🌹هوالمحبـــــــوب
🌹رمان زیبا و واقعے #اینڪ_شوڪران
🌹قسمت #هجده
بعد از اون مثل گذشته شد...☺️
شوخی میکرد، میرفتیم گردش، با علی بازی ميکرد،
دوست داشت علی رو بنشونه توي کالسکه و ببره بیرون...
نمیذاشت حتی دست من به کالسکه بخوره...!😍
نان سنگک و کله پاچه را که خردیده بودم، گذاشتم روی ميز، منوچهر آمده بود.
دوست داشتم هر چه دوست دارد برایش آماده کنم.
صداي خنده علی از توي اتاق می آمد. لاي در را باز کردم منوچهر دراز کشیده بود و علی را با دو دستش بلند کرده بود و با او بازی میکرد. دو انگشتش را در گودي کمر علی می گذاشت و علی غش غش می خندید.
باز هم منوچهر همانی شده بود که میشناختم..
بدنش پر از ترکش شده بود، اما نمی شد کاري کرد،
جاهاي حساس بودن باید مدارا میکرد...
عکس های سینش رو که نگاه میکردی سوراخ سوراخ بود.
به ترکش هاي نزدیک قلبش غبطه میخوردم.😔
می گفت:
_"خانوم شما که توي قلب مایید!".
دیگه نمیخواستم ازش دور باشم، به خصوص که فهمیدم خیلی از خانواده هاي بچه هاي لشکر، جنوب زندگی میکنن.
توي بازدیدی که از مناطق جنگی گذاشته بودن و بچه هاي لشکر رو با خانواده ها دعوت کرده بودن،
با خانم کریمی، خانم ربانی و خانم عبادیان صمیمی شدم.😊
اونا جنوب زندگی میکردن.
دیگه نمیتونستم تهران بمونم....
خسته بودم از این همه دوري.....
منوچهر دو سه روز اومده بود ماموریت.
بهش گفتم:
_ "باید ما رو با خودت ببري."😢☝️
ادامه دارد..
🌹http://eitaa.com/cognizable_wan
🌹هوالمحبـــــــوب
🌹رمان زیبا و واقعے #اینڪ_شوڪران
🌹قسمت #نوزده
منوچهر دو سه روز اومده بود ماموریت.
بهش گفتم:
_"باید ما رو با خودت ببري."
قرار شد بره خونه پیدا کنه و بیاد ما رو
ببره. شروع کردم اثاث ها رو جمع و جور کردن...
منوچهر زنگ زد که خونه پیدا کرده، یه خونه ی دو طبقه در دزفول.
یکی از بچه هاي لشکر با خانمش قرار بود با ما زندگی کنن...
همه ي وسایل رو جمع کردم. به کسی چيزی نگفتم تا دم رفتن...
نه خونواده ي من، نه خونواده ی منوچهر.
هیچ کس راضی نبود به رفتن ما. میگفتن:
_"همه جای دنیا جنگ که میشه، زن وبچه رو بر میدارن و می برن یک گوشه ي امن. شما می خواید برید زیر آتیش؟"
فقط گوش می دادم...
آخر گفتم:
_"همه حرفاتون رو زدید، ولی هر کس راهی رو داره... من میخوام برم پیش شوهرم".
پدر و مادرم خیلی گریه میکردن، به خصوص پدرم...
منوچهر گفت:
_"من اینطوری نمیتونم شما رو ببرم. اگه اتفاقی یبوفته،چه طوري تو روي بابا نگاه کنم؟ باید خودت #راضیشون کنی."
با پدرم صحبت کردم گفتم منوچهر اینطوري میگه...
گفتم:
_"اگر ما رو نبره بعد شهید شه، شما تاسف نمیخورید که کاش میذاشتم زن و بچش بیشتر کنارش بمونن؟"
بابا علی رو بغل کرد و پرسید:
_(علی جان دوست داري پیش بابایی باشی؟)
علی گفت:
_"آره، من دلم براي باباجونم تنگ میشه."
علی رو بوسید، گفت:
_"تو که این همه پدر ما رو در آوردي اینم روش خدا به همراهتون برید ."😊
صبح زود راه افتادیم...☺️💨🚙
ادامه دارد..
