eitaa logo
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
154.4هزار دنبال‌کننده
29.4هزار عکس
18.5هزار ویدیو
287 فایل
گفتیـم در دنیایی کـه از هر طـرف بــه ارزشهـایــمـان میتـازنـد شـاید بتـوانیم قـطـره ای بـاران باشیم در این شوره زار مردمان آخرآلزمان و مــا هــم مــدل زنــدگـیـمـان روش بودنمـان و زیبـایـی آرمـانهـا و دانسته هایمان را زمزمه کنیم . . . . . @adv_clad_girls
مشاهده در ایتا
دانلود
💞 عشق ، مانند نماز است . 💞 نیت که کردی ، 💞 دیگر نباید به اطرافت نگاه کنی . 💞 عاشق واقعی آن است ؛ 💞 که دنبال ناموس مردم نباشد . 💞 در فضای مجازی یا حقیقی ، 💞 با روابط نامشروع خیانت نکند . _______________ ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹🎬 📹 از لاڪ جیغ تا 💕 دختری که به راهیان نور رفته بود برای خوشگذرانی و متحول شد‼️💯 🍃🌸 کاملش اینجاست 👇 https://eitaa.com/clad_girls/4800 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
❤️🍃 همسر شهید باکری می‌گوید، قبل از ازدواج وقتی درخانه پدرم بودم، مادرم نمي‌گذاشت ما غذا درست کنيم پدرم نسبت به غذا حساس بود؛ اگر خراب مي شد، ناراحت مي شد ... تا قبل از عروسي حتی برنج هم درست نکرده بودم. بعد از ازدواج شب اولي که تنها شديم، مهدی آمد خانه و گفت «ما هيچ مراسمي نگرفتيم. بچه ها ميخوان بيان ديدن. مي توني شام درست کني؟» من هم نه نگفتم، کته ام شفته شده بود. 😥 همان را آورد، گذاشت جلوي دوست هاش. گفت: « خانم من آشپزيش حرف نداره، فقط برنج اين دفعه‌اي خوب نبوده وا رفته. 😊😁 💓 شهدا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
🔴 نماز امروز 💯 کی حوصله دارم فقط امروز تا قبل غروب یه ثواب زیاد با کمترین زحمت توی نامه عملش ثبت بشه⁉️ از آثار این نماز حفظ شدن از بلاها در اون ماه هست☺️ نماز اول ماه که دو رکعته رو امروز غافل نشین . ♨️ : نمازای مستحبی رو میشه نشسته هم خوند 😊 کمتر از 10 دقیقه زمان میبره ♻️ برای بقیه هم بفرستین ⚠️ یادتون نره🌸🌸
💭🤔💭🤔💭🤔💭 ✅ 👏 دکتر مهری سویزی: حجاب یعنی خیابان ادامه اتاق خواب نیست بلکه جای کار و تلاش و ترقی جامعه است.👌 ⛔️جامعه در خطر هست‼️ به حجاب اطرافیانمون بیتفاوت نباشیم 👇👇 🆔 @Clad_girls
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
🌷🍃🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🍃🌷 ✍✍✍ √ 😎بـریـد بـه همه اونــا کـه میگـن اسـلام در حـق زن ظلـم کـرده بگیــد☝️ کـه تو کتاب مـقدس مســلمونا « یــک زن » برای تــمام مــردها و زن ها به عنوان معرفی شده👌 👈💠وضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ 💠 " و براى كسانى كه ايمان آورده اند خدا همسر فرعون را مثل آورد " /تحریم11/ ✅مــقــام زن بـالاستـــ😊✌ 👈 و مـیتونـه بـالا و والا بــاشہ! 🆔 @Clad_girls 🍃🌸 🌷🍃🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🍃🌷
♥🍃 | | ای پیامبر به زنان ودخترانت بگو پوششهای خودرا برخود فروتر گیرنداین برای آنکه مورد آزار قرارنگیرندنزدیکتر است وخداوند آمرزنده ومهربان است •/ احــــزابـ ۵۹ /• 🆔 @Clad_girls ⬅️⬅️✅
