بیانیه راه آهن جمهوری اسلامی ایران
اجازه تجاوز به حریم ریلی جمهوری اسلامی ایران را نمیدهیم / هیچکس فراتر از قانون نیست
🔹در پی تجاوز عوامل شرکت ریلی خصوصی موسوم به «کنسرسیوم ریلی افغانستان» به حریم ریلی جمهوری اسلامی ایران نکات ذیل را به اطلاع میرساند:
۱_ تردد هرگونه آلات ناقله ریلی اعم از لوکوموتیو، واگن و ... در حریم ریلی جمهوری اسلامی ایران صرفا با مجوز و تحت قوانین راه آهن جمهوری اسلامی ایران امکانپذیر است.
۲_ هیچ شخص حقیقی یا حقوقی و هیچ شرکت خصوصی ایرانی یا غیرایرانی از قاعده فوق مستثنی نمیباشد.
۳_ طی روزهای گذشته عوامل مرتبط با شرکت خصوصی کنسرسیوم ریلی افغانستان، دست به اقدامات غیر قانونی در حریم ریلی جمهوری اسلامی ایران زد که پس از ممانعت همکاران فنی و حفاظتی راه آهن جمهوری اسلامی ایران، متاسفانه عوامل این کنسرسیوم، پرسنل راه آهن ایران را ضرب و شتم نموده و شیشه خودروی آنها را نیز خرد کردند.
۴_ عوامل شرکت خصوصی کنسرسیوم ریلی افغانستان بدون اجازه اقدام به تصرف غیرقانونی ایستگاه میوتک در خاک جمهوری اسلامی ایران کردند و با شکستن قفل ساختمان ایستگاه وارد آن شدند.
۵_ در رابطه با کلیپ منتشر شده در فضای مجازی و ادعای ایجاد سانحه برای یک لکوموتیو نیز به استحضار میرساند:
الف_ لکوموتیو مذکور متوقف بوده و هیچگونه خطری متوجه لکوموتیو نبوده است
ب_این ویدئو با هدف فضاسازی رسانهای اواسط هفته گذشته ساخته شده است اما مدیریت کنسرسیوم پس از آنکه بعلت اقدامات غیرقانونی و مجرمانه مورد پیگرد قضایی و قانونی قرار گرفت روز جمعه اقدام به انتشار بسیار گسترده این ویدئوی ساختگی در فضای مجازی کرد تا با فضاسازی رسانهای راه آهن جمهوری اسلامی ایران را تحت فشار قرار داده و جلوی اعمال قانون را بگیرد.
ج_ با توجه به تمرد عوامل شرکت خصوصی کنسرسیوم ریلی از قوانین سیر و حرکت راه آهن جمهوری اسلامی ایران و قصد آنها برای سیر بدون مجوز در محدوده ریلی جمهوری اسلامی ایران، مسدود نمودن خط یک اقدام پیشگیرانه و جهت دفع تجاوز صورت گرفته محسوب میشود.
🔹در پایان مجددا تاکید میگردد هرگونه حرکت ادوات ریلی در حریم جمهوری اسلامی ایران تابع قوانین راه آهن جمهوری اسلامی ایران است و هیچ شخصیت حقیقی یا حقوقی ایرانی یا خارجی حق تمرد از این قوانین را ندارد.
👈 ایستگاه رو تصرف کرده اند، پرسنل را مورد ضرب و شتم قرار داده اند، به حریم کشورمان تجاوز کرده و از خطوط ریلی ایران استفاده کرده اند!!
الان راهآهن بیانیه داده که کارشان غیرقانونی بوده!!
کلاً با قاطعیت در برخورد با هر متجاوزی مشکل داریم انگار..!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ ️ «اسحاق بریک» ژنرال ارشد ارتش رژیم صهیونیستی: هر اتفاقی میخواهد برایم بیفتد اما نتانیاهو و فرماندهی ارتش اسرائیل به مردم دروغ میگویند؛ ما جنگ غزه را باختیم پس چطور با این ارتش فرسوده و شکستخورده میخواهیم به جنگ ایران و حزبالله لبنان برویم؟!
