🔻 اگر خوب شدم، پنج سال در کربلا ساکن شوم ...
🔸فرزند علامه امینی:
پدرم در تهران مریض و روی تخت خوابیده بودند، روزی فرمودند: رضا! من این داغ و عقده دلم را از کربلا نگشودهام. من برای #سیدالشهداء علیهالسلام گریه سیری در عمرم نکردهام، با خدا پیمان بستهام که اگر خوب شدم، پنج سال در #کربلا ساکن شوم، شاید #گریه_سیری بکنم و این عقده دلم را به پایان ببرم.
🔹آیت الله سید مرتضی نجومی در مورد حالات مرحوم #علامه_امینی در روز #عاشورا مینویسد:
در نجف اشرف، کراراً –هنگامی که در ایوان مطهر [حضرت امیر] مشغول خواندن اذن دخول بودم– #صدای_گریه آن مرحوم را که در حرم مطهر مشغول دعا خواندن بود، میشنیدم. صدای ایشان از حرم و رواق مطهر گذشته، به بیرون میآمد...
🔸این گریهها و شورها مخصوص مجلسی خاص نبود؛ او همیشه در این سوختنها و شورها بود.
🔹در روز عاشورا با پای برهنه به مجلس عزای حسینی در حسینیه بوشهریهای نجف اشرف آمد و فرش را به کناری زده و روی زمین نشست و به مجرد نشستن، #نهیب گریهاش بلند شد.
🔰 کانال چرا طلبگی؟!
https://eitaa.com/cheratalabegi
🔻 نزدیک بود کور شوم ...
🔸علامه حسنزاده آملی درباره استاد خود #علامه_طباطبایی نقل میکند:
در دوازده سالی که نجف بودم، به جز عاشورا، هیچ روزی درس را #تعطیل نکردم.
🔹یک سال #عاشورا درس را تعطیل نکرده بودم که به #چشم_درد شدیدی گرفـتار شدم! طوری که نزدیک بود کور شوم.
🔸از #عظمت_امام_حسین علیه السلام ترسیدم و از آن پس تصمیم گرفـتم روز عاشورا را تعطیل کنم.
🔰 کانال چرا طلبگی؟!
https://eitaa.com/cheratalabegi
🔻طلبگی، مثل ماجرای زهیر است ...!
🔹 زهیر، جزو یاران عادی حسین بن علی علیهالسلام نیست، او از #یاران_فرهنگی ایشان است، بالاتر از یاران نظامی. او در در عین حالیکه فرماندۀ میمنۀ لشکر است و فرماندهی نظامی را بر عهده دارد، #مدال_فرهنگی گرفت!
🔸 وقتی زهیر برای لشکر سخنرانی کرد، حضرت به او مدال داد. مدال #مؤمن_آل_فرعون. به او گفت: اگر مؤمن آل فرعون حجت را بر قوم خود تمام کرد، تو هم #حجت را بر اینها تمام کردی.
🔹 او در ابتدا #عاشورا را نمیخواهد، اما عاشورا زهیر را میخواهد! میبینی؟! اینطوریست ها!
🔸 #طلبگی ، مثل ماجرای زهیر است؛ یکی با اینکه نمیخواهد طلبه بشود، از آنجا که میدانند وجودش #لازم است، طلبهاش میکنند و همۀ راههای دیگر را بر او میبندند؛ #شکارش میکنند!
🔹 از آن طرف کسی هست که خودش میخواهد، اما آنها نمیخواهند و او را #میپَرانند! مثلاً اتفاقاتی میافتد که به او #بَر_میخورد؛ او هم قهر میکند و میرود ...
🔰 چرا طلبگی؟!
.