eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😋😍🧃🧃🧃 -شیر -زعفرون -هل -گل محمدی -نبات -بذارین یه کم روی شعله بمونه تا زعفرون به خورد شیر بره، عطر هل و گل هم در بیاد ، بعد نوش جان کنین. 🎬 👉🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan ࿐჻❥⸙😋⸙❥჻࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷 ظریف: دولت توانست کشور را کند... : (حفظه ا...) به ظریف... . 🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷 🎬 👉🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻🎥خانوما مراقب باشین اینجوری فن نخورین😂 چه چَموشی بوده شوهره😐 ✅ 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
یه همکار داشتم سر ماه که حقوق می‌گرفت تا ۱۵ روز ماه سیگار برگ می‌کشید، بهترین غذای رستوران رو می‌خورد اما نیمی از ماه رو غذای ساده از خونه می‌آورد. موقعی که از اونجا منتقل شدم کنارش نشستم و گفتم تا کی به این وضع ادامه میدی؟ با تعجب گفت کدوم وضع؟ گفتم زندگی نیمی اشرافی و نیمی گدایی. به چشمام خیره شد و گفت: تا حالا سیگار برگ کشیدی؟ گفتم نه. گفت تا حالا تاکسی دربست رفتی؟ گفتم نه! گفت تا حالا به یک کنسرت عالی رفته‌ای؟ گفتم نه. گفت تا حالا غذای فرانسوی خورده.ای؟ گفتم نه! گفت تا حالا تمام پولت رو برای کسی که دوستش داری هدیه خریدی تا خوشحالش کنی؟ گفتم نه. گفت اصلا عاشق بوده‌ای؟ گفتم نه! گفت تاحالا یک هفته از شهر بیرون رفته‌ای؟ گفتم نه! گفت اصلا زندگی کرده‌ای؟ با درماندگی گفتم آره. نه. نمی‌دونم. همین طور نگاهم میکرد نگاهی تحقیر آمیز. موقع خداحافظی تکه کیک خامه‌ای در دست داشت تعارفم کرد و یه جمله بهم گفت که زندگیم رو عوض کرد، اون پرسید می‌دونی تا کی زنده‌ای؟ گفتم نه! گفت پس سعی کن دست کم نیمی از ماه را زندگی کنی. 🍃 🌺🍃http://eitaa.com/cognizable_wan
📚از این آب ننوشید : 👁‍🗨 ۱۰۴ صفحه این دو نمایش‌نامه وودی آلن نخستین تجربه‌های اویند در تئاتر برادوی و هر دو هم بعدتر با بازی خود او به فیلم در آمدند، كمدی‌هایی سرزنده و شوخ و شنگ و پرشتاب كه غالب درون‌مایه‌ها و دغدغه‌های همیشگی آثار آلن را در خود دارند، پیچیدگی‌ها و بحران‌های روابط عاطفی، نسبیت‌های اخلاقی و تقارن‌ها و تصادف‌هایی كه مسیر زندگی آدمی را یك‌سر دگرگون می‌كنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شما از مکانیزم کلید🔑 هم استفاده میکنین؟! ⭕️ نه، این کلید با اون کلید فرق داره...😉 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 دلیل زیرپا گذاشتن خط قرمزها توسط ظریف چه بود؟؟ 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷 و ماندگار ترین ☝️ ✅✅✅ یا ایّها الذین آمَنو آمِنو... 🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷 ❌ مثل ، یا مثل ؟؟؟ 🔶افشاگری در مورد پرونده اقتصادی ✖️زهرا پزشکیان کیست؟ آقای پزشکیان .. . 🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🔻📸اینجوری سلامت لپ تاپ دست دوم رو بررسی کن 🔹 قبل از خرید لپ تاپ دست دوم (استوک) بهتر است نیازهای خود را بشناسیم و با دقت و بررسی موارد مختلف اقدام به خرید کنیم ✅ 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ﷽ 🎥 سلام، ما این کارو شروع کردیم اگه دوست دارید شما هم ادامه بدین😊 پویش کمک به نیازمندان 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