✅ یک سال است که نتانیاهو و شورای جنگ به مردم دروغ میگویند؛ ما هرگز نتوانستیم ۹۰۰ نیروی حماس را در رفح بکشیم و تونلهای حماس را نابود کنیم؛ نه تنها ارتش آمادگی جنگ با حزبالله، ایران و باندی که ما را محاصره کردهاند ندارد بلکه جبهه داخلی نیز آماده چنین جنگی نیست و نمیتوانیم بر آنها پیروز شویم!
🔻لینک کانال رسمی جانباز مدافع حرم امیر حسین حاجی نصیری ( اسماعیل حلب )
🔰لینک کانال ایتا
https://eitaa.com/esmaeilhalab64
🔰لینک کانال ایتا مجموعه خاطرات و روایت
https://eitaa.com/Esmaeilhalab64R_K
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 شهید مدافع حرم بیسر
🔻 روایت سیدرضا نریمانی از شجاعت شهیدی که حاضر نشد به خواسته تکفیری ها تن دهد ...
#حسینجانم♥️
#لبیک_یازینب
#شهیدمدافع_حرم_رضا_اسماعیلی
#شهیدبی_سر
در نامهاش به شیخ مفید
فرموده بود:
اگر شیعیانِ ما، در وفا به عهدی
که بر دوش دارند،
همدل میشدند؛
هرگز ملاقات ما با آنها
به تأخیر نمیافتاد...
#اللهمعجللولیکالفرج
≡اربعینی ها !
یادتان باشد که ستون به ستون را
مدیون قطره قطره خون شهیدانید!🌿
≡اربعینی ها !
وقتی چشمتان به گنبد زیبای آقا افتاد،
یاد کنید از آنانی که با حسرت پشت پیراهن
هایشان می نوشتند :
«یا زیارت یا شهادت!»♥️
≡اربعینی ها !
میان ِ هروله های بین الحرمین؛یاد کنید از
#شهدایی که در آرزوی زیارتِ شش گوشهی
ارباب پرپر شدند!🥀
≡اربعینی ها !
نمیدانم از کدام مرز میگذرید ! اما ؛
یاد کنید از شهدای مفقودالاثر در مرزهای
مهران،چذابه،حاج عمران،شلمچه،سردشت!
≡اربعینی ها !
التماس دعا🌱
-شادی روح تمام شهدا
-سلامتی اربعینی ها
-و ظهور حضرت مولا صلوات!
الّلهُمَّصَلِّعَلیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ 📿
🔻علامۀ انقلابی -۴
🖊مهدی جمشیدی
۸. نکتۀ دیگری که علامه طهرانی در مقام پاسخ به دشواریهای و گرههای حاکمیّتی مطرح میکنند، این است که ایشان میفرمایند این حکومت که شما مىگویید فلان ضعف را دارد، در برابر باید گفت آیتالله خمینى که حکومت را به دست گرفته است نمىتواند یک مُشت «فرشتۀ آسمانى» بیاورد تا مردم را اداره کنند؛ بلکه این حکومت به دست «خودِ ما» باید اداره شود؛ این حکومت به دست خود ماست و این خیانتهایى که به آنها انتقاد داریم، خودمان داریم به دست خودمان انجام مىدهیم(نور مجرّد، ج۳، ص۲۰۳). ما به عنوان مردم، دچار فرافکنی هستیم و از مدخلیّت خود در امور، غافلیم یا تجاهل میکنیم، درحالیکه ما نیز بیشوکم در کاستیها و خللهای وضع موجود، مؤثّر هستیم. «جامعه»، خود را از محاسبه کنار کشیده و تصوّر میکند تنها باید منتقد و مخالف باشد و اعتراض کند، درحالیکه نظام اجتماعی، مرکّب از همین عناصر و اجزاء است و ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، در برآیند کلّی و نهایی، مؤثّر هستیم. نتیجۀ پایانی، حاصل تجمیع همین کارنامههای کوچک و موردی است و روشن است که اگر ما به تکالیف خویش عمل نکنیم، برآیند نیز مطلوب نخواهد بود. اینگونه نیست که اگر ما در قدرت رسمی قرار