🌹http://eitaa.com/cognizable_wan
🌹هوالمحبـــــــوب
🌹رمان زیبا و واقعے #اینڪ_شوڪران
🌹قسمت #بیست
هنوز نرسیده بودیم قالمان گذاشته بود.
به هواي دو سه روز ماموریت رفته بود و هنوز بر نگشته بود.
آقاي موسوي و خانمش دو سه روز بعد از رفتن منوچهر رفتند تهران.
با علی #تنها مانده بودیم توي شهر غریب کسی را آنجا نمیشناختیم. خیال کرده بودیم دوري تمام شد...
اگر هرروز منوچهر را نبینم، دو سه روز یک بار که میبینم..
شهر خلوت بود.
خود دزفولی ها همه رفته بودن. یک ماهی می شد که منوچهر نیومده بود.😔
با علی توي اتاق پذیرایی بودیم که از حیاط صدایی اومد.
از پشت پرده دیدم سه چهار تا مرد توی حیاط هستن.
از بالا هم صداي پا میومد.
علی رو بردم توي اتاقش،در رو قفل کردم.
تلفن زدم به یکی از دوستای منوچهر و جریان رو گفتم.😥
یه اسلحه توي خونه نگه می داشتم.
برش داشتم و اومدم برم اتاق پذیرایی که من رو دیدن...
گفتن:
_"حاج خانم شما خونه اید؟ در رو باز کنید ".
گفتم:
_"ببخشید، شما کی هستید؟"
یکیشون گفت:
_"من صاحب خونه ام".
گفتم:
_"صاحب خونه باش. به چه حقی اومدید اینجا؟"
گفت:
_" دیدم کسی خونه نیست، اومدم سر بزنم".
میخواست بیاد تو داشت شیشه رو میشکست اسلحه رو گرفتم طرفش..
گفتم:
_"اگه کسی پاشو بذاره تو میزنم".😡😥
خیلی زود دو تا تویوتا از بچه هاي لشکر اومدن.
هر پنج تاشون رو گرفتن و بردن. به منوچهر خبر رسیده بود وقتی فهمیده بود اومدن توي خونه،
قبل از اینکه بیاد، رفته بود یکی زده بود توي گوش صاحب خونه...😡👋
گفته بود:
_"ما شهر و زندگی و همه چیزمون رو
گذاشتیم، زن و بچه هایمون رو آوردیم اینجا، اونوقت تو که خونوادت رو بردي جاي امن اینجوري از ما پذیرایی میکنی؟"
شام میخوردیم که زنگ زد...
ادامه دارد..
🌹http://eitaa.com/cognizable_wan
❣
زندگیتو خراب نکن!!!
هر چقدر کمتر جواب انسان های منفی رو بدید از زندگی با ارامش بیشتری برخوردار خواهید بود،
به خاطر حرف مردم زندگیتو خراب نکن,
این مردم اگه پیامبر هم بودن،
هزار ایراد از کار خدا میگرفتن...
حرف مردم چقدر برات مهمه؟
http://eitaa.com/cognizable_wan
ناصرالدین شاه قاجار ارادتی خاص
به اهلبیت مخصوصاً حضرت سیدالشهداء
علیهالسلام داشت
در ایام محرم سبیلها را آویزان
و هیبت عزا میگرفت
در زمان او اکثر اماکن مقدسه به زیباترین و
باشکوهترین نحو ممکن بازسازی و مرمت شد
نام او را میتوان در ایوانهای طلای نجف
و کربلا و کاظمین و سامرا و مشهد نظاره کرد
بارها به زیارت عتبات عالیات
آن هم در آن زمان مبادرت ورزید
در ایام محرم اهمیت خاصی به تعزیهها
و روضهها میداد
در احوالات ناصرالدین شاه در حین ورود
به کربلا بعد از غسل زیارت ابتدا به حرم
سقای لب تشنگان آقا ابوالفضل العباس
علیهالسلام مشرف شد
اطرافیان جسارتاً بعرض رساندند که معمولاً
تشرف به حرم حسینی را مقدم میدارند!
