7.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
طرف به اداره پلیس زنگ میزنه و میگه میخواد دولت #آمریکا را سرنگون کنه و فحش میده.
پلیس سریع میره در منزل طرف و درجا او را میکشه.
دولت آمريکا در مورد براندازی با کسی مماشات نمیکنه و ویدئو مربوطه را منتشر میکنه تا برای دیگران درس عبرتی باشه.
و همزمان ادعای آزادی ایران را داره
@cityofsun
ببینید این مسیری بود که در زمان شروع بحران سوریه به چینی ها پیشنهاد داده بودند که شما اگر حمایت نکنی و بشار اسد سقوط کنه در آینده دیگه حتی ایران هم روی تجارت چین تسلط صد در صدی نخواهد داشت یک مسیر دیگه هم باز میشه. چین به دنبال سیاست اجرای چند مسیر برای تجارت خودش هست به چند دلیل یکیش اینکه باج نمیده دیگه خطر قطع تجارت با تغییر حاکمیت کشور طرف وجود نداره اتفاقا بین مسیرها رقابت بیشتر میشه که به چین بیشتر باج بدن که از اون مسیر استفاده کنه الان شما مسیر کریدور راه ابریشم جدید مشاهده کنید میبینید که تا ایران چند مسیر مختلف از چین وجود داره از ایران تا سوریه یعنی بخش محور مقاومت فقط ایران یک مسیر رو تعریف کرده و اجازه مسیر دوم نمیده اصلا کل دعوای ترکیه با ما سر همین هست ترکیه میگه بجای اینکه بدی بره توی عراق بزار بیاد اینجا که دو مسیر بشه چینم همین میخواد اما ایران میگه نه
اصل نقشه ایران برای درگیر کردن چین و به دام انداختن اون همین هست که در آینده نتونه برای ما شاخ بشه دقیقا مثل کاری که با روسیه کردیم و هر روز میاد یک درجه فامیل تر میشه
حالا فردا سعی میکنم این مطلب رو در یک تحلیل کامل ارائه بدم
@cityofsun
صدها شبه نظامی جدید از سازمان دفاع محلی HXP شاخه سوریه پ.ک.ک، سازمان تروریستی در شمال سوریه فارغ التحصیل شدند.
سربازان آمریکایی و شبهنظامیان پکک که در این مراسم شرکت داشتند، به رقصیدن بعد از فارغالتحصیلی پرداختند.
بایدم برقصند هرچی باشه قراره برای آمریکا قربانی شوند.
تعداد زیادی از این افراد ب کردستان عراق منتقل میشوند
@cityofsun
پلیس کوزوو یک نیروی کمکی متشکل از 200 مرد را به منطقه مورد مناقشه میتروویکا در شمال فرستاد.
عامل اصلی اتفاقاتی که در کوزوو می افتد شیطنت ناتو است.
صربستان از همه طرف توسط ناتو محاصره شده است و روسیه مشغول جنگ در اوکراین است و در تلاش برای شکستن نفوذ صربستان در کوزوو است
@cityofsun
درگیری های شدید در خط شمالی دونباس، جنوب و شرق بهموت ادامه دارد.
جنگجویان خارجی داوطلب و غربی لهستانی، رومانیایی و آذربایجانی نیز به تعداد زیادی به منطقه اعزام شدند.
در شمال نیز 2 گردان از تیپ 93 پیاده مکانیزه سولدار به دلیل تلفات بسیار سنگین از منطقه عقب نشینی کردند.
هیچ واحدی در منطقه وجود ندارد که کمتر از 50-60 درصد زیان داشته باشد و بسیاری از اتحادیه ها در سطح 70 درصد هستند.
این دو گردان باید بالای 90 درصد تلفات داده باشند.
با افزایش کنترل روسیه بر خط بهموت سولدار در ارتفاعات، این منطقه به یک میدان تیر تبدیل شد و روزانه یک گردان از نیروهای کمکی وارد می شد و بیش از یک گردان خارج از جنگ.
اوکراین یا باید این مکان را ترک کند و در آخرین خط دفاعی قلعه دونباس در شمال، در خط اسلاویانسک کراماتورسک کنستانتینوفکا، در استحکامات مستحکم تر در غرب، مقاومت را آغاز کند، یا باید مبارزه را طولانی کند. در بهموت و زیان های بسیار بیشتری را متحمل می شوند.
