eitaa logo
چله حضور
1.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
4هزار ویدیو
125 فایل
این کانال جایی برای نزدیک شدن به امام مهربانی هاست و لایو جلسات پرسش و پاسخ چله حضوریا در این کانال منعکس خواهد شد
مشاهده در ایتا
دانلود
16.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تابوتی در ته جهنم اخرین انتخاب یک جهنمی: النار و لا العار @chele_hozor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️ یا امام رضا کفترات آدم شدن، ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم ...😂
صلوات ضراب.m4a
3.38M
صلوات ضراب اصفهانی♥️ سيد ابن طاووس ميفرمايد: اگر از هر عملي در عصر جمعه غافل شدي از صلوات ابوالحسن ضراب اصفهاني غافل نشو چرا كه در اين دعا سرّي  است كه خدا ما را بر آن آگاه كرده است... عضو شوید👈گروه_چله_حضور عضو شوید👈کانال_چله_حضور
سلام دوستان اگر پیرامون چله هایی که در پیش رو داریم، و همچنین پیرامون مطالب ارسالی پیشنهاد، انتقادی برای بهبود کانال و گروه چله حضور دارید، لطفا با ما در میون بزارید https://harfeto.timefriend.net/17177649717202 لینک گروه چله حضور: https://eitaa.com/joinchat/3052208800C66fcc9cfd4 لینک کانال چله حضور: @chele_hozor
13.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ان فی الجنه نهراً من لبن لعلی و حسین و حسن(علیهم السلام) @chele_hozor
9.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان مولا علی و دزد شیخ اسماعیل رمضانی @chele_hozor
۱۷ رجب روز به دَرَک رفتن عبدالله بن هارون مُلَقَّب به مأمون ، قاتل امام هشتم حضرت امام رضا علیه السلام (( با استفاده و گزینشی از کتاب وقایع الأیام مرحوم محدث قمی با توضیح و تغییر مختصری در عبارات)) در این روز،در سنه 218، عبدالله ابن هارون ملقب به مأمون مرد و در طوس بخاک رفت و برادرش معتصم بجاى او نشست و سبب فوت او آن شد که در سال آخر عمر خود به جنگ اهل روم رفت و فتوحات بسیار نمود و در (عین بدیدون) که به رومى رقه می گفتند و موضعى بود در نهایت خوبى و لطافت و زمینش در کمال خرمى و خضرت و آب بسیار سرد و صاف داشت قصد اقامه نمود و از براى او کنیسه اى بر روى آن نهر بنا کردند. روزى مأمون نگاه در آب میکرد، یک ماهى دید قریب به یک ذراع مانند سبیکه (شِمش)نقره ، ملازمان را امر کرد که آن ماهى را بگیرند مردى در میان آب جست و آن ماهى را بگرفت چون بیرون آورد، ماهى قوت کرده خود را در آب افکند و مقدارى آب بر سینه و نحر و ترقوه مأمون پاشید. مأمون را در همان وقت لرزه و رعده فرا گرفت آن مرد فراش ثانیا در آب رفته آن ماهى را بگرفت و در نزد مأمون نهاد مأمون امر کرد که او را طبخ کنند لکن لرزه او را سخت بگرفت، چنانچه هر چه لحاف و جامه بر روى او افکندند او فریاد میکشید که ألبرد ألبرد، (یعنی سرما ، سرما )در اطراف او آتشها افروختند و جامه هاى زمستانى هر چه براى او آوردند باز مثل برگ میلرزید و از سرما فریاد میکشید تا وقتی که حالت مرگ بر او ظاهر شد. معتصم برادر مامون بختیشوع و ابن ماسویهِ طبیب را حاضر کرد تا معالجهٔ مأمون کنند، چون نبض او را گرفتند، گفتند: ما براى مرض او شفائى ندانیم و از بَشَره (پوست)و تن مامون عرقى ظاهر می شد که مانند روغن می شد که مانند روغن زیت و لعاب افعى مى نمود، پس مامون به هوش آمد و گفت مرا به یک جایى برید که یکدفعه( دیگر) نگاهى به حَشَم و خدم و رعیت و لشگر خویش نمایم پس او را به موضع بلندى بردند و نگاهى بر جنود خویش ‍ و خِیامِ ایشان نمود و کثرت ایشان را ملاحظه کرد، آنگاه گفت : (یا من لایزول ملکه ارحم من قد زال ملکه)"1" ( یعنی ای خدایی که مُلک و مالکیت تو از بین نمی رود ، رحم کن به کسی که مُلک او از بین رفت) چنانچه پدرش رشید در وقت مرگ خویش گفت : (ما أغنٰى عنى مالیه ، هلک عنى سلطانیه) (یعنی دیگر اموال من سودی به حال من ندارند ، و سلطنت من از بین رفت) چون مامون را به خوابگاه خویش برگردانیدند، مُرد و رهین (و گرفتار)عمال خود گردید. مجموعه وَرّام،ج1،ص281 اَللّهمَّ عجّل لولیّک الفرج 🤲😭 اَللّهمَّ العن الجبت والطّاغوت والنّعثل 😡👊