بــرای 🍁🍎
امروزتون
دلی آرام🍁🍎
تنـی سـالم
لبی خندان🍁🍎
وعاقبتی بخیر
خــواهـانـم 🍁🍎
آفتاب عمرتون
هـمیـشـه 🍁🍎
سبزو برقرار و
زندگیتون سرشار🍁🍎
از عـشـق و دوسـتی🍁🍎
دوشنبه پاییزیتـون بـخیرو خوشی🍁🍎
🍎 ∩_∩
(„• ֊ •„)🍎
┏━━━∪∪━━━┓
🍁 @childrin1 🍁
┗━━━━━━━━━┛
🌤روز شهادت حضرت فاطمه معصومه(سلاماللهعلیها)☀️ را به همهی شما عزیزان تسلیت میگم🏴
امروز همه با هم کبوتر شیم و به شهر مقدس قم پرواز کنیم🕊
تو شهر قم خانومی هست🥀
که خیلی مهربونه
هر کی میاد شهر قم🥀
تو خونه اش می مونه
مهمونای آشنا
از زن و مرد و دختر
حتی می بینن اون جا
مهمونای کبوتر
دور حرم می گردن🕌
پرنده های دعا
دعاها رو می برن
بی صدا پیش خدا
بانوی مهربون کیست؟🥀
پیش خدا معلومه
حالا سلامی بده
به حضرت معصومه🥀
🖤 ∩_∩
(„• ֊ •„)🖤
┏━━━∪∪━━━┓
🕯 @childrin1 🕯
┗━━━━━━━━━┛
28.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قصه_پیامبران_و_امامان
سلام بچه های گلم!
امروز روز وفات حضرت معصومه (س) هست...
ایشان که خواهر امام رضا(ع) هستن برای دیدن برادرشون به ایران سفر کردند و در راه بیمار شدند و به علت بیماری در قم ماندند و بعد از ۱۷ روز از دنیا رفتند...
اگر دوست دارید ماجرای ورود حضرت معصومه(س) به شهر قم تا وفات ایشان است رو بدونید حتما این کلیپ رو ببینید....
🖤 ∩_∩
(„• ֊ •„)🖤
┏━━━∪∪━━━┓
🏴 @childrin1 🏴
┗━━━━━━━━━┛
🕊ویژه شهادت
🏴 #حضرت_فاطمه_معصومه (س)
خسته رسیدم از راه
با حرف های بسیار
یک گوشه ایستادم
تنها، کنار دیوار
گفتم: سلام بانو
آیا اجازه دارم
بر شانه های صحنت
نم نم نمک بیارم
من زائر تو هستم
یک ابر صاف و ساده
با کفش های خیسم
دل را زدم به جاده
پیچید عطر نابی
در باغ آسمان ها
انگار با تبسّم
او داد پاسخم را
خوشحال روی گنبد
یک شعر تر سرودم
از چشم های من خواند
آنچه نگفته بودم
بادی وزید و عطرش
پیچید در شبستان
گفتند زائرانش
به به ! گلاب باران
🖤 ∩_∩
(„• ֊ •„)🖤
┏━━━∪∪━━━┓
🏴 @childrin1 🏴
┗━━━━━━━━━┛
حضرتِ معصومه (س)
از بچگی دیوونهٔ
ضریح و صحن و کَفترام
یه زائرِ کوچیکمُ
خادمِ خواهرِ رضام
با دستِ راست رو سینه ام
با بغض و آهِ تو صِدام
از تهِ دل آروم میگم
حضرتِ معصومه سلام
ببخش اگه دیر اومدم
برای عرضِ احترام
یکَم سَرَم شلوغ شده
درگیرِ کار های بابام
راستی بابام حالِش بَده
سلام رِسوند و گفت بیام
سلامتی شو از شما
خانومِ محترم بِخوام
دُعا کنید پیشِ خدا
انشاالله خوب شه زود بابام
ریحانه آبجیمِ خانوم
کوچیک ترین تو خواهرام
یه نقاشی کشیده بود
از کربلا وُ از امام
انداختمش تویِ ضریح
میگفت که جایزه میخوام
راستی میشه یه چیز بِگم
یه حرفی مونده رو لَبام
یه خواهشی دارم خانوم
دلتنگِ مشهدُ الرِضام
امام رضا گفته سه جا
به یاریِ شما میام
به وقتِ مرگ ، پُلِ صِراط
حسابرسیِ زائرام
میام و با حضورِ خود
میشم براشون اِلتیام
رؤیای مشهدُ الرضا