در جواب فرمود:
این دستگاه سلطنت است و با اصول آن
من آشناتر از شما هستم
کسی که بخواهد به حضور شاهنشاه برود
اول باید نخست وزیر دربار را دیده
و استجازه نماید
نقل میکنند ناصرالدین شاه قاجار به کربلا
مشرف شد قبل از وارد شدن به حرم مطهر
حسینی به صدر اعظمش گفت:
یک روضهخوان خوبی پیدا کن تا من گریه کنم
صدر اعظم طبق دستور رفت چند تا از
بهترین روضه خوانهای کربلا را آورد
هر چه روضه خوانها خواندند
شاه ابداً گریهاش نگرفت!
صدر اعظم ترسید
به علمای کربلا گفت
اگر شاه به گریه نیفتد کار خراب میشود
رفتند روضه خوان گمنامی آوردند
روضهخوان، سیدی پیر اما خبره و کاردان
به نام سید حبیب بود
به صدر اعظم گفت: من شاه را میگریانم
به مجرد اینکه نزدیک شاه رسید خطاب به
قبر امام حسین علیهالسلام عرض کرد:
یا حسین تو در وسط میدان کربلا
آن وقت که یکه و تنها شدی
هی داد میزدی
"هَل مِن ناصِر"
حالا این ناصر آمده
اما حیف که دیر آمده!
شاه همین که این را شنید به اندازهای
گریه کرد که صدراعظم ترسید
برای شاه اتفاقی بیفتد
به روضهخوان گفت: بس است دیگر نخوان
ناصرالدین شاه بعد از این صحنه که به
حال عادی خود بازگشت با سوز و گداز
این رباعی را به حضرتامام حسین
علیهالسلام عرض کرد:
گر دعوت دوست میشنودم آن روز
من گوی مراد میربودم آن روز
آن روز که بود روز هل من ناصر
ایکاش که ناصر تو بودم آن روز
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
http://eitaa.com/cognizable_wan
عشق واقعی رابطه ای دو طرفه ست.
نه اينكه يكی به تمنا بماند و ديگری سرش جای ديگری گرم باشد.
عشق واقعی شور دارد. دو قلب را سرشار می كند و دو نگاه را بهم می دوزد. نه اينكه نگاهی نگران و چشم به در و نگاهی ديگر حواسش پرت باشد.
عشق واقعی فرو ريختن دل دارد و گرم شدن و آرام گرفتن دو آغوش...
نه اينكه آشفته و سردرگم و بلاتكليف، حواست به رفتار خشک و خشن او گير كند و از حال خوب عشق دور بمانی.
عشق واقعی دو آدم را درگير هم می كند.
احساسی كه يک طرفه شد، نامش عشق نيست!
فقط يک احساس است كه نام و دليلش را هم اغلب نمی دانيم.
🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
♨️شوهر بودن به این معنا نیست که مرد همسرش را در اختیار بگیرد
💕شما باید همراه همسرتان باشید نه مالک او
❌مبادا مردانگي خود را با تعيين حدومرز و محدود كردن او اثبات كنيد
🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
زندگی دادگاه نیست تا در آن به دنبال احقاق حق خود باشیم
👌زندگی، زندگی است. باید گذشت کرد تا بتوان از آن لذت برد
✔️ گذشت، رمز پیروزی در زندگی است.
🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
یک مثالی از هواپیما وجود دارد که بسیار الهام بخش است :
وقتی مهماندارها آموزشهای لازم برای ایمنی پرواز رو ارائه میدهند میگویند:
“به محض تغییر اکسیژن اول ماسک خود را بگذارید سپس ماسک کودکان را”
واضح است اگر اول ماسک خود را نگذارید بیهوش می شوید و کودکتان هم بیهوش خواهد شد.
ما اگر خودمان حس و حال خوبی نداشته باشیم، اگر برای حال خوب خودمان تلاش نکنیم چگونه انتظار داریم بتوانیم روی اطرافیانمان تاثیرگذار باشیم؟!