نداریم، پس مسئولیّتی نیز متوجّه ما نیست، بلکه نیروهای درونِ قدرت رسمی نیر حاصل انتخابهای خودِ ما هستند و این ما هستیم که با «انتخابهای فردی»مان، تقدیر خودمان را به دست گرفتهایم، اما آنجا که باید در برابر انتخابهای نادرست و ناروای خویش، پاسخگو باشیم، همچنان مواجهۀ طلبکارانه داریم و به گونهای سخن میگوییم که گویا، هیچ نقش و سهمی در شکلگیری نظم و وضع کنونی نداشتهایم. در نظام مبتنی بر «مردمسالاری دینی»، مردم نمیتوانند خود را از مؤاخذه و پاسخگویی برکنار بدانند و همواره در موضع مدّعی قرار بگیرند، بلکه باید به کارنامههای سیاسی و اجتماعی خویش بنگرند و ببینند آیا در انتخابهایشان، بهدرستی عمل کردهاند و یا در مرحلۀ مردمسالاری پساانتخاباتی، به عملکردها نظارت داشتهاند و امربهمعروف و نهیازمنکر کردهاند؟ این پرسشها، معطوف به «جامعه» هستند؛ چراکه جامعه، قدرت دارد و حاکمیّت را صورتبندی میکند. حاکمان نیز، ملائکۀ آسمانی نیستند که تدبیر انقلاب را به دست گرفته باشند، بلکه از همین جامعه برخاستهاند و انقلاب، چارهای ندارد جز اینکه به همین بضاعتهای انسانی که اغلب نیز متوسط هستند، تکیه کند. میگویند جامعه، بازتاب «باطن حاکمیّت» است، اما حقیقت این است که حاکمیّت نیز آنگاه که مبتنی بر مردمسالاری باشد، نمایانگر «ضمیر جامعه» است. ازآنجاکه نقد حاکمیّت، سکۀ رایج هست و همگان میکوشند در قامت منتقد نسبت به حاکمیّت ظاهر شوند و همواره، جانب مردم را بگیرند، به این واقعیّت اعتنا نمیکنیم که چهبسا برخی از لغزشها و خطاها، ریشۀ اجتماعی دارند.
۹. در حکومت اسلام، متخصصان و مجتهدان در مقام «فکر» و «نظر» برای خودشان آزادند و باید آزاد باشند، چون تقلید بر مجتهد، حرام است؛ ولی در مقام «عمل» در مسائل اجتماعی که تصادم با رأی ولیّفقیه حاصل میشود، مطلقاً حق «اظهارنظر عمومی» – بهطوریکه موجب تضعیف شود - ندارند و باید در عمل، تابع باشند؛ خواه مسأله از مسائل ساده و عادی باشد و خواه از مسائل مهم و اساسی و خطیر چون جنگ و جهاد(نور مجرّد، ج۳، ص۲۰۷). در این بیان، دو مقام از یکدیگر تفکیک شدهاند؛ یکی مقام «تفکّر» و دیگری مقام «عمل». در مقام تفکّر، روشن است که ولیّفقیه نمیتواند از مجتهدان و متخصصان توقع داشته باشد که همانند او فکر کنند؛ چون این سخن به معنی تجویز فکر نکردن است. نظام ولایتفقیه، مبتنی بر استبداد نیست و نمیخواهد با زور و تحمیل، همگان را ذیل یک نظام اندیشهگی قرار بدهد و باب نقادی و نظرورزی و خلّاقیّت فکری را مسدود کند؛ چون رشد اجتماعی، حاصل همین تضارب آراء و عقول است. فلسفۀ وجودیِ ولیّفقیه، نفی اندیشۀ دیگران نیست و بنا نیست با حضور وی، دیگران حق تفکّر را از دست بدهند و او به جای همه، اندیشه کند و دیگران فقط مطیع و منقاد نظرات وی باشند. معنا ندارد کسیکه خودش مجتهد و کارشناس است، تابع و مقلّد باشد و امکان تفکّر را از خودش بزداید، اما از آن سو، اگر سخن و برداشت ولیّفقیه در مقام عمل رسمی و قانونی، «حجّیّت» نداشته باشد و تفسیرهای دیگر از دین، طالب اعتبار رسمی و عمومی باشند، «اختلال نظام» لازم میآید؛ یعنی شیرازۀ امر اجتماعی از هم میپاشد و هرجومرج ایجاد میشود. منتقدان قرائت رسمی از دین، به این واقعیّت توجّه ندارند که گذشته از دین، حتی از قانون عرفی نیز باید یک روایت، حاکم باشد.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
