🔶 داستان نينوا نشان داد آن وقت كه مردم از يزيد بريدند، باز به سراغ على بن الحسين عليه السلام نيامدند و همين نكته نشان مى دهد كه حكومت علوى: 1. نياز به دگرگون شدن تلقى مردم از خويش، 2. نياز به تربيت مهره هاى كارساز 3. نياز به جايگزين ساختن آنها دارد.
🔶 مادام كه اين نيازها تأمين نشده باشد كار با فتك و ترور و كشتن سردمداران درست نمى شود: «أَنَّ الْإِيمَانَ قَيَّدَ الْفَتْك».
🔶 آنها كه بر مسلم مى شورند كه چرا ناتوان ماند و ضعيف برخورد كرد و يا بر هانى كه چرا ابن زياد را با نقشه ى شريك و يا گونه ى ديگر به دام نينداخت و از بين نبرد، اينها نمى دانند كه تحمل حكومت علوى حتى پس از واقعه ى كربلا شكل نگرفت و كارها هماهنگ نشد.
🔶 و نمى دانند كه مأموريت مسلم در حدّ ارزيابى بود و حتى حسين عليه السلام بارها به اصحابى كه اذن مى خواستند تا سركرده اى را بزنند اجازه نداد و شروع نكرد.
🔶 كسانى كه مى توانند در پناه رضاخان يا محمدرضاخان با آن همه فشار زندگى كنند، كسانى كه مى توانند همراه صدام و مبارك و حسن و حسين و فهد با اسلام خود جشن بگيرند.
🔶 كسانى كه مى توانند در سوئد يا هلند يا اروپا و آمريكا با آزادى به انسانيّت خويش پاى بند باشند، بايد بدانند كه اينها از آدميّت و اسلام و تشيّع بهره اى نبرده اند.
🔶 كسانى كه خود را باور كرده اند و از حكومت، رشد و تربيت و تعليم، نه سوادآموزى و بهداشت و رفاه، را مى خواهند، چگونه مى توانند در زير اين سقفهاى كوتاه سر بلندكنند.
🔶 گرچه با تو بودن را هنوز نياموخته ام، ولى با غير تو بودن را هم نمى توانم. تشيّع و اسلام و انسانيّت ما با اين ناتوانى از تحمل غيرمعصوم و غير اولياى حق آغاز مى شود و درجه مى گيرد.
📚 وارثان عاشورا، ص ۲۶۴
🆔 کانال👈 چشمه جاری
🔷 يك حكومت سالم احتياج به زمينه ى اجتماعى عام و دگرگونى تلقى مردم از خود و خواسته هاى خود دارد، همانطور كه احتياج به سوختن مهره هاى دشمن و ساختن مهره هاى دوست هم دارد.
🔷 اگر زمينه ى اجتماعى مناسب بود و مهره نداشتى مثل آلنده ى شيلى واژگون مى شوى و اگر زمينه اجتماعى مناسب نبود ولى مهره هاى منظم و تشكيلات قوى داشتى با تمامى مخالفتها بر خر مراد سوار مى شوى و با استبداد آنها را راه مى برى، آنچه از استبداد و اضمحلال جلوگيرى مى كند وجود زمينه ى اجتماعى و همراهى مهره هاى مناسب و تشكيلات مسلّط است.
🔷 و ما مى بينيم بر فرض در روزگار امام حسن و حسين علیهماالسلام مهره اى فراهم شده باشند، زمينه اى فراهم نشده كه عدالت علوى را تحمل كنند و اين خاندان را بخواهند.
🔷 حتّى مى بينيم پس از واقعه ى عاشورا با تمامى سوزى كه شهادت امام حسين بر دلها گذاشته و تمامى نفرتى كه از شام و بنى اميه در دلها نشسته باز مردم به على بن الحسين روى نمى آورند و با كسانى چون مصعب و مختار گره مى خورند و آخر سر هم به مروانيّه روى مى آورند و يا به عباسيه چنگ مى زنند.
🔷 اينها همه نشان مى دهد، كه: «انَّ امْرَنا صَعْبُ مُسْتَصْعَبُ لايَحْمِلُهُ إلاَّ مَلِكُ مُقَرَّبُ اوْ مُؤْمِنُ اءِمْتَحَن اللَّه قَلْبَهُ لِلايمانِ»؛ يعنى حكومت ما هم سنگين است و هم سنگينى و سختى به دنبال مى آورد. كسانى آن را تحمل مى كنند كه هوس آلوده نباشند و همچون فرشته ها پاك باشند و يا دلهايى داشته باشند كه با محنتها و رنجها و امتحانها براى عشق خدا و ايمان او خالص و پاك شده باشند.