گاهی افراد فقط قصد دارند حال بقیه را خوب کنند، دنیای درونی خودشان به شدت آشفته است، حال روحی شان اصلا خوب نیست ولی معتقدند نباید حرفی زد، باید حفظ ظاهر کرد و به اصطلاح صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشت تا دیگران نفهمند و همیشه لبخند به لب در حال پاسخ به نیازهای دیگران هستند و سعی میکنند از هیچ کمکی به بقیه دریغ نکنند
و حتی گاهی آنقدر مهرطلب می شوند که نمی توانند به دیگران نه بگویند چون می ترسند خاطر دیگران مکدر شود و یا دیگران آن ها را رها کنند و حتی نمی توانند از دیگران در خواستی داشته باشند چون نگرانند باری بر روی دوش دیگران بگذارند ولی به این مساله اصلا توجه نمی کنند که اگر حال شما خوب نباشد و دائم در حال سرویس دادن به بقیه باشید در دراز مدت دچار افسردگی و کناره گیری از بقیه می شوید و در افکاری چون چرا دیگران به من هیچ اهمیتی نمی دهند؟ بشکنه این دست که نمک نداره؟ این همه در حقشون خوبی کردم چرا جبرانش نکردن و … غرق خواهید شد و مقصر دیگران نیستند چون شما هیچ وقت از آن ها خواسته ای نداشته اید که آن ها اجابت کنند
پس مواظب حال خوب خودتون باشید.
حال خوب شما فقط به خود شما و افکار و باورهایتان بستگی دارد.
شاهکار هنری منحصر به فرد خودتان را فقط خود شما می توانید خلق کنید و برای این کار حتما لازم است خودتان را با باورهای سازنده و محکم سرشار کنید.
برای اینکه بتوانیم خانواده ای سالم داشته باشیم و اطرافیانمان هم از ما تاثیر مثبت بگیرند، باید حال خودمان راخوب کنیم.
📒📒📒📒📒📒📒
انسان ها به دو دلیل دشمن هم میشوند:
از عدم شناخت،
و از شناخت بیش از حد...!
آل پاچینو
http://eitaa.com/cognizable_wan
💕💕
وقتی به کودک میگویید
دیگه باهات قهرم
چون بچه بدی هستی،
یعنی باجگیری عاطفی
و مصداق آزارعاطفی هست.
شما به فرزندتون این پیام رو میدین که هر زمانی که اونطور که من میخوام نباشی تنها و بی پناه خواهی موند و این برای بچه ها تعبیری از مرگ و جدایی هست.
بچه هایی که با این نوع از تهدیدها روبرو میشن در روابطشون دائم باج میدن که تنها نمونن و یا از ترس تنها موندن وارد رابطه های عمیق عاطفی نمیشن و معمولا اضطراب از دست دادن دارند.
🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتظار نابجا از شوهر ممنوع
http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥺 #حتما_ببینید
یک بیت از نوحهاے ڪه جواب میدید
میفرماید: وَجِبَتْ لُه الْجَنَّة...
💌 براے عاشقان امام حسین "علیه السلام" ارسال ڪنید.
http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی نمازی از کجا شروع میشه
http://eitaa.com/cognizable_wan
خواص شگفت انگیز مارچوبه چیست؟🤔
💡 گیاه شگفت انگیز مارچوبه قبل و در زمان بارداری
مارچوبه سرشار از آهن است،این گیاه نیزهای از نقصهای مادرزادی مثل شکاف در ستون فقرات و شکری شدن لب نوزادجلوگیری میکند.
http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤روضه دو دقیقه ای فوق العاده تاثیر گذار و زیبا
در مورد معامله با آقا امام حسین علیه السلام و وقتی که آقا جبران میکنه...
🍃به هیچ عنوان دیدنش رو از دست ندید که ضرر میکنید...
🆔http://eitaa.com/cognizable_wan
مخترع پشمک که بود؟🤔
در سال دندانپزشکی به نام ویلیام موریسون، هنگام ساخت نوعی دستگاه سانتریفوژ موفق شد قند را تبدیل به رشته هایی نرم کند که تبدیل به تجارتی پرسود برای او شد.
