🖤حسن یعنی تمام هست زهرا
🖤حسن یعنی کریم هر دو دنیا
🖤حسن یعنی سکوت و رازداری
🖤حسن یعنی شب و دل بی قراری
🖤حسن یعنی غروری که شکسته
🖤حسن یعنی شهود دست بسته
🖤حسن یعنی غروب و رنگ نیلی
🖤حسن یعنی دوشنبه ضرب سیلی
🖤حسن یعنی بقیع تیره و تار
🖤حسن یعنی در وتیزیِ مِسمار
🖤حسن یعنی نه شمعی نه مزاری
🖤حسن یعنی نداری گریه داری
🖤حسن یعنی به رنگ ارغوانی
🖤حسن یعنی شکسته درجوانی
🖤حسن یعنی شهید زهر کینه
🖤حسن یعنی غریب اندر مدینه
🖤حسن یعنی تمام عشق مادر
🖤حسن یعنی عزیز قلب حیدر
http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معجزه زیبا از امام رضا علیه السلام
http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در سوگ نبی جهان سیه میپوشد
در سینه، دل از داغ حسن میجوشد
از ماتم هشتمین امام معصوم
هر شیعه ز درد، جام غم مینوشد.
اللهم صل علی محمد و آل محمد
شهادت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) تسلیت باد
🛑 #سرگذشت ارواح در برزخ(قسمت 22)
🔵آن شخص گفت به ما اجازه عبور نمیدهند.میگویند تا اینجا توانستید بیایید ولی برای رد شدن از اینجا به شفاعت احتیاج دارید.
🌹در همان لحظه نیک صدایم کرد و گفت: بیا برویم وقت را تلف نکنیم.
در راه از نیک پرسیدم:
تکلیف اینها چیست؟
🔷گفت به فکر آنها نباش،در اینجا هرکس به نوعی انتظار شفاعت دارد. عده ای مثل تو شفا میخواهند و عده ای نیز اجازه عبور میخواهند و ...حتی یک مومن هم میتواند اینها را شفاعت کند اما لیاقت شفاعت ندارند.
🍂اینها در دنیا خدا را فراموش کرده بودند و شفاعت را انکار میکردند،در خواندن نماز هم کاهلی میکردند و نماز را سبک میشمردند.
⚡️حالا که کارشان گره خورده یاد خدا و شفاعت افتاده اند.
🍃هنوز داشتیم قدم میزدیم که به نیک گفتم:
کاش انسانها در دنیا به قدری خوب بودند که در آخرت نیازی به شفاعت کسی نداشتند.
نیک نگاهی به من انداخت و گفت: نه اینطور نیست،همه ی انسانها نیاز به شفاعت محمد و آل او 💚هستند،گروهی برای وارد شدن به بهشت و گروهی برای رسیدن به درجات بالاتر...
از این سخن غرق در حیرت شدم و دیگر هیچ نگفتم.
❄️پس از لحظه ای سکوت دوباره نیک ادامه داد: برخی از آنها عذر برادران ایمانی خود را نمیپذیرفتند،بعضی به نیازمندان غذا و طعام نمیدادند و گروهی در دنیا همواره مشغول لهو و لعب بودند. چطور کسی اینها را شفاعت کند؟ مگر اینکه مدتی در عذاب🔥 بمانند تا تا شاید رحمت الهی شامل حال آنها هم بشود...
✨سرانجام وادی شفاعت را پشت سر گذاشتیم و با شادی بیشتری به راه خود ادامه دادیم.
🔵دروازه ی ولایت
احساس میکردم سبکتر از همیشه قدم برمیدارم. گویا میخواستم پرواز کنم و خودم را به وادی السلام برسانم. نگاهی به بالا کردم،اثری از اتش نبود.گاه گداری گیاهان سبز و زیبایی در راه به چشم میخوردند.با سرعت هرچه بیشتر به راهمان ادامه میدادیم و به اطرافمان کمتر توجه داشتیم..
رفتیم تا از دور دروازه ای دیدیم که جمعیتی پشت آن ایستاده بودند و ماموران قوی هیکل در اطراف دروازه به نگهبانی مشغول بودند. بی اختیار روبه روی دروازه ایستادم و به اطراف نگاهی انداختم.
