eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️🍃 مردها فکر می‌کنند زن‌ها همیشه به دنبال جلب توجه اند... اما خانم ها گاهی واقعاً حس و حال خوبی ندارن..! علائم قبل ازعادت‌ ماهیانه شان را فراموش نکنید..! 💞 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
♥️🍃 🟣اگر در شخصیت نقص روانی و تربیتی وجود داشته باشد معمولا هیچ نسخه تربیتی به کودک کمکی نخواهد کرد. 🟣مادری که همه کارها را برای فرزندش انجام می‌دهد، به فرزندش آموزش می‌دهد که حقیر، ناتوان، وابسته، ناکارآمد و غیرمفید است. 💞 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🍃💐🍃 🉐یه وقتایی ماخانوما به اشتباه برای اینکه نظر همسرمون رو جلب کنیم خودمونو میزنیم به مریضی؛یا اگه مریضیمون کوچیک باشه پیاز داغ آه و ناله رو زیاد میکنیم تا بیشتر جلب توجه کنیم و این جوری حواسشون بیشتر پی ما جمع باشه! 🔹🔸این بعضی وقتا جواب میده ولی مثلا سه ماه یه بار!!!نه دایما!نه هر هفته!نه اینکه تا میبینیم سرشون تو گوشیشونه آه و ناله مون دربیاد که حواسشونو پی خودمون جمع کنیم.هر چیزی جایی داری! 🔸🔹اگه اظهار ضعف و مریضی تکراری بشه دیگه برای مریضی تون تره خرد نمیکنن... 🉐پس تکراری نکنید خودتونو🉐 ‌‌‌ ‌ 💞 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🌱برنده فكر كن تا برنده شوي🌱 🤔حسرت گذشته تا کی؟!! امروزتو بساز تا بار دیگر حسرتش را نخوری آن را تبدیل به گذشته ای بهتر کن گذشته های آینده ات را خوب بساز رمز موفقيت شروع كردن است شاهكار هاي بزرگ توسط كساني ساخته ميشود كه به قدرت خدا ايمان دارند. اگه میبینی در بیرون بعضی چیزها ردیف نیست برای اینه که یه چیزهایی در درونت ردیف نیست ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
♥️🍃 از زندگیت شاهکار خلق کن؛ تصور کن هیچ محدودیتی برای آنچه که میتونی انجام بدی، باشی یا داشته باشی، نداری. ‌❤️🕊 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
مریم مقدس و خواستگارش! در یکی از کلاس‌های دانشگاه، بحثی داغ در مورد انتخاب همسر توسط پسران در جریان بود. موضوع بحث این بود که چرا برخی پسران با وجود داشتن روابط متعدد با دختران مختلف، در نهایت به دنبال دختری پاک و بی‌تجربه در زمینه ارتباط با پسرات برای ازدواج می‌گردند. این موضوع برای بسیاری از دانشجویان، از جمله من، غیرقابل درک بود. در حین بحث، استادمان خاطره‌ای جالب تعریف کرد: ایشان که در گذشته مشاور دانشجویان در دانشگاهی دیگر بودند، روزی دختری به نام سارا که قبلاً نیز در یکی از کلاس‌هایش حضور داشت، به اتاقش مراجعه می کند. سارا که از نظر حجاب و رفتار چندان پایبند به عرف جامعه نبود، در کلاس نیز با پسران شوخی می‌کرد و به اصطلاح عامیانه، "تیپ دختران امروزی" را داشت. سارا با سلام و احوالپرسی از استاد، تقاضای صحبت خصوصی کرد و پس از اجازه استاد، شروع به صحبت کرد: "حاج آقا، من قصد دارم در مورد موضوعی با شما صحبت کنم. راستش توی کلاس ما پسری هست که خیلی بهش علاقه‌مند شدم، اما خجالت می‌کشم که خودم به او بگویم. می‌خواستم شما به عنوان واسطه این موضوع را به او بگویید. ما توی کلاس خیلی راحت با هم صحبت و شوخی می‌کنیم. احساس می‌کنم روحیاتمان به هم می‌خورد و از بقیه دختران دانشکده راحت‌تر با من حرف می‌زند. از نگاهش هم مشخصه که به من علاقه‌منده، ولی من خجالت می‌کشم که بهش بگم. میشه شما این