🔻اصلاحات، دیگریِ انقلاب است
🖊مهدی جمشیدی
۱. در نیمۀ دوّم دهۀ هفتاد، نیروهای فکریِ جریان اصلاحات که در قدرت سیاسی حضور داشتند و در برابر پیشروی خویش، موانع ساختاری میدیدند، تعبیر «حاکمیّت دوگانه» را به کار بردند. مقصود آنها از تعبیر یادشده، این بود که هرچند حاکمیّت، وابسته به رأی مردم است و دولت اصلاحات نیز از مردم برآمده، اما حاکمیّتِ دیگری نیز وجود دارد که بهصورت موازی، حضور دارد و اِعمال قدرت میکند و اجازه نمیدهد که خواست و ارادۀ مردم، تحقّق یابد. حاکمیّت دوگانه یعنی رأی مردم به بخشی از حاکمیّت، محدود به قدرت پنهانِ بخش دیگری از حاکمیّت است که امکان تغییر و تحوّل را ربوده و قفس و حصار آفریده است. دراینمیان، روشن است که آن بخش غیرانتخابی و پنهانِ حاکمیّت که در برابر خواست و ارادۀ مردم قرار گرفته و کارشکنی و محدودیّتآفرینی میکند باید کنار برود. این مفهوم، تعبیر دیگری از عبارت «نمیگذارند» است که به لایۀ زیرپوستی و نهفتۀ قدرت سیاسی اشاره دارد و نشان میدهد که مردمسالاری، حقیقی نیست، بلکه حاکمیّت پنهان، یک «شبهمردمسالاری» را به راه انداخته تا نیاز خود را به نمایش مردمسالاری برطرف سازد.
۲. جریان اصلاحات بر این باور نبود که نظام، چهارچوب و قاعده ندارد و دولت، حقّ دارد دست به ساختارشکنی بزند، اما در عمل، روایتی در حد انقلاب از انتخابات داشت. روشن است که انتخابات، یک تغییر سیاسیِ محاسبهشده و چهارچوبمند است که اصولموضوعه را در هم نمیشکند و از ارزشهای غایی، فاصله نمیگیرد، اما تفسیری که لایۀ فکریِ اصلاحات از انتخابات داشت، بسیار فراتر از این بود و نوعی «ساختشکنی» و «استحاله» را نشان میداد. آنها معتقد بودند که مردم، خواهان تجدیدنظر در ساختارها هستند و ما از «جامعۀ انقلابی» عبور کردهایم و باید از ارزشهای نخستین عبور کنیم. ازاینرو، از همان آغاز بر ارزشهای لیبرال-دموکراسی اصرار ورزیدند و نوعی براندازی خاموش را رقم زدند تا بهتدریج از «انقلاب» به سوی «اصلاح» عبور کنند؛ اصلاحی که در واقعیّت ناگفتۀ خود، انقلابِ معکوس و ارتجاعی بود. اگر انقلاب ایران، «اسلامی» بود و در برابر «تجدّد» قرار داشت، اینان بهعنوان لایۀ روشنفکریِ سکولار، در پی بازسازی تجدّد در ایران بودند. ذخیرۀ ابتدایی این جریان در حلقۀ کیان شکل گرفت و پس از بسط و بازتولید در دانشگاهها و عرصۀ عمومی، خود را در قالب دولت اصلاحات، صورتبندی کرد و به عمق حاکمیّت راه یافت. پس مسأله، نه ایستادن در برابر رأی مردم، بلکه مقاومت در برابر استحالۀ انقلاب بود. رأی مردم نیز به دستاویزی برای توجیه جریان روشنفکریِ سکولار تبدیل شده بود که رهیافت «فشار از پایین، چانهزنی از بالا» را رقم زد.