🔷 دلهایی كه گول ثروت و قدرت و رياست را نخورند و دلهايى كه ترس مرگ و خون و شكست را نداشته باشند و دلهايى كه به فريب قرآنها بر روى نيزه گرفتار نشوند، وگرنه در ميان راه مى مانند و تو را تنها مى گذارند همانطور كه 18 هزار نامه از كوفه مسلم را تنها گذاشت و در كوچه هاى غربت كوفه او را محصور شيعيانى كرد كه نماز شام را با او در مسجد خوانده بودند.
🔷 وقتى در كربلا در روز نهم و دهم عمر سعد كسانى را مى فرستد كه به امام حسين بگوييد براى چه آمدى؟ هيچ كدام قبول نمى كنند و مى گويند ما خودمان برايش نامه نوشتيم و حضورش را خواستيم حالا چگونه از آمدنش مؤاخذه كنيم.
🔷 ما ديديم كه چگونه حضرت على را در صفّين تنها گذاشتند و حتّى به مرگ تهديدش كردند و حكميت را بر او تحميل نمودند و اين گونه با استقامت و صلابتشان كار را بر امام مشكل نمودند؛ چون دلى داشتند كه در برابر فتنه ها و فريبها گول مى خورد و ذليل مى شد. بايد امروز اين ضعفها را شناخت و ترميم كرد، تا فردا سنگ راه امام نباشيم و بار دوش او نگرديم.
📚 تقیه، ص 201
🆔 کانال👈 چشمه جاری
🔶 امامت كارش دگرگون كردن تلقى آدمها از خويش و پرورش مهره هاى مسلط بوده است و اين دو كار بايد با هم ادامه بيابد وگرنه همراه زمينه ى آماده، بدون مهره هاى مسلط، كارى از پيش نمى رود.
🔶 گرچه با مسلط شدن مهره ها و جايگزينى آنها مى توان حكومت كرد و مى توان حكومت را به پيش برد؛ ولى اين حكومتى است كه با حكومت أنبياء نمى خواند، كه آنها مى خواستند آدمها خودشان آماده شوند و گام بردارند.
🔶 نمى توان در برابر توده ها و درنگشان تسليم شد و نمى توان بر آنها تحميل كرد، كه بايد در آنها زمينه را فراهم كرد و با تفهيم و تعليم و زمينه سازى، مهره هاى مسلط را بركار گماشت و حكومت را پيش برد.
🔶 امام صادق آن قدر آدم داشت كه بتواند با كودتايى دستگاه عباسى را بردارد. و امام حسين هم حتى آن قدر افراد داشت كه بتواند با كشتن يزيد به طور ناگهانى بر صحنه مسلط شود؛ ولى مسأله اين بود كه هنوز مردم آمادگى نداشتند و حتى پس از شهادت امام حسين و مرگ يزيد رو به حكومت علوى نياوردند، كه ديگران بر صحنه نشستند.
🔶 اين نشان مى دهد كه آن دو كار بايد فراهم شود. و اين است كه ولايت فقيه كه زمينه ساز امامت است بايد اين دو كار سنگين را بر دوش بگيرد: يكى دگرگون كردن تلقى آدمها از خويش و ديگرى نفوذ دادن مهره هاى مسلط در كار.
🔶 يا بايد از نوع حكومت أنبياء چشم پوشيد و به حكومتهايى ديگر روى آورد و يا آنكه اين دو كار را با هم انجام داد: هم تلقى توده ها را از خويش عوض كرد تا به رفاه و آزادى قانع نشوند و حتى بالاتر از آزادى و عدالت و عرفان و تكامل را خواستار باشند و هم مهره هاى مسلط را بر سر كار گذاشت و آنها را نفوذ داد.
🔶 ما امروز در ممالك اسلامى شاهديم كه چگونه پفيوزهايى بدون زمينه ى توده اى توانسته اند با زور ولى مسلط در صحنه بمانند؛ چون آنها از مهره هايى منسجم و سازمانى دقيق برخوردارند و مادام كه در اين سازمان رخنه اى نيفتد و نفوذى نشود، كارى از پيش نمى رود.
