eitaa logo
پژوهش‌های تاریخ اسلام
3.6هزار دنبال‌کننده
270 عکس
30 ویدیو
10 فایل
مرکز پژوهش های تاریخ اسلام لینک دعوت به کانال: @chsiqs قم، خیابان دورشهر، روبروی کوچه ۲۱ تلگرام: https://t.me/chsiqs جهت ارتباط با ادمین: @Chsi_qs نکات تاریخی که توسط ادمین در کانال گذاشته می‌شود، به معنای موافقت و تایید مرکز با مضمون آن نکات نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
📜گزارش سیّاری درباره غصب فدک 🔹️بنابر گزارش مرحوم کلینی و همچنین شیخ طوسی به نقل از کتاب احمد بن محمد السیاری که متهم به دروغگویی و فاسد العقیده بودن بوده و از مهم‌ترین راویان منتسب به شیعه امامی است که درباره تحریف قرآن روایات زیادی نقل کرده، امام کاظم(ع) برای مهدی، یکی از خلفای عباسی، ماجرای غصب فدک و مخالفت حضرت زهرا(س) با حاکمیت را به این نحو نقل می‌کند که حضرت زهرا(س)، پس از غصب فدک و پس از اینکه ابوبکر از ایشان مطالبه شاهد می‌کند، امام علی(ع) و ام‌ایمن را به‌عنوان شاهد بر اینکه حضرت زهرا(س) مالک فدک است، به ابوبکر معرفی کرد. (در نقل طوسی علاوه بر نام این دو، نام حسنین نیز آمده است.) پس از اینکه این دو بر مالکیت فدک برای حضرت زهرا(س) شهادت دادند، ابوبکر مدعای ایشان را پذیرفت و سندی را دال بر اینکه حضرت زهرا(س) مالک فدک است، نگاشت و آن سند را به ایشان اعطا کرد ولی پس از آنکه حضرت زهرا(س) از مجلس ابوبکر بیرون رفت، عمر ایشان را دید و درباره ورق و سندی که در دستشان بود، پرس‌و‌جو کرد. وقتی حضرت ماجرا را شرح داد، عمر آن سند را از ایشان گرفت و در آن آب دهان انداخت و سند را پاره کرد. 🏷 السياري عن ابن أسباط قال‌ لما ورد أبو الحسن‌ موسى‌ على‌ المهدي‌ رآه‌ يرد المظالم‌ فقال يا أمير المؤمنين ما بال مظلمتنا لا ترد فقال له و ما ذاك يا أبا الحسن ... فلما ولي أبو بكر أخرج عنها وكلاءها فأتته فسألته أن يردها عليها فقال لها ائتيني بأسود أو أحمر يشهد لك بذلك- فجاءت بأمير المؤمنين و أم أيمن فشهدوا لها فكتب لها بترك التعرض فخرجت و الكتاب معها فلقيها عمر فقال ما هذا معك يا بنت محمد قالت كتاب كتبه لي ابن أبي قحافة قال لها أرينيه فأبت‌ فانتزعه من يدها و نظر فيه ثم تفل فيه و محاه و خرقه فقال لها هذا لم يوجف عليه أبوك بخيل و لا ركاب فضعي الحبال في رقابنا- فقال له المهدي يا أبا الحسن حدها لي فقال حد منها جبل أحد و حد منها عريش مصر و حد منها سيف البحر و حد منها دومة الجندل‌ فقال كل هذا قال نعم يا أمير المؤمنين هذا كله إن هذا كله مما لم يوجف أهله على رسول اللَّه بخيل و لا ركاب فقال كثير و أنظر فيه‌‌. 📚الکافي، 1: 543، تهذیب الأحکام، 4: 149. 🔺️آنچه از این گزارش فهمیده می‌شود، آن‌است که راوی متهم به کذب گزارش، در صدد بوده تا نزاع ابوبکر با حضرت زهرا(س) بر سر فدک را نفی کند و او را در این ماجرا آلت دست عمر اعلام کند و به نوعی گزارش‌هایی که دال بر اختلاف ابوبکر و حضرت زهرا(س) بوده را انکار کند. 