(ارسالی یکی از دوستان خبرنگار روسی که مخاطب توییتر بنده است)
@cityofsun
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک اردوگاه قرنطينه در چین با 30000 هزار کپسول قرنطينه
این یکی از ده ها ابرسایت قرنطينه در چین است که درست در زمانی که همه دنیا در حال کم کردن محدودیت های کرونایی هستند چین به سرعت در حال گسترش آن است
قطعا در چین پیش بینی هایی از جنگ های میکروبی در آینده انجام شده است
@cityofsun
ترکیه زمین سوخته ٢،قمار جدید آمریکا با ترکیه-تغییر در ژئوپلیتیک شمال سوریه
#تحلیل_اختصاصی
@cityofsun
در روز گذشته خبری کوتاه مبنی بر پیشنهاد آمریکا به ترکیه در رسانه ها منتشر شد.
آمریکا به ترکیه پیشنهاد داده که به ازای کاهش فشار های بین المللی و حتی چند امتیاز نظامی از جمله فروش قطعات جنگنده اف16،این کشور مسیر حمله خود را از سمت شمال شرقی به سمت شمال و شمال غربی سوریه منحرف کند.
در واقع آمریکا پیشنهاد داده ترکیه به سراغ نیروهای سازمان تروریستی پ.ک.ک در منبج و عین العرب نرود،بلکه در عوض عملیاتی را علیه تل رفعت انجام دهد تا با شبه نظامیان شیعه مورد حمایت ایران و حزب الله وارد مقابله شود.
این خبر پس از خبر توافق سوریه و پ.ک.ک درباره مرزهای منبج و عین العرب منتشر شد.
در آن توافق قرار بر آن شد ارتش سوریه مرزهای منبج و عین العرب را در اختیار خود بگیرد،در اصل ابتدا پیشنهاد شده بود که ارتش سوریه به صورت رسمی در کنار نیروهای پ. ک. ک ابتدا کنترل تمام مناطق منبج و عین العرب و مرزها را از دست نظامیان آمریکا خارج کنند سپس کردها در کنار ارتش سوریه با ترکیه بجنگند.
اما این توافق هم با کارشکنی نیروهای نزدیک به آمریکا در کردستان سوریه به سمت شکست پیش میرود زیرا پ.ک.ک اعلام کرد که میخواهد از منطقه مرزی خارج شود.
در اصل این نقشه دوم آمریکا جهت درگیر کردن ترکیه با نیروهای محور مقاومت است.
زیرا اگر ترکیه پیشنهاد اول مبنی بر ترک منطقه منبج قبول نکند با این نقشه باز باید در روبروی محور مقاومت بایستد.
هرچند کل اساس توافق پ.ک.ک با دولت سوریه کاملا قابل اعتماد نیست.
این نیروها از زمان بحران سوریه در هر شرایطی ابتدا به فکر خیانت به دولت مرکزی سوریه بوده اند و حتی امنیت شهروندان کرد سوریه در درجه دوم اهمیت برای آنان بود
به همین دلیل نمی شود به این نوع توافقات به عنوان یک توافق محکم چشم دوخت.
اما هدف آمریکا از این پیشنهاد به ترکیه چیست؟
در این تحلیل به چرایی این پیشنهاد آمریکا به ترکیه خواهیم پرداخت و سعی میشود احتمالات ممکن را براساس اولویت درصد وقوع آن بررسی کنیم.
اولین دلیل آمریکا برای این پیشنهاد چیزی جز برنامه اصلی آمریکا جهت تجزیه ترکیه نیست و آن وارد شدن ترکیه به یک جنگ طولانی مدت و مستقیم که در نهایت ترکیه را به سمت سقوط و تجزیه پیش میبرد، قبلا عرض کردم از سال 2018 و پس از شکست های پی در پی ترکیه از محور مقاومت، آمریکا طرح تجزیه ترکیه را با جدیت تمام فعال کرده است.
دليل آن هم این است که ترکیه ای که دیگر توانایی اداره خودش را ندارد چگونه میتواند به دستورات آمریکا در منطقه جهت مهار ایران عمل کند و طبق سنت ابرقدرتها،وقتی حاکمانی کشور خود را در اختیار ابرقدرت ها قرار بدهند تا ابزار دست آن ها باشند،بعد از آنکه دیگر دوره کارایی آنها تمام شود به سرعت ساختار آن کشور را تخریب میکنند تا طرحی نو دراندازند.
