهایی که از آنجا عبور می کنند، گوش دهند و شب به او بگویند که چه شنیده اند
یک روز که بلدرچین به لانه برگشت، جوجه ها به اوگفتند:اتفاق خیلی بدی افتاده است. امروز صاحب مزرعه و پسرش به اینجا آمدند و گفتند: همۀ گندمهای مزرعه رسیده است. دیگر وقت دروکردن است.پیش همسایه ها و دوستان برویم وازآنهابخواهیم که در دروکردن محصول کمک کنند.مادر،مارا ازاینجاببرچون آنها میخواهندمزرعه رادروکنند
بلدرچین گفت: نترسید فردا کسی این مزرعه رادرونخواهد کرد.
روزبعدبلدرچین از لانه بیرون رفت و شب که آمد،جوجه ها به مادرشان گفتند: صاحب مزرعه باز هم به اینجا آمده بود. اومدت زیادی منتظرماند.ولی هیچکس نیامد
بعدبه پسرش گفت:بروبه عموها ودایی هاوپسر خاله هایت بگو پدرم گفته است فردا حتمابه اینجا بیاییدودر درو کردن مزرعه به ماکمک کنید بلدرچین گفت:نترسیدفرداهم این مزرعه راکسی درونمی کند
روزسوم وقتی بلدرچین به لانه برگشت، دوباره بچه ها گفتند:صاحب مزرعه امروزبه اینجاآمداماهرچه منتظر ماند هیچ کس نیامد
بعدبه پسرش گفت:انگارکسی دردروکردن مزرعه به ماکمک نمیکند
پسرم، گندم هارسیده اند
نمیتوان بیش ازاین منتظرماند
بروداس هایمان رابیاورتابرای فرداآماده شان کنیم. فرداخودمان می آییم وگندم ها را درومیکنیم
بلدرچین گفت:بچه ها، دیگربایدازاینجابرویم.
چون وقتی انسان، بدون منتظرماندن برای کمک، تصمیم بگیردکاری راانجام دهد، حتما آن کارراانجام میدهد
@channel_eshgh
نیمه ی پاییز 🍂
15 #آبان در تقویم ایرانی
جشن پاییزانه یا میانه پاییز است.
این روز در گذشته نشان آغاز سرما بود و در
کشاورزی و دامپروری کاربرد زیادی داشت.
یکی از سنتهای پاییزانه این است که
همه مردم در هر سن و مرتبه اجتماعی
در یکجا جمع میشدند و با هم
سر یک سفره غذا میخوردند.
🍁۱۵ آبان، میانهی پاییز مبارک🍁
@channel_eshgh
#کتلت_مرغ 🍗🥙
۱/سه عدد سیب زمینی متوسط و یک عدد پیاز درشت و سه حبه سیر رو رنده کنید و آبشو بگیرین
۲/چهارصد گرم سینه مرغ چرخ شده رو بهش اضافه کنید
۳/یک عدد تخم مرغ و یکم جعفری یا شوید ریز شده اضافه کنید
۴/ب این مواد نمک و زردچوبه و فلفل اضافه کنید
۵/همه مواد رو با هم مخلوط کنید،یه مقدار از مواد بردارین و توی دستتون شکل بدین و توی روغن داغ با شعله ملایم سرخ کنید تا مغزپخت بشه...
@channel_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 جنگلهای هیرکانی
🔸 دومین میراث طبیعی ایران بعد از کویر لوت که در فهرست یونسکو ثبت شده است.