🔶 همانطور كه شاه مادام كه در دستگاهش نفوذ نشده بود، پا برجا بود. آنجا كه گارد و ارتش او متزلزل شدند و در دستگاه منسجم او رخنه افتاد، فرار كرد.
🔶 اين حقيقتى است كه بدون تكيه بر توده ها مى توان حكومت كرد، كه ممالك مرتجع منطقه شاهد آن هستند و با پشتيبانى توده ها مى شود زمين خورد كه حكومت شيلى خود نمونه ى آن است.
📚 تطهیر با جاری قرآن، ج ۲ ص 249
🆔 کانال👈 چشمه جاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 حس غربت
🆔 کانال👈 چشمه جاری
✅ حكومت اسلامى مى خواهد انسان با انتخاب خودش راه بيفتد و بر پا بايستد. اگر مى خواست آدمها را به پا بدارد خيلى كارش آسان بود.
✅ تمام عقب ماندن و كندى پيشرفت اسلام، از همين آزاديى است كه مى دهد و از همين زمينه اى است كه براى انتخاب انسان مى سازد.
✅ اسلام اگر مى خواست خلق را بغلطاند خيلى زودتر به مقصد مى رسيد. حضرت على علیه السلام مى توانست با يك صدم پولى كه معاويه مى داد، معاويه را با ريش و سبيلش خفه كند و از ميدان به در برد.
✅ اينها نمى خواهند حكومت كنند. مى خواهند خلق با انتخاب خويش آنها را برگزينند. و اين است كه عقب مى مانند، در حالى كه ديگران جلودار شده اند.
📚 بررسی، ص 58
🆔 کانال👈 چشمه جاری
🔷 یکی از جهادهای فریضه، جهاد مرد با خويش است، تا خود را از معصيت خدا باز دارد. اين از بزرگترين و بالاترين جهادهاست.
🔷چون در درون است و پنهان است. و چون پايگاه نفوذ تجاوز دشمنان بيرون است، كه سرداران فاتح، قلعه ها را از درون فتح مى كردند و با نفوذ مى گرفتند.
📚 چهل حدیث، ص 56
🆔 کانال👈 چشمه جاری
✅ بی جهت نیست که مبارزه با نفس را پیامبر بزرگ «جهاد اکبر» نامید، چون این جهاد است که پایگاه های دشمن را در درون افراد به هم می ریزد و دستگیره های او را در درون افراد از جا میکَند و رشته های او را در درون افراد، از هم می گسلد.
✅ وقتی که استعمار در دل ها خانه دارد، چگونه میتوان از اجتماع بیرونش کرد؟ وقتی او در درون پایگاه دارد، چگونه میتوان در بیرون شکست اش داد؟! وقتی که در اعماق دگرگونی به وجود آمد، سطح، ناچار دگرگون میشود.
📚 روحانیت و حوزه، 135
🆔 کانال👈 چشمه جاری
🔷 ما هنگامى كه ميان بودنمان و شدنمان فاصله را مى بينيم، تولدمان آغاز مى شود و حركتمان آهنگ مى گيرد.
🔷 من مى بينم از سنگ بيشترم، از خاك بيشترم، ولى مى بينم كه بى حاصلترم، اينجاست كه بر خودم مى شورم.
🔷 مى بينم از اينهايى كه مرا شاد و ناراحت كرده اند بزرگترم، ناچار بر خودم عصيان مى كنم.
🔷 اين عصيان شروع حركت من است. اين عصيان آغاز تولد من است.
📚 روش نقد، ج ۵ ص 117
🆔 کانال👈 چشمه جاری
✅ اگر در هر عمل تو و با هر فكر و نيّت تو بهشت و جهنمى آفريده شود، تو دل مشغول خواهى بود كه: «شُغِلَ مَنِ الْجَنَّةُ وَالنَّارُ أَمامَه»، آنكس كه با هر حركت و سكون او بهره اى و يا خسارتى بار مى آيد، يله و رها نمى رود.
✅ ما بچه كه بوديم بر تمامى در و ديوار و كتاب و دفتر امضاء مى انداختيم و مى خواستيم امضاء زيباترى داشته باشيم و چقدر كه كتك خورديم و توبيخ شديم.
