eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.6هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
671 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/amola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaoa_110
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻧﺸﻮﯼ ﺭﺳﻮﺍ، ﻫﻤﺮﻧﮓ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺷﻮ ◀️ ﺍﯾﻦ ﻣﺜﻞ، ﻣﺜﻞ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻣﺸﻬﻮﺭﯾﺴﺖ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﺑﺮﺩ ﺯﯾﺎﺩ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﺩ. ﺍﻣﺎ ﺟﺎﯼ ﺗﺎﺳﻒ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺑﯿﻦ ﺩﻭ ﺭﺍﻫﯽﻫﺎﯼ ‏( ﺯﺷﺖ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ - ﺣﻖ ﻭ ﺑﺎﻃﻞ - ﺩﺭﺳﺖ ﻭ ﻧﺎﺩﺭﺳﺖ -- ﺷﺮﻋﯽ ﻭ ﻏﯿﺮ ﺷﺮﻋﯽ -- ﺍﺧﻼﻗﯽ ﻭ ﻏﯿﺮ ﺍﺧﻼﻗﯽ ﻭ ... ‏) ﮔﯿﺮ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﻣﻔﺮﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﻤﯽﯾﺎﺑﯿﻢ ﻭ ﯾﺎ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺑﻬﺎﻧﻪﺍﯼ ﺗﻤﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﻋﻤﻞ ﯾﺎ ﺗﺮﮎ ﻋﻤﻞ ﻣﻐﺎﯾﺮ ﺑﺎ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺫﮐﺮ ﺷﺪﻩ ﯾﺎ ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯾﻢ، ﻭ ﯾﺎ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻻﯾﻞ ﺭﺍﻫﻤﻨﺎﯾﯽ ﮐﻨﯿﻢ، ﻣﯽﮔﻮﯾﯿﻢ : ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻧﺸﻮﯼ ﺭﺳﻮﺍ، ﻫﻤﺮﻧﮓ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺷﻮ !!! . ﺟﺎﯼ ﺗﺎﺳﻒ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﯽ ﻫﯿﭻ ﺗﻔﮑﺮﯼ ﺩﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺟﺎﻫﺎ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻭ ﻧﻮﺷﺘﻪﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﺜﻞ ﺩﺭ ﺍﻧﺤﺮﺍﻑ ﺍﺯ ﺍﺻﻞ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻭ ﯾﺎ ﻓﺮﺍﺭ ﺍﺯ ﺁﻥ، ﻭ ﯾﺎ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﯽ ﺑﺎ ﻣﻐﻠﻄﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺤﺖ ، ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﺜﻞ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ . 🔻ﻧﺎﮔﻔﺘﻪ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﮐﻪ، ﺍﯾﻦ ﻣﺜﻞ ﮐﺎﺭﺑﺮﺩﻫﺎﯼ ﺩﺭﺳﺖ ﻭ ﻣﺜﺒﺘﯽ ﻫﻢ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﻣﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺎ ﻫﺪﻑ ﺳﻮﺀ ﺑﮑﺎﺭ ﺑﺮﺩﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩ. ﺍﺩﺏ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺑﺎﺧﺮﺩﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﺜﻞ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻭ ﺩﺭﺳﺘﯽ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﺑﺮﻧﺪ. http://eitaa.com/cognizable_wan
🌷آيت‌الله سعادت‌پرور پهلوانی : اگر انسان ساخته شود، آثار وجودی او بی سر و صدا، خانه به خانه سرایت می‌کند. 📚 کیمیای وصل، ج۲، ص۱۵۹ ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
ﭘﺪﺭ ﺯﺣﻤﺘﮑﺶ ﺩﺭ ﺩﻣﺎﯼ 50 ﺩﺭﺟﻪ ﺳﺨﺖ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭘﺴﺮ 26 ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺵ ﺑﯽ ﺗﻮﺟﻪ ﻏﺮﻕ ﺩﺭ اينستاگرام ﺍﯾﻦ ﭘﺴﺖ ﺭﺍ ﮔﺬﺍﺷﺖ : " ﺑﺴﻼﻣﺘﯽ ﻫﻤﻪ ﯼ ﭘﺪﺭﻫﺎ "... ! ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺯ 5 ﺻﺒﺢ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﻪ . ﻭﻟﯽ ﺩﺧﺘﺮﺵ لنگ ﻇﻬﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ ﺩﺭ ﻓﯿﺲ ﺑﻮﮎ ﭘﺴﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ : ﻫﻤﻪ ﯼ ﻫﺴﺘﯽ ﺍﻡ ﻣﺎﺩﺭ ...! ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﻭﺍﺭﺩ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﺪ، ﺩﺧﺘﺮك ﺩﺍﺩ ﺯﺩ : ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ ﺑﻬﺖ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﯽ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﯿﺎ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﻢ، ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﯽ؟؟؟ ﺭﺍﺳﺘﯽ، ﭘﺴﺖ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻠﯽ ﻻﯾﮏ ﺧﻮﺭﺩ ... ﻣﺮﺩ ﺗﺎﺑﻠﻮﯼ ﺧﺎﺗﻢ ﮐﺎﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺭﻭﯼ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻧﺼﺐ ﮐﺮﺩ ... ﻫﻤﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ : ﺣﺎﻝ ﺑﺮﺍﺩﺭﺕ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺍﺳﺖ، ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﺍﯼ ... ؟ ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﮔﻔﺖ : ﺍﻻﻥ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﻧﺪﺍﺭﻡ ... اما ! ﺭﻭﯼ ﺗﺎﺑﻠﻮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ : «ﺑﯿﺎ ﺗﺎ ﻗﺪﺭ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ»! آيا تا بحال ! ﻫﯿﭻ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﮐﻪ ﺷﻌﺎﺭ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺩﺭ ، ﭼﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭﻣﺎﻥ ﺩﺭ ﺷﺒﺎﻫﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ؟👌🏻 ✅ http://eitaa.com/cognizable_wan
شخصی تعریف میکرد: یه همکارداشتم سربرج که حقوق میگرفت تا15روزماه سیگار برگ میکشید، بهترین غذای بیرون میخورد و نیمی از ماه رو غذا ی ساده از خونه می آورد، موقعی که خواستم انتقالی بگیرم کنارش نشستم گفتم تا کی به این وضع ادامه میدی ؟ باتعجب گفت: کدوم وضع! گفتم زندگی نیمی اشرافی نیمی گدایی...!! به چشمام خیره شد وگفت: تاحالا سیگار برگ کشیدی؟ گفتم نه! گفت: تا حالا تاکسی دربست رفتی؟ گفتم نه! گفت: تا حالا به یک کنسرت عالی رفته ای؟ گفتم نه! گفت: تاحالا غذای فرانسوی خورده ای؟ گفتم نه! گفت: تاحالا تمام پولتو برای کسی که دوستش داری هدیه خریدی تاخوشحالش کنی؟ گفتم نه! گفت: اصلا عاشق بوده ای؟ گفتم نه! گفت: تاحالا یک هفته از شهر بیرون رفته ای؟ گفتم نه! گفت اصلا زندگی کرده ای؟ با درماندگی گفتم اره... نه... نمی دونم...!! همین طور نگاهم میکرد نگاهی تحقیر آمیز...!! اما حالا که نگاهش میکردم برایم جذاب بود... موقع خداحافظی تکه کیک خامه ای در دست داشت تعارفم کرد و یه جمله بهم گفت که مسیر زندگیم را عوض کرد... او پرسید: میدونی تا کی زنده ای ، گفتم نه! گفت: پس سعی کن دست کم نیمی از ماه را زندگی کنی..!! ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴چند وقت پیش رفتیم جایی یکی از پیرزن های مجلس شروع کرد فحش به نظام ✊ و دعا برای روح شاهنشاه ...😕 اون موقع چیزی نگفتم اما بعد اینکه شام صرف شد نشستم کنارش گفتم حاج خانوم شنیدم ماشالله همه بچه ها و نوه هاتون تحصیلکرده هستن ! 📌لبخندی زد و با افتخار گفت بله اون پسرم لیسانس هست اون نوه ام دکتری هست اون یکی پزشکی میخونه و... خداروشکر نان حلال و زحمتکشی دادیم بهشون ☺️ 📌گفتم : آفرین به شما ، خودتون تا کلاس چندم خوندین؟! گفت: من تا کلاس پنجم درس خوندم 😓 📌گفتم : کدوم مدرسه؟ گفت : تا کلاس سوم مدرسه روستامون ، کلاس چهار و پنجم رو هم نهضت سواد آموزی خوندم 📌گفتم : پس هوش بچه ها و نوه هاتون به شما نرفته احتمالا به خاله ای و عمه ای کسی رفتن درس خون شدن 😉 گفت : نه خواهر برادرام هم بیشتر از دبستان سواد ندارن !! اتفاقا هوشی من داشتم هیچکس نداشت 😏 📌گفتم : پس چرا درس نخوندین ؟ حتما تنبل بودین ،! 😅 گفت: نخیر !! خیلی هم زرنگ بودم منتها بد شانسی ما اون موقع امکانات نبود ، مدرسه تو روستاها اکثرا نبود یا تا دبستان بود !! اگه امکاناتی که بچه های الان دارن من داشتم الان مدرک پروفسوری داشتم 😌 قدیم اصلا برای سواد ارزش قائل نبودن ، از بچگی دست چپ و راستم شناختم بردنم پشت دار قالی ، تو قالیباف خونه بزرگ شدم ، صبح تا شب باید برای ارباب قالی میبافتیم بعدشم بدو بریم از سرچشمه آب بیاریم گاو و گوسفند علف بدیم و مثل الان لوله کشی و لباسشویی و این حرفا نبود ... وقتی برای درس خوندن نداشتیم همون سه کلاس رو هم شبانه خوندم !! 📌گفتم : خب نمیرفتین قالیباف خونه ، گفت: خب اگه نمیرفتیم چیزی نداشتیم بخوریم باید قالی میبافتیم که اخر برج پدرمون پولی از ارباب بگیره قند و چایی و کبریت وبقیه مایحتاجمون رو بخره 📌گفتم: شاه میدونست شما اینجور زندگی دارید؟! آخه زندگی سردار سلیمانی خوندم مثل شما بود ، پدر خودمم مثل شما بوده و تو سختی زندگی میکردن ، چرا شاهنشاه براتون کاری نمیکرد؟! چرا ۸۰ درصد مردم ایران تو زمان شاه بیسواد بودن؟! تازه انقلاب اومده یک نهضت راه انداخته که بتونه بیسوادی رو ریشه کن کنه؟! حاج خانوم یک نگاهی کرد 😨 📌گفتم : چرا دارید حقایق رو وارونه جلوه میدین ؟ گفت: چی بگم از بس گرونیه 📌گفتم : مدل ماشین بابات زمان شاه چی بود؟! حتما تو اون ارزانی ها بهترین ماشین خریدین؟ گفت : ما اصلا ماشین نداشتیم فقط ارباب داشت ! 📌گفتم : زمان شاه مستطیع شدین رفتین حج حاج خانوم شدین؟! گفت : نه چند سال پیش رفتم مکه سوریه و کربلا هم رفتم 📌گفتم : چرا تو زمان شاه همه چیز ارزون بود نرفتین گفتم : شاهنشاه استان بحرین رو چند فروخت؟! دشت ناامید و هیرمند را چند؟ جزایر اریایی و زردکوه را چطور؟و...... گفت : مگه شاه فروخت ؟! گفتم : وقتی استان فروخته نفهمیدین چطوری از بقیه اختلاس هاشون باخبر میشدین؟! 🎯خلاصه گفتم تاریخ رو تحریف نکنید لطفا از شاه ملعون اسطوره تو ذهن بچه هایی که حاضر نیستن لحظه ای تو شرایط و امکانات زمان شاه زندگی کنند نسازید !!! سرش انداخت پایین و چیزی نگفت. لعنت خدا بر فراموشکار ها، آنهایی که یادشون رفته چه زندگی اسفباری شاه ملعون برای کشور ساخته بود. http://eitaa.com/cognizable_wan
🌺❁﷽❁🌺 فردی چندین سال شاگرد نقاش بزرگی بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت. روزی استاد به او گفت که دیگر شما استاد نقاشی شده ای و من چیزی ندارم که به تو بیاموزم. شاگرد فکری به سرش رسید، یک نقاشی فوق العاده کشید و آنرا در میدان شهر قرار داد، مقداری رنگ و قلمی در کنار آن قرار داد و از رهگذران خواهش کرد اگر هرجایی ایرادی می بینند یک علامت × بزنند. غروب که برگشت دید که تمامی تابلو علامت خورده است و بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد . استاد به او گفت: آیا می توانی عین همان نقاشی را برایم بکشی؟ شاگرد نیز چنان کرد و استاد آن نقاشی را در همان میدان شهر قرار داد، و این بار نیز رنگ و قلم نقاشی را کنار تابلو نقاشی قرار داد و در گوشه ای از تابلو نوشت: ""اگر جایی از نقاشی ایراد دارد با این رنگ و قلم اصلاح بفرمایید"" غروب که برگشتند دیدند تابلو دست نخورده مانده است. استاد به شاگردش گفت: "" همه انسانها قدرت انتقاد دارند ولی جرات اصلاح نه "" 👌 •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• ✴️http://eitaa.com/cognizable_wan
ملا نصرﺍلدین هر روﺯ یک مشت اﺯ علف خرﺵ کم میکرﺩ تا به نخورﺩن عادﺕ کند..! پرسیدند : نتیجه چه شد؟ گفت : نزﺩیک بوﺩ عاﺩت کند که مرﺩ ! 🍃http://eitaa.com/cognizable_wan 🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عواقب اختلاف افکنی بین زن و شوهر! 🎙 حجت الاسلام و المسلمین عباسی ولدی 🧕 🌸👇 http://eitaa.com/cognizable_wan