✍... اسماعیل بن محمد عباسی میگوید:
در مسیر عبور #امام_عسکری علیهالسلام
نشسته بودم
چون حضرت به من رسیدند،
به ایشان از #فقرم شکایت نموده،
قسم یاد کردم هیچ پولی ندارم
حضرت به من فرمودند:
آیا به دروغ سوگند میخوری؟
در حالی که دویست دینار در زمین پنهان کردهای
البته این حرف را بدان جهت نمیگویم که به تو چیزی ندهم
آنگاه به غلامشان فرمودند:
آنچه همراهت هست به این مرد بده
غلام صد دینار به من داد
سپس حضرت به من فرمودند:
(دروغ گفتی! اما بدان)
پولهایی هم که قایم کردی،
با وجود نیاز شدیدی که خواهی داشت، از دست میدهی
اسماعیل گوید:
حضرت صحیح میفرمود
من دویست دینار در زمین دفن کرده بودم
و زمانی که احتیاج پیدا کردم،
هرچه گشتم، نیافتم
بعد فهمیدم پسرم جای آنها را یافته و پولها را دزدیده و فرار کرده است
📚کافی ج۱ص۵۰۹
@channel_eshgh