۳. بخش عمدهای از نیروهای اصلاحطلب، به بازی انتخاباتی بسنده نکردند و کوشیدند از طریق مواجهات شورشی و خیابانی، حاکمیّت را با بحران سیاسی مواجه کنند. در اینجا بود که اصطلاح «فتنه»، به کار گرفته شد و این نیروها به عنوان خط قرمز، شناخته شدند و از حاکمیّت کنار گذاشته شدند. بااینحال، لایههای ملایمتری از نیروهای اصلاحطلب، همواره در انتخابات شرکت داشتند و در معرض انتخاب مردم قرار گرفتند اما نتوانستند توفیقی به دست آورند. آنها این شکستهای اجتماعی را به عنوان انسداد سیاسی و تمایل نظام به یکدستسازی و خالصسازی تعبیر کردند تا گذشتۀ خود را بپوشانند، اما واقعیّت این است که «طردشدگی برآمده از شکستنِ خطوط قرمز» یا «ناکامیهای انتخاباتی»، هر دو معقول و رایج هستند و تفسیرهای اصلاحطلبان، بیش از فرافکنی و فرار به جلو نیست. طبیعی است که نمیتوان در متن قدرت سیاسی حضور داشت، اما مخالفخوانی و ساختارشکنی کرد و انتخابات را به دستاویزی برای واسازی ماهیّتِ نظام سیاسی تبدیل نمود. چنین خطای بزرگی، امکان سیاسی را زائل میکند. در واقع، داستانی که نیروهای اصلاحطلب دربارۀ سرنوشتشان برای جامعه میگویند، از نیمه است؛ از جایی که مخاطب نتیجه بگیرد آنها بیخطا و بیلغزش، طرد شدهاند و حاکمیّت، خودخواه و انحصارطلب است و روایتها و رویکردهای دیگر را به رسمیّت نمیشناسد. آنها به این حقیقت اعتراف نمیکنند که دههها، قدرت سیاسی با امکانهای گسترده و مجال فراوان در اختیارشان بوده، اما این فرصتها را سوزاندند و آزادی و قدرت را با ادب و اخلاق و تعهد، توأم نکردند. دیگریِ هویّتسوز و دیگریِ فتنهجو، دیگریهایی نیستند که هیچ نظام سیاسیای، آنها را تحمّل کند و در کنار خویش بنشاند. دوگانگی در این وضع، نهفقط فرساینده، بلکه براندازنده بود. البته پارهای از اصلاحطلبان، بعدها اعتراف کردند که گرفتار شتابزدگیهای ناموجّه و تقابلهای ساختاری شدند و به این واسطه، ظرفیّتهای اجتماعی را تباه ساختند.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
🔻علامۀ انقلابی -۵
🖊مهدی جمشیدی
۱۰. دربارۀ تقسیمکار با ولیّفقیه، علامه طهرانی اینگونه استدلال میکرد که در جاییکه ولیّفقیه با مسألهای مخالف است و ما میدانیم که شرایط به شکلی است که ایشان نمیتواند اِعمال قدرت کند، بر عهدۀ دیگران است که به عرصه آمده و با روشنگری و تبیین حقایق، به ولیّفقیه در اجرای اسلام کمک نمایند(نور مجرّد، ج۳، ص۲۰۸). اینگونه نیست که ولیّفقیه، با وجود اینکه ولایت مطلقه دارد، همواره از این امکان برخوردار باشد که قدرتش را اِعمال کند و از انحرافها و خطاها جلوگیری نماید. مسألههای اجتماعی، بسیار پیچیده و چندضلعی هستند و متغیّرهای متعدّدی در صورتبندی آنها دخالت دارند. کسانیکه ذهنیّت بسیط و ابتدایی دارند، گمان میکنند که ولیّفقیه، باید به محض اینکه هر ناراستی و خطایی را مشاهده کرد، در مقام مواجهۀ مستقیم برآید. نمیتوان با مسألههای اجتماعی، اینطور مواجهه شد؛ ولیّفقیه، باید شرایط و بسترها را بسنجد و به گونهای عمل کند که در نهایت، مصلحت ورودش بر مفسدۀ آن غالب شود، نه اینکه با رفع یک خطا، چندین ضرر دیگر را پدید بیاورد. بدینجهت است که ولیّفقیه، از موضعگیری مستقیم و صریح دربارۀ بسیاری از مسألهها، پرهیز دارد و برای فهم مراد و منظور وی، باید اشارات ایشان را دریافت. در اینجاست که باید نیروهای فکری که قدرت تشخیص دارند، به صحنه آمده و به جای او و در امتداد خواستۀ ناگفتۀ وی، موضعگیری کنند و جامعه را از ابهام و لغزش دور سازند. کسانیکه تصوّر میکنند برای هر اقدام فکری و تبیینی، باید در انتظار نظر صریح و مستقیم ولیّفقیه نشست و توقع داشت که ایشان دربارۀ جزئیّات و مصادیق، سخن بگوید و آنگاه باید نیروهای فکری به میدان بیایند، دچار این پیشفرض نادرست هستند که گمان میکنند ولیّفقیه در همۀ زمینهها، امکان چنین حضوری را دارد. آری، باید بیّنات و قطعیّات ولیّفقیه را به عنوان چهارچوب در نظر گرفت، اما از آن سو، نباید فهم و عقل را به تعطیلی سوق داد و توقع کنشگریِ حداکثری از ولیّفقیه داشت.