•| مے گفت الان شرایط جامعہ طورے شدہ ڪہ اگہ پسر پیغمبر هم باشے نمیتونے دینت رو حفظ ڪنے ! 🔴 اینا همش است بانو... 😏 •| همسر فرعون هم ڪہ باشے باز میتونے بهترین باشی ♥ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍 پسره به مادرش میگه نمیخوام پیر بشی 🔴 وقتی مادر سوال میکنه چرا ؟؟ ♨️ واقعا از جوابش آدم متعجب میشه 😳 ❌باید به این نوع جواب خیلی فکر کرد ... ⛔️ چرا و واقعا چرااااااااااااا ؟؟ چه کسی مسئول این نوع طرز تفکر در نسل بعدی یک جامعه مسلمان و شیعه است ؟؟!!!! 🤔 نظر شما چیه ؟؟!! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥واقعیت ماجرای پزشکان بدون مرز چه بود؟ افرادی که برای کمک به بیماران ایرانی و با ۴۸ تخت بیمارستانی وارد کشورمان شده بودند! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبری چندسال قبل در توصیه‌ای به مسئولان تاکید کردند که باید برای آقایان "تور نظامی" برگزار شود تا واقعیت توانمندی‌های نظامی ایران را ببینند انگار باید برای مدعیان "پزشکان بدون مرز" هم یک "تور پزشکی" برگزار شود تا بفهمند چیزی کم نداریم. گفتگوی فرمانده ارتش را با پزشکان وطنی ببینید پ.ن : بنظرم مهم ترین مشکل فعلی جامعه ما اینه که یه عده دچار بیماری خود کم بینی شدید هستن نمیدونم از کی اینطوری شدیم شاید از همون موقع که ضرب المثل مرغ همسایه غازه این رفتار بین مردم معمول شده ، اما کاش ریشه اش پیدا و سوزنده میشد !! با همه ی کاستی های کشورمون مثل تحریم و ... اما توی قضیه کرونا ثابت کردیم میتونیم پا به پا کشورای پیشرفته دنیا یا حتی جلوتر پیش بریم آمارها رو مقایسه کنید البته از جاهای معتبر نه از کانالا و پیج های معاند که نون شون از بدبخت نشون دادن ماها درمیاد😊 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
تصاویر پایین: ساخت بیمارستان چینی در ده روز؛ به به و چه چه رسانه‌های داخلی تصاویر بالا: ساخت نقاهتگاه مجهز دو هزار تختخوابی توسط ارتش در دو روز، سکوت رسانه‌ها! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
تصاویر پایین: ساخت بیمارستان چینی در ده روز؛ به به و چه چه رسانه‌های داخلی تصاویر بالا: ساخت نقاهتگ
🔻گاهی ۴۸ با ۴۸ خیلی فرق می کند! 🔻به اندازه اعماق دره هولناک غرب پرستی 🔻اگر فرستادگان و پزشکان بدون مرز(در چی؟)۴۸ تخت ارسال کنند؛ یک هدیه انسانی شایسته سجود است! 🔻ولی اگر فرزندان ملت در ۴۸ ساعت؛ مجموعه ۲۰۰۰ تخت بیمارستانی تحویل دهند برای عده ای اهمیتی ندارد! 📊@Gami_no ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
ساعت هایمان را کوک کنیم ! ‏یٰا صٰاحِبَ الزْمانْ اَدْرِکنٰا وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَةً رَحِیمَة... ‏پویش همگانی ⁧ ⁩ ( دعای ⁧ ⁩ ) ‏به نیت تعجیل در فرج امام زمان (عج) و رفع گرفتاری از مردم ‏از سه شنبه ۲۰ اسفند رأس ساعت ده شب به مدت چهل شب ‏⁧
AzomalBala - Ostad Farahmand [Www.FarsiMode.Com].mp3
1.04M
🎙7⃣1⃣ به نیت تعجیل در فرج ⏰ وعده ما هر شب ساعت 22:00 🆔 @Clad_girls
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
⭕️ واقعا احسنت به رائفی پور. پایین‌ترین قیمت‌های چادر در مؤسسه مصاف. کاری که این آقا با مؤسسه‌اش می
