📌 دانلود #رمان آخرین آشوزشت
📝 به قلم مبینا قریشی
📖 تعداد صفحات : 986
🎭 ژانـــر : عاشقانه
———————
خلاصه :
زنگ خطر به صدا در میآید و ناقوس ترس، لرزه بر اندامها میاندازد!
«مراقب باشید؛ اَشوزُشت در کمین است!»
و در آن هنگام که رازها از خواب خرگوشی خود بیدار میشوند، انسانیت در تابوتهای دستساز میآرامد، بیاعتمادی سر به فلک میکشد و عشق در میان تار و پود محبت، مدفون میشود؛ او در میان انبوهی از کلمات رقصان، مستغرق میگردد!
─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از جون و دل مایه میذارن برا تولید محتوا 😂😂😂😂😂😂😂
#طنز
🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
#طنز
معلم از دانش آموز خواسته که انشا درباره یک مسابقه فوتبال بنویسد. همه مشغول نوشتن شدند جز یک نفر.
معلم از او پرسید:چرا نمی نویسی؟
دانش آموز جواب داد :نوشته ام.
معلم دفتر او را گرفت و نگاه کرد نوشته بود به علت بارندگی فوتبال برگزار نخواهد شد.😂😂😂😂😂😂
#طنز
🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
🌸🍃🌸🍃
#دزدي_زيركانه
مردی وارد پارکی شد تا کمی استراحت کند.
کفش هایش را زیر سرش گذاشت و خوابید.
طولی نکشید که دو نفر وارد پارک شدند.
یکی از آن دو نفر گفت طلاها را پشت آن درخت بگذاریم؟
دیگری گفت نه، آن مرد بیدار است، وقتی ما برویم طلاها را بر می دارد.
گفتند امتحانش می کنیم و کفش هایش را از زیر سرش بر می داریم، اگر بیدار باشد معلوم می شود.
مرد که حرف های آنها را شنیده بود، خودش را به خواب زد.
آنها کفش هایش را برداشتند و مرد هیچ واکنشی نشان نداد.
گفتند پس خواب است، طلاها را کنار همان درخت می گذاریم.
بعد از رفتن آن دو، مرد بلند شد و رفت که طلاهای آن دو نفر را بردارد، اما اثری از طلاها نبود و متوجه شد که همه این حرف ها برای این بوده که در عین بیداری، کفش هایش را بدزدند.
#حکایت
┅┅✿❀🌺❀✿┅┅
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
#داستان_کوتاه
روزی حکیمی سرشناس مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثراست؛ علت ناراحتیش را پرسید، پاسخ داد: در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم، سلام کردم جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم ...
حکیم گفت: چرا رنجیدی؟ مرد با تعجب گفت: خب معلوم است چنین رفتاری ناراحت کننده است!!
حکیم در ادامه پرسید: اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد وبیماری به خود می پیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟
مرد گفت : مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم؛ آدم که از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود!
حکیم پرسید: به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟
مرد جواب داد: احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم ...
حکیم گفت : همه ی این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود؟و آیا کسی که رفتارش نادرست است روانش بیمار نیست؟ اگر کسی فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود؟بیماری فکر و روان نامش "غفلت" است و باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند!! پس از دست هیچکس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هر وقت کسی بدی می کند، در آن لحظه بیمار است!
#حکایت
┅┅✿❀🌺❀✿┅┅
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
این دغل دوستان که میبینی
مگسانند دور شیرینی
این ضربالمثل عمدتا در مورد دوستان دغلی به کار میرود که فقط برای استفاده مالی با دیگران رفاقت میکنند، هر چند کلا هر جا که افرادی در زمان ثروت و دارایی و خوشی با کسی رفاقت کنند و در زمان ورشکستی و نداری و هر نوع گرفتاری دیگر از او دوری کنند، این ضربالمثل استفاده میشود.
حکایت شده است که در زمان قدیم، مردی بود ثروتمند و این مرد فرزندی داشت عیاش. هرچه پدر به فرزند خود نصیحت میکرد که با دوستان بد معاشرت مکن و دست از این ولخرجیها بردار، چون دوست ناباب بدرد نمیخورد و اینها عاشق پولت هستند، جوان جاهل قبول نمیکرد. تا اینکه مرگ پدر میرسد و به فرزند میگوید: "با تو وصیتی دارم". من از دنیا میروم ولی آن مطبخ کوچک را قفل کردم و کلیدش را به دست تو میدهم. داخل مطبخ یک طناب به سقف آویزان است. هر موقع که دست تو از همه جا کوتاه شد و راهی به جایی نبردی، برو آن طناب را بینداز دور گردن خودت و خودت را خفه کن. چون زندگی دیگر به دردت نمیخورد.
پدر از دنیا میرود و پسر همچنان در معاشرت با دوستان خود افراط میکند و به عیاشی میگذراند تا جایی که هرچه ثروت دارد تمام میشود و چیزی باقی نمیماند. دوستان و آشنایان او که وضع را چنین میبینند از دور او پراکنده میشوند.
پسر در اوج فقر و نداری روزی مقدار کمی خوراکی آماده میکند و در دستمالی میگذارد و روانهی صحرا میشود تا به یاد گذشته در لب جویی یا سبزهای روز خود را به شب برساند.
در لب جویی دستمال خود را گوشهای نهاده و کفش خود را در میآورد که پایی بشوید و آبی به صورت بزند. در این موقع کلاغی از آسمان به زیر میآید و دستمال را به نوک خود میگیرد و میبرد. پسر ناراحت و افسرده و گرسنه به راه میافتد تا میرسد به جایی که میبیند رفقای سابق او در لب جویی نشسته و به عیش و نوش مشغولند.