📚حکایت کوزه خیاط 💠در روزگار قدیم در شهر ری خیاطی بود که دکانش سر راه گورستان بود. وقتی کسی می مرد و او را به گورستان می بردند از جلوی دکان خیاط می گذشتند. یک روز خیاط فکر کرد که هر ماه تعداد مردگان را بشمارد و چون سواد نداشت کوزه ای به دیوار آویزان کرد و یک مشت سنگ ریزه پهلوی آن گذاشت. هر وقت از جلوی دکانش جنازه ای را به گورستان می بردند یک سنگ داخل کوزه می انداخت و آخر ماه کوزه را خالی می کرد و سنگها را می شمرد. کم کم بقیه دوستانش این موضوع را فهمیدند و برایشان یک سرگرمی شده بود و هر وقت خیاط را می دیدند از او می پرسیدند چه خبر؟ خیاط می گفت امروز چند نفر تو کوزه افتادند. روزها گذشت و خیاط هم مرد. یک روز مردی که از فوت خیاط اطلاعی نداشت به دکان او رفت و مغازه را بسته یافت. از یکی از همسایگان پرسید: «خیاط کجاست؟» همسایه به او گفت: «‌خیاط هم در کوزه افتاد.» و این حرف ضرب المثل شده و وقتی کسی به یک بلائی دچار می شود که پیش از آن درباره حرف می زده، می گویند: «خیاط در کوزه افتاد.» 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
من فقط یک آرزو دارم وآن اینکه خدا به من یک عمر طولانی بدهد و من در این عمر ازهمه کناره گرفته و تا آخر عمر بر مظلومیت امیرالمومنین علی علیه السلام گریه کنم. (ره)صاحب کتاب بی‌نظیر الغدیر ✾📚 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻🎥 برخورد یک عظیم با زمین در  ۶۶ میلیون سال پیش، منجر به انقراض بیش از ۷۰ درصد از از جمله شد. ✅ 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻🎥راز پنهان کارت ملی هوشمند مطمئنم ۹۰ درصدتون نمیدونستین😁 ✅ 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
شخصی با استفاده از چند عکس مرا تهدید میکند، میشه کاری کرد⁉️ 👈مطابق ماده ۶۶۸ قانون مجازات هرکس با جبر و قهر یا با اکراه و تهدید دیگری را ملزم به دادن نوشته یا سند یا امضاء یا مهر نماید و یا سند و نوشته ای که متعلق به او یا سپرده به او می باشد را از وی بگیرد به حبس از سه ماه تا دو سال و تا (74) ضربه شلاق محکوم خواهد شد. ⚖ ⚖ 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✘ اگر به «همین یک معیار» در کاندیدایی مطمئن شدید؛ او انتخاب اصلح شماست! | منبع : انتخاب اصلح 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
💥 مردان خدا 🌺 بابا کرَم و داستانِ خواندنی او 🌺 🌸 "‌کرَم‌علی کریم‌زاده " ساکن تهران و اهل زورخانه و در زیّ لات‌ها بود و چون هنگام گذر از کوچه، به بچه‌های محل آب‌نبات می‌داد، آنان وی را " بابا کرَم " می‌خواندند و از همین‌جا به این لقب مشهور شد. 