🔺️افزودنی است، در ادامه گزارشِ‌سیاری، مهدی‌عباسی در صدد بر می‌آید تا منطقه غصب شده توسط حاکمیت پس از پیامبر(ص) را به امام کاظم(ع) برگرداند و از این رو از ایشان می‌خواهد تا حدود جغرافیایی منطقه فدک را توصیف کند، امام در جوابْ منطقۀ وسیعی از جمله کوه احد را به‌عنوان فدک معرفی می‌کند. در کتاب تاریخ یار، آمده که این قسمت از گزارش هم می‌تواند شاهدی بر تضعیف آن قرار بگیرد و بیان شده است که این منطقۀ وسیع با حدود منطقۀ فدک انطباق جغرافیایی ندارد و در مقابل این گزارش، از گزارش زمخشری از گفتگوی میان امام کاظم(ع) و هارون عباسی درباره حدود منطقه فدک یادشده و گزارش زمخشری خالی از اشکالات موجود در روایت سیاری دانسته شده است. برای توضیح بیشتر به کتاب یادشده رجوع شود. 📚تاریخ یار: 133-136. @chsiqs
🔸🔹 پنجمین جلسه از سلسله‌نشست‌های تاریخ و ماوراء 🔸تاریخنگاری و معجزات🔸 🎙با ارائه: 🔹حجت الاسلام و المسلمین قاسم خانجانی، عضو هیات علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه. 📁و نقد: 🔸 استاد محترم جناب آقای دکتر صفری، پژوهشگر تاریخ اهل بیت علیهم السلام. محورهای مورد بحث: *قلمرو معجزه نگاری *بررسی تطور معجزه نگاری در تاریخ امامیه * گواهی تاریخی بر وقوع معجزه *مهمترین دلیل اثبات معجزات ⏰ زمان: پنج شنبه ۲۲ آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵ الی ۱۷ 🏢مکان: خیابان دورشهر، مقابل کوچه ۲۱، مرکز پژوهش های تاریخ اسلام. 🔅دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید: 🏠 @chsiqs
📜 رنگ پریدگی چهره حضرت زهرا 🔹️بنابر گزارش مرحوم کلینی، جابر بن عبدالله انصاری با پیامبر به خانه حضرت زهرا می رود. پیامبر پیش از ورود به خانه، اجازه ورود برای خود و جابر می خواهد ولی حضرت زهرا با اشاره به حجاب سر نداشتن خود در خانه، اجازه ورود به جابر نمی دهد. پیامبر برای اینکه این مشکل را حل کند، به ایشان می گوید، با قسمتی از رو اندازت سرت را بپوشان، حضرت زهرا همین کار را می کند و اجازه ورود به جابر می دهد. بنابر این گزارش، جابر وقتی وارد خانه حضرت زهرا می شود، در صورت ایشان رنگ پریدگی می بیند و پیامبر از سبب آن می پرسد که حضرت زهرا دلیلش را گرسنگی خود می داند. در اینجا پیامبر برای رفع گرسنگی حضرت زهرا دعا می کند و بلافاصله دعای ایشان مستجاب می شود؛ به نحوی که جابر می بیند خون از رستنگاه موی حضرت زهرا تا پایین جریان پیدا کرده و رنگ پریدگی صورت ایشان از بین می رود. 🏷عن جابر بن عبد الله الأنصاري قال: خرج رسول الله و سلم يريد فاطمة و إنا معه فلما انتهينا إلى الباب وضع يده عليه فرفعه ثمَّ قال: السلام عليكم فقالت فاطمة عليك السلام‏ يا رسول الله و سلم قال: أدخل؟ قالت ادخل يا رسول الله قال: أدخل و من معي؟ فقالت يا رسول الله ليس‏ علي‏ قناع‏ فقال: يا فاطمة خذي فضل ملحفتك فقنعي به رأسك ففعلت ثمَّ قال: السلام عليكم فقالت: و عليك السلام يا رسول الله قال: أدخل: قالت نعم يا رسول الله قال: أنا و من معي؟ قالت و من معك، قال جابر: فدخل رسول الله و دخلت، و إذا وجه فاطمة أصفر كأنه بطن جرادة فقال رسول الله ما لي أرى وجهك أصفر؟ قالت يا رسول الله الجوع فقال اللهم مشبع الجوعة و دافع الضيعة أشبع فاطمة بنت محمد فقال جابر: فو الله لنظرت إلى الدم ينحدر من قصاصها حتى عاد وجهها أحمر فما جاعت بعد ذلك اليوم. 📚الکافی: 5، 528. 🔺️چنانچه گزارش کلینی درست باشد، حضرت زهرا چهره خود را در برابر نامحرم نپوشانده و جابر بن عبدالله هم چهره ایشان را مشاهده کرده به گونه ای که تفاوت رنگ پریدگی با سرخ شدن صورت یک زن نامحرم را فهمیده و گزارش کرده و پیامبر هم مانع مشاهده کردن او نشده است. 🏠 @chsiqs
📜 نوه پیامبر که همسر امام علی شد 🔹️بنابر گزارش مرحوم کلینی و شیخ صدوق، پیامبر از همسرشان، خدیجه، فرزندی با نام زینب داشت. 📚الکافی: 1، 439، الخصال: 2، 204. 🔺️بنابر گزارش شیخ طوسی، با اسنادی معتبر، زینب دختر پیامبر، پیش از بعثت، با فردی با نامِ ابی العاص بن ربیع ازدواج کرده و از او دختری داشت با نام امامة. بنابر این گزارش، امام علی با امامه که نوه پیامبر می شد، ازدواج کرد. 🏷عن الحلبي عن أبي عبد الله أن‏ أباه‏ حدثه‏ أن‏ إمامة بنت‏ أبي‏ العاص‏ بن‏ الربيع‏ و أمها زينب بنت رسول الله فتزوجها بعد علي المغيرة بن نوفل‏... 📚التهذیب:8، 258. 🔺️در گزارش دیگری که کلینی آن را با اسنادی معتبر نقل کرده، حضرت زهرا وصیت کرد تا امام علی پس از ایشان، با دختر خواهر حضرت زهرا که نوه پیامبر می شود، ازدواج کند که امام وصیت ایشان را عملی کرد و با او ازدواج کرد. به نظر می رسد، مراد از دختر خواهر حضرت زهرا در این گزارش همان امامة باشد. البته ابن عبدالبر نقل کرده که پدر امامة یعنی ابوالعاص به امام علی اشاره کرد تا با دخترش ازدواج کند. 🏷عن أبي جعفر قال: أوصت فاطمة الى علي أن يتزوّج ابنة أختها من بعدها ففعل. 📚الکافی: 5، 555. الإستیعاب: 4، 1789. 🔺️بنابر گزارش سومی از کلینی، امام علی از امامه، دختری با نام فاطمه داشت. در برخی گزارش ها نیز همچون نقل ابن سعد بغدادی آمده که امام علی از امامه فرزندی با نام محمد، مشهور به محمد الأوسط، داشت. 🏷عن أبي بصير عن فاطمة بنت علي عن أمامة بنت أبي العاص بن الربيع و أمها زينب بنت رسول اللَّه قالت‏ أتاني أمير المؤمنين في شهر رمضان فأتي‏ بعشاء و تمر و كمأة فأكل و كان يحب الكمأة 📚الکافی: 6، 370. 🔺️ومحمد الأوسط بن علي و أمه أمامة بنت أبي العاص بن الربيع بن عبد العزى بن عبد شمس بن عبد مناف وأمها زينب بنت رسول الله‏. 📚الطبقات الکبیر(الخانجی): 3، 18. 🔺️گفتنی است، اینکه در نقل های مرحوم کلینی و شیخ طوسی و دیگران آمده که پیامبر نوه ای با نام اسامه از طرف زینب داشته است با آنچه ابن اثیر نقل می کند که برخی قائلند پیامبر از غیر حضرت زهرا نوه ای نداشت، منافات دارد. 🏷إنها لم تلد لعلى ولا للمغيرة وليس‏ لزينب‏ بنت‏ رسول‏ اللَّه‏ ولا لرقيّة ولا لأم كلثوم عقب وإنما العقب لفاطمة حسب. 📚اسدالغابة فی معرفة الصحابة: 6، 22. 🏠 @chsiqs
