📜شیعه شدن یک داستان ساختگی
🔹️سید علی بروجردی، رجالی و تراجم نگاری که در اواخر قرن سیزدهم هجری می زیسته، از اساتیدش (معلوم نیست چه کسی موردنظرش هست) نقل می کند که سید رضی، به دلیل زهد و تقوای زیاد، در نماز جماعت برادرش، سید مرتضی، شرکت نمی کرد و به او اقتدا نمی نمود. (ناقل توضیح نداده، چرا زهد و تقوای رضی مانع شرکت کردن وی در نماز جماعت برادر شده است؟) تا اینکه سید مرتضی به مادرشان شکایت برادر را می کند و مادر، رضی را نصیحت می کند. سید رضی پس از نصیحت مادر، به نماز جماعت برادرش رفت و به ایشان اقتدا کرد ولی در اثنای نماز جماعت، نمازش را قطع کرد و از مسجد خارج شد. سید مرتضی، این کار رضی را توهین به خود دانست و خشمگین تر پیش مادر رفت و از برادر بدگویی کرد. وقتی مادر رضی، او را بازخواست کرد؛ وی در پاسخ به این اشاره کرد که برادرم در دریای خون غرق بود و من نتوانستم به کسی اقتدا کنم که در واقع نماز نمی خواند. سید مرتضی که جواب برادر را شنید، او را تصدیق کرد و گفت: من در هنگام قرائت حمد وسوره، مشغول فکر کردن به مسأله اى درباره حيض بودم.
🏷 حتى أنه لكثرة الزهد والورع لا يأتم بأخيه المرتضى... فشكى أخوه منه عند والدته فاطمة، فنصحته وقالت: عليك بتبجيل أخيك وحضور درسه والمواظبة في جماعته. فقبل النصح فذات يوم كان مأموما على أخيه، فانقطع الصلاة في البين وخرج من المسجد واستقر على مكانه، فصار ذلك سببا لمزيد شكاية أخيه عند والدته، فقال لها: انه اليوم فضحني وشنعني، فياليت لم يصل بي فأحضرته وأظهرت ما فعل بأخيه وعاتبته من تلك الوقعة فقال لها: يا أماه ان أخي لم يصل انما جال في بحر الدم واللبيب يأتم بمن هو يصلي لا بمن يكون نظره إلى الاشتغال، فسألت عن المرتضى، فقال: اني في وقت الصلاة وقراءة الحمد والسورة كنت ملتفتا إلى مسألة الحيض وتنقيح مدركه.
📚 طرائف المقال: 2، 476.
🔺️تنکابنی، فقیه و تراجم نگاری که در اواخر قرن سیزدهم زندگی می کرده و از جهت سنی بزرگتر از بروجردی است، بدون ذکر هیچ سندی داستان بالا را مختصر تر و کمی متفاوت نقل کرده است.
🏷و از جمله کرامات سیدرضی آنست که سیدرضی نماز خود را به سید مرتضی اقتدا کرد. چون به رکوع رفتند، سید رضی نماز را فرادا کرد و اقتدا را منقطع ساخت. پس از وی سؤال کردند از سبب انفراد، در جواب فرمود که چون به رکوع رفتم، دیدم که امام که برادر من سیدمرتضی باشد، در مسأله ای از حیض فکر می نماید وخاطرش بدان متوجه است و در دریای خون غوطه ور است؛ پس نماز خود را فرادا کردم.
📚 قصص العلماء، چاپ علمی فرهنگی: 533.
🔸️ابن فضل الله عمری، مورّخ و ادیب اهل شام که حدود پانصد سال پیش از سیدعلی بروجردی وتنکابنی می زیسته و در سال ۷۴۹ هجری از دنیا رفته، در قسمت مشاهیر صوفیه کتابش، شبیه داستان بالا را آورده است ولی بازیگران داستان وی، ابوحامد غزالی، نویسنده احیاء العلوم، و برادرش احمد غزالی هستند. در این داستان، احمد غزالی پس از آنکه به برادر خود اقتدا می کند و نماز جماعت را به اتمام می رساند، نماز خود را اعاده می کند. از او درباره دلیل اعاده نماز می پرسند، جواب می دهد: چگونه به کسی اقتدا کنم که تا لاله گوش در خون حیض غرق است؟ ابوحامد با شنیدن جواب برادر، او را تصدیق می کند.
