eitaa logo
*آیات قرآنی چشمه نور*
169 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
11 فایل
☆تقویم نجومی و شیعه ☆آیات و روایات قرآنی ☆احادیث ائمه اطهار ☆کلیپ آموزشی مذهبی ☆مطالب سیاسی و فرهنگی ☆اخبار ☆داستان کوتاه مذهبی https://eitaa.com/joinchat/1416823027C0908db77d2
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام برای تعجیل ظهور امام مهدی علیه السلام صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم❤️ درآیه ۲سوره فاطر فرمود مَا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلَا مُمْسِكَ لَهَا یعنی اگر خدا بخواهد به کسی عنایت کند احدی نتواند مانع شود❌ قاضی قوشچی خدابیامرز از علمای خراسان بود گفت زمانی که تولی خان پسر چنگیز خان مغول شهر هرات را🤕 محاصره کرد من وظیفه خود دانستم برای اسلام جهاد کنم ومرا محافظ روی دیوار برجی گذاشتند که روبروی خیمه تولی خان بود در پایین قلعه افغانها با مغولها کمابیش درحال جنگ بودند🔥 اما ناگهان در حالی که تولی خان ولشکر او بمن نگاه می کردند پای من لغزید از دیوار قلعه به پایین چندین متر روی خاکها افتادم😰 گفتم خدایا خودم رابه دست تو میدهم خدایا خودت مرا حفظ کن💞 بعد۲۰متر به ته خندق زیر قلعه سر خوردم وتا ته آن گودال ژرف رفتم😱 این در حالی بود که دهها سرباز مغول هم داشتند مرتب بسوی من تیر اندازی میکردند😱 تولی خان که این صحنه را دید دستور توقف جنگ را داد ۲لشکر ساکت شدند وبه ما نگاه کردند سربازهای مغول مرااز خندق بیرون آورده نزد تولی خان بردند🌿 مترجم گفت رییسم تولی خان می گوید آیا جایی ازبدن تو آسیب ندیده چگونه تیر نخوردی؟ گفتم خیر سالمم🌸 تولی خان بدن مرا لمس کردو تعجب کردو گفت تو دیوی یا پری؟ من گفتم نه من یک آدم عادی ام🦋 که خدا مرا حفظ کرد تولی خان تاآخر جنگ که هرات را فتح کرد مواظب من بود وگفت این فرد را خدا حفظ کرده ما باید مواظب او هم باشیم😳 ووقتی هرات را فتح کرد بمن پول زیادی داد ومرا آزاد کرد🌻 من ازاین تعجب میکنم که خدا مرا توسط دشمنم حفظ کرد چقدر خدا شنوای دعا است!!🤯 @cheshmeye_noor
بر وبر اموات خدا بیامرز تان صلوات اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️ ۹۲آل عمران لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ اگر می خواهی جزء بشوی از آنچه دوست داری انفاق کن💗 یکی از اغنیا که مومن بود گفت من به دیدار ۱ جانباز که سالها بستری بود رفتم اورا بوس کردم آن جانباز بمن گفت چه عطر خوبی زده ای🌸 لطفا این شیشه عطرت رابه من بده من عاشق این عطرت شدم اما من این عطر گران که از خارج برایم آورده بودند رابه او ندادم وگفتم قول می دهم ۱ عطر خوب برای تو بخرم گفت نه❌ من فقط این عطر را می خواهم گفتم معذرت این عطر را برای خودم خریده ام✅ بعد ازاو خداحافظی کردم به خانه آمدم ودر حیاط خانه به دسشویی رفتم ناگهان شیشه عطرم داخل چاه مستراح افتاد و در اعماق آن ناپدید شد درب دسشویی را بستم برای این کار بَدم ربع ساعت در داخل دسشویی گریه کردم😔 وفهمیدم اگر چیزی را برای خدا ندهی جای آن چاه مستراح است♨️ @ketabollaah @cheshmeye_noor