📜متن بسیاری از روایت ها فهم راویان است 🔹️بنابر باور آیت الله بروجردی، کسی که مأنوس با احوال راویان و احادیث آنان باشد، به این نکته پی خواهد برد که آنان در بسیاری از موارد الفاظی را که از امامان شنیده اند، نقل نکرده اند بلکه آنچه که فهمیده و برداشت کرده اند را با الفاظی جدید به عنوان حدیث ارائه داده اند. از طرف دیگر چون در مواردی، روایان کلام امام را اشتباه فهمیده اند، بنابراین در آن موارد چیزی که به عنوان حدیث نقل کرده اند نیز اشتباه می باشد. 🏷عندما تتبعنا في تراجم الرواة عن الأئمة المعصومين عرفنا من حالهم كثيرا ما لاينقلون مايسمعون بعين ألفاظه وإنّما يروون المعاني حسب مايتصورونها ويستفيدونها بتصوراتهم وان كانوا قد يخطئون في ذلك. 📚المنهج الرجالي: 269. 🏠 @chsiqs
📜 نگرش های متفاوت 🔹️بنابر گزارش آیت الله سید محسن أمین، نویسنده اعیان الشیعة، در ایامی که برای حرم امام علی برق کشیده و حرم را با چراغ های برقی روشن کرده بودند، یکی از عالمان نجفی، به عیادت دو نفر از دوستانش که بیمار شده بودند، می رود، یکی از آن ها از این که به حرم علوی رسیدگی شده و برق به آنجا راه یافته خوشحال بود ولی دومی آرزوی مرگ کرده و گفته بود همین که بالای سر امیرالمؤمنین برق کشیده اند، کفایت می کند برای اینکه آروزی مرگ بکنم. آن عالم گفته بود، از تفاوت نگرش این دو شگفت زده شدم. 🏷ومما یستظرف من أخبار النجف ما أخبرنی بعض الثقات من اجلاء العلماء قال عدت فی یوم واحد صدیقین لي کانا مریضین فقال لی أحدهما لماعدته أرأیت کیف تنار الحضرة الشریفة العلویة بالکهرباء فإنّ هذا مما يسر النفس وانّي مسرور لذلك جدا فقلت له الأمر كذلك. فذهبت من عنده لعيادة الصديق الآخر فبعد ما جلست سألته عن حاله فقال تقول لماذا أليست الكهرباء فوق رأس اميرالمؤمنين! فعجبت من التفاوت في العقل بين هذين الرجلين. 📚رحلات السيد محسن أمين: 110. 🔺️در همین راستا، شهید مطهری بر این باور است که يكى از مسائل مهم ..كه به قوه عاقله .. مربوط مى‏شود اين است كه قوه انتقاد يعنى تشخيص خوب و بد را بيدار كنيم، مخصوصاً در مقابل مظاهر جديد كه نه مانند بعضى خشك مغزان با هر نوى‏ مخالفت كنیم و نه هر حماقتى و جنايتى را به نام تجدد و مد روز بپذيریم. 📚یادداشت های استاد مطهری: 2، 92. 🏠 @chsiqs