✅ ولى امروز كه مى فهميم با هر امضاى ما، مبالغى بر عهده ى ما مى آيد و يا با هر حركت قلم ما، جانى و مالى گرفتار مى شود و يا گرفته مى شود، حال ديگر در و ديوار را آلوده نمى كنيم كه دل مشغوليم و گرفتار.
✅ چون خدايى داريم مسلط و آينده اى كه با دستهاى ما ساخته و يا سوخته مى شود. و فرصت هم زياد نيست كه بى خيال باشيم.
📚 چهل حدیث،ص 68
🆔 کانال👈 چشمه جاری
❇️ مواظب باش تا با گذشت بهارهاى عمرت، شكوفه هاى سعادت را بر روى دوش لحظه هایت داشته باشى.
❇️ لحظه ها، حتّى لحظه ها را كم نگير، كه آنچه تمامى بهشت و تمامى جهنّم در آن شكل مى گيرد، كم نيست.
❇️ و كسى كه اين سنگينى را در هر لحظه احساس كند، بى كار نيست، مشغول است و اهتمام دارد؛كه مولاى تو مى گويد: «شُغِلَ مَنِ الْجَنَّةُ وَالنَّارُ أَمامَهُ»
❇️ آن كس كه بهشت و جهنّم، در هر لحظه ى او نهفته است؛ كسى كه هر نگاهش، هر تصميمش و هر اقدامش، بهشت و يا جهنّم را به دنبال مى كشد، بى كار نيست؛ آرام نيست.
❇️ كسى كه با يك امضا مى خواهد ميلياردها و ميليونها و حتّى صدها و هزارها را جابه جا كند، بى خيال نيست، كه مشغول است، گرفتار است، دقيق است.
❇️ پس چگونه هنگام جابه جايى دنيايى بزرگتر از تمامى عوالم گذشته، بى خيال، بى باك و سر به هوا مى ماند و كليد لحظه ها را در چاه غفلت مى اندازد.
📙نامه هاى بلوغ ص 55
🆔 کانال👈 چشمه جاری
💙 آن قدر از جهنّم مى گوييم، آن قدر از عذاب و ... مى گوييم، كه خيال مى كنيم خدا، خدايى است كه اگر كسى كمترين حرفش را نشنود، گوشش را مى گيرد و پوستش را هم مى كَند و پدرش را هم در مى آورد.
💙 در رابطه با جزا، انسان دو حالت دارد: يك موقع تو به پسرت مى گويى: پسرم! اگر اين كار بد را بكنى، پدرت را در مى آورم. پوستت را مى كنم و گوشات را مى بُرم. اين يك حالت و يك برخورد است.
💙 يك موقع هم مى گويى: بابا! اگر اين كار را بكنى، مى سوزى و صدمه مى خورى. رنج مى برى و مبتلا مى شوى. فرق است بين اين كه با فرزندت طورى برخورد كنى، كه نكن پدرت را مى سوزانم يا نكن، كه مى سوزى!
💙 برخورد خداوند با ما در رابطه با عذاب و جزا، اين نيست كه اگر كار من و حرف مرا گوش نكنيد، مى سوزانم و پدرتان را در مى آورم. نه، اين نيست! مى گويد: اگر اين كار را بكنيد، صدمه مى خورديد.
💙 تازه او از خيلى از مجازاتهاى ما مى گذرد؛ «يَعْفُواْ عَنْ كَثِيرٍ». بين ما و اعمال ما حايل مى شود و نمى گذارد تا همه آتشى كه افروخته ايم، روى پوستمان بنشيند.
💙 نمى گذارد اين آتش همه وجودمان را در بر گيرد. آن را خاموش مى كند. تمامى انبيا هم آمده اند تا اين آتش را خاموش كنند، ولى ما رها نمى كنيم!
💙 پس برخوردها خيلى تفاوت دارد. كسى كه به تو مى گويد: اگر اين كار را بكنى مى سوزانمت، با كسى كه مى گويد: اين كار را نكن، كه مى سوزى و تو مى بينى كه دارد دامنت را خاموش مى كند، دارد بارش رحمتش را بر تو و وجود تو مى ريزد، آيا حالت تو در رابطه با او فرق نخواهد كرد⁉️
📚 فوز سالک، ص 186
🆔 کانال👈 چشمه جاری