🌼 #عقیق
🔸 امام صادق علیه السلام:
بسیار جای تعجب است، دستی که انگشتر عقیق دارد خالی از دینار و درهم گردد...
📚 وسائل الشیعه/ج 5/ص90
⚜️ امام رضا علیه السلام:
عقیق فقر را می زداید و نفاق را از بین می برد...
📚 وسایل الشیعه/ج5/ص85
⚜️ امام علی علیه السلام:
دو رکعت نماز با انگشتر عقیق، برابر با هزار رکعت نماز است که بدون انگشتر عقیق خوانده شود...
📚 بحارالانوار/ج80/ص187
@channel_eshgh
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_هفتاد🎬:
اینک زندگی دوباره بر روی زمین در منطقه بین النهرین آغاز شده بود و حیات برای دومین بار از نقطه صفر آغاز شد.
این زندگی دوباره ما را به سالیان اول خلقت میبرد و ذهنمان را به زمان هبوط اولیه انسان بر روی زمین می کشانید و همان زمان که حضرت آدم از بهشت بر روی زمین فرود آمد و در تایید این حرف، فرمایش خداوند است که خطاب به نوح می گوید: اهبط یعنی هبوط کن.
پس اینجا ما در نقطه ای از تاریخ بشریت قرار داریم که هبوط دوم و شروع دوم است. اما این هبوط با هبوط اولیه بسیار متفاوت است چرا که اولین هبوط با دو انسان مومن شکل گرفت اما در هبوط دوم با هشتاد نفر از مومنینی که همراه نوح
نبی بودند اتفاق افتاد، پس سیر دعوت انبیاء یک گام رو به جلو بوده است و اما در هبوط دوم مومنین،
تجربه دشمنی شیطان را دارند و او را می شناسند و سکه های بدل او را دیده اند، نماد های ساخته دست ابلیس را به چشم خویش دیده و سخنان ابلیس را از زبان مریدان ابلیس شنیده اند و لمس کرده اند و از دست ظالمانی که ابلیس بر آنها مسلط بوده رنج ها کشیده اند، سابقه اختلاط با کفار و حکومت های ابلیسی را در خاطر دارند و نسبت به قبل تصویر روشن تری از ابلیس و وسوسه های او دارند و به نوعی آگاهند و می دانند که دشمن اول و آخر آنها ابلیس است و باید جلوی او و حیله هایش ایستاد تا جامعه دوباره به انحطاط نرود و قومی که دچار عذاب الهی شده اند نتیجه فرمانبرداری از ابلیس بود و اجازه ندهند که آن واقعه دوباره تکرار شود و چقدر تاریخ در حال تکرار است و کاش بنی بشر از این تکرارها درس گیرند و به این تکرارها عادت نکنند.
هشتاد نفری که همراه نوح از کشتی پیاده شدند شهری را ساختند که به شهر هشتادنفر (مدینه ثمانون) معروف شد و تمدن بشری برای دومین بار از مدینه ثمانون جان گرفت.
البته حضرت نوح مرکز شروع تمدن جدید را در مسجد کوفه قرار داد و آن جا را به عنوان مرکز ایمان و هدایت بنی بشر برگزید و به امر پروردگار تابوت حضرت آدم را به نجف منتقل کرد و در همانجا دفن نمود، انگار از همان ازل نوشته شده بود که کوفه و نجف یکی از نقاط برگزیده زمین باشد، چرا که در روایات آمده، حضرت ولی عصر ارواحنا فداه که چکیده انبیاء و اوصیای الهی ست نیز حکومت حقهٔ اسلام و الله را به مرکزیت کوفه پایه ریزی می نماید.
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_هفتاد_یکم🎬:
حضرت نوح حکومتش را از جایی آغاز کرد که مکان مسجد کوفه بود و این عظمتی ست که خداوند اراده کرده به این مکان ببخشد و به همین خاطر مسجد کوفه را قبه الاسلام می نامند چرا که اولین جایی بود که پس از طوفان، اسلام به معنای تسلیم دربرابر پروردگار و هدایت انبیاء از آن جا منتشر شده است و در آخرالازمان هم مقدر شده که اسلام ناب محمدی از همین مکان به کل جهان منتشر گردد.
حالا بنی بشر دوباره بر روی زمین جای گرفتند، حضرت نوح شروع به کشت و کار نمود، او قبل از طوفان از هر اصله درخت یکی همراه خود به کشتی نجات برده بود و اینک میبایست حیات را در روی زمین جانی دیگر بخشد و درختان مختلف را در زمین حاصلخیزی که به مدد پروردگار حاصلخیزتر از قبل شده بود، کاشت.