📜خرده گیری های متکبرانه 🔹️بنابر باور شیخ انصاری، اینکه برخی برای مبالغه در نادرست شمردن باور دیگری، آن باور را بدیهی البطلان می شمارند، به نوعی عیب جویی به حساب می آید، زیرا کسی که اعتقادی را بدیهی البطلان می شمارد، به صاحب آن اعتقاد کنایه زده و درک و فهم او را در حدی می داند که نمی تواند امور بدیهی را دریابد. در صورتی که موضع گیری درست، آنست که در بیان اشکال گفته شود: لازمه آن باور مورد اشکال، گزاره ای است که نادرستی آن گزاره کاملا بدیهی است. دراین صورت کنایه ای وجود ندارد، زیرا این ملازمه امری بدیهی نبوده و برای صاحب آن باور مطرح نبوده تا گفته شود اشکال گیرنده به او کنایه زده است. به هرحال، ظاهرا به باور مرحوم انصاری، سبب این گونه از اشکال گرفتن ها را می توان بیماری های روانی از جمله غرور، حسد، خود پسندی و پول درآوری با علم دانست. 🏷من ذلك المبالغة في تهجين المطلب الذي ذكره بعض المصنفين بحيث يفهم منها الإزراء بحال ذلك المصنف فإن قولك إن هذا المطلب بديهي البطلان تعريض لصاحبه بأنه لا يعرف البديهيات- بخلاف ما إذا قيل إنه مستلزم لما هو بديهي البطلان لأن فيه تعريضا بأن صاحبه لم ينتقل إلى الملازمة بين المطلب وبين ما هو بديهي البطلان و لعل الملازمة نظرية و قد وقع من بعض الأعلام بالنسبة إلى بعضهم ما لا بد له من الحمل و التوجيه- أعوذ بالله من الغرور و إعجاب المرء بنفسه و حسده على غيره و الاستيكال بالعلم. 📚مکاسب: ۱، ۳۳۱. 🔺️ناگفته نماند، شیخ انصاری در مواردی به خواننده کتابش با تعبیر "انت خبیر" خطاب کرده و به نوعی به برخی از عالمان کنایه زده است. مثلاً در موردی که محقق اردبیلی مطلبی را خلاف عقل و نقل می داند، شیخ انصاری در بیان اشکال به مطلب ایشان، خواننده را با تعبیر پیش گفته، مخاطب قرار داده و ادعا کرده که مخاطبش بر این آگاه است که چنین مطلبی مخالف عقل نیست. از این رو شیخ انصاری، به گونه ای مخاطبش را بالاتر از مرحوم اردبیلی قرار داده و فضای عقل را خالی از آنچه اردبیلی ادعا کرده، دانسته است، به گونه ای که عقل مخاطب چنین مطلبی را در می یابد. 🏷وأنت خبير بأنّه ليس في العقل ما يقتضي قبح الحكم المذكور وأيّ فارق بين هذا وبين ما أحلّوه عليهم السلام لشيعتهم. 📚مکاسب: 2، 206. 🏠 @chsiqs
مرکز حوزوی پژوهش‌های تاریخ اسلامتاریخ و ماوراء جلسه پنجم نسخه کم حجم.mp3
زمان: حجم: 77.6M
پوشۀ شنیداری پنجمین جلسه از سلسله‌نشست‌های تاریخ و ماوراء 🔸تاریخنگاری و معجزات🔸 🎙با حضور: 🔹حجت الاسلام و المسلمین دکتر قاسم خانجانی (ارائه) 🔸دکتر نعمت الله صفری فروشانی (ناقد) 🔹دکتر راحله ضائفی (دبیر) 🔅دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️ 🏠 @chsiqs
باسمه تعالی گزارش پنجمین نشست از سلسله نشست‎های تاریخ و ماورا "تاریخ و ماوراء" عنوانی عام برای مجموعه‌ای گسترده از گفتگوها درباره مبانی تاریخ‌نگاری به صورت عمومی و تاریخ‌نگاری اسلامی به صورت ویژه است که می‌کوشد پاسخی روشن به این پرسش را در معرض نقد و داوری قرار دهد که باور به ماوراء الطبیعه چه تأثیری بر فرایند تاریخ‌ورزی به مثابه یک دانش دارد؟ مجموعه گفتارهای تاریخ و ماورا، بر آن است که بر مفاهیم اولیه و اشاره‌ای به قلمرو ماوراء الطبیعه مروری داشته باشد و درباره نگاه پارادایمیک به دانش، از این یافته دفاع ‌کند که باور به ماوراء الطبیعه و دخالت دادن آن در تاریخ‌نگاری نه تنها عینیت دانش تاریخ را مخدوش نمی‌کند، بلکه باور یا عدم باور به ماوراء الطبیعه هر دو از نظر اثرگذاری بر تاریخ‌پژوهی و تاریخ‌نگاری هم‌سنگ و هم‌تراز هستند. در ادامه سلسله نشست‎های "تاریخ و ماوراء" و در پنجمین برنامه از روایت گفتگوی اساتید حوزه تاریخ، با دعوت از دو تن از اساتید محترم حوزه و دانشگاه به روشن ساختن زاویه دیگری از گفتمان بهره تاریخ از کلام پرداخته شد. جلسه با موضوع "تاریخنگاری و معجزات" در تاریخ ۲۲ آذرماه ۱۴۰۳، در مرکز حوزوی پژوهش‌های تاریخ اسلام و با حضور جمع بسیاری از طلاب، دانشجویان و اساتید علاقمند برگزار شد. در ابتدا هیئت علمی محترم پژوهشگاه حوزه و دانشگاه حجت الاسلام و المسلمین قاسم خانجانی، به ارائه مطالبی در باب معانی واژه "معجزه" و کاربرد آن پرداختند. ایشان عنوان داشتند که آنچه که در اصطلاح رایج کلام، معجزه نامیده می‌شود امر خارق‌العاده‌ای است که انبیاء از موضع تحدّی و برای اثبات نبوتشان انجام می‌دادند. اما در منابع موجود تا قرن چهارم کلمه "معجزه" رواج نداشت. بلکه از واژه‌هایی چون اعلام، دلائل، امارات و ... استفاده شده است. در منابع شیعه از دوره شیخ صدوق بصورت ترکیبی آمده مانند عیون المعجزات، دلائل النبوة والمعجزات. در دوره‌هایی مانند: ارهاص، کرامت و ... بعنوان کار خارق‌العاده و غیر طبیعی نام برده می‌شده. در مورد کارهای خارق‌العاده برای معصومین علیهم السلام از "کرامت" استفاده شده است. در قرآن نیز بطور مستقیم از کلمه "معجزه " استفاده نشده، بلکه از واژه‌هایی چون "آیه"، "بینه"، "علامت"، "بصیرت" و "سلطان" به معنای تسلط و نوعی اعجاز به کار رفته است. حال به این پرسش پاسخ می‌دهیم که در معجزه‌نگاری چه تطوراتی اتفاق افتاده است؟ اینکه در قرون اولیه، تعداد کمی از معجزات را در منابع می‌بینیم اما وقتی به قرون ۴ و ۵ نزدیک می‌شویم، به یکباره تعداد معجزات بسیار شده است. مانند کتاب اواخر قرن پنجم کتب مناقب‌نگاری مانند مناقب ابن شهر آشوب و هر چه به سمت قرون متأخرتر می‌رویم در قرن ۷، ۸، ۱۰ و حتی ۱۱ در مدینة المعاجز یا حتی بحار الانوار این معجزات به ۲۰۰۰ می‌رسد. در اینجا بایستی عوامل مختلفی را در نظر گرفت. از جمله در دسترس نبودن برخی از منابع برای برخی از متقدمین که تعداد کمتری را ثبت کرده‌اند و نیز اینکه برخی مؤلفان بر این موضوع تمرکز نداشته‌اند و دغدغه آن‌ها نبوده است. برخی از روایت‌هایی که در حدود تطور معجزه‎نگاری به ما رسیده است، مورد قبول ما نیست. در ادامه جلسه استاد محترم جناب آقای دکتر صفری فروشانی به نقد نظریه ارائه شده پرداختند: در مواجهه با روایات معجزات چند رویکرد وجود دارد: باید دانست که مباحث تحلیلی در اسلام عمر طولانی ندارد و آغاز آن را شاید بتوان به آغاز پیدایش تاریخ تحلیلی نسبت داد. اینکه مثلاً ۲۸۰۰ معجزه در مدینة المعاجز را در کجای تاریخ باید جای داد؟ چرا در کتب تاریخی نیامده؟ آیا قابل اثبات هست یا خیر؟ کتاب‎هایی در این زمینه نوشته شده در درون اسلام کتاب آقای دکتر حسن حضرتی با نام مورخان و امر قدسی که مجموعه مقالات است، و در همین مرکز نیز جلسه‎ای با حضور ایشان برگزار شد، و از برون اسلام فردی به نام جرج طرابیشی کتابی دارد با نام المعجزه أو سبات العقل في الإسلام. وی معتقد است وقتی مسلمانان سراغ معجزه رفته‎اند، دیگر از عقل استفاده نکرده و آن را خرفت فرض کرده‎اند. بلکه از عقلگرایی کناره گرفته‌اند. اول: رویکرد حداقلی، که نماینده شاخص آن هیوم ملحد و تجربه گراست و استاد خانجانی در مقاله‌ای به رد نظر هیوم پرداخته‌اند. دوم: رویکرد میانه، که پذیرش معجزات با همراهی احتیاط‌های غیرعلمی است. سوم: رویکرد حداکثری، که بصورت توسّعی معجزات رو توجیه می‌کنند و می‌پذیرند. در ادامه مباحث آقای دکتر صفری رویکرد خود را حداقلی می‌دانند. البته نه از نوع هیوم، بلکه با پذیرش چند مبنا: اولین اصل آنکه نقد ایشان با رویکرد مسلمانی شیعه است نه از ناحیه یک مستشرق و یا ملحد. ادامه🔻 🏠 @chsiqs
ایشان ادامه دادند: قرآن کریم را بعنوان یک سند قطعی می‎پذیریم و همه معجزاتی را که در قرآن وجود دارد قبول داریم. اما از میان فضاهای اعجازی، ضد اعجازی و غیراعجازی، در مجموع فضای قرآن یک فضای غیراعجازی است. نکته دیگر کارآمدی است چنانچه ملاحظه کنیم در مورد زمان پیامبران گذشته، در برابر کافران بیشتر استدلال می‌بینیم. که کافران حتی مبهوت می‎شوند. مانند گفت‌وگو‌ها، مناظره‌ها و تتبع‌ها و ... موارد اعجاز خیلی کمتر از تعقل و تدبر و استدلالات قرآن است. در مورد پیامبر اسلام فضای ضد اعجازی است و غیر از قرآن معجزه دیگری از پیامبر سراغ نداریم. قرآن نیز آن را تصریح می‌کند. اما تاریخ نگار که دنبال اثبات است و نه ثبوت، باید مواردی را بپذیرد که از نقدهای سندی و محتوایی به سلامت عبور کند. لیکن برخی نویسندگان در طول تاریخ به معجزات نگاه تسامحی داشته‌اند. حتی برخی روایات، نوگزاره هستند و بعنوان مثال برخی از آنان برای اولین بار در منابع قرن پنجم یا ششم دیده شده‎اند. بنابراین روش تاریخی و محتوایی برای بررسی و پذیرش اینگونه گزارشات لازم است، تا عقلانیت شیعه مورد اشکال مستشرقین و ملحدین قرار نگیرد. در ادامه جلسه تاریخ‌نگاری و معجزات هر دو استاد بزرگوار بار دیگر در زمان‌هایی اختصاص یافته به پاسخ‌گویی به نقدهای مطرح شده پرداختند. همچنین استاد محترم جناب آقای دکتر الویری، که در جلسه حضور داشتند، به ذکر نکاتی در باب اشکالات وارد شده پرداختند. پس از گفت‌وگوی علمی و نقادانه اساتید تاریخ که نشان‌دهنده دغدغه‌مندی ایشان به قوام چنین مباحثی بود، در انتهای جلسه به سوالات حاضرین نیز پاسخ داده شد. سرانجام پنجمین نشست از سلسله مباحث "تاریخ و ماورا" با برگزاری نمازجماعت مغرب و عشاء در مرکز پژوهش‌های حوزوی تاریخ اسلام، خاتمه یافت. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته. ۱۴۰۳/۹/۲۳ 🏠 @chsiqs