نقشه آمریکا درواقع ادامه نقشه شکست خورده خاورمیانه جدید بود که درآن میخواهد ترکیه را تجزیه و بخش های کرد نشین ترکیه را با بخش های کرد نشین سوریه و عراق ترکیب کند تا از تجزیه سه کشور بزرگ خاورمیانه، یک کشور کُرد بسازد
بعد از آن این کشور کُرد جعلی که برمبنای نژاد تاسیس شده است(دقیقا مانند تاسیس اسرائیل)باید در مقابل ایران نقش یک بازدارنده قوی را بازی کند. سرمایه گذاری کشورهای غربی در کردستان عراق خصوصا در بخش مقابله با ایران بعد از سقوط صدام گواه جدیت و اهمیت این طرح است.
پس از آن دو اتفاق می افتد،این کشور کُرد به سرعت به یک کشور مسیحی عضو ناتو تبدیل میشود که دارای منابع زیادی از گاز ونفت عراق وسوریه خواهد بود که تا مدیترانه به صورت خطی امتداد مییابد. این کشور قرار بود در مقابل روسیه نفت و گاز مورد نیاز اروپا را تامین کند و اروپای بدون وابستگی به روسیه یعنی شروع یک هژمون قوی مسیحی برای تجزیه ایران و روسیه و پیشروی زمینی به سمت چین حتی از دریای مازندران هم عبور خواهند کرد و به آسیای میانه و پس از آن به مرز چین میرسند و در انتها با تجزیه چین عصر نظم نوین جهانی مورد دلخواه غرب را در کل دنیا بدون هیچ رقیبی اجرا میکنند و به قول آنان پایان تاریخ.
اما این میان نه تنها ایران این نقشه را برهم زد و این رویا را بر باد داد بلکه کار را به جایی رسانده که آمریکا را تقریبا از خاورمیانه بیرون انداخته شد و باعث شد محور شرق دربرابر چنین توطئه هایی شکل بگیرد و آمریکا در نهایت مجبور باشد که اروپا را فدای بقای خود بکند و آنچه امروز در اروپا میبینیم ثمره همان فعالیت و پاسخ ایران به نقشه های آمریکا است که تازه شروع شده است.
برای محور شرق و غرب چیزی به اسم صلح معنا ندارد هرچند حتی اگر ترک موقتی مخاصمه هم انجام پذیرد باز در اولین فرصت به جان هم خواهند افتاد،زیرا فقط یک قدرت میتواند در منطقه خاورمیانه باشد واگر در منطقه قدرت دست یک کشور مستقل بیفتد آنگاه جایی برای رشد و استقلال اروپا وجود ندارد.
اما نقشه فوق تنها برگ بازی آمریکا برای مهار ایران است.
حرکت اخیر ایران در کردستان عراق و شروع پاکسازی این منطقه یعنی پایان آخرین امید آمریکا و غرب برای نجات خود و عقب نشینی از قاره بزرگ برای همیشه و اگر در اینجا شکست بخورد آخرین سنگر غرب اسرائیل خواهد بود.
به همین دلیل آمریکا با تمام توان خود سعی کرد برای اولین بار با استفاده از سلاح اجتماعی در ایران سعی کند بخشی از این منطقه را علیه ایران بسیج و سازماندهی کند و ایران را وارد یک جنگ نیابتی با کردستان عراق کند که در ظاهر کردستان عراق است ولی در باطن مانند اوکراين از تمام دنیا مزدوران را به سمت این جبهه گسیل کند.
برای آمریکا بهترین حالت این بود که جبهه جنگ در خاک ودر شهر های مرزی ایران باشد،پس از شکست این طرح، آخرین سنگر آنها در مرز سوریه و عراق یا قلب آن کشور جعلی کردستان است.به همین دلیل دوباره به سراغ ترکیه رفت تا برای آخرین بار از او استفاده کند و محور مقاومت وارد یک جنگ در منطقه کردستان سوریه شود
از طرف دیگر درگیری ترکیه در مناطق شمال و شمال غربی سوریه و یا حداقل در صورت شکست ترکیه همان پیشنهاد منطقه حائل 30 کیلومتری از مرز ترکیه، امید تشکیل این کشور کُرد جعلی را زنده نگه میدارد.
همچنين این جنگ باعث نابودی و تضعیف ترکیه نیز خواهد شد که در صورت نیاز با شورش و آشوب های داخلی زمینه یک تجزیه در این کشور به وجود می آید و اگر حتی تجزیه هم نشود سریعا یونان به این کشور حمله خواهد کرد تا نیمی از ارتباط مرز سوریه با ترکیه را در اختیار بگیرد و اینگونه ناتو مستقیما در کردستان سوریه و بعد عراق برای دفاع در برابر ترکیه و ایران نیرو پیاده میکند.