🔴 دوستان توجه کنید لطفا ‼️📢 چند وقت قبل موسسه مصاف یه سری چادر ارائه دادن که قیمت هاشون واقعا عالی بود بعد از اون همه سراغ میگرفتن که از کجا با این قیمت چادر بگیریم و حتی یه عده پیام داده بودن که اگه با این قیمت چادر گیر بیاریم ،چادری میشیم !!! برام جالب بود هیچ وقت فکر نمی‌کردم قیمت چادر موثر باشه توی چادری شدن افراد واقعا که شاهکار بوده کارشون و چقدر ثواب کردن دلم میخواست ماهم میتونستیم همچین کاری کنیم و چادر با قیمت پایین بدیم تا بتونیم توی ثوابش شریک بشیم و یه حرکت خوبی زده باشیم 🔴 الحمدلله موفق شدیم 😃 با همکاری فروشگاه ( بزرگ ترین فروشگاه چادر ) حتی ارزون تر از موسسه مصاف 😳😳😳 براتون چادر تدارک دیدیم 🔴 به همههههه معرفی کنید و شما هم در ثوابش شریک باشید ❌❌❌❌ ♨️ به خاطر کرونا نگران نباشید .فروش هم دارند 😃😃 📛 از این فروشگاه👇 ۱-قیمت پایین🤑 ۲-کیفیت خوب ۳-تعویض داریم ۴-مرجوع داریم ۵-با هر خرید هدیه میدیم ۶-خدمات جانبی رایگان داریم ۷-ارسال پستی رایگان داریم ۸-گروه شکایات داریم ۹-واحد مرسوله ی ما دارای کارت سلامت هستند ، انبارمون قرنطینه هست و مداوم ضدعفونی میشه ۱۰-شعبه ی خرید حضوری در نزدیک حرم مطهر امام هشتم داریم 🔴 اگر قیمت ها رو ببینید حتما شما هم مشتری دائم این فروشگاه خواهید شد 😍 🔴 با افتخار حامی تولید ملی 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1196228609Ce36ce60469
🔴 بزرگ ترین فروشگاه چادر مشکی 🙆‍♀🧕🏻🧕🏻 -مــــــدلـــــ دانـــــشـــــجــــویــــــے😍 -مــــــدلـــــ جــــده(عـــربــے اصــــل)🧕🏻 -مــــــدلـــــ لـــــبــنانـے😻 -مـــــــدلـــــ جـــلـــابــــیـــب😎 -مـــــــدلـــــ حــــســـنــا😱😍 -مـــــــدلـــــ بــــحــریـــنــــے😎🙈 همه و همه در کانال زیر 👇🧐😳😳🔥🔥 https://eitaa.com/joinchat/1196228609Ce36ce60469
✍️ 💠 ظاهراً دیگر به نتیجه رسیده و می‌خواست قصه را فاش کند. باور نمی‌کردم حیدر اینهمه بی‌رحم شده باشد که بخواهد در جمع را ببرد. اگر لحظه‌ای سرش را می‌چرخاند، می‌دید چطور با نگاه مظلومم التماسش می‌کنم تا حرفی نزند و او بی‌خبر از دل بی‌تابم، حرفش را زد:«عدنان با تکریت ارتباط داره، دیگه صلاح نیس باهاشون کار کنیم.» 💠 لحظاتی از هیچ کس صدایی درنیامد و از همه متحیرتر من بودم. بعثی‌ها؟! به ذهنم هم نمی‌رسید برای نیامدن عدنان، اینطور بهانه بتراشد. بی‌اختیار محو صورتش شده و پلکی هم نمی‌زدم که او هم سرش را چرخاند و نگاهم کرد و چه نگاه سنگینی که اینبار من نگاهم را از چشمانش پس گرفتم و سر به زیر انداختم. 💠 نمی‌فهمیدم چرا این حرف‌ها را می‌زند و چرا پس از چند روز دوباره با چشمانم آشتی کرده است؟ اما نگاهش که مثل همیشه نبود؛ اصلاً مهربان و برادرانه نبود، طوری نگاهم کرد که برای اولین بار دست و پای دلم را گم کردم. وصله بعثی بودن، تهمت کمی نبود که به این سادگی‌ها به کسی بچسبد، یعنی می‌خواست با این دروغ، آبروی مرا بخرد؟ اما پسرعمویی که من می‌شناختم اهل نبود که صدای عصبی عمو، مرا از عالم خیال بیرون کشید :«من بی‌غیرت نیستم که با قاتل برادرم معامله کنم!» 💠 خاطره پدر و مادر جوانم که به دست بعثی‌ها شده بودند، دل همه را لرزاند و از همه بیشتر قلب مرا تکان داد، آن هم قلبی که هنوز مات رفتار حیدر مانده بود. عباس مدام از حیدر سوال می‌کرد چطور فهمیده و حیدر مثل اینکه دلش جای دیگری باشد، پاسخ پرسش‌های عباس را با بی‌تمرکزی می‌داد. 