🌸گاه گاهی افرادی با دادن برگه ی سبزی،از دروازه رد میشدند. سرم را به سمت نیک که پشت من ایستاده بود چرخاندم و گفتم:اینجا چه خبر است؟
نیک گفت: اینجا مرز سعادت یعنی اخرین نقطه ی برهوت است.
اینجا دروازه ولایت💚 است هرکس از آن عبور کند به سعادت ابدی رسیده است.
گفتم دروازه ی ولایت چیست؟
گفت: فقط افرادی میتوانند وارد دار السلام بشوند که در دنیا دل به ولایت و محبت علی و اهل بیت محمد صلی الله علیه و اله💞 سپرده باشند.به چنین افرادی برگه ی ولایت میدهند تا براحتی از این دروازه عبور کنند و به دروازه های وادی السلام نزدیک شوند..
✴️با اضطراب به نیک گفتم: من در دنیا شیفته ی اهل بیت بودم ولی برگه ی ولایت ندارم!
نیک به سمت راست اشاره کرد و گفت: باید به آن چادر سبز بروی. با عجله و شتاب خودم را به چادر رساندم. مرد سفیدپوش و خوش سیمایی گوشه ای نشسته بود و یکی از اهالی برزخ با او صحبت میکرد.
💥گویا شخص از برگه ی ولایت محروم بود و میخواست با التماس برگه را دریافت کند.
🌺سفید پوش خطاب به برزخی گفت: حرف همان است که گفتم، توباید به وادی شفاعت برگردی تا شاید فرجی شود وگرنه کار تو و آنهایی که بیرون اینجا ایستاده اند حل شدنی نیست.
❄️آن مرد با نازاحتی از آنجا رفت. من پس از عرض سلام روبه روی آن شخص بزرگوار نشستم. جواب سلامم را داد و بدون اینکه درخواستم را بگویم ،دفتری را که در پیش رو داشت ورق زد .
⚡️ از شدت اضطراب دست و پایم می لرزید.. اما طولی نکشید که دست مرد همراه با یک برگ سبز 💚به طرفم دراز شد و با لبخند گفت:تو به سعادت رسیدی،این سعادت بر تو مبارک باد..از خوشخالی حرفی نتوانستم بزنم و به این ترتیب ما دروازه ی ولایت را پشت سر گذاشتیم و ماموران و جمعیت بی ولایت را پشت سر گذاشتیم.
🔵دروازه های وادی السلام
💠نگاهم به بالا افتاد، هرچه بود نور بود و نور بود و هرچه جلوتر میرفتیم به شدت آن افزوده میشد.زمین صاف و همه جا سبز و 🌱با نشاط بود.شادی امانم را بریده بود. به نیک نگاهی انداختم که از همیشه خوشحالتر و غرق سرور و 🌟شادی بود. بی اختیار از نیک جلو افتادم و دوان دوان به مسیر ادامه دادم.
💫از دروازه ولایت خیلی دور نشده بودیم که جاده به هشت قسمت تقسیم شد..
نمیدانستم چه کنم و از کدام طرف بروم. ایستادم تا نیک آمد .دستش را روی شانه ام گذاشت و با لبخند گفت: بهشتی 💐که روز قیامت بر پا میشود هشت دروازه دارد...
✍🏻 #ادامه_دارد...
✅ http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ( قسمت 23)
🌹نیک گفت:بهشتی که روز قیامت برپا خواهد شد شامل هشت دروازه هست، یکی مربوط به پیامبران و صدیقین،
یکی برای شهدا و صلحا،
دیگری برای مسلمانانی که بغض و دشمنی با اهل بیت نداشتد
و پنج دروازه هم برای شیعیان و دوستداران اهل بیت میباشد.
🌼وادی السلام آیین ی ضعیف و قطعه ی کوچکی از بهشت است...
🌱آنگاه به یکی از مسیرها اشاره کرد و گفت: مسیر ما این است،عجله کن برویم.
چیزی نرفته بودیم که نسیم روح بخشی وزیدن گرفت و هوای معطر و نسیم لطیفی را استشمام کردم.