شده خیال این شَبام
دعا کُنید برای من
منی که زائر شمام
زیادی حرف زدم خانوم
حرفم رو میکُنم تمام
شما رو دوست دارم زیاد
به قدِ این دو تا چِشام
فقط میگم که عاشقم
همین و دیگه والسلام
«السَّلامُ عَلَيْكَ يَا فَاطِمَةُ المعصومه اشْفَعِي لَنَا فِي الْجَنَّةِ»
شاعر : علیرضا قاسمی
🏴 ∩_∩
(„• ֊ •„)🏴
┏━━━∪∪━━━┓
🥀 @childrin1 🥀
┗━━━━━━━━━┛
51.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال_نوستالژی
تقدیم نگاه زیبای شما 😍
«#گل_پامچال»
قسمت دوازدهم: ( پارت ۱)
☘ ∩_∩
(„• ֊ •„)🐚
┏━━━∪∪━━━┓
🐚 @childrin1 ☘
┗━━━━━━━━━┛
49.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال_نوستالژی
تقدیم نگاه زیبای شما 😍
«#گل_پامچال»
قسمت دوازدهم: ( پارت ۲)
☘ ∩_∩
(„• ֊ •„)🐚
┏━━━∪∪━━━┓
🐚 @childrin1 ☘
┗━━━━━━━━━┛
#نکته_تربیتی
جدایی بچه از تلویزیون!
🔸محور قرار گرفتن تلویزیون [موبایل و ...] در خانواده به صورت طبیعی روابط کلامی میان اعضای خانواده رو کم میکنه و هر اندازه که رابطهها کم میشه، تبادل گفتارها و رفتارهای محبتآمیز هم کم میشه که در نهایت به ضعف رابطۀ عاطفی ختم میشه.
حالا چه کنیم؟!
برای جدا کردن بچهها از تلویزیون اولین کاری که باید انجام بشه، جدا شدن والدین از تلویزیونه.
میزان تماشای فیلم و سریال رو به حداقل برسونید. هیچ اتفاقی نمیافته اگه مدتی کمتر فیلم و سریال ببینین.
اگه اعتیاد خودتون به قدری شدیده که فکر میکنین نمیتونین به این راحتی از تلویزیون جدا بشین، میزان تماشای تلویزیون رو وقتی بچتون بیدار هست کم کنید.
اگه به هر دلیلی میخواین در مقابل کودک برنامههای تلویزیونی رو تماشا کنین، به هیچ وجه حرص و ولع از خودتون نشون ندین.
💗 ∩_∩
(„• ֊ •„)💗
┏━━━∪∪━━━┓
🌈 @childrin1🌈
┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 #انیمیشن
انیمیشن وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
🖊حضرت معصومه (سلام الله علیها)، فرزند امام موسی بن جعفر (علیه السلام) و خواهر گرانقدر امام رضا (علیه السلام) است. او ۲۵ سال پس از ولادت امام رضا (علیه السلام) در شهر مدینه به دنیا آمد.
السلام علیک یا فاطمه المعصومه (س) 🖤🖤🖤
🏠#کانال_دردونه
🕯 ∩_∩
. (◍•ᴗ•◍) 🥀
┏━━━∪∪━━━┓
🥀 @childrin1 🕯
┗━━━━━━━━━┛
🚑 🚒 بی بو بی بی بو... 🚒 🚑
در این داستان با کار سه ماشین مهم در شهر ما آشنا می شویم: ماشین های آتش نشانی، آمبولانس و پلیس. همراه ما شویم و این داستان زیبا را بخوانید..
ماشین آتش نشانی و ماشین پلیس و آمبولانس نشسته بودند دور هم و با هم حرف می زدند. ماشین آتش نشانی گفت: بی بو! این هم شغل است که من دارم؟ همه اش باید بروم تو دلش آتش. اگر یکهو بسوزم چی؟
آمبولانس گفت: بی بو! من چه بگویم؟ نمی دانی چه قدر سخت است با مریض ها سر و کله زدن. هی قرص، هی آمپول! همه اش بدو بدو!