📜مروان هم در مجلس عزا شرکت می کرد 🔹️بنابر گزارش ابوالفرج اصفهانی، از امام صادق، ام البنین، مادر حضرت عباس و برادرانشان، به بقیع می رفته و برای چهار فرزند خود که در کربلا به شهادت رسیده بودند، آه و ناله سر می داد و عزاداری می کرد. برخی از افراد به آنجا می رفتند و به عزاداری ایشان گوش فرا می دادند و گریه می کردند. یکی از کسانی که به بقیع می رفت تا در مجلس ام البنین حاضر شود و گریه می کرد، مروان بن حکم بود. 🏷وكانت أم‏ البنين‏ أم هؤلاء الأربعة الإخوة القتلى، تخرج إلى البقيع فتندب بنيها أشجى ندبة و أحرقها، فيجتمع الناس إليها يسمعون منها، فكان مروان‏ يجي‏ء فيمن يجي‏ء لذلك، فلا يزال يسمع ندبتها و يبكي. ذكر ذلك علي بن محمد بن حمزة، عن النوفلي، عن حماد بن عيسى الجهني، عن معاوية بن عمّار، عن جعفر بن محمد. 📚مقاتل الطالبیین: 90. 🏠 @chsiqs
📜 جزمیات شیخ مفید یقین آور نیست 🔹️بنابر گزارش مرحوم طبرسی، امام زمان در روزهای آخر ماه صفر سال 410 هجری نامه ای به شیخ مفید فرستاد که در ابتدای آن نامه، امام از شیخ مفید با لقب مفید نام برده و وی را برادر درستکار خود خوانده است. 🏷للأخ‏ السديد والوليّ‏ الرّشيد الشيخ‏ المفيد أبي عبد اللّه محمّد بن محمّد بن النعمان أدام اللّه إعزازه، من مستودع العهد المأخوذ على العباد. 📚الاحتجاج: 2، 497. 🔺️راهی که می توانیم بر اساس آن، نامه یادشده را از امام زمان بدانیم منحصر در این است که یا کسی که واسطه امام زمان به شیخ مفید بوده، از وجود چنین نامه ای خبر داده باشد که بر اساس گزارش طبرسی، این واسطه ناشناخته بوده و معلوم نیست چه کسی است. یا اینکه فرض کنیم شیخ مفید از نامه یادشده مطلبی گفته و آن نامه را در اختیار دیگران گذاشته باشد. البته بنابر این فرض، بایستی یقین شیخ مفید دال بر اینکه امام زمان به ایشان نامه نوشته، برای ما یقین آور و دارای اعتبار باشد و گرنه در این صورت، می توان در نسبت این نامه به امام زمان تشکیک کرده و درستی آن را تضعیف نمود. از این رو، آیت الله خوئی بر این باور است، اگر فرض کنیم شیخ مفید، نسبت این نامه به امام زمان را یقینی می دانسته ولی ما نمی توانیم این نسبت را یقینی تلقی کنیم. 🏷فإنّ الشيخ المفيد قد تولد بعد الغيبة الكبرى بسبع أو تسع سنين وموصل التوقيع إلى الشيخ المفيد مجهول. هب أن الشيخ المفيد جزم بقرائن، أنّ التوقيع صدر من الناحية المقدسة ولكن كيف يمكننا الجزم بصدوره من تلك الناحية على أن رواية الإحتجاج لهذين التوقيعين مرسلة و الواسطة بين الطبرسی والشيخ المفيد مجهول. 📚معجم رجال الحدیث: 18، 220. 🏠 @chsiqs