http://eitaa.com/cognizable_wan
•وانمود کن قوی هستی ،تا قدرت یابی
•وانمود کن شاد هستی ،تا شاد شوی
هر چه میخواهی وانمود کن تا هر چه میخواهی شوی🧡🌿
http://eitaa.com/cognizable_wan
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
شعر آیینی ماندگار و معروف "مکن ای صبح طلوع" را قدیمی ها به یاد دارندکه در دستجات عزاداری نیمه شب عاشورا ماه محرم خوانده می شد . این مرثیه در مراسمی موسوم به " صبح عزا" بهشکلی ویژه وبا ریتم و ملودی پرهیجان توسط عزاداران حسینی در فومن انجام می شد واز نیمهشب عاشورا شروع و تا اذان صبح عاشورا ادامه داشت. برخی از مساجد شهر و روستاهای اطراف با راهاندازی دسته عزاداری و حرکت به سمت خانهها و سر دادن این مرثیه خاص که بعدها شهرت بسیار یافت و حتی جایگاهی ویژه در سراسر ایران پیدا کرد، از خورشید میخواهند که طلوع نکند و نگذارد محرم به روز دهم برسد.در واقع از «صبح» تقاضا می کنند که نیاید تا شب همچنان بپاید و این میهمان سرفراز را همچنان میزبانی کند و به فردائی دردناک و سفاک و خونین نسپارد.
اما شاید کمتر کسی بداند که دودمه معروف «مکن ای صبح طلوع» که حدود یک قرن در شب عاشورا در فضای محافل عزاداری امام حسین علیه سلام خوانده می شود، سراینده اش خبازی از فومن قدیم به نام مرحوم کربلایی میرزا محمود بهجت پدر مرحوم آیت الله محمد تقی بهجت فومنی(ره) مرجع تقلید جهان تشیع است.آنطور که در کتاب مجموعه مراثی کربلایی محمود بهجت، به کوشش علی ابراهیمی اقلیدی(انتشارات شفق، ۱۳۹۰) آمده؛شاعر این دودمه تا سالیان اخیر ناشناخته بود. پس از مجلس روضهای آیت الله محمدتقی بهجت به مداح میگوید: «شعر مکن ای صبح طلوع از سرودههای مرحوم ابوی است».
کربلایی میرزا محمود بهجت فومنی متخلص به "قُمری" از شاعران گمنام عصر خود بود که در بازار فومن به نانوایی اشتغال داشت .این بزرگوار علاوه بر شغل خبازی، به حل وفصل مشکلات مردم نیز می پرداخت و قباله واسناد مهم به امضای وی می رسید. نوشته اند؛عشق به خاندان عصمت و طهارت(ع) در حد اعلی در جان وی فوران داشت. وی با اخلاص، پاکی و صداقت خود، در مصیبت امام حسین علیه سلام، آنچنان غرق در ماتم و عزا میشد و این داغ را با جان و دل درک میکرد که گویی عاشورا و وقایع آن برایش تجلی عینی یافته و شرح ماوقع را شخصاً درک کرده است. و ناخودآگاه از فرط غم، تصمیم به دگرگون نمودن اوضاع طبیعی زمان میگیرد؛ به صبح دستوری میدهد تا برنیاید تا این مصیبت دردناک رقم نخورد و در ادامه نیز با همان سبک و سیاق به آفتاب و چرخ، امر میکند که تا سر نزند . این بزرگوار در بهمن سال ۱۳۲۴ خورشیدی بود که در سن حدود هفتادو هفت سالگی چشم از جهان پوشید ودر کربلا مدفون شد. وی علاوه بر این مرثیه، کلوچه سنتی فومن را نیز از خود به یادگار نهاده وبانی پخت آن در فومن بوده است. گفته می شود؛ زمانی که به دیدار فرزندش به کربلا رفته بود، پخت آن را در آنجا فرا گرفت وسپس در حوالی سال ۱۳۱۳ خورشیدی به پخت وترویج آن در فومن همت گماشت که بعدهابا تغییراتی به شهرت رسید. خدایش بیامرزاد.
شب وصل است و تبِ دلبری جانان است
ساغر وصل لبالب به لب مستان است
در نظر بازیشان اهل نظر حیران است
گوئیا مشعله از بامِ فلک ریزان است
چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع «یارب این بوی خوش از روضة جان می آید؟
یا نسیمی است کزان سوی جهان می آید؟»
«یارب این نور صفات از چه مکان می آید؟»
«عجب این قهقهه از حورِ جنان می آید!»
