فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نگاه گوگولی مگولی ‼️🙈
✅ #استاد_رائفی_پور
🆔 @Clad_girls
563.1K
✅ پاسخ کارشناس کانال به سوال شما
🍃 سوالات و شبهاتتون رو برای ما ارسال کنید .
❤️رتبه 4 کنکور شد، پزشکی شیراز. میتونست بره دنبال تحصیل و بعدش هم درآمد بالا و یک زندگی راحت. حتی میتونست یه رنگ مذهبی هم به کارش بده و توجیه کنه که میرم پزشک میشم و بعدش خدمت به مردم...
اما چون پدرش در تبعید بود و کتابفروشیشون (بخونید مرکز مبارزه با شاه فاسد) رو آقا مهدی به تنهایی اداره میکرد، فهمید که الان اولویت انقلاب موندن تو خط اول مبارزه با شاه هست، نه رفتن دنبال آسایش.
🔻27 آبان، سالروز شهادت #شهید_مهدی_زینالدین
🆔 @Clad_girls
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
❤️🍃
یه موتور گازی داشت 🏍
که هرروز صبح و عصر سوارش میشد
و باش میومد مدرسه و برمیگشت .
یه روز عصر ...
که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت❗️
رسید به چراغ قرمز .🚦
ترمز زد و ایستاد ‼️
یه نگاه به دور و برش کرد 👀
و موتور رو زد رو جک
و رفت بالای موتور و فریاد زد :🗣
الله اکبر و الله اکــــبر ...✌️
نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب .😳
اشهد ان لا اله الا الله ...👌
هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید 😂
و متلک مینداخت😒
و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد 😳
که این مجید چش شُدِه⁉️
قاطی کرده چرا⁉️
خلاصه چراغ سبز شد🍃
و ماشینا راه افتادن🚗🚙
و رفتن .
آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید ؟
چطور شد یهو؟؟!! حالتون خُب بود که؟!!
مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت👀
و گفت : "مگه متوجه نشدید ؟ 😏
پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود
که عروس توش بی حجاب نشسته بود 😖
و آدمای دورش نگاهش میکردن .😒
من دیدم تو روز روشن ☀️
جلو چشم امام زمان داره گناه میشه ❌.
به خودم گفتم چکار کنم
که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه .
دیدم این بهترین کاره !"👌
همین‼️✌️
🎌برگی از خاطرات شهید مجید زین الدین
🎈کپی با ذکر صلوات آزاد است🎈
🆔 @Clad_girls 🍃🌸
.
.
دادگاهی در ایرلند فردی که به دختری تجاوز کرده بود را به سبب اینکه دختر لباسی نامناسب و توری و محرک بر تن داشت؛ بی گناه اعلام کرد و #لباس_نامناسب دختر را دلیل این تجاوز دانست!
.
منبع: yon.ir/UswLV
.
پ_ن: مگه چشم و دل اینا سیر نبود؟ اصلا اون بکنار! چرا به پوشش دختر گیر دادن؟ مگه نمیگن پوشش مهم نیست؟!
.
.
مصی ژون دخترای ایران بیخیال فکری به حال دخترای اروپا کن
.
پ.ن۲: مصیح یه کلاسم برای مردای غربی بذاره که با دیدن خانوما اینقدر زود تحریک نشن...😄
اصن چه معنی داره مرد اینقدر بی شخصیت باشه😂😂
🆔 @Clad_girls 🍃🌸
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
شب_ها_ابراهیم_بخوانیم 📜 ❤️📜
داستان #وحی_دلنواز💓 | #پارت_یازدهم
اهل اسرار مطلعند از راز بکاء، اشک! اصلا برای همین است که بعد از روضه و دلی سیر از گریه، بعضی ها لبخند به لب دارند؛ خوشحال! سبک بال! حالا گیرَم یک دنیا هم بگوید دین آنها، دین افسرده هاست! چه باک... خواندن صفحه ے آخر دفتر شهدا و جریان اشک بر گونه هایم، یک چنین حال خوشی را داشت. دنیا و بساطش را در عدسی چشم تار دیدن، مزه داشت و خدای ابراهیم را در متن زندگی دیدن می چسبید...!
این ساعت از شب، اهالی خوابگاه در خواب زمستانی فرو رفته بودند اما صدای جیغ های ریزِ اتاقِ "گلهای 88" از کانال هاے کولر به بیرون درز پیدا می کرد؛ همیشه پرهیاهو ترین دورهمی ها را داشتند! هنوز باران چشم هایم بند نیامده بود که جیغ بنفشی، پرده ے گوشم را به ارتعاش در آورد: «امروز شازدِه پسر رو توی مترو دیده خانوم خوش شانس! بگیرینش! نذارید در بِره!» صدای خنده هاے از روده بُر شده، کانال کولر را به لرزه در آورده بود و ناگهان دختری مثل مرغ پرکنده درحالی که دامنش را سفت چسبیده بود به سالن پرید و فریاد زد: «به خدا اتفاقی بود! به پیر به پِیغمبر اتفاقی دیدمش!»