🏷..فمرّ بخاطر أبي حامد وهو واقف يصلي مسائل في الحيض في كتابٍ كان يصنّفه فلمّا أتمّ الصلاة قام الشيخ أحمد يعيد صلاته فقيل في ذلك فقال كيف أصلي خلف رجل منغمس في دم الحيض الى شحمة أذنيه؟...
📚 مسالك الأبصار في ممالك الأمصار: 8، 177.
🔺️کمال الدین خوارزمی (840ق)، ادیب و صوفی، از یکی از کتاب های یافعی(767ق) کنایه يادشده احمد غزالی به برادرش را نقل كرده است؛ با این تفاوت که احمد بدون اینکه به ابوحامد اقتدا کند، می فهمد که او در خون غرق است.
🏷و در تواریخ یافعی مسطور است که روزی اصحاب امام محمد الغزالی، امام را در مواضع معهود جستند و نیافتند... در این حال از شیخ احمد پرسیدند که این أخوك؟ کجاست برادر تو ؟ گفت: أخي في الدم. قلق و اضطراب اصحاب زیاده گشت و به هر طرف می دویدند؛ ناگاه به مسجدی در آمدند؛ دیدند که امام در محراب متوجه قبله نشسته است... با همدیگر می گفتند که ماهرگز از برادر امام سخن دروغ نشنیده بودیم مگر که امروز.. امام گفت:برادر من راست گفته است؛ من در مسجد از برای حل مسئله ای از مسائل حیض نشسته بودم وخلاصه وجود من مستغرق خون بود.
📚جواهر الأسرار وزواهر الأنوار: 1، 84.
▫️به نظر می رسد، کرامت یادشده از احمد غزالی ساخته و پرداخته مریدان وی باشد؛ به ویژه که این کرامت در حدود سیصد سال پس از وفات او نقل شده است و سپس پس از چندی، کرامت منسوب به احمد غزالی توسط برخی از شیعیان به کرامت یکی از بزرگان شیعه، که همچون احمد غزالی برادری عالم داشته، تبدیل شده است.
🏠 @chsiqs
📜 هشتم یا دهم ربیع الآخر
🔹️شیخ مفید و به تبع وی شیخ طوسی، روز ولادت امام عسکری را دهم ماه ربیع الآخر می دانند.
🏷شهر ربیع الآخرالیوم العاشر منه سنة اثنتين وثلاثين ومئتين من الهجرة كان مولد سيدنا أبي محمد الحسن بن علي بن محمد بن علي الرضا صلوات الله عليهم أجمعين وهو يوم شريف، عظيم البركة.
📚مسارالشيعة: 52، مصباح المتهجّد: 792.
🔺️ولی حدود صدسال پس از شیخ مفید، فتال نیشابوری و به دنبالش مرحوم طبرسی، هشتم ربیع الآخر را روز ولادت امام عسکری معرفی می کنند.
🏷وکان مولده بالمدینة يوم الجمعة لثمان خلون من شهر ربيع الآخر و قيل .. من شهر ربيع الأول.
📚 روضة الواعظين: 1، 251، اعلام الوری بأعلام الهدى: 2، 231.
🏠 @chsiqs
📜چه کسانی پست تر از قاتلان امام حسین هستند؟
🔹️در تفسیر منسوب به امام عسکری و به دنبال آن در کتاب حدیثی احتجاج، روایتی آمده که عالمان را به دو دسته هواستیزان و هواپرستان تقسیم می کند. هواستیزان، کسانی هستند که نه فقط هوا و هوس بر آنان چیره نمی شود بلکه با هواهای نفسانی خود مخالفت می کنند. هواپرستان، عالمانی هستند که در پی یادگیری برخی از آموزه های امامان نزد شیعیان آبرودار و موجّه می شوند ولی مایه کوچکی امامان در برابر دشمنان هستند و به نام امامان، دروغ های خود را به عوام شیعیان می خورانند. بنابر نقل یادشده، امام عسکری ضرر این افراد را بیشتر از جنایت یزدیان بر امام حسین می داند.