کار رو برای من انجام بدین؟" سارا پس از گفتن این حرف‌ها، به بهانه‌ای از اتاق خارج شد. هنوز چند دقیقه‌ای نگذشته بود که همان پسری که سارا به خاطر او به اتاق استاد آمده بود، وارد شد. استاد با خود فکر کرد که حتماً این پسر هم به خاطر سارا آمده و چه خوب که خودش پیش‌قدم شده و نیازی به واسطه‌گری او نیست. پسر با لحنی خجالت‌زده گفت: "حاج آقا، من توی یکی از کلاس‌ها دختری رو دیدم که خیلی بهش علاقه‌مند شدم و می‌خوام ازش خواستگاری کنم، ولی خجالت می‌کشم و نمی‌دونم چطور بهش بگم." استاد پرسید: "اون دختر کیه؟" و پسر در جواب گفت: "خانم مریم ...." استاد با شنیدن اسم مریم، تعجب کرد. مریم دختری بود که در دانشکده به "مریم مقدس" معروف بود. او دختری بسیار باحجاب، متین و باوقار بود که به ندرت با پسران صحبت می‌کرد و بیشتر حواسش به درس و کتابش بود. استاد به پسر گفت: "تو که به این دختر نمی‌خوری! من چندتا کلاس باهاش داشتم. مریم خیلی سرسنگین و باوقاره. من تا به حال توی هیچ‌کدوم از دختران این دانشکده به اندازه او حجب و حیا ندیدم. در ضمن، تو که روابط عمومیت خیلی خوبه! فکر می‌کنم خانم سارا (همان دختری که قبل از تو به اتاقم اومد و از من خواست واسطه بشم) بیشتر به دردت می‌خوره!" پسر قبل از اینکه استاد حرفش را تمام کند، با لحنی قاطع گفت: "من از دخترانی که خیلی راحت با نامحرم ارتباط برقرار می‌کنن و پوشش و حجاب درست و درمانی ندارند، بدم میاد. من می‌خوام همسر آینده‌ام فقط مال خودم باشه. می‌خوام خنده‌ها، شوخی ها و زیبایی‌هایش فقط برای من باشه و همه درددل‌هایش را با من در میان بگذارد. حالا شما به من بگید چطور می‌تونم با دختری که قبل از ازدواج هیچ چیز برای همسر آینده‌اش نگه نداشته زندگی کنم؟! من همون دختر سرسنگین و باوقار رو می‌خوام که لبخندش رو تا به حال هیچ مردی ندیده. همون دختری که توی ته کلاس می‌شینه و حواسش به جای اینکه به حرف‌های پسران باشد، فقط به درسش فکر می‌کنه و نمرات عالی داره. همون دختری که حجب و حیا و وقارش باعث شده که هیچ مردی جرات نکنه باهاش شوخی کنه. و من هم به همین خاطر مزاحم شما شدم، چون اونقدر باوقاره که من خودم خجالت می‌کشم که بهش بگم! ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
مطالعه جدید: تبعیض گذاشتن بین افراد می‌تواند سرعت پیری را افزایش دهد ! 🔹طبق پژوهش جدید دانشمندان دانشگاه نیویورک، تبعیض احتمالاً می‌تواند سرعت فرایندهای زیستی پیری را افزایش دهد. این پژوهش تبعیض میان افراد را به تغییراتی در سطح مولکولی پیوند می‌زند و نشان می‌دهد که نابرابری‌ها می‌توانند یک علت ریشه‌ای برای بیماری‌ها و مرگ‌های مرتبط با پیری باشند. 🔹پژوهش‌ها نشان می‌دهند که افرادی که براساس هویت خود (مثلاً نژاد، جنسیت، وزن یا معلولیت) تبعیض‌هایی را تجربه می‌کنند، ریسک ابتلا به مشکلات مختلف سلامتی در آن‌ها بیشتر است. این مشکلات عبارتند از فشار خون بالا، بیماری‌های قلبی و افسردگی. 🔹عوامل زیستی‌ای که باعث این خروجی‌های سلامتی می‌شوند مشخص نیستند، اما احتمالاً فعالیت مزمن واکنش‌های اضطرابی بدن در این ارتباط نقشی پررنگ داشته باشد. 🌿 🌿 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 روایتی از پیامبر اکرم (ص) در خصوص استفاده از فرصت زندگی ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 نظر جالب دکتر عزیزی درباره رد کردن کسی به دلیل 🟣 باید بررسی شود شاید اخلاق و رفتار خوبی داشته باشد که سیگار کشیدنش اصلا به چشم نیاید ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