🌷صورت زیبای نیک را که شاد و خندان بود جلوی صورتم دیدم و با تعجب گفتم: چه شده که اینگونه مرا نگاه میکنی؟
🌼 نیک با شادی گفت: این بوی خوش بهشت است که از سوی وادی السلام وزیدن گرفته
💥 و نشان از این است که به مقصد نزدیک شده ایم و من باید بروم.
♨️ناگهان خنده از صورتم محو شد و با اضطراب پرسیدم کجا بروی؟مگر قرار نیست من و تو با هم باشیم؟؟
🔆نیک لبخندزنان گفت: چرا ترسیدی؟ قرار نیست از هم جدا شویم بلکه من باید زودتر از تو بروم و دار السلام را که برایت در نظر گرفته اند آماده سازم.
✅با خوشحالی پرسیدم: دارالسلام کجاست؟
نیک گفت: هر مومنی در دار السلام جایگاهی دارد که خانه ی امن و اسایشگاه اوست و آن منزل همان دارالسلام است.
✨از شادی وجودم لبریز شد. لبخند زنان گفتم: من چه کنم؟ صبر کنم تا برگردی؟ نیک همان طور که به راه افتاده بود گفت:
تو آهسته به راهت ادمه بده وقتی نزدیک دروازه رسیدی مرا خواهی دید. نیک به سرعت دور شد و من آرام به راهم ادامه دادم تا اینکه کم کم دروازه های وادی السلام مشخص شد.
💥سرعتم را بیشتر کردم.صبرم را از دست دادم و شروع به دویدن کردم. ناگهان گروهی از ملائکه را دیدم که پرواز کنان به پیشوازم آمدند.
❄️به احترام آنها ایستادم.
🍀همگی بالای سرم قرار گرفتند و گفتند: سلام بر تو ای بنده ی خوب خدا،بهشت و راحتی بر تو مبارک باد.
🌻من در جواب گفتم: خدا را سپاس که مرا از نعمت بهشت بی بهره نکرد.فرشتگان خداحافظی کردند و رفتند .
🌳من هم با سرعت بیشتری به راهم ادامه دادم تا سر انجام به دروازه ی دار السلام رسیدم...
🔵مراسم استقبال
🔶وقتی چشمم به درون وادی السلام افتاد؛ ناخوداگاه از حرکت ایستادم و غرق دیدن آن منظره ی باورنکردنی شدم...
♻️نمیدانم چه مدتی در آن حال بودم که ناگهان دستی به شانه ام خورد. رویم را برگرداندم نیک را دیدم که لبخند زنان به من نگاه میکرد.
💟 از اینکه او را دوباره کنار خودم میدیدم خوشحال و ذوق زده شدم و او را در آغوش کشیدم.
🔅نیک گفت: گروهی از مومنین به استقبالت آمده اند.
🌟از نیک جدا شدم و گروهی از مومنین را دیدم با صورتهای خندان کناری ایستاده بودند.وقتی به انها رسیدم همگی سلام کردند و خوش آمد گفتند. من هم تک تکشان را در آغوش کشیدم و تشکر کردم.
❄️بعد از آن ،یکی از مومنین حال برادرش را پرسید، گفتم : هنوز در مزرعه ی دنیا مشغول کشت اعمالش است.
⚡️دیگری از فلان شخص سوال کرد،گفتم :
او سالها قبل از آمدن من به عالم برزخ،دنیارا ترک گفته بود.
شخص سوال کننده سرش را بزیر انداخت و گفت:خدا به فریادش برسد.
گفتم چرا چی شده؟ گفت: آخر او هنوز به اینجا نیامده است.
☄فهمیدم که آن شخص یا در راه گرفتار شده یا در وادی العذاب است...
🍃پس از ان مومنی جلو آمد و از احوال یکی از ستمکاران🔥 پرسید،گفتم او هنوز زنده است و مشغول ظلم و ستم به مردم...
مومن گفت : نگران نباش. خداوند از روی خیر و مصلحت به کافران و ظالمان طول عمر نمیدهد بلکه با این کار زمینه ی گناه بیشتر را برایشان فراهم میکند تا بعد از مرگ عذاب دردناکش را به انها بچشاند...
🌸در این هنگام مراسم استقبال تمام شد و آنها آماده ی رفتن شدند. من که به آنها انس گرفته بودم دوست نداشتم از ایشان جدا شوم ولی نیک گفت: نگران نباش،باز آنها را و حتی سایر مومنان را ملاقات خواهی کرد.