یارب این آبِ حیات از چه دلی جوشان است؟
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع «چه سَماع است که جان رقص کنان» می آید؟
«چه صفیر است که دل بال زنان می آید؟»
چه پیامی است؟ چرا موج گمان می آید؟
چه شکار است؟ چرا بانگ کمان می آید؟
چه فضائی است؟ چرا تیر قضا پران است؟
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
گوش تا گوش، همه کرّ و فرِ دشمنِ پست
شاه بنشسته، بر او حلقة یاران است
«پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست»
چار تکبیر زده یکسره بر هر چه که هست
خیمه در خیمه صدای سخن قرآن است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
وَه از آن آیتِ رازی که در آن محفل بود
«مفتی عقل در این مسئله لایعقل بود»
«عشق می گفت به شرح آنچه بر او مشکل بود»
«خم می بود که خون در دل و پا در گل بود»
ساغر سرخ شهادت به کف مستان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
این حسین است که عالم همه دیوانة اوست
او چو شمعی است که جانها همه پروانه اوست
شرف میکده از مستی پیمانه اوست
هر کجا خانه عشق است همه خانة اوست
حالیا خیمه گهش بزمگه رندان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، #مکن_ای_صبح_طلوع
(الی آخر)
@cognizable_wan
حر بن یزید ریاحی اولین کسی بود که آب را به روی امام بست و اولین کسی شد که خونش را در راه امام داد...
عمر سعد اولین کسی بود که به امام نامه نوشت و برای رهبری دعوت کرد و اولین کسی بود که تیر را به سمتش پرتاب کرد...
خداوند داستان ابلیس را گفت تا بدانی نمیشود به عبادتت، تقربت، به جایگاهت اطمینان کنی...!!!
خدا هیچ تعهدی برای آنکه تو همان که هستی بمانی، نداده است...!!!
دنیا دار ابتلاست، با هر امتحانی چهره ای از ما آشکار میشود، چهره ای که گاهی خودمان را شگفت زده میکند...!!!
از خدا عاقبت به خیری بخواهیم.....
🍃
🌺🍃 http://eitaa.com/cognizable_wan
⚫️آیا تمام واقعه عاشورا به ما رسیده است؟
🔰در محضر بزرگان:
🔴اکثر واقعه عاشورا و مقاتل را دشمنان اهلبیت نقل کرده اند و آنها نیز پایین ترین مراتب آن حادثه را میتوانند بیان کنند.
✳️راز آن این است که اگر قرار بود واقعه عاشورا را، همانطور که اتفاق افتاده، از زبان معصوم برای ما نقل میکردند، عمر شیعه کوتاه میشد...
✨از آیت الله بهجت ره نقل شده است که فرمودند:
⚫️ اصل واقعه عاشورا و مصایب سیدالشهدا چندبرابر بیشتر از چیزی هست که به ما رسیده است،واقعیتش چیزی است که مسلمانان حتی در خواب هم نمی دیدند....
▪️حتی بعضی افراد مهم آن زمان گفتند:فعلوا؟؟(یعنی آیا واقعا چنین اتفاقاتی افتاده است....؟؟)
🌸 حضرت بقیة الله هرروز کربلا را میبیند و چه وسعتی دارد جان ایشان...
قلب ایشان در فشار است که کل ماسوی الله عزادارند...
🍃عاشورا روزی است که همه مخلوقات در همهی مراتب وجودیشان بر اباعبدالله گریه کردهاند...
🌟حضرت اباعبدالله الحسین، پنجمین نفر اصحاب کساء است.
اگر دقت کنید عدد پنج در نوشتار به شکل دایره است(٥)
💐آن چهار نفر دیگر نیز خامس بودند که آنها را شهید کردند و امام حسین علیهالسلام فقط باقی مانده بود(نقطه اتصال عدد پنج رو دقت کنید).
🌸که دایرهی نظام هستی به واسطه او متصل شده بود و چون او را شهید کردند نظام هستی از هم گسست، لذا کل هستی در عزای او مغموم است...
http://eitaa.com/cognizable_wan
مکث کردن را تمرین کن
وقتی شک داری
وقتی خستهای
وقتی عصبانی هستی
وقتی استرس داری
وقتی بی حوصلهای
مکث کن، سکوت کن و هیچ حرفی نزن و تصمیمی نگیر...
🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حقایق پنهان تاریخ جهت انحراف امت از اهل بیت علیهم السلام
http://eitaa.com/cognizable_wan