هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۳۰):
✅ اصلاح و تکمیل
مفاد پیام شماره ۰۲۵ این سلسله، نیازمند دو توضیح کلی است:
۱) از #مغول بعنوان دومین تهدید فراقارهای اروپا، یاد کردم و اینکه عدم ورود «مغول اسبسوار بیبهره از دریانوردی»، خوششانسی بزرگ برای اروپا بود!
منظورم قتلعامی بود که مغول در قاره #آسیا (از چین تا غرب آسیا و روسیه و اروپای شرقی) از خود بجای گذاشت و اروپای غربی از چنین شرارت سهمگینی در سطح جهانی (که باید آنرا نخستین جنگ جهانی نامید)، مصون ماند. ولیکن این حرف بدین مفهوم نیست که مغول در اروپا هیچ غلطی نکرد! مغول در فتح آخرین شهر اروپای شرقی (وین)، بیماری مهلکی (وبا) را از خود باقی گذاشت که باعث انتشار آن در سراسر اروپا و موجب مرگ بیش از نیمی از مردم اروپا گردید.
جانشینان چنگیز تا بیش از یک سده بر مناطق پهناوری از آسیا و خاور اروپا (ازجمله روسیه) حکمرانی میکردند.
در سال ۱۲۴۲ میلادی، مغولها خود را به دروازههای شرقی اروپا رسانده بودند. آنها یک ارتش مسیحی را در لهستان و یکی دیگر را در مجارستان نابود کرده بودند. نیروهای خود را به نزدیکی وین و دریای آدریاتیک رسانده بودند و کاملاً به تأسیس بزرگترین امپراتوری سرزمینی در تاریخ دنیا نزدیک شده بودند.
ارتش مغولها به فرماندهی «سوبوتای بهادر» به پیشروی خود در گردنه کوههای کارپاتیا و دشتهای مجار ادامه دادند. سوبوتای بهادر توانسته بود با قدرت فرماندهی خود، نیروهایش را از میان دو رشته کوه و صدها مایل دشت بگذراند. او به عنوان یکی از چهار ژنرال محبوب چنگیزخان شناخته میشد و در فتوحات مغولها در شمال چین تا شرق اروپا، همه جا حاضر بود. پسر سوم چنگیز در سال ۱۲۴۱ میلادی، مرد مسنی بود ولی هنوز نبوغ نظامی خود را حفظ کرده بود.
آنها یک روز بعد از شکست دادن شوالیهها، مجارستان را هم تحت کنترل خود گرفتند.
قبل از اروپای شرقی، روسها هم به شدت از مغولها ضربه خوردند. شهرهای آن منطقه - از جمله کییف - به خاطر انجام تجارت از طریق رودها وضعیت خوبی داشتند. تا اینکه زمستانهای دهه ۱۲۳۰ میلادی و حملات مغولها فرا رسید. بعد از آن، منطقه هرگز به حالت سابق برنگشت و خیلیها هم هنوز بیگانههراسی روسها را متأثر از حمله مغولها میدانند. یکی از بختبرگشتهترین مناطق، سیبری بود که تا حدود ۴۰۰ سال بعد از حمله مغولها، مردمش وادار به پرداخت خراج - مثلاً پوست و خز - به آنها بودند!
مرگ اوکتای بود که باعث عقبنشینی مغولها شد. پسر سوم چنگیزخان نه تنها امپراتوری پدرش را متحد نگه داشته بود، بلکه در راه گسترش آن هم قدم برداشته بود. با این وجود، ساختار سیاسی خانهای مغول با پیچیدگی کار نظامی آنها تناسبی نداشت. مغولها همچنان یک قوم دورهگرد باقی مانده بودند که اعلام وفاداری به رؤسایشان اهمیت زیادی داشت. بنابراین وقتی خان از دنیا رفت، قانون و عرف مغولی ایجاب میکرد که نیروهای نظامی شخصا به سرزمینشان برگردند و به او ادای احترام کنند و یک خان جدید هم انتخاب شود. نتیجه این شد که سوبوتای بهادر در آستانه فتح غرب اروپا، راهش را تغییر داد و با نیروهایش به خانه برگشت. مغولها دیگر هرگز به اروپا برنگشتند.
لهستانیها دوست دارند فکر کنند که فداکاریشان در آن جنگ، بیمعنا نبوده و بنابراین جشن پیروزی میگیرند. اما واقعیت این است که رشادت سربازان یا درایت فرماندهان در اروپا نبود که باعث نجات آنها از مغولها شد، بلکه جهانبینی مغولها درباره مرگ و ادای دین به رهبرشان بود که آنها را به خانه برگرداند و اروپا را با خوششانسی نجات داد.
امروز شاید دلیل او برای بازگشت به مغولستان خندهدار به نظر برسد اما در جامعه بدوی آن روزهای مغولستان عمل سوبوتای کاری درست و حتی واجب تلقی میشد؛ حتی واجبتر از فتح اروپا.
بیعت و وفاداری به امپراتور، زیرساخت مرام اعتقادی مغول بود. برای آنها جنگیدن برای امپراتور زنده، ارزشمند بود و با مرگ او، جنگیدن و فتح سرزمینها (ولو فتح قاره اروپا) هیچگونه ارزشی نداشت. فلذا مغولی که در آستانه چیرگی و قتلعام اروپای غربی بود، با مرگ امپراتورشان به مغولستان برگشتند تا با امپراتور جدیدشان، بیعت نمایند. (چیزی تو مایههای اعتقاد برخی از شیعیان به تقلید از #مجتهد_زنده. البته برخی از شیعیان بقای بر تقلید از مجتهد میّت را بلااشکال میدانند ولیکن برای مغول، در بیعت امپراتور مرده ماندن هیچگونه وجاهتی نداشت)
راز پیشروی سریع مغول، عدم اتکای آنها به تدارکات غذایی مجزا بود. زیرا آنها بر مادیانهایی سوار میشدند و شبانهروز میتاختند که از شیر آنها (و نیز خونی که از رگ آنها گرفته و با آب، رقیق کرده) مینوشیدند. لذا مناطق هموار را بر کوهستانها و دریاها ترجیح میدادند.
...ادامه دارد.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۵اسفند۱۴۰۲
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
گروه چلچراغ معارف و احکام
🙏