💧مدتی بعد، خانمی شعری می‌سراید که مطلع آن این بود: "بابا کرَم! دوستت دارم." پس از سرودن آن، مرحوم کریم‌زاده به وی خیلی علاقه‌مند می‌شود و از او خواستگاری می‌کند تا همسر دومِ این مرد شود اما این‌خانم شرط ازدواج خود را این می‌گذارد که هر دو توبه کنند و بابا کرَم هم می‌پذیرد و برای این‌که خدا توبه‌شان را قبول کند، نذر می‌کنند که همه‌ی نمازها را در مسجد محل و به‌جماعت بخوانند. 💧مرحوم حجةالاسلام تنکابنی ( پیشوای مسجد محله‌ی آنها ) می‌گفت: "صبح روزی دیدم برف بسیار زیادی باریده است؛ به‌گونه‌ای که یقین داشتم آن روز کسی برای نمازِ جماعتِ صبح به مسجد نمی‌آید و از این‌رو نخواستم به مسجد بروم اما به یادم افتاد که همسر بابا کرَم به نذر خود پابند است و با همین انگیزه به راه افتادم. به مسجد که رسیدم، دیدم پشت در بسته‌ی مسجد - در آن سوز برف و سرما - منتظر بازشدنِ در مسجد و خواندن نماز جماعتِ صبح است! به مسجد رفتیم و نماز جماعت دونفره خواندیم." 💧بابا کرم از آن همسرِدوم خود، پسری به نام مرتضی پیدا می‌کند که بزرگ هیئتِ تفرشی‌های تهران ( واقع در کوچه‌ی بابل یا همان وزیری ) می‌شود ( و محسن مهدیان که راوی این تاریخ است، می‌گوید عکسی از این آقا مرتضی دارد. ) 💧مدتی بعد، حسین همدانیان آن شعر را کامل می‌کند و برایش آهنگی هم می‌سازد. ( همدانیان بعدها بسیار فقیر می‌شود و سرانجام در آسایشگاه سالمندان وفات می‌کند. ) 💧سپس همان شعر را ملوک آنغوز ( مشهور به "آفت" و "بلبلِ شرق" ) در کاباره‌های لاله‌زار به همان شکلی که معروف به "آواز تخت‌حوضی‌" و "کوچه‌بازاری"ست ، بازخوانی می‌کند و به‌قدری با خواندن آن معروف می‌شود که عکس وی را برای ترویج آدامس "‌خروس‌نشان"، روی آن می‌زنند. 💧اما سرنوشت او هم جالب است: یک بار که برای دیدار با پسرش به سوریه رفته بود، با اصرار یکی از دوستان به زیارت دختر امیرمومنان - علیه‌السلام‌ - می‌رود و همان‌جا "در اوج شهرت" برای همیشه از مطربی توبه می‌کند و بعدها درویش و همه‌ی تلاشش رسیدگی به حال نیازمندان می‌شود و کتابی هم به نام " از فقر تا فقر " می‌نویسد که تا کنون چاپ نشده است. ✾📚 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🔆پسر كچل يك رفيقى داشتم ، خدارحمتش كند. مى گفت : پدرم با حاج شيخ رفيق بود، ومنزل ما هم مى آمد اما چيزى نمى خورد، من كوچك بودم وسرم كچل بود، وهر چه مداوا ميكردم خوب نمى شد. حاج شيخ ؛ به من فرمود: كلاهت را بردار ببينم وقتى كلاه را برداشتم يك نگاهى بسرم كرد، و فرمود: بله بد مرضى هم هست ، آب دهان به سرم انداخت . من كه بچه بودم عصبانى شدم ، رفتم به مادرم گفتم : اين ديگر كيست ، كه پدرم او را اينقدر احترام مى كند. مادرم گفت : مگر چه شده ؟ گفتم آب دهان به سرم انداخت . مادرم گفت : مادر ايشان مرد بزرگى است ناراحت نشو. من يك وقت احساس كردم كه سرم مى خارد، هى خاراندم زخم شد زخم را كندم ديدم زيرش مو در آورده . 📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده ✾📚 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥حکایت امام جواد (علیه السلام) و شیعه ای که از مرگ می ترسید! ▪️ کیفیت انتقال مومن به آخرت ▪️ وقتی همه دردها و رنج ها و سختی ها به پایان می رسد! 🔸حجت الاسلام انصاریان ✾📚 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