۱۱. پس از رحلت امام خمینی، علامه طهرانی از همان آغاز، به حمایت از آیتالله خامنهای پرداختند. ایشان در ابتداى زعامت آیتالله خامنهای فرمودند: من ایشان را ندیدهام ولى تعریفشان را قدیمالأیام از مرحوم آیتالله مطهرى شنیدهام و در این مدّت نیز که متصدى ریاستجمهورى بودهاند خدمات شایستهاى کردهاند و آثار «جامعیّت» و «توانایى» و «آگاهى» و «بصیرت» در ایشان مشاهده میشود. از روزى که ایشان انتخاب شدند تبعیّت از ایشان همچون آیتالله خمینى بر همه «واجب» است(نور مجرّد، ج۳، ص۲۳۴). علامه طهرانی در برابر منتقدان ایشان نیز تصریح کردند مخالفت بعضی از اهل علم با این سیّد عالِم - یعنی حضرت آیتالله خامنهای - از کمال بیانصافی است(نور مجرّد، ج۳، ص۲۱۵). ایشان در جای دیگری تأکید کردهاند در این زمان که پرچم اسلام به دست آیتالله خامنهاى است و ثقل رهبرىِ امّت اسلام بر دوش ایشان است و با وجود اینهمه مخالفین و دشمنانى که دارند، باید براى ایشان در منبرها دعا کرد، و علاوه بر آن، در مظانّ استجابت دعا و در دل شبها که دعا مقرون به اجابت است براى ایشان دعا کنید تا خداى تعالى، معظّمٌله را از خطرات ظاهری و باطنی و کید و مکر دشمنان و مخالفین، مصون بدارد و ایشان بتوانند در سایۀ عنایات و تأیید و نصرت پروردگار، حافظ احکام اسلام باشند(نور مجرّد، ج۱، ص۱۹۹). همچنین علامه طهرانی، اعتبار و وجاهت اسلام را به ایشان گره زدند و گفتند امروز، عَلَم اسلام در دست حضرت آیتالله خامنهاى است و تعظیم ایشان، تعظیم اسلام و تضعیف ایشان، تضعیف اسلام است و هر سخن و عملى که منجر به تضعیف ایشان شود، «حرام مُسلّم» و «معصیت کبیره» است و گناهى است که بخشوده نمىشود، مگر اینکه صاحب آن سخن و آن عمل، تدارک کرده و هر کس را که نسبت به ایشان بدبین نموده و حکومت اسلام را در چشم وى تضعیف نموده اصلاح کند و تصوّر باطل او را تصحیح نماید(نور مجرّد، ج۳، ص۲۳۸). تعبیر «تضعیف»، تعبیر بسیار لطیفی است که با «مخالفت» و «معارضه» و «فتنهگری»، تفاوت فراوان دارد و چهبسا عملی که در ظاهر، اصطکاک و تضادی ندارد، با یک یا چند واسطه، منجر به تضعیف گردد. با اینهمه، ایشان حتی تضعیف ولیّفقیه را نیز حرام مُسلّم و معصیت کبیره میدانند. دراینحال، روشن است که حکم کسانیکه فتنهانگیزی میکنند و آشکارا، به مخالفت با ولیّفقیه میپردازند و جامعه را بر ضد ایشان، تحریک و تهییج میکنند چیست. ما در دهههای گذشته، چنین تجربههایی داشتهایم که نیروهایی از درون نظام سیاسی، فتنه افکندهاند.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
هدایت شده از نیَّت
26.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استاد شیخ حسین انصاریان
🔹سگ هوای نفس
@niyat135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 شور انگیز
سخن عشقی و شیرینی و شور انگیزی
به جگرها نمکی و به دهنها عسلی
#فوری
🔥 مقاومت اسلامی عراق یک هدف حیاتی را در ایلات هدف حمله پهپادی قرار داد
👈 مقاومت عراق در بیانیه خود همچنین وعده افزایش تصاعدی حملات علیه صهیونیستها را داد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 وزارت بهداشت لبنان: در حمله هوایی بامداد امروز رژیم صهیونیستی به استان البقاع در شرق این کشور، تاکنون یک غیرنظامی شهید و ۱۹ نفر دیگر زخمی شدهاند.