♥️🍃 💕فقط موقعی که آدم فکرخوب می کنه قیافش زیبا میشه... هر آدم فکر بدی می کنه قیافش زشت میشه و این زشتی کم کم در قیافه انسان میماند. . ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چجوری ماژیک هایلایتو از رو کاغذ پاک کنیم😲 ⛱🔥 🔥⛱ ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
✅اگر می خواهید کمتر عرق کنید این غذاها را بخورید ✨آب ✨شیر کم چرب یا بدون چربی ✨غذاهای غنی از کلسیم ✨میوه و سبزیجات ✨روغن زیتون ✨ویتامین B ‌‌‌‌‌‌ 🌿 🌿 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
آقا افشین، کارکردن در منزل را عار نمی‎دانست و حتی اگر خسته بود و یا تازه از محلّ کار برمی‎گشت، در کارهای خانه کمکم می‎کرد😍 همیشه طوری برنامه‎ریزی داشتم که با آمدنش، کاری در منزل نباشد؛ این‌جور مواقع وقتی می‎دید کاری نیست، جاروبرقی را می‎آورد و منزل را جارو می‎کرد.❤️ برای مثال اگر از مأموریتِ یک‌ماهه برمی‎گشت، اولین استکان چای یا لیوان آب را خودش می‎شست؛ وقتی می‎گفتم شما خسته هستی، می‎گفت من فقط به مأموریت رفتم درحالیکه شما در این مدت کارهای زیادی انجام داده‎ای؛ از طرفی برای بچه‎ها هم پدر بودی و هم مادر💞😍 🎙راوی 🕊 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🌷 🌷 💕 🌷اوايل جنگ تا رسيدن نيروهای زمينی و انسجام آن‌ها با عمليات‌های مختلف پروازی، پيشروی نيروهای عراق به ويژه يگان‌های زرهی را کند کرديم. يکی از اين مأموريت‌ها انهدام پلی برای قطع خطوط مواصلاتی دشمن بود. از آن‌جا که ظاهراً نزد مسئولان انهدام پل از اهميت خاصی برخوردار بود، قرار شد آن را بمباران ليزری کنيم. اين شيوه معمولاً برای محل‌هايی که پدافند قابل توجه ندارند به کار می‌رود. اما.... 🌷اما ما مجبور بوديم دستور را اجرا کنيم. يک فروند اف_۴ دی به خلبانی ارسلان مرادی و کابين عقبش، مجيد علی‌دادی، وظيفه‌ی ليز کردن را داشتند. برای اين کار بايد در ارتفاع پنج هزار پا دور هدف گردش کرده و با نشانه‌روی ليزری، که کابين عقب انجام می‌داد، يک قيف مجازی ليزر می‌ساختند تا ساير هواپيماها بمب‌هايشان را در اين قيف ليزری رها کنند. در اين صورت بمب‌ها دقيقاً به پل اصابت و آن را نابود می‌کرد. 🌷با توجه به پدافند آماده و قوی دشمن، اين هواپيما هدف قرار گرفته شد و خلبانان مجبور به ترک اضطراری آن شدند. صندلی علی‌دادی عمل کرد، اما مرادی که صندلی‌اش پرتاپ نشد، مجبور شد به عنوان اولين و آخرين خلبان شکاری فانتوم با باز کردن همه‌ی اتصالات خود از صندلی پران، به جز چتر نجات، از هواپيما بيرون بپرد. البته به شکلی معجزه‌آسا به رغم صدماتی که متحمل شده بود از سانحه جان سالم به در برد. : خلبان اصغر باقری ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🍏برص (لکه های سفید پوست) ⓵•⇦سرکه انگبین (۲ واحد عرق نعنا + ۲ واحد عسل + ۱ واحد سرکه انگور طبیعی ) یک سوم لیوان از این شربت ریخته و باقی را آب ریخته و شبها قبل از خواب میل شود .