مؤمنین همراه با خانواده شان هر کدام در جایی از زمین ساکن شدند و فرزندان نوح که سام و حام و یافث بودند در بین مومنین حضور داشتند و آنها نیز پس از طوفان هرکدام شان به
نقطه ای از زمین رفته و حیات انسانی را در نقطه ای از زمین منتشر کردند و خواست خدا بود که حیات در روی زمین توسط مؤمنینی که با امتحان های زیاد در طی سالیان سال، گلچین شده بودند، ادامه یابد و البته ناگفته نماند که
شیطان هم جزو نجات یافتگان از طوفان بزرگ بود چرا که خداوند تا روزی معلوم به او مهلت زندگی کردن داده بود و از عدالت خداوندبه دور بود که خُلف وعده نماید و اساسا اگر ابلیس از بین برود فرض امتحان های بعدی انسان ها بی معنا خواهد بود، پس ابلیس و ابلیسیان باید باشند که تمام بنی بشر در قرن ها و عصرهای مختلف در بوتهٔ آزمایش قرار گیرند و ایمانشان تقویت شود و همانا این ابتلاها انسان را می سازد و شالوده وجودی او را محکم میسازد و او را در مسیر حق و کمال که همان رسیدن به ذات اقدس الهی ست قرار می دهد.
هرچند الان مومنین با کوله باری از تجربه حیات پیش از طوفان زندگی دوباره را آغاز می کنند، اما ابلیس هم تجربیات بسیاری را کسب کرده که برای گمراهی و ضلالت پس از طوفان می تواند از آن ها استفاده کند و به نوعی برنامه هایش را بروز رسانی کرده و حیله هایی نو، متناسب با بشر پیش رو، بکار خواهد بست تا به آن عهدش وفا کند و مانع خوشبختی و کمال و سعادت فرزندان آدم شود.
حالا که زندگی در روی زمین جانی دیگر گرفته بود، روزی از روزها حضرت نوح مشغول کشت و کار بود که ابلیس در مقابلش قرار گرفت
ابلیس نگاهی به حضرت نوح کرد و با اینکه او منبع تفاخر و تکبر بود اما از حضرت نوح تشکر کرد و گفت: ای نوح! من از تو بسیار سپاسگزارم که قومت را نفرین کردی و آنها به عذاب خدا دچار شدند و جمیع کافرین از صحنه گیتی محو شدند چرا که من می بایست بسیار تلاش می کردم تا انسان های کافر را تا آخر عمرشان در ضلالت نگه می داشتم و مانع توبه کردن آن ها شوم و چه بسا این ما بین کسی از خواب غفلت بیدار می شد و به راه راست برمیگشت و تمام تلاش من دود میشد و بر هوا میرفت اما تو با نفرینت به عمر همه آن ها خاتمه دادی و زحمت مرا کم کردی.
سپس لبخند کریهی زد به نوح گفت: برای این خدمتی که به من کردی، می خواهم چند پند به تو بیاموزم.
حضرت نوح که خوب ابلیس و دسیسه هایش را می شناخت، برای اینکه از این حیله ها دوری نماید از خداوند اجازه خواست که آیا به سخنان ابلیس گوش بدهد یا ندهد؟ و خداوند نیز به او فرمود که به این سخنان شیطان گوش فرا بدهد.
شیطان به حضرت نوح گفت: می خواهم پرده از چند راز و رمز بردارم که اگر بنی بشر بر این راز واقف شوند و طوری عمل کنند که رضایت خدا در آن باشد، هرگز در دام من نمی افتند و آن چند خصلت است که ریشه تمام بدی ها و بدبختی های شما انسان هاست.
اول آن که از «حسادت» بپرهیز چرا که حسادت کاری با من کرد که من تبدیل به شیطان بشوم. دوم آن که از «حرص»
برحذر باش چرا که تو را از بهشت الهی بیرون می کند همانگونه که پدرت آدم را از بهشت الهی بیرون ساخت.
این دو ویژگی مذموم فقط دو ویژگی فردی نیستند بلکه می توانند وارد یک تمدن شوندو یک تمدن بر اساس حرص یا حسادت شکل بگیرد.
و کاش و ای کاش این دو توصیه ابلیس را اینک ما توجه می کردیم که اگر از آنها بر حذر بودیم اینک دنیایمان به این شکل نبود چرا که در تمدنی که بر اساس حرص شکل می گیرد انسان ها از آغاز روز به دنبال انباشت سرمایه و ساخت و سازهای بیشتر و زر اندوزی بیشتر هستند. زندگی انسان مدرن امروزی کاملا بر اساس محوریت حرص و طمع شکل گرفته است. امروزه حرص به دنیا عامل تحرک و حرکت شده است و ما متاسفانه به راهی میرویم که ابلیس برایمان محیا کرده و بی توجه به ندای فطرتمان زندگی می کنیم.