🔺️گفتنی است؛ قسمت اول روایت در کتاب های فقهی، مورد توجه فقیهان قرار گرفته و از آن درباره تبیین شرایط مرجع تقلید استفاده می کنند.
🏷 فأمّا من كان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدينه مخالفا على هواه مطيعا لأمر مولاه فللعوام أن يقلدوه و ذلك لا يكون إلا بعض فقهاء الشيعة لا جميعهم... و منهم قوم نصّاب لا يقدرون على القدح فينا فيتعلّمون بعض علومنا الصحيحة فيتوجهون به عند شيعتنا و ينتقصون بنا عند نصابنا ثم يضيفون إليه أضعافه و أضعاف أضعافه من الأكاذيب علينا التي نحن برآء منها فيقبله المستسلمون من شيعتنا على أنه من علومنا فضلوا و أضلوا و هم أضرّ على ضعفاء شيعتنا من جيش يزيد عليه اللعنة على الحسين بن علي (عليه السلام) و أصحابه.
📚 تفسير منسوب به امام عسكرى: 300، الإحتجاج: 2، 458.
🔸️شهید مطهری، یکی از مصادیق عالمانی که از یزیدیان پست ترند را کسانی می داند که این باور را ترویج می دهند که هیچ فرقی نمی کند فلسطینی ها اسرائیلی ها را بکشند یا اسرائیلی ها فلسطینی ها را بکشند.
🏷 چندی پیش دیدم یک آقای محترمی اظهار ناراحتی می کرد که فلان شخص گفته است: هیچ فرق نمی کند که فلسطینی ها اسرائیلی ها را بکشند یا اسرائیلی ها فلسطینی ها را بکشند! از یک طرف قرآن می گوید: "وَ الَّذینَ کفَروا بَعْضُهُمْ اوْلِیاءُ بَعْضٍ الّا تَفْعَلوهُ تَکنْ فِتْنَةٌ فِی الْارْضِ وَ فَسادٌ کبیرٌ" از طرف دیگر ما می گوییم: اسرائیل، که الَدُّالْخِصام مسلمین است؛ یعنی مسلمین دشمنی عَنودتر و خطرناکتر از اسرائیلی ها ندارند، هیچ فرق نمی کند که آن ها فلسطینی ها را بکشند یا فلسطینی ها آنها را. بعد هم می خواهیم یک ملت سعادتمند باشیم. من با شنیدن این حرف یاد آن حدیث افتادم. حدیث معروفی است در تفسیر امام عسکری علیه السلام. امام راجع به بعضی از آن هایی که نامشان علماست، می فرماید: ... ضرر اینها بر امت اسلام از لشکر یزید بر حسین بن علی علیه السلام بیشتر است. واقعاً هم همینطور است. آدمی که این فکر را در میان مردم تبلیغ بکند، ضررش بر اسلام از لشکر یزید بر امام حسین کمتر نیست.
📚مجموعه آثار شهید مطهری: 26، 340.
🏠 @chsiqs
📜چرا حضرت معصومه و دختران امام کاظم ازدواج نکرده اند؟
🔹️درباره اينکه دختران امام کاظم ازدواج نکرده اند، دو نقل تاریخی وجود دارد:
1️⃣ یعقوبی، نقل می کند که امام کاظم وصیت کرده تا دخترانش که بیست و سه نفر بودند ازدواج نکنند. همه دختران این وصیت را عملی کردند جز یکی. (در گزارش یعقوبی، دلیل این که چرا امام کاظم چنین وصیتی کرده، نیامده است. علاوه بر اینکه مشخص نیست؛ آیا مراد از وصیت امام، توصیه ای است که ایشان به دختران خود داشته است و فرزندان ایشان نیز این توصیه پدرانه را پذیرفته اند و اصراری بر ازدواج کردن خود نداشته اند یا اینکه مقصود، وصیتی است که فرد برای بعد از وفات خود می کند.)
🏷وكان له من الولد ثمانية عشر ذكرا وثلاث وعشرون بنتا... وأوصى موسى بن جعفر ألّا تتزوج بناته فلم تتزوج واحدة منهن إلا أم سلمة..
📚 تاریخ یعقوبی: 2، 415.