◾️شبکه المیادین نیز خبر داد که ۵ کودک زیر ۸ سال در بین مجروحین هستند.
هدایت شده از محمد مهدی فاطمی صدر
آن چه اصلاحطلبی خوانده میشود و آن چه اصولگرایی خوانده میشود در موالات با کفار حربی مرزی با هم ندارند؛ ابطالطلبی منفعتطلب...
هدایت شده از محمد مهدی فاطمی صدر
تابعیت دادن در ملت از امت، تابع بیعت است...
هدایت شده از محمد مهدی فاطمی صدر
ابطالطلبهای سکولار ایرانی را اگر ندیده بودیم داستان ناقه و جمل یا داستان نماز جمعه خواندن در چهارشنبه سخت باورمان میشد...
هدایت شده از محمد مهدی فاطمی صدر
ابطالطلبهای نهانروش ایرانی هم باور به فقاهتمداری و ولایتمداری دارند: ولایت فقیه به شرط چاقو...
هدایت شده از محمد مهدی فاطمی صدر
برای بیانیهی مطالبهی طلبهها برای انجام رزمایش موشکی راستیآزمای برجام از نمایندههای مجلس امضای حمایت جمع میکردیم. یکیشان رفت و برگشت و گفت: بابابزرگ مخالف است. کد میداد. ما به حجت شرعیمان عمل میکردیم. آخر تابستان رفقای موشکی گفتند: بابابزرگ گفته که هفتهی دفاع بزنید...
هدایت شده از محمد مهدی فاطمی صدر
این سکولارهای نهانروش ایرانی که به هوای یک مشت رأی، نگران ولایتمداری ما شدهاند نمیدانند که ما با ولی فقیه صبح به صبح سر درس و وقت به وقت بیرون آن احتجاج شرعی میکنیم، و تا ایشان خطاب فصل ندهد هر کس بر حرف فقهی خویش است؟ یا چه...
هدایت شده از محمد مهدی فاطمی صدر
از اینها که فرق مرز اعتباری و وطن ایمانی را در یک متن پارسی نمیفهمند انتظار دارید تفاوت لیفت و ساسپند در یک متن انگلیسی را بفهمند؟ یا چه...
هدایت شده از محمد مهدی فاطمی صدر
مناسک پیادهروی اربعین طی دو دهه در شریان جنوبی خود از خرمشهر تا بصره تا ناصریه تا نجف تا کربلاء شکاف ایرانی | عراقی را هم آورد. دو دهه اگر در شریان شمالی از کرمانشان تا خسروی تا خانقین تا بغداد تا کربلاء اگر وقت بگزاریم شکاف شیعی | سنی را هم میتوان کم و کمتر کرد...
هدایت شده از محمد مهدی فاطمی صدر
پیادهروی اربعین از مسیر کاظمیة به کربلاء سادهترین راه تعدیل آن شیعهها است که خود را برائتی میخوانند؛ هنگامی که ناگزیر با زائرهای پیادهی سنی همگام میشوند و زیر خیمه همشانه نماز میخوانند و از دست موکبدارهای سنی چای میگیرند و شب در مضیف خانهی آنها بیتوته میکنند...
هدایت شده از محمد مهدی فاطمی صدر
وطن به تعریف امتگراها قدمتش به حضرت آدم و ابراهیم و موسا و محمد میرسد؛ هماین است که مکه و مدینه و کوفه و کربلاء وطن ما است. آدم مگر در وطن نمازش را شکسته میخواند؟ یا چه...
هدایت شده از محمد مهدی فاطمی صدر
وطن را بیعت با امام معین میکند نه کوبیدن آهن سرد...
هدایت شده از محمد مهدی فاطمی صدر
برای سنجش وطنخواهی میلهگراها کافی است بدانیم مهاجرت از ایران و گرفتن تابعیت دیگر کشورها ردیف چندم اولویت آنها است...