@channel_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای غریق درآخرالزمان
به زودی شبهه ای به شما روی خواهد آورد و شما نه پرچمی خواهيد داشت كه ديده شود و نه امامی كه هدايت كند. تنها كسانی از اين شبهه نجات خواهند يافت كه دعای غريق را بخوانند
عجب دوران غريبی است
اين دوران غيبت و عجب زمانه ی مكاری است اين زمانِ آخرالزمان
امواج شبهه و فتنه از هرسو رو می كند و تا به خود بيایی، مثل كسانی كه كشتی آنها شكسته است، در دل دريای بيكران، حيران و سرگردان دست و پا ميزنی كه:
آيا دستگيری هست؟
آيا فريادرسی هست؟
آيا كسی برای نجات اين غريق بی پناه می آيد؟
شيعه ی منتظرمیداندكه هميشه روزنه اميدی هست
از ميان تاريكی ها، نوری ميدرخشد و انسان را به خود می خواند كه ای غريق دريای فتنه ها و ای سرگردان در ميان شبهه ها، نجاتت را تنها از من بخواه
عبدالله بن سنان، يكی از ياران امام صادق (عليه السلام) نقل ميكند:
روزی آن حضرت خطاب به ما فرمودند:
به زودی شبهه ای به شما روی خواهد آورد و شما نه پرچمی خواهيد داشت كه ديده شود و نه امامی كه هدايت كند. تنها كسانی از اين شبهه نجات خواهند يافت كه دعای غريق را بخوانند.
گفتم: دعای غريق چگونه است؟
فرمود: میگویی:
يا الله يا رَحمنُ يا رحيمُ يا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثبِّت قَلبِی عَلی دِينكَ.[1]
ای خدا، ای بخشنده، ای بخشايشگر، ای كسی كه قلب ها را دگرگون ميسازی! قلب مرا بر دينت پايدار فرما
بياييد دست هايمان را بلند كنيم و از خدا بخواهيم كه تا ظهور حجتش قلب های ما را بر صراط مستقيم پايدار بدارد و از در افتادن در امواج فتنه ها و شبهه های آخرالزّمان نگه دارد.
📚كمال الدّين وتمام النعمة،جلد2، صفحه512
@channel_eshgh
#یتیم
🌹🌿رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
هیچ سفره اى با #برکت تر از سفره اى نیست که یتیم بر سر آن بنشیند...
📚کنزالعمّال/ح6040
@channel_eshgh
چه زیبا میشد اگر شاه و گدا کم بود
اگر بر زخم هر قلبی همان اندازه مرهم بود
چه زیبا میشد این دنیا اگر دستی بگیرد دست
اگر قدری محبت را به ناف زندگانی بست
@channel_eshgh
روزی شاگردی از استاد خود پرسید:
سم چیست؟
استاد به زیبایی پاسخ داد:
هرآنچه که بیش از نیاز و ضرورت ما
باشد، سم است!
مانند: قدرت، ثروت، بلند پروازی، عشق، نفرت و یا هر چیز دیگری.
شاگرد بار دیگر پرسید:
استاد، حسادت چیست؟
استاد ادامه داد:
عدم پذیرش داشتهها و موقعیتهای خوب در دیگران.
و اگر ما آن خوبیها در دیگران را
بپذیریم، به الهام و انگیزه تبدیل
خواهد شد...
شاگرد: خشم چیست؟
استاد: رد و عدم قبول چیزهایی که
فراتر از کنترل و توانایی ما است...
اگر ما آن را پذیرا باشیم، این ویژگی
به صبر و شکیبایی بدل خواهد شد..
شاگرد: نفرت چیست؟
استاد: عدم پذیرش شخص به همان صورتی که هست.
و اگر ما شخص را بدون قید و شرط
پذیرا باشیم، این نفرت به عشق تبدیل خواهد شد!
@channel_eshgh
گذشتهات را آینه نکن!
بگذار ثانیههای قبل،
رهاتر از باد،
بوزند و بگذرند.....
تمام را به ناتمام گره نزن
از استعارهی بغض رها شو...
و خودت را قفل کن به تصویر لبخند....
شروع دوبارهی ثانیه،
در میان دستهای توست....
دستهایت را باز کن!
و بگذار چشمهایت آینه باشد،
برای فردایی ناتمام...