یک دلیل دیگری که این روزها مطرح میشود کشف منابع بزرگ گازی و نفتی در کردستان سوریه است که فعلا رسانه ای نشده است. به همین دلیل آمریکا تمام تلاش خود را میکند تا از این منطقه خارج نشود.
دليل دیگری که آمریکا را مجبور به وسوسه ترکیه کرده است این است که دیگر در عراق جایی برای حضور آمریکا نیست و فقط منطقه مرزی سوریه و عراق میتواند حضور آمریکا را توجیه کند و البته آمریکا از آن برای تجدید قوای داعش یا یک جریانی مانند آن استفاده میکند.
خود منابع نفتی و گازی کردستان سوریه و عراق و البته کشورهای عربی شیرده هزینه این تجهیز دواعش جدید را تقبل خواهند کرد.
يادآور میشوم که اگر به هر دلیل سوریه امن شود آمریکا برای همیشه از خاورمیانه اخراج خواهد شد و بعد از آن نوبت به اسراییل میرسد و بعد مسیر پیشنهادی ایران برای ابرکریدور جاده ابریشم جدید آسیا از ایران به سمت عراق و سواحل مدیترانه سوریه تصویب خواهد شد.
در آن زمان دیگر چین و بقیه کشورهای خاورمیانه که از این شاهراه منتفع میشوند موظف هستند برای حفظ سود خود هم شده کاملا با ساز ایران برقصند.
درواقع منطقه کنونی شمال شرقی سوریه آخرین امید آمریکا برای قطع این کریدور یا تاخیر در فعالیت آن است.
در کل ما با یک جنگ ترکیبی همه جانبه بین محور شرق و غرب در منطقه طرف هستیم که دشمنان همه تلاش خود را میکنند تا این جنگ را به سمت مرز های ایران هدایت کنند و البته ایران تلاش خود را میکند تا کل اروپا را توسط روسیه به تلی از خاکستر تبدیل کند تا بتواند برای همیشه از این زنجیر دور خود آزاد شده و رشد واقعی خود را انجام دهد.
یاعلی
آذر 1401
میلاد رضایی
@cityofsun
همراهان عزیز میتوانند جهت حمایت مالی از کانال از لینک زیر اقدام نمایند.
https://zarinp.al/irclockm
سیاست ایران در مهار چین، معرفی ایران به عنوان راه نجات چین بخش اول
@cityofsun
#تحلیل_اختصاصی
#تحلیل_ویژه
این روزها یک موج رسانه ای بابت یک قرارداد ساده چین با عربستان به راه افتاده است،کسانی که تا دیروز صحبت از فروش ایران به چین میکردند امروز برای پوشش دادن شکست های جبهه غرب در مقابل اتحاد شرق شروع به سواستفاده از احساسات وطن دوستی ایرانیان کرده اند.
تمام صحبت آنان این است که چین ایران را به عربستان فروخته یا ایران توسط چین بازی داده شده است...
قبل از ادامه تحلیل میخواهم یادآوری کنم بنده در زمانی که همه این افراد از فروش ایران به چین صحبت میکردند در تحلیلی به اهمیت بازگشت سریع دو استان سابق ایران( امارات و بحرین)به خاک مادری،اشاره کردم و دلیل آن را عدم حضور و نفوذ قدرتهای آتی دنیا مثل چین بجای آمریکا از این کشورها در خلیج فارس اعلام نمودم.
با یادآوری این نکته بگذارید به سال 2009 برویم.
آمریکا از سال 2000 و پس از حمله به افغانستان و عراق سودای حمله به ایران و یا تغییر حاکمیت ایران را با فشار نظامی داشت.
این نقشه پس از شکست اسرائیل در جنگ تابستان با حزب الله لبنان و سال بعد با مقاومت فلسطین، کاملا شکست خورد و اعلام کردند دیگر ایران با حربه نظامی تغییر رفتار نمیدهد.
در آن زمان سیاست آمریکا به سمت تغییر حاکمیت ایران با فشار شدید همه جانبه به مردم عادی و استفاده از مهره های خود در درون سیستم ایران تغییر کرد.