البته به نظر می رسد که حضرت نوح پس از طوفان درگیری خاصی را با مومنین نداشته اند و نسل بعد از
طوفان همگی از فرزندان نوح و اهل نوح گسترش یافته است. به همین خاطر نوح نبی را پدر دوم بشریت
خطاب می کنند.
ادامه دارد
📝ط_حسینی
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_هفتاد_دوم🎬:
حالا زندگی نو و تازه، با تجربیاتی بسیار زیاد در روی زمین شکل گرفته بود و هر روز بر جمعیت زمین افزوده می شد و بیشتر جمعیت زمین از نسل دختر و پسران نوح و مقربان او بودند.
نسلی که تجربه حیله های شیطان و سالها حکومترانی کسانی که ابلیس در جانشان نفوذ کرده بود را به عینه دیده بودند، مومنینی که از کفر و بت و بت پرستی گریزان بودند و همگی خداوند یکتا را می پرستیدند.
نوح در بین این قوم به راحتی زندگی می کرد و دیگر نگران این نبود که قومش از صراط مستقیم منحرف شده اند، چون این قوم مومنین مخلص بودند که بارها و بارها سرافراز از امتحان الهی بیرون آمده بودند و نوح با خیالی آسوده روز و روزگار می گذراند.
حالا با وجود این قوم با بصیرت کار ابلیس بسیار سخت شده بود، گویی راه نفوذی در دلهای مؤمنین نمی یافت، پس ابلیس دست به کار شد و حیله ای نو زد، او لشکری تشکیل داد و برای هر فوج سرباز، امیری منصوب کرد و سرکرده هر گروه وظایفی خاص را بر عهده داشت تا بار دیگر ابلیس بتواند بر دلهای بنی بشر سروری کند و آنها را از راه حق و پیامبران الهی منحرف سازد.
ابلیس مشغول تعلیم جنود خود بود و نوح هم به تربیت قومش می پرداخت، روزگار بر همین منوال می گذشت و حضرت نوح تقریبا به پایان عمر شریفش نزدیک شده بود و اراده خداوند بر آن تعلق گرفته بود که حضرت نوح را به ملکوت فرا خواند و در جوار رحمت خود جای دهد.
حالا که پایان عمر حضرت نوح فرا رسیده بود، جناب عزرائیل برای قبض روح ایشان به ارض خاکی تشریف آوردند
نزدیک ظهر بود و حضرت نوح در آفتاب نشسته بود، عزرائیل پیش روی او ایستاد و پیغام خدا را به او رساند، در این هنگام حضرت نوح از عزرائیل خواست تا به او اجازه دهد که به سوی سایه برود.
عزارئیل چشمی گفت و به او فرصت داد تا از آفتاب به سایه رود و پس از آن که نوح نبی درون سایه قرار گرفت، عزرائیل از او پرسید: ای نوح نبی! شما یکی از بنی بشر هستید که طولانی ترین عمر را در روی زمین داشتید حالا که چنین است به من بگو که عمر دنیا را چگونه یافتی؟ حضرت نوح لبخندی زد و پاسخ داد: به خدا قسم! تمام عمر دنیا به اندازه همین زمانی بود که از آفتاب به سایه آمدم.
در این حال بود که عزرائیل روح ایشان را قبض کرد و بدن او توسط فرزندانش در مکانی که از پیش تعیین شده بود و خداوند مقدر کرده بود که بدن ایشان در آن مکان دفن شود، دفن شد درست همان مکانی که بدن مطهر حضرت آدم نیز پیش از طوفان به امر خدا توسط حضرت نوح از بکه خارج شده بود
و توسط خود نوح نبی در این مکان دفن شده بود و قرن ها بعد، همگان شاهد بودند بدن مطهر امیرالمومنین علی بن ابیطالب، دومین کلمه از کلمات مقدس در آنجا دفن شد...
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🌕✨🌕✨🌕✨🌕
🚫عاقبت سبک شمردن نماز
📜حضرت زهراسلام الله علیها از پدر بزرگوارش پرسیدند:
پدر جان ، یا رسول الله!
زنان و مردانى که نسبت به نماز بىاعتنا هستند و نماز را سبک مىشمارند، چه عواقبى را در پیش دارند؟
📜رسول خدا صلوات الله علیه و اله فرمودند :
فاطمه جان!
هر کسى از مردان و زنان نمازش را سبک بشمارد، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مىسازد:
🔹شش مورد در دنیا
🔹سه مورد در وقت مرگ
🔹سه مورد در قبر
🔹سه مورد در قیامت زمانى که از قبر خارج شود.