عصر زیبای پاییزیتون بخیروشاد
@channel_eshgh
📚داستان بسیار زیبا
چوپانی گوسفندان را به صحرا برد و به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان طوفان سختی در گرفت. خواست فرود آید، ترسید. باد شاخهای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف میبرد. دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند. مستاصل شد و صوتش را رو به بالا کرد و گفت: «ای خدا گلهام نذر تو برای اینکه از درخت سالم پایین بیایم.»
قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه قویتری دست زد و جای پایی پیدا کرد و خود را محکم گرفت. گفت: «ای خدا راضی نمیشوی که زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو میدهم و نصفی هم برای خودم.» قدری پایینتر آمد. وقتی که نزدیک تنه درخت رسید گفت: «ای خدا نصف گله را چطور نگهداری میکنی؟ آنها را خودم نگهداری میکنم در عوض کشک و پشم نصف گله را به تو میدهم.»
وقتی کمی پایینتر آمد گفت: «بالاخره چوپان هم که بیمزد نمیشود. کشکش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.» وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به آسمان کرد و گفت: «چه کشکی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یک غلطی کردیم. غلط زیادی که جریمه ندارد.» در زندگی شما چند بار این حکایت پیش آمده است؟!
تاتوی سختی وگرفتاری هستیم دست به دامن خدا میشیم و....
ووقتی ازگرفتاری رها میشیم یادمون میره.......!؟!
@channel_eshgh
📢📢دعای شش قفل برای #اجابت_حاجتها
🌹روایت است که از حضرت رسول (ص)كه هركس دعا ی #شش_قفل را نزد خود نگاه دارد یا #بخواند خداوند تعالی او را مشمول رحمت بی حساب خود نموده واز تمام آفات او را حفظ نماید ودعای او همیشه #مستجاب بوده ودر دنیا همیشه با #عزت و #احترام زندگی می نمایدو.....
🌹🍃قفل اول: بِسمِ اللهِ السَّمیعِ الٌبَصیرِ الَّذی لَیسَ کَمِثلِه شَیء بِرَحمتِکَ یا اَرحمَ الرّحمینِ وَ صلَی اللهُ علی مُحَمَّدٍ و ألهِ أجمَعینِ
🌼🍃.سپس گرفتاری خود را متذکر شود
🌹🍃.قفل دوم: بِسمِ اللهِ الٌخالقِ الُعَلیمِ الّذی لَیسَ کَمِثلِه شَیء وَ هُوَ الًفَتّاحُ الٌعَلیمٌ بِرَحمتِکَ یا اَرحَمُ الٌرّحِمینِ
🌼🍃سپس حاجت خود را بگوید
🌹🍃قفل سوم: بِسمِ اللهِ الٌسَمیعِ الُعَلیمِ الَّذی لَیسَ کَمِثلِه شَیء وَ هُوَ الٌغَنِیُّ الٌقَدیرٌ بِرَحمَتِکَ یا اَرحَمُ الٌرّحِمینِ
🌹🍃.قفل چهارم: بِسمِ اللهِ الٌعَزیزِ الٌکَریمِ الَّذی لَیسَ کَمِثلِه شَیء وَ هُوَ الٌعَزیزِ الٌکَریمِ بِرَحمَتِکَ یا اَرحَمُ الٌرّحِمینِ
🌹🍃قفل پنجم: بِسمِ اللهِ الٌسَمیعِ الٌعَلیمِ الَّذی لَیسَ کَمِثلِه شَیء وَ هُوَ الٌعَلیمِ الًخَبیرِ بِرَحمَتِکَ یا اَرحَمُ الٌرّحِمینِ
🌹🍃.قفل ششم: بِسمِ اللهِ الٌعَزیزِ الٌرَّحیمِ الَّذی لَیسَ کَمِثلِه شَیء وَ هُوَ الٌعَزیزِ الٌغَفورٌ فَاللهُ خَیرً حافظاً وَ هُوَ أرحَمُ الٌرّحِمینِ
🌼🍃( گرفتاری و حاجت خود یا دیگری را ذکر کند و از خدا بخواهد ،روا گردد )ان شاالله
📕ختوم و اذکار ج 2
@channel_eshgh