2️⃣ در ترجمه کتاب تاریخ قم، که اصل این کتاب وجود ندارد و فقط ترجمه فارسی آن که در حدود سال 805 نگاشته شده، موجود است، گزارشی آمده دال بر اینکه دلیل ازدواج نکردن دختران امام کاظم، که نویسنده کتاب تاریخ قم، تعداد آنان را بیست و یکی می داند، یافت نشدن مردان مناسب برای ازدواج با دختران ایشان بوده است. بنابر این گزارش، دلیل یادشده، سبب شد تا ازدواج نکردن در دختران امام رضا و امام جواد هم مرسوم شود و از این رو امام جواد مجبور شد تا برای تأمين زندگی دختران و خواهرانش که ازدواج نکرده اند، ده روستا را وقف کند.
🏷 به من رسیده است که رضائیه، دختران خود را به شوهر نمی دادند زیرا که کسی که همسر و هم کفو ایشان بود نمی یافتند و موسی بن جعفر را بیست و یک دختر بوده است و از این جهت هیچ یک از ایشان را به شوهر نداده است، تا غایتی که این معنی در میان دختران ایشان عادت شده است. و محمدبن علی الرضا بشهر مدینه، ده دیه وقف کرده است بر دختران و خواهران خود که شوهر نکرده اند و از ارتفاعات آن دیها، نصیب و قسط رضائیه که بقم ساکن بوده اند، از مدینه جهت ایشان آورده اند.
📚 تاریخ قم، چاپ مرعشی: 599، 600.
🔸️در نقلی از شیخ صدوق، آمده است که امام کاظم وقتی از عدد نان خورهای خود برای هارون، حاکم وقت، سخن می گوید و تعداد آنان را بيش از پانصد نفر می داند، هارون به امام می گوید: چرا دخترانت را شوهر نمی دهی؟ ایشان پاسخ می دهد، دستم کوتاه است از این کار. ظاهرا کنایه از اینکه توان مالی شوهر دادن آنان را ندارم. در گزارش دیگر صدوق، امام کاظم به مجرد بودن فرزندان خود اشاره کرده است و گفته است "اگر مجردهای خانواده ابوطالب نبودند، هدایای هارون را قبول نمی کردم و من این هدیا را قبول می کنم تا بتوانم آنان را همسر بدهم.
🏷ما عليك من العيال؟ فقال يزيدون على الخمسمئه قال: اولاد كلهم؟.. قال: فلم لا تزوج النسوان من بني عمومتهن واكفائهن؟ قال: اليد تقصر عن ذلك..
🏷والله لو لا انى ارى ازوج بها من عزاب بني أبي طالب لئلا ينقطع نسله ابدا ما قبلتها..
📚عيون أخبار الرضا: 2، 76، 85.
🔺️ممکن است، کسی ادعا کند که بنابر این دو نقل می توان یکی از دلایل ازدواج نکردن دختران امام کاظم تا آخر عمر را تنگدستی ایشان دانست. به نظر می رسد، حتا اگر این گزاره که امام کاظم از جهت مالی فقیر بوده است، قابل تقویت و احتمال درستی آن بالا باشد که درست نیست، علاوه بر اینکه دختر شوهر دادن ارتباطی به ثروت مند بودن پدر دختر ندارد، بنابر مضمون دو نقل یادشده امام از فقر بیرون آمده است. با وجود این، دختران امام کاظم و حضرت معصومه ازدواج نکرده اند. بدین ترتیب، مضمون این دو نقل را نمی توان دلیلی برای ازدواج نکردن دختران امام کاظم دانست.
🏠 @chsiqs
📜اعتبار بخشیِ ساختگی
پژوهشگر تاریخ برای اثبات یا ردّ قضیه ای تاریخی نیازمند شواهد و قرائن است. او گاهی برای اینکه قرائن تاریخی بحث مد نظرش را بیشتر نشان دهد و آن ها را دارای قوّت و اعتبار جلوه دهد، برای یک قرینه و شاهد که عبارت است از یک روایت تاریخی که توسط یک راوی نقل شده است؛ منابع متعددی می شمارد و نام همه کتاب های تاریخی ای را که گزارش مد نظر در آن آمده است یاد می کند به صورتی که تصور می شود قرینه ای که پژوهشگر به آن استدلال می کند به دلیل ذکر شدن در منابع و مصادر متعدد، اعتبار و قوت بیشتری دارد. در حالی که بنا بر فرض، منشأ و اصل همۀ آن منابع یک روایت تاریخی است، بدون اینکه آن روایت، راویان متعددی داشته باشد و آن راویان، حادثه مد نظر را از زوایه های مختلف گزارش کرده باشند.