روزی ۱ الی ۲ لیوان صبح وشب (طول درمان ۴ ماه الی یک سال) ⓶•⇦ترک سردیجات و نخوردن دو غذای سرد با هم ⓷•⇦بعد از ۳ ماه هر ماه یکبار حجامت عام 🌿 🌿 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🔴 سنگ کیسه صفرا ♻️ کیسه صفرا، کیسه کوچکی زیر کبد است که به کبد متصل بوده و وظیفه اصلی آن ذخیره و آزاد­سازی صفرا در دستگاه‌­گوارش و کمک به هضم غذا در روده است. صفرا، سبک، تیز و لطیف است و همیشه تمایل به جداره‌ دارد. ♦️ رژیم‌غذایی نامناسب، نجویدن غذا، پرخوری و بدخوری، که باعث جذب غذای نپخته به کبد شده و از طرفی مصرف آب و نوشیدنی ‌های سرد و یخ باعث فراخوان صفرا به جداره و رسوب و انسداد صفرا در آن ناحیه می‌شود. بنابراین موجب پدید آمدن خلط لزج و شبه‌سنگ در جداره کیسه صفرا می‌شود که بلور آن ابتدا به اندازه دانه خاکشیر است، رفته رفته بزرگ شده و سنگ کیسه صفرا بوجود می‌آید. در نتیجه، مجاری خروجی کبد تنگ می‌شود و اینجاست که خود صفرای سوخته، رسوب کرده و سفت شده و مانع گذر صفرای لطیف به بدن می‌شود. 🔷 علایم 🔹 گاهی هیچ نشانه‌ای ندارد ولی گاهی درد ناگهانی در بالای شکم و زیر آخرین دنده‌های سمت راست قفسه سینه 🔹 زرد شدن صورت و چشم‌ها 🔹 اظهار داغی و گرمای شدید در کبد و سردی اندام انتهایی 🔶 درمان 🔸 مصرف سرکه‌انگبین طبق تجویز طبیب سنتی، سنگ را در ابتدا پرحجم و کم کم خرد کرده و دفع می‌کند. 🔸 ورزش نیز به این امر کمک می‌کند. 🔸 بیشتر از آش و سوپهایی که در آنها غوره، زرشک،تمر هندی، اناردانه، آلو و ... بکار رفته شده را بعنوان وعده‌های غذایی استفاده کنید. 🌿 🌿 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هفت عاملی که باعث ضرر و خسران در زندگی میشود دکتر ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
معروف است که روزی شخصی به عارفی خردمند، که دوران کهنسالی را پشت سر می گذاشت گفت : شما به یاد دارید دقیقا پدر بزرگ من ، چه زمانی درگذشت ؟! عارف پرسید : این پرسش برای چیست ؟ آن جوان گفت : من شاید خیری برای اقوام و دوستان خودم نداشته باشم اما تاریخ درگذشت همه خویشانم را بدست آورده ام و می خواهم روز وفات آنها بروم گورستان و برایشان دعا کنم و خیرات دهم و... عارف خندید و گفت : آدم بدبختی هستی ! خداوند تو را فرستاده تا شادی بیافرینی و دست زندگان و مستمندان را بگیری تا در سختی و مشقت نمیرند حال تو فقط به دنبال مردگانت هستی ؟!.. بعد پشتش را به او کرد و گفت مرا با مرده پرستان کاری نیست و از او دور شد . ارد بزرگ میگوید : "کاویدن در غم ها ما را به خوشبختی نمی رساند" در جایی دیگر نیز میگوید : "آنکه ترانه زاری کشت میکند ، تباهیدن زندگی اش را برداشت میکند" ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«گنج نایاب» 🔸 باید لایق بشه برای باید بفهمه امام زمانش رو بخواد... . ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
”مرد مسنی به همراه پسر ٢۵ ساله‌اش در قطار نشستند. به محض شروع حرکت قطار، پسر که کنار پنجره نشسته بود پر از شور و هیجان شد. دستش را از پنجره بیرون برد و فریاد زد: «پدر نگاه کن درخت‌ها حرکت می‌کنن.» مرد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد. در ردیف مقابل آن‌ها، زوج جوانی نشسته بودند که حرف‌های پدر و پسر را می‌شنیدند و از حرکات پسر جوان که مانند یک کودک ۵ ساله رفتار می‌کرد، متعجب شده بودند. ناگهان پسر دوباره با هیجان فریاد زد: «پدر نگاه کن دریاچه، پرنده‌ها و ابرها با قطار حرکت می‌کنن.» زوج جوان پسر را گاهی با دلسوزی و گاهی با تمسخر نگاه می‌کردند. باران شروع شد چند قطره روی دست مرد جوان چکید. او با لذت آن را لمس کرد و دوباره فریاد زد: «پدر قطره‌های باران را نگاه کن همه‌جا هستن.» زوج جوان دیگر طاقت نیاورند و از مرد مسن پرسیدند: ‌«چرا شما برای مداوای پسرتان به پزشک مراجعه نمی‌کنید؟» مرد مسن گفت: «ما همین الان از بیمارستان بر می‌گردیم، امروز پسر من برای اولین بار در زندگی می‌تواند ببیند.»“ ‹🤍🌼› ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