🍀 چون اینجا مومنین با هم دیدار میکنند اما مدت و زمان این دیدار بستگی به مقام و درجه ی هریک از آنها دارد.
🌸سپس دستم را گرفت و گفت: بیا برویم که خانه ات را برایت آماده کرده ام...
✍ #ادامه_دارد...
✅ http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت 24)
🔵کوثر برزخی
🌈پس از مدتی به نهر زیبا و خیره کننده ای رسیدیم که هرگز در تصور و خیال انسان مادی نمیگنجید.
✨از یک طرف نهر آب سفید و در طرف دیگر شیری جریان داشت که از برف سفیدتر بود و در میان این دو شرابی روان بود که از سرخی مانند یاقوت♦️ و در لطافت بی نظیر بود.. نگاهی به بالا و پایین نهر انداختم،نه آغازی داشت و نه پایانی...
🌴با درختان و گلبوته های فراوانی که در اطراف نهر به چشم میخوردند،منظره ای شگفت انگیز به وجود آمده بود..
🌹نیک گفت: این نهر با برکت*کوثر* است که از چشمه های آن در قرآن یاد شده است و در تمام وادی السلام جریان دارد،
🌼اما در هر منطقه ای از زیبایی و طعم مخصوصی برخوردار است.هرچه مقام مومن بالاتر باشد محل اسکانش بهتر و حوض کوثر آنجا زیباتر است.
سپس نگاهی به بالای نهر انداخت و گفت:
💐وقتی این نهر از دشت شهدا میگذرد چنان زیبا و با طراوت است که هرکسی قدرت دیدن و چشیدن 💫آن را ندارد.
💥با تعجب گفتم: پس اگر این طور است وقتی از دشت امامان میگذرد چگونه است؟
نیک نگاهی به من انداخت و گفت: چه میگویی؟
آنها احتیاجی به این نهر ندارند.اگر طعم و طراوت و لذتی در این نهر است از وجود بابرکت امامان و پیامبران الهی💖 است.سرچشمه های این نهر همان جا هستند.
♻️سپس نگاهی به من انداخت و گفت: دوست داری از این نهر بنوشی؟
با هیجان گفتم: البته که میخواهم!
نیک لبخندی زد و گفت: پس عجله کن به محل خودت برسی چون کوثر آنجا از اینجا خیلی لذیذتر است.
🔆با سرعت رفتیم تا به محل خودم رسیدیم. نیک گفت: اینجا دارالسلام توست،حالا هرچقدر میخواهی بنوش و خوش باش.
🌿در فکر این بودم که چگونه بنوشم که نیک به درختی اشاره کرد و گفت: از این حوریه ای که روی درخت نشسته بخواه تا تورا سیراب کند.
🌟نگاهی به درختها انداختم،بالای هر درختی حوریه ای در کمال زیبایی جامی زیبا و ظریف در دست داشت و در کمال دلبری قصد سیراب کردن من را داشتند. یکی از آنها با هزاران ناز و ادب و احترام جامی از کوثر به دستم داد و من نوشیدم.
💥وقتی قطره ای نوشیدم چنان سرمست شدم که دیگر هیچ رنجی از سفر به تنم باقی نماند.
🔵دیدار با خانواده
✅در این لحظه به یاد خانواده ام افتادم و گفتم،کاش میشد سری به دنیا بزنم و خانواده ام را از خواب غفلت بیدار کنم و به آنها بگویم مرگ یعنی راحتی و رهایی از تمام دردهای عالم.
🔅اگر بدانند اینجا برای مومن چقدر زیباست دیگر هیچ تلخی نسبت به مرگ در دل نخواهند داشت.
نیک گفت: اگر بخوای اخبار اینجا را به آنها بگویی این کار ممنوع است ،اما میتوانی سری به انها بزنی.
🔘هر یک از اهالی برزخ اجازه دارند به صورت پرنده های لطیف در ایند و به اهل خود سرکشی کنند .
اما مدت دیدار متناسب با لیاقت آنهاست، بعضی هر جمعه بعضی هرماه و بعضی هر سال... حالا اماده شو که تو در این لحظه میتوانی به دیدار آنها بروی...