ماشین پلیس گفت: بی بو! بی خود غُر نزنید! وضع من از شما بدتر است. همه ی زندگی ام پر از دزد و خلاف کاری است. شب ها، همه اش، خواب دزد می بینم.
ماشین آتش نشانی لوله ی آبش را خاراند و گفت: حالا که هیچ کداممان کارمان را دوست نداریم، چه طور است شغلمان را با هم عوض کنیم؟
ماشین پلیس و آمبولانس از این فکر خوششان آمد.
وقتی رفتند سر کار، خبر دادند که یک دزد، بانک را زده، یک جا آتش گرفته، یک نفر هم بی هوش شده.
ماشین آتش نشانی و آمبولانس و ماشین پلیس راه افتادند. بی بو بی بو، آزیر کشیدند و هر کدام راه خودشان را رفتند.
ماشین آتش نشانی رسید به دزد. شلنگ آبش را گرفت طرف دزد و داد زد: وایستا تا آب بریزم رویت، دست از دزدی برداری.
دزد زد زیر خنده و پا به فرار گذاشت.
آمبولانس رسید به درختی که آتش گرفته بود. آمپول را برداشت و فیس! تَهَش را فشار داد و به درخت گفت: زود بخواب تا آمپولت بزنم.
درخت نخوابید، آتش هم خاموش نشد.
ماشین پلیس رسید به آدمی که بی هوش شده بود. تندی اسلحه اش را درآورد، گرفت طرف آدم بی هوشه و گفت: بهت دستور می دهم به هوش بیایی، وگرنه دستگیرت می کنم!
آدم بی هوشه، به هوش نیامد.
روز بعد، ماشین آتش نشانی و ماشین پلیس و آمبولانس نشسته بودند دور هم. اوقتشان تلخ بود. آژیرهایشان را گرفته بودند و بی بی بو شده بودند.
#قصه
╲\╭┓
╭ 🚑 🚒 🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1⭐کانال دردونه.mp3
6.04M
.#قصه_صوتی
" طوقی"
(با صدای پگاه رضوی)
قصه ی امشب بخشی از قصه ی طوقی کلیله و دمنه ست.
قصه هایی که اینجا روایت میکنیم برای ساختن چرا توی ذهن بچه هاست.
من قصه را میگویم و سوال میپرسم جواب با شنونده ست😊.
💭 ∩_∩
(„• ֊ •„)💭
┏━━━∪∪━━━┓
💚 @childrin1 🟢
┗━━━━━━━━━┛
@childrin1کانال دُردونه(1).mp3
3.67M
🍃❤️ لالایی کویر ( گل و ماهور) ❤️🍃
بخواب ای گل، گل زیبا
لالا لالا، لالا لالا
گل سوسن، گل کوکب
گل مریم، گل مینا
به روی مثل ماه تو
ستاره می زنه سو سو
بخواب ای ماه تابانم
لالا لالا گل شب بو
بگو آهسته زیر لب
خدای مهربان من
به امید تو می خوابم
لالا لالا گل لادن
#لالایی
╲\╭┓
╭ ❤️🍃 🆑 @childrin1
┗╯\╲
🌱 🍂 🌱 🍂 🍂 🍃
🍂 🌱 🍃 🍊 🍃 🍊
🍃 🍊 🍂 🍂
🍂 🍊 🍊
🍊
1403/7/24
سه شنبه پاییزیتون عـالی و بینظیر 🍊🍃
الهی امـروزتـون پـر از بـهترينها 🍊🍂
و غـرق خـوشبختی باشيـد... 🍊🍃
الهی از خزانه غیب خــــدا🍊🍂
روزی فراوان به شما برسه
الهی تنتون سـالم
و عاقبتتون بخیر باشه🍊🍃
روزتون شـاد و زیبـا🍊🍂
🏠#کانال_دردونه
🍃 ∩_∩
(◍•ᴗ•◍) 🍂
┏━━━∪∪━━━┓
🍊 @childrin1 🍊
┗━━━━━━━━━┛
30.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال_نوستالژی
تقدیم نگاه زیبای شما 😍
«#گل_پامچال»
قسمت دوازدهم: ( پارت ۳)
☘ ∩_∩
(„• ֊ •„)🐚
┏━━━∪∪━━━┓
🐚 @childrin1 ☘
┗━━━━━━━━━┛
36.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال_نوستالژی
تقدیم نگاه زیبای شما 😍