نام کتاب: سرزمین آدمیان نویسنده : آنتوان دو سنت اگزوپری مترجم : حبیب اللهی تعداد صفحه : 114 حجم فایل : 2.1 ** درباره کتاب* آنتوان دو سنت اگزوپری در تمام کتاب هایش از حوادثی که بر او در ضمن پرواز گذشته است با لحنی شاعرانه سخن می راند، از روابط انسان ها با یکدیگر به گفت و گو می پردازد. شاید بتوان گفت وجود باریتعالی را در روابط آدمیان با یکدیگر جستجو می کند. در کتاب سرزمین آدمیان در این باره چنین می گوید: “در حقیقت بیش از یک نوع تجمل و شکوه وجود ندارد و آن ارتباط آدمیان است با یکدیگر” و باز در سطری پیش چنین می نویسد: “بزرگی یک حرفه در درجه اول شاید متحد کردن انسان ها با هم باشد”. کوشش او همیشه برای یافتن یا ایجاد ارتباطی از اینگونه است. در صفحه اول کتاب سرزمین آدمیان چنین می گوید: شب تاریکی که در آن شب روشنائی هایی چند پراکنده در صحرا می درخشیدند هر یک از این روشنایی ها در این اقیانوس تاریکی دلیلی بر وجود انسانی بود، در این کانون کتاب می خواندند. فکر می کردند. راز دل می گفتند. در آن دیگری عشق می ورزیدند…” .─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞نماهنگ|☀️خورشید مَدینه... 🔸همخوانی استودیویی اشعار عربی - فارسی 🎉به مناسبت ولادت با سعادت حضرت زینب سلام الله علیها🌸 ⭕️اجرا: 💠گروه تواشیح نوجوانان تسنیم💠 🚧ضبط و تنظیم صدا و تدوین فیلم: 🎙استودیو قرآنی تسنیم ولادت سلام الله علیها و روز پرستار مبارک باد ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
 ♨️داستان سید عبدالکریم کفاش سید عبدالکریم کفاش شخصی بود که مورد عنایت ویژه قرار داشت و حضرت دائماً به او سر می زد. روزی حضرت به حجره کفاشی او تشریف آوردند در حالی که او مشغول کفاشی بود. پس از دقایقی حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم، کفش من نیاز به تعمیر دارد ، برایم پینه می زنی؟»  سید عرض کرد: آقاجان به صاحب این کفش که مشغول تعمیر آن هستم قول داده ام کفش را برایش حاضر کنم، البته اگر شما امر بفرمائید چون امر شما از هر امری واجب تر است، آن را کنار می گذارم و کفش شما را تعمیر می کنم. حضرت چیزی نگفتند و سید مشغول کارش شد.  پس از دقایقی مجدداً حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم! کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می زنی!؟» سید کفشی را که در دست داشت کنار گذاشت، بلند شد و دستانش را دور کمر مبارک حضرت حلقه زد و به مزاح گفت : قربانت گردم اگر یک بار دیگر بفرمایید "کفش مرا پینه می زنی" داد و فریاد می کنم آی مردم آن امام زمانی که دنبالش می گردید، پیش من است، بیایید زیارتش کنید ! حضرت لبخند زدند و فرمودند: «خواستیم امتحانت کنیم تا معلوم شود نسبت به قولی که داده ای چقدر مقید هستی.» 📚 کتاب روزنه هایی از عالم غیب؛ آیت الله سید محسن خرازی ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan ‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