لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قصه_صوتی
" یک خاطره"
با صدای (پگاه رضوی)
💗 ∩_∩
(„• ֊ •„)💗
┏━━━∪∪━━━┓
⭐️ @childrin1 🌙
┗━━━━━━━━━┛
@childrin1کانال دُردونه.mp3
9.29M
#لالایی_صوتی
"گل زنبق"
با صدای (پگاه رضوی)
♡تقدیم به همه ی کسانی که برای آرامش و امنیت کودکان تلاش میکنند.♡
♥️ ∩_∩
(„• ֊ •„)♥️
┏━━━∪∪━━━┓
⭐️ @childrin1 ⭐️
┗━━━━━━━━━┛
🌈ســـــــلام 🌼
🌈روز شمـا بخیر🌼
🌈دلتـون دریایــی🌼
🌈آرامشتون پایدار 🌼
🌈امروزتون طلایی🌼
🌼
🌈🌼
╲\╭┓
╭ 🌈🌼🆑 @childrin1
┗╯\╲
39.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون
پلنگ صورتی
🔆
🎲🔆
🔆🎲🔆
╲\╭┓
╭ 🎲🔆 🆑 @childrin1
┗╯\╲
#نکته_تربیتی
وقتی کودک حرف زشت میزنه نخندیم یا نگیم ماشالله چه سر و زبونی داره.
وقتی میخواد با جیغ و گریه چیزی رو براش بخریم هرگز این کارو نکنی چون عادت میکنه با زور به هدفش برسه.
وقتی هم سن و سال ها ش رو میزنه بهش بگیم تا وقتی نتونه باهاشون دوستانه بازی کنه اجازه بازی کردن با اونا رو نداره.
وقتی کار اشتباهی توی مهمونی انجام میده به روش نخندیم و در خلوت باهاش صحبت کنیم که کارش اشتباه بوده.
بهش یاد بدیم اسباب بازی دیگران مال خودشونه و اگه میخواد باهاشون بازی کنه باید از صاحبش اجازه بگیره.
🌼
🌈🌼
╲\╭┓
╭ 🌈🌼🆑 @childrin1
┗╯\╲
🕸🐚 هزاردست🐚🕸
خانم هزار پا تخم گذاشته بود. اما از توی تخمش یه بچه بیرون اومد که هزار پا نبود. هزار دست بود. اصلا هیچی پا نداشت ولی به جای پاهاش یه عالمه دست داشت.
خانم هزار پا از دیدن بچش خیلی ناراحت شد. دلش برای نی نی هزاردست می سوخت . آخه اون حتی دو تا پا هم نداشت که بتونه باهاشون راه بره.
هزار دست از اینکه پا نداشت ناراحت و اخمو نبود. بلکه خیلی هم خوش اخلاق و خنده رو بود. اون برای چهارتا از دستاش کفش درست کرده بود و با همونا راه می رفت و با بقیه دستاش کارهای خوب زیادی انجام می داد. یه روز که داشت با چند تا از دستاش شیشه های خونه رو پاک می کرد، دید بیرون از خونه، بچه پروانه،و کفشدوزک و کرم ابریشم با هم بازی می کنن. هزاردست هم می خواست با اونا بازی کنه .اما اونا از دیدن هزار دست تعجب کردن و فقط بهش نگاه کردن. بچه پروانه گفت آخی این بیچاره هیچی پا نداره . کفشدوزک می گفت طفلکی چجوری راه می ره . کرم ابریشم هم فقط نگاه می کرد.
هزار دست هیچی نگفت و برگشت خونه. مامان هزار دست وقتی ماجرا رو فهمید خیلی غصه خورد. اما هزاردست بازم می خندید .
بعد از ظهر که شد بچه پروانه اومد خونه خانم هزار پا و گفت ببخشید خانم هزارپا ما عروسی داریم . می شه لطفا شما با هزار دست بیایید عروسی ما.
خانم هزارپا گفت ما نمی تونیم بیاییم آخه…
بچه پروانه گفت خواهش می کنم بیایید . اگه شما نیایید عروسی ما به درد نمی خوره . آخه هزاردست با اینهمه دست که داره وقتی دست بزنه عروسی ما حسابی قشنگ و زیبا می شه .
خانم هزار پا لبخند زد و قبول کرد. اون شب صدای دست زدن هزار دست، عروسی پروانه ها رو قشنگترین عروسی دنیا کرده بود.
فردای اون روز کفشدوزک اومد در خونه ی خانم هزارپا و نفس نفس زنان گفت : لطفا کمکم کنید. خواهش می کنم اجازه بدید هزاردست امشب به من کمک کنه. من امشب باید یه عالمه کفش بدوزم.
خانم هزارپا قبول کرد. اون شب هزاردست فقط یه ساعت به کفشدوزک کمک کرد و همه ی کفش ها آماده شدند.
آخر شب که همه خواب بودن یکی محکم در خونه ی خانم هزار پا رو می کوبید. خونه کرم ابریشم آتیش گرفته بود و اومده بود تا هزار دست کمکش کنه. هزار دست با هر دستش یه سطل آب برداشت و آتیشا رو به تنهایی خاموش کرد.
آتیش که خاموش شد هزاردست از خستگی خوابش برد. فردای اون روز همه دور هزاردست جمع شده بودن و منتظر بودن بیدار بشه تا بهش بگن که چقدر دوستش دارن .
هزاردست از خواب بیدار شد و یه عالمه کادو از دوستاش هدیه گرفت . جعبه های کادو پر از النگوهای قشنگ بودن که دستهای هزاردست رو زیباتر و زیبا تر کردند.
#قصه
🐚
🕸🐚
🐚🕸🐚
🕸🐚🕸🐚
join🔜 @childrin1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
#بازی
#خلاقیت
یک کاردستی فانتزی و جالب 🌈
با ما همراه باشید😘
💕
🔮💕
╲\╭┓
╭ 🔮💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1.کانال دُردونه.mp3
4.12M
#قصه_صوتی
"بچه گوزن اخمو"
با صدای (خاله شادی)
👆👆👆
🦋
🎨🦋
🦋🎨🦋
╲\╭┓
╭🦋🎨 🆑 @childrin1
┗╯\╲