❇️شش بلایی که در دنیا دامنگیرش می شود:
1⃣ خداوند برکت را از عمرش می برد
2⃣ خداوند برکت را از رزقش می برد
3⃣ خداوند عز و جل سیمای صالحین را از چهره اش محو می کند.
4⃣ هر عملی که انجام می دهد پاداش داده نمی شود .
5⃣دعایش به آسمان نمی رود .
6⃣ بهره ای از صالحین برای او نیست .
❇️سه بلایی که هنگام مرگ گرفتارش خواهد شد:
1⃣ ذلیل از دنیا می رود.
2⃣ هنگام مرگ در حال گرسنگی خواهد بود.
3⃣ تشنه از دنیا خواهد رفت، اگر چه آب نهرهای دنیا را به او بدهند .
❇️سه بلایی که در قبر دامنگیرش می شود:
1⃣ خداوند ملکی در قبر برای او می گمارد تا او را زجر دهد.
2⃣ قبرش برای او تنگ خواهد شد.
3⃣ گرفتار ظلمت و تاریکی قبر خواهد شد
❇️سه بلایی که در روز قیامت گرفتارش خواهد شد:
1⃣ خداوند ملکی را موکل می سازد تا او را با صورت بر زمین بکشد ، در حالی که خلایق تماشا می کنند
2⃣ محاسبه اعمالش به سختی انجام می شود .
3⃣ خدا به نظر لطف به او نمی نگرد و برای اوست عذاب همیشگی
📚مسند فاطمه الزهراء،ص235
📚فلاح السائل : 22
@channel_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍩عصرتون سرشاراز مهربانی
💛از خدا میخوام به اندازه
🍩تمام هستی سلامتی، دل خوشی
💛آرامش، امنیت،
🍩و عاقبت بخیری
💛به شما خوبان عطا کند
@channel_eshgh
🔸 امیرالمؤمنین عـلــے عليهالسلامـ
اعتِيادُ الكِذبِ يُورِثُ الفَقرَ.
عـادت بـه دروغگـويـى فــقــر مـىآورد...
🥀
📚 بحار الأنوار، ج٧٢، ص٢۶١
@channel_eshgh
🔴 مادر ادب
قویا معتقدم، که زنان تاثیر گذار کربلا ظرفیت های بی بدیلی از استعدادهای منحصر به فرد زنانگی و عاطفه و آگاهی هستند.شما به این الگوی بی بدیل زنانگی توجه فرمایید.
♦️در بدو ورود به خانه علی علیه السلام تیمار داری فرزندان فاطمه سلام الله علیها را میکند، در عین اینکه مادر فرزندان فاطمه بود، اما فرزندان خود را بر مدار اطاعت از ولی زمان تربیت میکند.
♦️حب ومحبت این بانو براهل بیت به قدری بود که، بزرگواران در اعیاد به دیدار مادرشان میرفتند.
♦️بانو در عین موفقیت در همسرداری، و مدیریت خانه ای که از وجود مادر محروم شده بود، توانست فرزندانی را در اوج ادب علم و فضایل اخلاقی تربیت کند.
♦️اگر بخواهم به یک جمله از فاطمه
ام البنین اشاره کنم که اورا در تاریخ ماندگار کرده است محبت بی بدیل اش به دودمان ولایت است.
♦️او بانویی ولایت مدار وهم آگاه به مسائل سیاسی روز بودند، امام صادق در وصف این بانو میفرمایند:
بُکی الحُسَینُ علیه السلام خَمسَ حِجَجٍ، و کانَت امُّ جَعفَرٍ الکلابِیةُ تَندُبُ الحُسَینَ علیه السلام و تَبکیهِ و قَد کفَّ بَصَرُها.
بر حسین علیه السلام پنج سال گریسته شد. امّ جعفر کلابی (امّ البنین)، برای حسین علیه السلام مرثیه می سرایید و می گریست تا این که چشمانش نابینا شد...
📚الأمالی للشجری: ج ۱، ص ۱۷۵
کافه تاریخ
@channel_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خـدایـا ⭐️
در این شب سرد پاییزی
خانواده ودوستانم را ⭐️
عـاشقـانه به تـومیسپارم ⭐️
پنـاه شـان باش کـه آغوشی ⭐️
امن ترازآغوش توسراغ ندارم⭐️
شبتون سرشار از مهر الهی⭐️
@channel_eshgh
خدا:
هر موقع دلتنگ شدی
به آسمون نگاه کن،
من نگاههای تو را
به سمت خودم میبینم…...
بسمالله الرحمن الرحیم
سلام صبح زیباتون بخیر
روزتون پر از یاد خدا
@channel_eshgh