eitaa logo
❤️کانال عشق ❤️
2.3هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
10هزار ویدیو
106 فایل
مطالب ناب وعالی وسرشار از عشق ادعانمیکنیم که بهترینیم اماخوشحالیم که بهترینهامارابرگزیده اند... درهمه حال خدارادرنظرداشته باشیم کپی برداری ازپست های کانال حلال است ❁﷽❁
مشاهده در ایتا
دانلود
ﺑﮕﺬﺍﺭ امروزﺑﻪ ﭘﺎﺱ ﮔﺸﻮﺩﻥ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﺑﯽ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺳﺮ ﺑﺮ ﺳﺠﺪﻩ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﻧﻬﯿﻢ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾمان ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪیم ﭼﺎﯼ مان ﺭﺍ ﺑﻨﻮﺵیم وتکرار کنیم ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ دیدن طلوع ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﮕﺮ ... @channel_eshgh
🌼بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ ✍امام علی علیه السلام: به آنچه فرمان مى دهى، خودْ بيش از همه عمل كن و از آنچه باز مى دارى، خودْ بيش از همه خوددارى كن 📚وسائل الشیعة ج۱۶ ص۱۴۹ @channel_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃✨پدر❤️ تکیه گاهی است که بهشت زیر پایش نیست اما همیشه به جرم پدر بودن باید ایستادگی کند پدرم بی نهایت دوستت دارم❤️ @channel_eshgh
✨وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ ✨فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ ﴿۱۰﴾ ✨و قطعا شما را در زمين ✨قدرت عمل داديم ✨و براى شما در آن وسايل ✨معيشت نهاديم اما ✨چه كم سپاسگزارى مى ‏كنيد (۱۰) 📚 مبارکه الأعراف ۱۰ @channel_eshgh
پنج شنبه است و ياد درگذشتگان اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ التماس دعا در آستانه روز پدر یادی کنیم از پدران آسمانی که با زحمت و تلاش و کوشش خود جان نثاری کردند برای رفاه خانواده و فرزندانشان روحشان شاد و یادشان گرامی @channel_eshgh
✅👈 سیاهدانه 🔷👈 بیماری هایی که سیاهدانه درمان می کند 🔷 قرقر شکم: برای درد شکم مقداری شربت عسل با 3یا5یا7 دانه سیاهدانه بخورید ان شاء الله خوب می شود 🔷 درمان تبی که یک روز درمیان یا دو روز درمیان است سیاهدانه به همراه 3 ق مرباخوری عسل بخورید که آنرا ریشه کن می کند. 🔷 سردرد یا میگرن 🔷 درمان پروستات شخصی که به سختی ادرار می کند. 🔷 درمان آپاندیس :3ق مرباخوری عسل با ۲۱ عدد سیاهدانه @channel_eshgh
13.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلم پلو یکی از‌غذاهای معروف شیرازهست وفوق العاده خوشمزس😋 سبزی خردشده دومشت یا۱۵۰گرم(شوید،ترخون،ریحون،تره) ادویه (زردچوبه،فلفل،گردلیمو،دارچین @channel_eshgh
5.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خداوند به موسی نبی(ع)فرمود: با زبانی دعا کن که با آن گناه نکرده باشی تا دعایت مستجاب شود. موسی (ع) عرض کرد: چگونه؟! خداوند فرمود: به دیگران بگو برایت دعا کنند، چون تو با زبان آنان گناه نکرده ای "الهی_قمشه_ای" @channel_eshgh
◍⃟ گاه باید رویید در کنارِ چشمه در شکافِ یک سنگ به امید فرداها...🌱ᥫ᭡ @channel_eshgh
کاظم(علیه السلام): هنگامی که بنده‌ای مرتکب گناه گردد، و به انجام آن اقدام نماید، بوی متعفنی از او منتشر می‌شود... 📚الکافی. ج ۲. ص ۴۲۹ @channel_eshgh
🎬: عصر آن روز، دخترنوجوان همراه ابلیس وارد معبد شد، گوش تا گوش صحن معبد پر از دختر و پسرهای کودک و نوجوان بود، ناگهان دختر خودش تنها را بین بچه ها دید و نفهمید که ابلیس کجا رفت. کاهن اعظم بالای چند پله ای که در صدر مجلس وجود داشت رفت و پشت سکویی ایستاد که روی آن سر حیوانی شاخدار کنده کاری شده بود، قامت بلند کاهن اعظم بلندتر از همیشه به نظر میرسید. بچه ها انگار مسخ شده بودند در سکوت کامل خیره به کاهن اعظم بودند و کاهن در حالیکه با دقت به بچه ها نگاه می کرد زیر لب وردی می خواند، تک تک بچه ها را با نگاهش آنالیز میکرد، گویی با این نگاه تا عمق جان افراد پیش رو را می دید، ناگهان دختر نوجوان همان مردی را که با او به داخل معبد آمده بود دید، آن مرد درست پشت سر کاهن اعظم قرار داشت، دخترک با دیدن آن مرد پشت سر کاهن اعظم، یکه ای خورد و آن مرد که کسی جز ابلیس نبود، چیزی پشت گوش کاهن اعظم گفت و کاهن بدون آنکه نگاهی به آن مرد بیاندازد خیره به جمع پیش رو بود، دختر نوجوان احساس کرد که آن مرد را فقط او می بیند و اما همه او را دوست دارند. در همین هنگام چشمان کاهن روی ایشتاره ثابت ماند و آن مرد دوباره چیزی پشت گوش کاهن گفت... کاهن با انگشتش اشاره ای به ایشتاره کرد و گفت: تو اولین برگزیده برای معبد بزرگ آکدا هستی، جلو بیا...جلو بیا... دختر با قدم های لرزان جلو رفت، کاهن اعظم انگار محو تماشای دختر شده بود، باز هم به او اشاره کرد که جلوتر بیاید دیگر کاهنان که به صورت ردیف کنار سکو ایستاده بودند با تعجب این صحنه را نگاه می کردند چون این حرکات کاهن اعظم برایشان تازگی داشت و تا به حال پیش نیامده بود که به کسی اینچنین توجه داشته باشد. کاهن اعظم لبخندی روی لبهای کشیده و گشادش نشاند و باز او را جلوتر خواند و اشاره کرد تا دختر به روی سکو بیاید و در کنار او قرار بگیرد. دختر بالا رفت، کاهن اعظم دست به گردن او انداخت و گفت: من تو را کاهنه می نامم، تو دست راست من خواهی شد، صورتت معمولی ست اما برای من جذابیتی بسیار دارد، به من الهام شده که تمام راز و رمز کاهنان را به تو بیاموزم و تو را مجهز به انواع معجزه ها کنم و می دانم تو آینده ای درخشان خواهی داشت. کاهنان پایین سکو از این حرکات کاهن اعظم انگشت به دهان مانده بودند، کاهن اعظم همانطور که با دستش کاهنه را دربرگرفته بود از سکو پایین آمد و رو به کاهنی که به او نزدیکتر بود و گویا مقامش از دیگر کاهنان بالاتر بود کرد و گفت: من آن گوهری را که میبایست گلچین کنم کردم، انتخاب دیگر خدمتکاران معبد باشما.... کاهن اعظم با زدن این حرف همراه و هم قدم با کاهنه، به دری که در انتهای معبد بود و مخصوص عبور و مرور کاهن اعظم بود نزدیک شد تا از آنجا به اقامتگاهش بروند. ادامه دارد 📝به قلم:ط_حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