با صدای خواب آلود و عصبانی مسئول خوابگاه، "گلهای 88" در عرض چند ثانیه پر پر شدند منتها من هنوز حی و حاضر بودم! در منظومه ے چشم هایم، فیلم دختر "دامن به دست" تکرار می شد؛ فریاد می زد: «همه چیز اتفاقی بود! به خدا! به پیر! به پِیغمبر!» نوار کاست افکارم شروع به چرخیدن کرد و خطاب به "گل های 88" به صدا درآمد: «آن دختر راست میگفت شازدِه پسر را اتفاقی دیده مگر اینکه قبل از رویت چهره ے آن پسر، ابراهیم را دیده باشد...! شنیده باشد...! درک کرده باشد! صفحه ی آخر دفتر عبدالرحمن را بخوانید، هیچ چیز اتفاقی نبود!» نگاهم به خط آخر سبزمشقش افتاد: «جان همرزمت بگو برایم چه خوابی تدارک دیده ای؟» آخرین قطره ے قندیل بسته در چشمانم روی گونه غلطید و در گوش خودم گفتم:«هرچیزی در دنیا اگر اتفاقی باشد؛ اتفاق شهدا، اتفاقی نیست...!» درست همانجا بود که اعتقادم به قانون "حکمت آشنایی با شهدا" به یقین رسید. تنها اهل یقین می دانند که احتمال خلاف اصلا وجود ندارد نه اینکه احتمال خلاف نمی دهند و چقدر مرز بین این دو جمله باریک و عجیب است!
دستم را روی زانوها حلقه کردم و با یک حرکت به سمت جلو، روی پاها ایستادم، می خواستم خودم را جایی ببرم! جایی که به عهدم با ابراهیم وفا کنم، طبق قرار باید صفحه ی آخر را زندگی می کردم... پس خودم را کِشان کِشان بردم به جایی که یک کاغذ باشد و قلم! ادامه دارد...
✍نویسنده: #میم_اصانلو | @biseda313
🔻انتشار با ذکر نام نویسنده جایز است.
🔺احساسات درون متن واقعیست و این را «ابراهیم دوستان» شاهدند!
🔺برای دسترسی به قسمت های قبل روی #وحی_دلنواز بزنید.
🔻نظرتون راجب داستان را به آیدی @biseedaa بفرستید.
✅ ڪانال برتـــر حجابـــ
✅ برگزیده ی رصدنمای فضای مجازی 🔰
💟 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
هدایت شده از 🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
ـ- - ─═इई🔔🔔🔔ईइ═─ - ـ
♨️♨️فراخوان سراسری♨️♨️
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
♨️آغاز اولین موج اجتماعی ضد بدحجابی
✅ارسال رایگان برچسب های ویژه طرح به آدرس شما (جهت نصب در پشت ماشین)
💯موثر ترین و قدرتمند ترین موج سراسری در کشور در آستانه شروع
🔔به این #موج_سراسری بپیوندید و همه ی دوستان انقلابی تان را دعوت کنید.
عضویت 👇
http://eitaa.com/joinchat/1058340876Cdd6c8bd44e
🌸 دختــران❀چــادری 🌸
⇜ يک زن با ◇حجاب◇
به اين معنا نيست که؛
✘او※ لباس زيبا پوشيدن
و آرايش کردن ※
رابلد نيست...
☜بلکه او↭ مى داند؛
⇜ چه بپوشد
⇜ کجا بپوشد
⇜ وبراى که بپوشد....
🆔 @Clad_girls💓کانال برتر حجاب
325.6K
🍃🌸 با آرزوی توفیقات روز افزون برای کارشناس محترم کانال
🔴 سوالات و شبهاتتون رو برای ما ارسال کنید!
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
🍃🌸 با آرزوی توفیقات روز افزون برای کارشناس محترم کانال 🔴 سوالات و شبهاتتون رو برای ما ارسال کنید!
🔴 در باب همین موضوع #سوال میکنن :
با وضع حجاب فعلی حجاب توی شهرهای مختلف و این همه رنگ های مختلف ، پوشش های نامناسب مثل تهران ،
دیگه اون یه کمی روسری که از توی چادر مشخصه مصداق جلب توجه و زینت نمیشه توی عرف الان و اونقدری به چشم نمیاد!