«#گل_پامچال»
قسمت دوازدهم: ( پارت ۴) پایانی
☘ ∩_∩
(„• ֊ •„)🐚
┏━━━∪∪━━━┓
🐚 @childrin1 ☘
┗━━━━━━━━━┛
18.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کاردستی
کاردستی عنکبوت متحرک با استفاده از مقوا🕸🕷
💕
🕸💕
╲\╭┓
╭ 🕷💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
جمع کردن اسباب بازی
نیکا هنگام بازی اسباب بازی هایش را پخش و پلا می کرد بعد از بازی هم آنها را جمع نمی کرد و بهانه می آورد که مشق دارم ، باید برم ریاضی ام را حل کنم . کم کم اسباب بازی هایش گم شدند و بعضی هایش هم شکستند . یک روز صبح باد عجیبی شروع به وزیدن کرد . این باد شبیه بادهای همیشگی نبود . مثل یک دود قرمز براق و اکلیلی بود. آن یک بادجادویی بود . باد وزید و وزید و تمام اسباب بازی های بهم ریخته و گم شده شکسته وپخش و پلا را از شهر برد . تعداد زیادی از بچه ها اسباب بازی هایشان را از دست دادند و غمگین و ناراحت به دور شدن باد جادویی نگاه می کردند . بچه ها در وسط پارک بزرگ شهر جمع شدند . در آخر آنها تصمیم گرفتند نیکا که شجاع ترین بچه ی شهر بود را به عنوان مامور نجات اسباب بازی ها انتخاب کنند . نیکای شجاع هم قبول کرد و به همه قول داد با اسباب بازی ها به شهر برگردد. طبق نقشه ای قدیمی، بادجادویی از پشت کوههای سمت شمال وزیدن میگرفت پس باید اسباب بازیها را در همان جا هم به زمین بگذارد .
نیکا با سختی فراوان خودش را به پشت کوه رساند . آنجا جنگلی جادویی بود او دید که اسباب بازی در میان بوته ها و یا از شاخه های درختان آویزان هستند . نیکا با حوصله همه ی آنها را پیدا کرد و در کیسه گذاشت . جلوتر رفت و بعد از جنگل به دره ای پر از سنگ های
بزرگ رسید . او دید که بعضی از اسباب بازی ها در میان سنگها گیر کرده اند. نیکا با کمک طنابی که داشت ، اسباب بازی ها را یکی یکی نجات داد و در کیسه گذاشت . حالا کیسه کاملا پر شده بود و وقت آن بود که نیکا به شهر برگردد وقتی نیکا به شهر برگشت بچه ها با خوشحالی به استقبالش آمدند او همه ی اسباب بازی ها را به بچه ها برگرداند و گفت : حالا که دوباره اسباب بازی هایمان را بدست آوردیم بیایید قول بدهیم همیشه آنها را مرتب سر جایشان بگذاریم تا دیگر پخش و پلا نباشند و بدست باد جادویی نیفتند. بچه ها موافقت کردند و از آن روز تا به امروز اسباب بازی هایشان را مرتب و منظم نگه می دارند. و بعد از بازی آنها را جمع می کنند .
پایان...
#قصه_آموزشی
🏠#کانال_دردونه
💚 ∩_∩
. (◍•ᴗ•◍) 💜
┏━━━∪∪━━━┓
🧡 @childrin1 💛
┗━━━━━━━━━┛
@childtin1کانال دُردونه_5938316878320502939.mp3
3.79M
#قصه_صوتی
"علف های اذیت کار"
با صدای (خاله شادی)
👆👆👆
🦋
🎨🦋
🦋🎨🦋
╲\╭┓
╭🦋🎨 🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1کانال دُردونه(1).mp3
1.84M
#ترانه_صوتی
جان مار (جان مادر)
مازندرانی
👆👆👆
❤️
⭐️❤️
╲\╭┓
╭ ❤️🍃 🆑 @childrin1
┗╯\╲