برای فشار آوردن به ایران نیاز به یک اجماع جهانی بود که جهت موفقیت در آن باید چین و روسیه را هم راضی میکردند.
در آن سالها اژدهای چین بیدار شده بود و روسیه هم کمکم پی برده بود جایی برای این کشور در اتحادیه اروپا وجود ندارد.به همین دلیل جلب حمایت آنان بسیار مشکل بود
آمریکا جهت تامین رضایت این دو دست روی موضوع حساس امنیت ملی آنان گذاشت
ایران اتمی!
هیچ کشوری در دنیا حاضر نیست یک کشور اتمی دیگر را به رسمیت بشناسد مگر کشورهایی با اتحادهای استراتژیک بلند مدت
دو کشور چین و روسیه هم تحت این پروپاگاندای رسانه ای علیه ایران متحد شدند،بعد از آن ما شاهد شاهکار سیاسی ایران هستیم.
سیاست خارجی ایران در کنار سیاست منطقه ای اش کار را به جایی رسانید که چین و روسیه امروز متحد اصلی ایران محسوب شده و این دو کشور برای دریافت توجه بیشتر ایران باهم رقابت میکنند
هدف از این گذر تاریخی این بود که به شرایط کنونی رابطه ایران با چین بهتر پی ببریم.
در سالهای بعد از اجماع جهانی علیه ایران، سیاست مقابله ایران با آمریکا و انتقال نقاط بحرانی از خاورميانه به سمت نقاط حساس کریدورهای دریایی تجارت جهانی،باعث شد چین مجبور شود به فکر احیای ابرکریدور راه ابریشم بیفتد.
دو اقتصاد بزرگ در دنیا تا سال 2020 وجود داشتند یکی آمریکا و دیگری چین، از زمان ریاست جمهوری اوباما در دور دوم و بعد انتخاب ترامپ به عنوان رییس جمهور جدید،یک جنگ تجاری تمام عیار بین آمریکا وچین درگرفت که چین بازنده اصلی آن بود و هزینه زیادی پرداخت کرد، علت باخت چین این بود که مسیرهای تجاری چین از مبدا تا به مقصد تحت کنترل و سیطره و نفوذ آمریکا-ناتو بود هرکجا که لازم بود به چین فشار بیاورند کافی بود این مسیرها را برای مدتی ناامن کنند
انتشار خبر سرقت دزدان دریایی از یک کشتی کافی بود تا پارامتر های زیادی از نرخ بیمهنامه کشتی تا تغییر مسیر حرکتی و.. جابجا شوند و هزینه زیادی روی دست چین بگذارند
به همین دلیل جنس در مقصد گرانتر عرضه میشد تا این هزینه ها را پوشش دهد و این میان تجار اروپایی یا آمریکایی به راحتی بازار های چین را از آن خود میکردند
در بخش راههای زمینی هم آمریکا با ناامن کردن افغانستان و پاکستان عملا دست چین را بسته بودند.
درگیری ایران با آمریکا در ذیل سیاست احیای امپراتوری محور مقاومت از ایران تا مدیترانه باعث شد افق های یک شاهراه جدید در مقابل چین شکل بگیرد که بسیار ارزان تر و سریعتر از راه دریا بود.
در این میان ایران با زیرکی و با همکاری سایر اعضای محور مقاومت کاری کرد که نقاط بحرانی داخل منطقه غرب آسیا(خاورميانه) به سمت مسیر های بحری(دریایی) تجارتی حرکت کند و شاهراه های دریایی تجارت بین آسیا و اروپا و دریای مدیترانه (که در اصل نزدیکترین مسیر حرکتی به سمت قاره آمریکا بود نیز)به خطر بیفتد.
این انتقال بحران باعث شد تجارت دریایی برای چین و هند هزینه زا شود.
همچنین اروپایی ها جهت رسیدن به بازار های آسیایی دچار مشکل اساسی بشوند
یکی از اصلی ترین نقاط انتقادی بحران به دریای سرخ بود که امنیت آن با روی کار آمدن حوثی ها در یمن عملا به دست محور مقاومت افتاد و در ساحل شمال شرقی آفریقا در دریای سرخ نیز نفوذ ایران گسترش یافت.
بعد از سرکوب حمله جهانی به سوریه، عملا محور مقاومت توانست به لبنان دسترسی کافی پیدا کند و از آنجا هم مدیترانه را مورد تهدید قرار دهد.
اصل موجودیت اسرائیل در ابتدا برای برتری غربی ها در این نقطه تلاقی سه قاره بوده است.