در واقع توی مصداق جلب توجه مشکل دارن؟؟؟
✅ #پاسخ:👇
بله مصادیق فرق میکنه
مثلا توی همون تهران مخصوصا بالا شهر بعید میدونم چنین چیزی جلب توجه کنه چون به قول شما بدتر از اینا خیلی هست متاسفانه
اما چه بسا همین لباس توی پایین شهر تهران یا برخی شهرستان ها اشکال داشته باشه چون پوشش خاصی میشه که جلب توجه میکنه
باید خودشون ببینن ایا نوع لباس و رنگ در جایی که هستن جلب توجه میکنه یا خیر
و البته تشخیصش هم طبعا راحته!
🌸🍃🌸🍃
✅ ڪانال برتـــر حجابـــ
✅ برگزیده ی رصدنمای فضای مجازی 🔰
💟 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
🔴 حکایت پنبه و آتیش‼️
تو اداره جات دولتی یا درمانی ،زن و مرد رو کنار هم نشوندید .مگه از قدیم نگفتن حکایت پنبه و آتیشه؟!
به خاطر پنبه و آتیش بودن اونا ،ما باید خیلی معطل بشیم😢
اگه ام کسی بهشون تذکر بده که الان یه ساعته وایساده درد دلشون تموم بشه کارشونو انجام بدن! میپرن بهش!😕
🆔 @Clad_girls 🍃🌸
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
💓🕊
❤️🍃 #عاشقانه_بهشتی
همسر شهید همت: مشغول آشپزی بودم، آشوب عجیبی در دلم افتاد، 😢
مهمان داشتم، به مهمانها گفتم:
شما آشپزی کنید من الان بر می گردم. 🚶♀
رفتم نشستم برای ابراهیم نماز خواندم،
دعا کردم، گریه کردم که سالم بماند،
یک بار دیگر بیاید ببینمش. 😭
ابراهیم که آمد به او گفتم که چی شد
و چه کار کردم.
رنگش عوض شد و سکوت کرد،🤔 گفتم: چه شده مگر؟ 😲
گفت: درست در همان لحظه می خواستیم از جاده ای رد شویم که مین گذاری شده بود😱. اگر یک دسته از نیروهای خودشان از آنجا رد نشده بودند، می دانی چی می شد ژیلا؟ خندیدم. 😬باخنده گفت: تو نمی گذاری
من شهید بشوم، تو سدّ راه شهادت
من شده ای؟ بگذر از من!🙂🙃
.
.
#تاثیر_دعا😍😍😍
#به_روايت_همسر_شهيد 💚
🌸🍃🌸🍃
✅ ڪانال برتـــر حجابـــ
✅ برگزیده ی رصدنمای فضای مجازی 🔰
💟 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گزارش جنجالی بخش خبری 20:30 که منجر به عصبانیت آقای #آذری_جهرمی شد و باعث شد در اینستاگرامشان فیلمی در تمسخر صدا و سیما منتشر کنند
🆔 @Clad_girls
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
گزارش جنجالی بخش خبری 20:30 که منجر به عصبانیت آقای #آذری_جهرمی شد و باعث شد در اینستاگرامشان فیلمی
#انتشار_برای_اولین_بار
🔴 #ایتا زیر بار خدمات دهی به 2 جاسوس ابزار #هاتگرام و #طلاگرام نرفت.
پس از اعلام شکست پروژه مستقل شدن 2 جاسوس ابزار #هاتگرام و #طلاگرام، از طرف (؟) به ایتا مراجعه کردند و گفتند با توجه به اینکه بک اند ایتا مناسب ترین و جامع ترین بک اند (back-end) داخلی هست، اجازه دهید که ما این دوتا رو روی ایتا فعال کنیم و اجازه دسترسی به اطلاعات و سورس های #ایتا رو خواستند.
که الحمدالله با مقاومت و پاسخ منفی مدیران #ایتا به دلیل تاکید بر رعایت حریم خصوصی مخاطبین و مستقل بودن، مواجه شدند.
🌐 منبع: کانال بدون سانسور
🆔 @Clad_girls
#خدا_جونم...😍🙏
یه آبجیایی هستن رفتن تو فکر چادر...
حتی بعضیاشون چادر هم خریدن...☺️
فقط !
گاهی وقتا شیطون گولشون میزنه...
😔😈
از حرفای بنده هات دلسرد میشن...🙁
به حق #حضرت_زهرا (س)...💞🙏
عشق چادر رو توی دلای پاکشون محکم کن...🙏
و شیرینی یادگاری بانو (س) رو بهشون بچشون...🙏
💠 الـــــــهـــــــی آمـــــــیـــــــــن🙏
🆔 @Clad_girls 🍃🌸
🔰برای ازدواج باید بالغ بود🔰
⚠️اگر تا به امروز با دهها دختر در رابطه بودهای و از این رابطهها با افتخار حرف میزنی، و باورت این است که این ارتباطها برای ازدواج مهم و ضروری هستند، بد نیست بدانی که احتمالا بلوغ عاطفی لازم برای ازدواج را نداری!