⚫️تاریکی شب دنیا را سیاه پوش کرده بود،روی دیواری نشستم و خانواده ام را زیر نظر گرفتم.
همسرم مشغول کارهای خانه بود و بچه هایم مشغول انجام تکالیفشان...سری به نزدیکان دیگرم نیز زدم و از اینکه هیچ کدام را مشغول انجام گناهی ندیدم خوشحال شدم و چون دیگر طاقت ماندن در دنیا را نداشتم به خانه ام در دار السلام برگشتم.
🔵هدایای زندگان
✅مدتها بود که زندگی باصفای خود را در دارالسلام ادامه میدادم و هر از گاهی از هدایای فرزندان و دوستانم بهره مند میشدم .
🌟هدایای آنها که عموما شامل دعا و استغفار و صلوات بود مرتب به من میرسید و مرا چون غریقی که نجات یافته باشد،خوشحال میکرد.
🍃هرکس بر سر مزارم حاضر میشد خوشحال میشدم و با او انس میگرفتم. حتی یک فاتحه آنها برای من از تمام دنیا خوشحال کننده تر بود ولی میدانم که زندگان این حقیقت را درک نخواهند کرد..
✍ #ادامه_دارد...
✅ http://eitaa.com/cognizable_wan
داعشی ها فکر میکنند به بهشت میروند،
طالبان فکر میکنند به بهشت میروند،
القاعده فکر میکند به بهشت میرود
مابقی گروهکهای نیابتی مسلمان در تمام دنیا فکر میکنند به بهشت میروند
بودایی ها فکر میکنند به بهشت میروند،
هندوها فکر میکنند به بهشت میروند
مسیحی ها فکر میکنند به بهشت میروند.
انسانها را به بردگی میگیرند و زندانی میکنند فکر میکنند به بهشت میروند.
فکر میکنند اگر هفت مسلمان شیعه رو بکشند به بهشت میروند
یهودی فکر میکند به بهشت میرود.
وهابی فکر میکند به بهشت میرود.
هرکدام بخاطر عقیده دیگران را میکشند و فکر میکنند به بهشت میروند.
یک انتحاری زنان و مردان و کودکان بیگناه رامیکشد و فکر میکند به بهشت میرود.
این بهشت چقدر زشت میشود وقتی که اینها در آن باشند.
این بهشت از جهنم هم بدتر هست ...
در جهان تنها يك فضيلت وجود دارد و آن آگاهي و خرد است، در جهان تنها يك گناه بزرگ و نابخشودنی وجود دارد آن هم جهل و نادانی است...
http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتی برترین هنرمندان جهان هم از عهده این مهندسی در هنر بر نمی آیند!
http://eitaa.com/cognizable_wan
یک روز ، چشم باز میکنی و
می بینی عزیزترین آدمِ زندگی ات ،
دیگر نیست!
کسی که تا دیروز خیال می کردی
همیشه برایِ داشتنش و برایِ
دوست داشتنش ، فرصت هست!!
کسی که فکرش را هم نمی کردی ،
رفتنی باشد...
به همین سادگی ، آدمها می روند
و جایِشان برایِ همیشه خالی می مانَد!
عزیزانت را همین ثانیه
دوست داشته باش!
همین ثانیه قدرِشان را بدان..
و همین ثانیه ، در آغوشِشان بگیر
منتظرِ هیچ فردا و روزِ مبادایی نباش!
چه آدمها که با زخمِ سکوت و
تنهایی ، رفتند...
چه دلها که تا ابدیتِ تاریخ ،
شکسته ماند...
و چه دوستت دارم ها که تا همیشه ،
میانِ حنجره هایِ زمان ، گیر کرد...
" مبــادا " یعنی امروز ، یعنی الان ،
یعنی همین لحظه...!!
http://eitaa.com/cognizable_wan
❌قهر کردن در رابطه با همسر تنها فاصله ها رو زیاد میکنه
✍️ وقتی ناراحت هستید سنگینتر برخوردکنید،کمتربخندید ولی قهر ولجبازی نه!
📌اینطوری راه آشتی رو بازمیذارید
#سیاست_های_زنانه
🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
#روانشناسی
💟در طول روز با همسرتان تماس بگیرید و کمی باهاش صحبت کنید
✅نگید تلفن به چه دردخانمم میخوره
💟خانمها از اینکه درطول روز باهاشون صحبت بشه حس توجه میگیرند.
🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
🏝 هم نشينی با هوسرانان ،
🏝 باعث از ياد رفتن ايمان ،
🏝 و حاضر شدن شيطان است .
🌷 امام علی عليه السّلام 🌷
📖 نهج البلاغه ، خطبه ۸۶
http://eitaa.com/cognizable_wan
#سیاست_زنانه
💕تنش ها را کم کنید
زن باكلاس كسی است كه با استفاده ظریف و هوشمندانه از هنر زن بودنش كمترین تنش را در زندگی شخصیاش داشته باشد
🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
#روانشناسی
به هر ازدواجی تن ندهید ازدواج اگر چه مسیر مهمی در رسیدن به مقصد است ولی تنها راه نیست اگر کسی تنها راه خوشبختی را ازدواج بداند آن وقت تحت فشارهای اجتماعی مجبور است به هر ازدواجی تن دهد تا بدبخت نماند در حالی که ازدواج موفق با شناخت کافی می تواند راه رشد را تسهیل کند در غیر این صورت خود ازدواج مانعی بر سر راه تکامل و خوشبختی است
🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌷 جوونای عزیزم
💞 تا می توانید زود ازدواج کنید
💞 یادتان باشد
💞 طبق محاسبات مادی و دنیایی ،
💞 و با وجود این همه گرانی وتورم و...
💞 هیچ وقت نمی توانید ازدواج کنید یا بچه دار شوید
💞 اما با محاسبات خدایی و توکل به او
💞 هم می توانید زود ازدواج کنید
💞 و هم زود بچه دار شوید .
http://eitaa.com/cognizable_wan
💞 بهترین و شیرین ترین سخن
💞 تعریف و تمجید زنان ،
👈 از شوهرشان است .
💌 جورج ولز
http://eitaa.com/cognizable_wan
🌷 خانما و دخترای نازنینم ،
🌷 شما با سه حرکت میتوانید ،
🌷 به مقام جهاد برسید :
👈 ۱. حجاب خوب
👈 ۲. شوهرداری خوب
👈 ۳. تربیت اولاد خوب
http://eitaa.com/cognizable_wan
#والدين_بخوانند
بچه رو دیوار نقاشی کشیده، پدر و مادرش روش یه قاب زدن و کنارش اثر رو معرفی کردن :)
این ما هستیم که انتخاب میکنیم با یه اتفاق چطور برخورد کنیم.
🏡http://eitaa.com/cognizable_wan
💑احترام گذاشتن به همسر و خانواده همسرتان یکی از مهمترین قوانینی است که نباید آن را فراموش کنید.
💕زمانی که زندگی مشترکتان را شروع کردید، از همان ابتدا اصل را بر پایه احترام به عقاید و علایق همسرتان بگذارید و هرگز نگذارید حتی به صورت غیرمستقیم به عقاید همسرتان توهین شود.
💕خیلی طبیعی است که شما با همسرتان اختلاف سلیقه داشته باشید اما این به این معنا نیست که به او بیاحترامی کنید.
🏡http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درخواست عجیب پدر از دخترش
http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولینعمتمون والدینند ولی وااای
http://eitaa.com/cognizable_wan
نصیحتی که آلبرت انیشتین
همیشه به یاد داشت...
انیشتین نوشته است: پدرم به من میگفت "نمی توانی در یک زمان بر ۲ اسب سوار شوی. تو میتوانی هر چیزی را انجام بدهی، اما نه همه چیز را با هم".
یاد بگیرید که در حال باشید و تمام حواستان را به کاری بدهید که در حال حاضر انجام میدهید. انرژی متمرکز، توان افراد است؛ و این تفاوت پیروزی و شکست است.
🍃
🌺🍃 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔻نکاتی برای بالا بردن سوخت و ساز بدن هنگام کاهش وزن:
🔹مصرف پروتئین
🔹نوشیدن چای سبز( روزی 4 لیوان)
🔹حفظ قند خون روی سطح ثابت
🔹دریافت خواب کافی
🔹نوشیدن آب زیاد و البته طبق نیاز بدن
✅ http://eitaa.com/cognizable_wan