💠 یک چشمش به عمو بود که خاطره پدرم بی‌تابش کرده بود، یک چشمش به عباس که مدام سوال‌پیچش می‌کرد و احساس می‌کردم قلب نگاهش پیش من است که دیگر در برابر بارش شدید احساسش کم آوردم. به بهانه جمع کردن سفره بلند شدم و با دست‌هایی که هنوز می‌لرزید، تُنگ شربت را برداشتم. فقط دلم می‌خواست هرچه‌زودتر از معرکه نگاه حیدر کنار بکشم و نمی‌دانم چه شد که درست بالای سرش، پیراهن بلندم به پایم پیچید و تعادلم را از دست دادم. 💠 یک لحظه سکوت و بعد صدای خنده جمع! تُنگ شربت در دستم سرنگون شده و همه شربت را روی سر و پیراهن سپید حیدر ریخته بودم. احساس می‌کردم خنکای شربت مقاومت حیدر را شکسته که با دستش موهایش را خشک کرد و بعد از چند روز دوباره خندید. 💠 صورتش از خنده و خجالت سرخ شده و به گمانم گونه‌های من هم از خجالت گل انداخته بود که حرارت صورتم را به‌خوبی حس می‌کردم. زیر لب عذرخواهی کردم، اما انگار شیرینی شربتی که به سرش ریخته بودم، بی‌نهایت به کامش چسبیده بود که چشمانش اینهمه می‌درخشید و همچنان سر به زیر می‌خندید. 💠 انگار همه تلخی‌های این چند روز فراموشش شده و با تهمتی که به عدنان زده بود، ماجرا را خاتمه داده و حالا با خیال راحت می‌خندید. چین و چروک صورت عمو هم از خنده پُر شده بود که با دست اشاره کرد تا برگردم و بنشینم. پاورچین برگشتم و سر جایم کنار حلیه، همسر عباس نشستم. 💠 زن‌عمو به دخترانش زینب و زهرا اشاره کرد تا سفره را جمع کنند و بلافاصله عباس و حلیه هم بلند شدند و به بهانه خواباندن یوسف به اتاق رفتند. حیدر صورتش مثل گل سرخ شده و همچنان نه با لب‌هایش که با چشمانش می‌خندید. واقعاً نمی‌فهمیدم چه‌خبر است، در سکوتی ساختگی سرم را پایین انداخته و در دلم غوغایی بود که عمو با مهربانی شروع کرد :«نرجس جان! ما چند روزی میشه می‌خوایم باهات صحبت کنیم، ولی حیدر قبول نمی‌کنه. میگه الان وقتش نیس. اما حالا من این شربت رو به فال نیک می‌گیرم و این روزهای خوب ماه و تولد علیه‌السلام رو از دست نمیدم!» 💠 حرف‌های عمو سرم را بالا آورد، نگاهم را به میهمانی چشمان حیدر برد و دیدم نگاه او هم در ایوان چشمانش به انتظارم نشسته است. پیوند نگاه‌مان چند لحظه بیشتر طول نکشید و هر دو با شرمی شیرین سر به زیر انداختیم. هنوز عمو چیزی نگفته بود اما من از همین نگاه، راز فریاد آن روز حیدر، قهر این چند روز و نگاه و خنده‌های امشبش را یک‌جا فهمیدم که دلم لرزید. 💠 دیگر صحبت‌های عمو و شیرین‌زبانی‌های زن‌عمو را در هاله‌ای از هیجان می‌شنیدم که تصویر نگاه حیدر لحظه‌ای از برابر چشمانم کنار نمی‌رفت. حالا می‌فهمیدم آن نگاهی که نه برادرانه بود و نه مهربان، عاشقانه‌ای بود که برای اولین بار حیدر به پایم ریخت. عمو چند دقیقه بیشتر طول نکشید و سپس ما را تنها گذاشتند تا با هم صحبت کنیم. در خلوتی که پیش آمده بود، سرم را بالا آوردم و دیدم حیدر خجالتی‌تر از همیشه همچنان سرش پایین است... ✍️نویسنده: 🆔 @Clad_girls
💚 تولد پسر فاطمه مبارک باد 💚 @clad_girls
4_513587902878319169.mp3
9.91M
💐سرود تلفیقی 🌸برای سه مولود اول ماه شعبان 💐 مادر شدن سیده نساءالعالمین 🎤با نوای حاج
Banifatemeh-MiladImamHossein1395[05].mp3
11.94M
🎧 ️ زیبا و شنیدنی ❣ 🎵 امشب هوا خوبه 🎤 🗓میلاد امام حسین (ع)