تمام این ارتباطها از جنس عاطفی هستند و نه ازدواجی!
💟در رابطهی ازدواجی، «ظرافتها»، «تعهدها» و «تابآوریها» بسیار متفاوت میشود؛ چه بسا در یک رابطهی عاطفی، با بی محلی یا حتی کمی تندی، بتوان جذابتر شد ولی همین بازی در ازدواج، کابوس خلق میکند. برای ازدواج، هر دو نفر باید متوسطی از شش بلوغ را داشته باشند: شخصیتی + عاطفی + جنسی + اجتماعی + مالی +معنوی
✍ #دکترشیری
❤️| @clad_girls 🍃🍃
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
📝 یادداشت ارسالی مخاطبان
🍃﷽🍃
وقتی سوار اتوبوس شدیم،وقتی به سمت مرز راه افتادیم،وقتی از مرز ایران رد شدیم ،وقتی پاسمون مهر خورد ....خوشحال از اینکه تموم شد دیگه رسیدیم...تو مخیلمون نمیگنجید توی اولین گیت بازرسی عراق نگهمون دارن بهمون بگن ویزا جعلیه...
مهرباطل پاسپورتامون...داغ شد رو قلبمون💔 ...
آوارگی و استرس و بیچارگی رو پشت مرز تجربه کردیم ...نمیدونستیم باید کجا بریم..دوروز پشت مرز منتظر شدیم هر لحظه یکی پا میشد میگفت :بچه ها برای درست شدن کار ویزا نفری یه جز قرآن بخونید،برای درست شدن کار نفری۱۰تا آیه الکرسی برای حل شدن کارمون نفری..
دو روز پشت مرز آوره بودیم وسط گریه هامون میخندیدم..وسط خنده هامون گریه میکردیم..
با بسم الله روضه خون آه از نهادمون بلند میشد😭
حال دلمون رو فقط حضرت رقیه میدونست..
باهمه وجود میخوندیم..
من جاموندم ولی نه مثل سه ساله ای که غمت رو خرید...😤
حال اظطرار دلمون رو گره زدیم به حضرت زینب(س)...
نصف کاروان رفته بودن و ما جامونده بودیم...
با کلی توسل و توکل امضای حضرت زهرا رو گرفتیم😌
امـــا مهر باطل تو پاسپورتمون مهر بی لیاقتیمون بود... بالاخره اذن دخول رو گرفتیم .. اینجوری ثانیه به ثانیه ی حرم حضرت علی
و قدم به قدم پیاده روی رو بیشتر قدر دونستیم
سختی راه رو گزگز کردن پاها ، تاولا .. خستگی شونه هارو ،تحمل کردیم و دم نزدیم ..
.
چون ارزش داشت اون حال وصل، پشت درای مرز ..
.
وقتی رسیدم کربلا وقتی بعد اون همه خستگی گفتن اسکانی که باید میدادن رو ندادن و مجبوریم بریم توی یه ساختمون نیمه کاره..یه ساختمون نیمه کاره که نه آب داره نه برق،نه سرویس بهداشتی،نه حموم نه در نه پنجره...تو اوج خستگی و پا درد دلم شکست ولی..
ولی وقتی وارد ساختمون نمیه کاره ای که فقط خاک بود شدم وقتی گنبد رو دیدم 😍...نا خوداگاه خداروشکر کردم ..
چ قشنگ عاقبت وصالمون شد مثل رقیه خاتون(س)که با اونهمه خستگی و پاهای آبله دار ت خرابه بابا رو زیارت کرد گنبد میدرخشید و ت چشمام میلرزید..
به آقام گفتم دستت دردنکنه که ماروهم قابل دونستی تا یکم به درد اهل البیت دچارشیم🙏🙏
ولی ما کجا و اهل البیت کجا..
ما نه کتک خوردیم..
نه بی حرمتی دیدیم..
نه تشنه موندیم..
نه نامحرم بهمون خورد..
نه با حرومزاده ها همسفر شدیم..
فقط خسته شدیم..
هرجام خسته شدیم یکی بود دست و پامون رو پماد بزنه و ماساژ بده.. هرجا تشنمونم نبود با التماس بهمون آب میدادن..
هرجا نزدیک بود به نامحرم بخوریم مردای کاروان سپر میشدن..
السلام علی قلب زینب الصبور...💔
توسط @__p.j__p.v__
❣ @Khamenei_reyhaneh
🆔 @Clad_girls 🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 #کلیپ
✅ استاد رائفی پور
#حق_الناس فقط دزدیدن پول مردم است؟
🆔 @Clad_girls