📚تاریخ یار: 260.
🔺️ به عنوان نمونه، می توان به کتاب الصحیح من سیرة النبي مراجعه نمود؛ زیرا در این کتاب مثال های فروانی برای مطلب بالا وجود دارد. مثلا در جلد هفدهم، صفحه 30، برای اینکه منبع روایت تاریخی مورد نظر نویسنده تبیین شود، از کتاب های فراوانی نام برده شده است، در حالیکه قطعا منبع اصلی روایت مورد نظر همه این کتابها نیست. جالب اینکه از کتاب های بسیار متاخر همچون میزان الحکمة كه کتابی است که در قرن پانزدهم هجری نگاشته شده، به عنوان منبع نام برده شده است.
🏷مكاتيب الرسول ج 2 ص 447 عن الطبقات لابن سعد ج 2 ق 1 ص 15 و 16 و عن السيرة الحلبية ج 3 ص 279 و عن السيرة النبوية لدحلان (بهامش الحلبية) ج 3 ص 67 و 68 و المصباح المضيء ج 2 ص 35. و راجع: ميزان الحكمة ج 4 ص 3209 و تاريخ مدينة دمشق ج 45 ص 430 و موسوعة التاريخ الإسلامي ج 1 ص 573 و سبل الهدى و الرشاد ج 11 ص 365.
🔺️یا در کتاب موسوعة عبدالله بن العباس، منبع روایت مورد نظر مؤلف كتاب دلائل الإمامة منسوب به طبری دانسته می شود سپس منبع دیگر روایت را ناسخ التواریخ می داند که در زمان قاجار نگاشته شده است؛ در حالیکه منبع روایت ناسخ التواریخ چیزی جز دلائل الامامة نمی تواند باشد.
🏷كما روى ذلك الطبري الإمامي وورد نحو ذلك في ناسخ التواريخ.
📚موسوعة عبدالله بن العباس: 2، 60.
🏠 @chsiqs
📜انسان نادان چگونه است؟
🔹️ابن حمدون (562ق)، نويسنده وشاعر بغدادی، از امام صادق روایت می کند که ایشان سه ویژگی برای فرد نادان شمرده اند: یکی اینکه انسان نفهم، قبل از اینکه درست بشنود؛ جوابش آماده است و به پاسخگویی رو می آورد؛ دو اینکه او پیش از درک مطلب، آماده دشمنی کردن است؛ سه اینکه در آنچه سر رشته ندارد و به آن دانا نیست، وارد می شود و به آن حکم می کند.
🏷وقال جعفر بن محمد: من أخلاق الجاهل، الإجابة قبل أن يسمع والمعارضة قبل أن يفهم والحكم بما لا يعلم.
📚التذکرة الحمدونیة: 1: 273-274.
🏠 @chsiqs
📜قُلدُری به جای دلیل آوری
🔹️برخی از افراد به جای آنکه به کمک دلیل و استدلال، دیدگاه خود را موجه بنمایانند؛ از زورگویی زبانی یا رفتاری بهره می گیرند تا به خیالشان، نظر طرف مقابل را به چالش بکشند و خود را حق جلوه بدهند. در همین راستا بنابر گزارش ابن عبدربه آندلسی، وقتی حفص بن غیاث کوفی که حدود ۱۹۴ هجری از دنیا رفته از استادش سلیمان بن مهران، معروف به اعمش، حدیثی شنید و از او مطالبه سند کرد، اعمش گردن او را گرفت و به دیوار چسباند و گفت این، سند حدیث است.
🏷سأل حفص بن غياث الأعمش عن إسناد حديث فأخذ بحلقه و أسنده إلى حائط وقال: هذا إسناده!
📚 العقد الفرید: 1، 6.