در کل پس از موفقیت آمیز بودن طرح انتقال نقاط بحرانی توسط ایران،چین عملا چاره ای نداشت جز آنکه در مسیر زمینی جهت اتصال به بازار های اروپا و آفریقا سرمایه گذاری بلندمدت انجام دهد و این به معنی شکل گیری اولیه اتحاد محور شرق توسط چین و ایران بود،اما قبل از آن ایران توانسته بود با اشتباه محاسباتی غربی ها در سوریه پای روسیه را به این درگیری بازکند.
حال سالهای پایان دولت روحانی است و محور مقاومت در جبهه سوریه پیروز شده است.آمریکا به عربستان دستور داده بود به هر نحو ممکن امنیت مسیر تجاری دریای سرخ را از دست ایران خارج کند که او هم بعد از 8 سال حتی با تمام پشتیبانی دنیا شکست خورد. حمایت گسترده چین از عربستان در آن مقطع و فروش بی وقفه سلاح های نظامی به عربستان بابت برگشت امنیت این آبراه به نظم سابق بود. اما شکست عربستان در یمن باعث شد چین ناچار به سمت ایران حرکت کند زیرا میدانست دیگر امنیت مسیر دریایی خود را از دست داده است و ایران برای بهرمند شدن از کریدور های زمینی تجارت جهانی و خروج از آن تحریم های گسترده ناعادلانه هرگز اجازه نمیدهد که چین و یا کشور دیگری به راحتی از آن مسیر ها عبور کند
راه عبور تجارت چین به سمت اروپا کمکم به سمت ایران و بعد ناچارا (فعلا) حرکت به سمت ارمنستان و بعد گرجستان یا روسیه و اروپا تغيير کرد، به همین دلیل در این مقطع روسیه سعی میکرد بحران اسرائیل و سوریه ادامه یابد تا این مسیر مسدود باشد و کریدور ناچار از ایران به سمت ارمنستان یا آذربایجان و از روسیه عبور کند.
درواقع با این کار روسیه شاهراه جنوب به شمال را برای هند مطرح کرد که آنهم از ایران میگذشت.
يادآور میشوم جنگ سوریه خود بابت تعریف یک مسیر کریدوری جدید برای دور زدن ایران بود و حضور ایران در سوریه در درجه دوم بعد از حمایت از مقدسات شیعه برای نابود کردن این نقشه بوده است
خلاصه همه دعوا ها برای ایجاد یک کریدور راه ابریشم جهت تجارت جهانی آسیا و دنیا است. هیچ ابرقدرتی بدون اقتصاد قوی نمیتواند ادعای قدرت داشته باشد.
این مقدمه برای آن عرض شد که بدانید چین جهت تامین امنیت مسیر تجاری خود در دریا از سالهای قبل با عربستانی که ساختار غربی کامل دارد وارد توافقات بسیاری شده بود اما هرچه زمان میگذشت چین به سمت ایران متمایل تر شده و از اهمیت عربستان کاسته شده است
در اصل ایران برای نجات خود از تحریم های بین المللی و ایجاد اختلاف بین قدرتهای جهان باید مسیر تجارتی این کشور ها را تحت سلطه خود در می آورد.
برای اینکار باید یا مانند آمریکا حضور نظامی در سایر کشورها داشته باشیم یا بتوانیم یک اتحادی ایدئولوژیک قوی در منطقه برای مقابله با دشمن مشترک یعنی آمریکا و اسرائیل ایجاد کنیم که متحدان ما برای منافع خود و ایران که اکنون یکی است،به دستور ایران عملیات کنند و این یکی از فلسفه های شکلگیری محور مقاومت است.
برای این موفقیت کنونی،ایران و مردمانش هزینه های گزافی پرداخت کردند اند
در بخش اول تحلیل یک نگاه کلی به رابطه چین با ایران و نحوه بازیگری ایران در منطقه داشتیم،در بخش بعدی به صورت اختصاصی به سراغ چین خواهیم رفت و نشان میدهیم ایران راهی جز گرفتار کردن چین، مانند آنچیزی که برای روسیه اجرا کردیم،ندارد و اهمیت ایران برای چین چقدر حیاتی است. یاعلی
(پایان بخش اول)
آذر 1401
میلاد رضایی
@cityofsun
دوستان عزیز میتوانند جهت حمایت مالی از کانال از آدرس زیر اقدام نمایند.
https://zarinp.al/irclockm