🏠 @chsiqs
📜 با دشمن بجنگید همانگونه که پیامبر جنگید
🔹️ بنابر نقل طبری از ابن اسحاق، در جنگ اُحد، وقتی شایعه شهادت پیامبر جدی شد و بسیاری از اصحاب این شایعه را باور کردند، انس بن نضر عموی انس بن مالک به ناامیدشدگان و نشستگان از معرکه، نهیب زد که چرا نشسته اید؟ با زنده ماندن پس از پیامبر چه می خواهید بکنید؟ اگر پیامبر از دنیا رفته، شما هم مانند او بجنگید تا بمیرید. أنس بن نضر هم جنگید تا به شهادت رسید.
🏷انتهى أنس بن النضر عم أنس بن مالك إلى عمر بن الخطاب وطلحة بن عبيد الله في رجال من المهاجرين والانصار وقد ألقوا بأيديهم فقال ما يجلسكم قالوا قتل محمد رسول الله قال فما تصنعون بالحياة بعده قوموا فموتوا على ما مات عليه رسول الله.
📚تاریخ الأمم والملوك: 2، 199.
🏠 @chsiqs
📜 شهادت فرماندهان
پیامبر وقتی سپاه مسلمانان را برای جنگ موته روانه کردند، دستور دادند فرمانده سپاه، زید بن حارثه باشد، اگر او شهید شد، جعفر بن بی ابی طالب و اگر جعفر هم شهید شد، عبدالله بن رواحه و اگر عبدالله شهید شد، مسلمانان یکی از خود را به عنوان فرمانده انتخاب کنند.
بنا به نقل طبرسی از ابان بن عثمان احمر کوفی، از امام صادق: در ترتیب فرماندهانی که پیامبر مشخص کرده، جعفر بر زید و عبدالله مقدم است. جالب اینکه در جنگ موته هر سه فرمانده ای که پیامبر از آنها اسم آورده بودند، به شهادت رسیدند.
🏷بعث جيشا عظيما و أمّر عليه السلام على الجيش زيد بن حارثة ثمّ قال: «فإن اصيب زيد فجعفر فإن اصيب جعفر فعبد اللّه بن رواحة فإن اصيب فليرتض المسلمون رجلا فليجعلوه عليهم» وفي رواية أبان بن عثمان عن الصادق عليه السلام: أنّه استعمل عليهم جعفرا فإن قتل فزيد، فإن قتل فابن رواحة.
📚إعلام الهدى بأعلام الورى: 1، 212.
🏠 @chsiqs
📜اختلاط زن و مرد در طواف
🔹️بنابر گزارش ازرقی، که در قرن سوم هجری می زیسته و در نیمه دوم آن قرن از دنیا رفته، زنان و مردان نامحرم در مسجدالحرام بدون هرگونه جداسازی طواف می کردند، به صورتی که هنگام طواف، اختلاط نامحرمان رخ می داد، تا اینکه خالد بن عبدالله قسری از جانب عبدالملک بن مروان حاکم مدینه شد. قسری، بر چهار رکن کعبه سربازانی نهاد تا میان طواف کنندگان زن و مرد جدایی بیافکنند. ازرقی در این گزارش اشاره می کند که جداسازی زنان و مردان تا زمان او نیز ادامه داشته است. به هرحال، عامل جداسازی زنان و مردان توسط خالد این بود که وی روزی شنید شاعری ابراز خوشحالی کرده که در ایام حج و طواف واستلام حجراسود می تواند خود را به زنان نزدیک کند. او پس از شنیدن شعر آن شاعر تصمیم گرفت کاری کند تا شاعریادشده، به آرزویش نرسد.
🏷كان الرجال و النساء يطوفون معا مختلطين حتى ولي مكة خالد بن عبد اللّه القسري لعبد الملك بن مروان ففرق بين الرجال و النساء في الطواف و أجلس عند كل ركن حرسا معهم السياط يفرقون بين الرجال و النساء، فاستمر ذلك الى اليوم قال جدي: سمعت سفيان بن عيينة يقول: خالد القسري أول من فرق بين الرجال و النساء في الطواف. بلغ خالد بن عبد اللّه القسري قول الشاعر: يا حبذا الموسم من موفد / و حبذا الكعبة من مشهد/و حبذا اللاتي يزاحمننا/ عند استلام الحجر الأسود فقال خالد: اما إنهن لا يزاحمنك بعد هذا فأمر بالتفريق بين النساء و الرجال في الطواف.
📚اخبار مکة وماجاء فيها من الآثار: ٢، ٢٠.
🏠 @chsiqs
📜علم بدون فایده و عمل بدون علم
🔹️شیخ محمدجواد مغنیه، یکی از فقیهان معاصر لبنانی، نقل می کند که استادش در نجف در درس مرتبط با طهارت اهل کتاب به این مطلب اشاره کرد که اهل کتاب از جهت نظری و علمی پاک هستند ولی از جهت عملی و فتوایی از نجاسات محسوب می شوند. مغنیه به استادش می گوید چنین حرفی، به این معناست که حکم به نجاست اهل کتاب، عملی است بدون پشتوانه علمی. وی گزارش می کند که سه تن از مراجع بزرگی، که او زمان آنان را درک کرده است، اهل کتاب را از جهت فقهی پاک می دانستند و اطرافیان مورد اطمینان خدا را از فتوای یادشده آگاه می کردند ولی از ترس جاهلان و غوغاسالاران، آن را علنی نکردند. او می گوید من یقین دارم بسیاری از فقیهان دیروز و امروز فتوا به طهارت اهل کتاب می دهند ولی ترس از نادانان اجازه ابراز این فتوا را به آنان نمی دهد در حالیکه به باور مغنیه آنان باید از خدا بترسند و نه از جاهلان.
🏷وما زلت أذكر أن الأستاذ قال في الدرس مانصه بالحرف: أنّ أهل الكتاب طاهرون علميا -أي نظريا- نجسون عمليّا. وإنّي أجبته، بالحرف أيضا، هذا إعتراف صريح بأنّ الحكم بالنجاسة عمل بلاعلم. فضحك الأستاذ ورفاق الصف. وقد عاصرت ثلاثة مراجع كبار من أهل فتيا والتقليد، الأول كان في النجف الأشرف وهو الشيخ محمدرضا آل يس والثاني في قم وهو السيد صدرالدين الصدر والثالث في لبنان وهو السيد محسن الأمين وقد أفتوا جميعا بالطهارة وأسروا بذلك الى من يثقون به ولم يعلنوا خوفاً من المهوّشين على أن يس كان أجرأ الجميع وأنا على يقين بأنّ كثيرا من فقهاء اليوم والأمس يقولون بالطهارة ولكنّهم يخشون أهل الجهل والله أحق أن يخشوه.
📚فقه الإمام الصادق، چاپ بیروت: 1، 19.
🏠 @chsiqs
📜برادران مسلمان فلسطینی
🔹️آیة الله بروجردی (1340ش) در بیانیه ای از گرفتاری برادرهای مسلمان فلسطینی شکایت می کند و بدترین افراد نسبت به مسلمانان را یهودیان می داند. وی در این بیانیه، از خداوند برای سپاهیان مسلمان نصر و غلبه و نابودی دشمنان را مسئلت می کند و از شیعیان ایران می خواهد تا برای پیروزی برادران مسلمان خود جمع شوند و برای آنان دعا کنند.
🏷نحمد الله تعالی فی السراء والضراء وعلی کل حال ونشکو الیه مالقیه اخواننا المسلمون فی زماننا هذا ... من الیهود بفلسطین و لقد صدق عملهم بالمسلمین ما أخبرنا الله تعالی به فی کتابه الکریم ... فنسأل الله تعالی أن ینصر المسلمین نصرا عزیزا ویجعل لهم من لدنه سلطانا نصیرا و أن یخذل هذا القوم الذین لم یراعوا حق المسلمین ویضرب علیهم الذلة والمسکنة ویجعلهم اذل المؤمنین ونرجو من اخواننا المؤمنین ببلاد ایران وغیرها أن یجتمعوا فی الدعاء علیهم بالخذلان ولإخوانهم المسلمین بالنصر والغلبة. اللهم انصر جیوش المسلمین وسرایاهم ومرابطیهم فی مشارق الأرض ومغاربها... .
📚تذکرة الأعیان، سبحانی:2، 386-387.
🏠 @chsiqs