میرود به طرف آنها سلام میکند و پهلوی آنها مینشیند و سر صحبت را باز میکند و میگوید که از خانه آمدم بیرون. لب جویی نشستم که صورتم را بشویم کلاغی دستمال خوراکی را برداشت و برد.
رفقا شروع میکنند به قاهقاه خندیدن و رفیق خود را مسخره کردن که بابا مگر مجبوری دروغ بسازی؟ گرسنه هستی بگو گرسنه هستم. ما هم لقمه نانی به تو میدهیم. دیگر نمیخواهد که دروغ سرهم بکنی. پسر ناراحت میشود و پهلوی رفقا نمانده و چیزی هم نمیخورد و راهی منزل میشود. منزل که میرسد به یاد حرفهای پدر میافتد و میگوید خدا بیامرز پدرم می دانست که من درمانده میشوم که چنین وصیتی کرد. حالا وقتش رسیده که بروم در مطبخ و خود را با طنابی که پدرم میگفت حلقآویز کنم.
میرود در مطبخ و طناب را میاندازد گردن خود. طناب را میکشد و ناگهان کیسهای از سقف میافتد پایین. پسر میبیند پر از جواهر است میگوید خدا ترا بیامرزد پدر که مرا نجات دادی.
بعد میآید چند نفر چماقدار اجیر میکند و هفت رنگ غذا هم درست میکند و دوستان قدیم خود را دعوت میکند. وقتی دوستان میآیند و میفهمند که دم و دستگاه رو به راه است به چاپلوسی میافتند و دوباره دم از رفاقت میزنند.
خلاصه در اتاق به دور هم جمع میشوند و بگو و بخند شروع میشود. در این موقع پسر میگوید حکایتی دارم. من امروز دیدم کلاغی بزغالهای را به پنجه گرفته بود. کلاغ پرواز کرد و بزغاله را با خود به هوا برد. رفقا میگویند عجیب نیست. درست میگویی.
پسر میگوید: جاهلها! من گفتم یک دستمال کوچک را کلاغ برداشت شما مرا مسخره کردید، حالا چطور میگویید کلاغ یک بزغاله را میتواند از زمین بلند کند؟؟ در این هنگام چماقدارها را صدا میکند. کتک مفصلی به آنها میزند و بیرونشان میکند و میگوید شما دوست نیستید بلکه دنبال پول هستید و غذاها را میدهد به چماق دارها میخورند و بعد هم راه زندگی خود را عوض میکند.
هر چند در برخی موارد حکایتی را هم برای شیرینی موضوع به موردی نسبت میدهند، در اصل این ضربالمثل ریشه در این شعر "سعدی" دارد:
این دغل دوستان که میبینی
مگسانند دور شیرینی
تا حطامی که هست مینوشند
همچو زنبور بر تو میجوشند
باز وقتی که ده خراب شود
کیسه چون کاسهٔ رباب شود،
ترک صحبت کنند و دلداری
معرفت خود نبود پنداری
بار دیگر که بخت باز آید
کامرانی ز در فراز آید
دوغبایی بپز که از چپ و راست
در وی افتند چون مگس در ماست
راست خواهی سگان بازارند
کاستخوان از تو دوستر دارند
#شیرینی
#مگس
#ضرب_المثل
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
❤️ توهم ظهرا خیلی کسلی و خوابت میاد؟ این پست یه راه حل برای توعه:
❤️این ۴ تا اصل رو رعایت کن، ۹۵ درصد راهو رفتی :
❤️ قانون ۸۰ درصد ژاپنی :
این قانون میگه فقط تا ۸۰ درصد گنجایشت غذا بخور!وقتی بیشتر از این بشه خون و انرژی زیادی برای هضم کردنش مصرف میکنی.
❤️ آب زیاد بخور :
بیشتر از هفتاد درصد وزن مغز آبه، وقتی بدن دچار کم آبی باشه تصمیمگیری سختترو انرژی خیلی پایینتره.
❤️ محل کار یا درس خوندنت رو بهینه کن.حواسپنجگانهت رو فعال کن، چجوری؟
برای شنوایی: موسیقی بیکلام گوش کن.
برای بینایی: محرکهای اضافه مثل گوشیت رو پنهان کن.
برای بویایی: از خوشبو کنندهها استفاده کن.
چشایی: آب و خوراکیهای سالم بخور.
لامسه: دمای مناسب تنظیم کن.
❤️ از قانون پومودورو استفاده کن :
کارهات رو به بلوکهای ۲۵ مینی تقسیم کن و بعد از هر بلوک، پنج مین به خودت استراحت بده. اینجوری چون مدت زمان انجام هر پارت کوتاهه، مغزت فریب میخوره و کمتر مقاومت میکنه.
#کسل
💟 #انگیزشی
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
یهویی عصبی میشی و همه چیو به هم میریزی؟ داد و بیداد میکنی؟ و هیچ کدوم از اینا دست خودت نیست؟ یاد بگیر اینجوری خودت رو آروم کنی که واکنش خیلی بد نشون ندی به بقیه :
صبر کن چند ثانیه از تنفس دیافراگمی استفاده کن... زمانی که عصبی هستی از تکنیک 5-5-5 دم و بازدم ( پنج ثانیه نفس بکش، پنج ثانیه بده داخل، پنج ثانیه بده بیرون.
خودگویی مثبت انجام بده و آروم زمزمه کن جوری که بتونی خودت رو آروم کنی.
به فعالیت های لذت بخش و عقب مونده بپرداز.. این کار باعث میشه فضای ذهنت عوض بشه.
#عصبی
💟 #روانشناسی
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
9 جمله طلایی حتما بخونید
1_یادت باشه تا خودت نخوای
هیچکس نمیتونه زندگیتو خراب کنه
2_یادت باشه که ارامش رو باید
تو وجود خودت پیدا کنی
3_یادت باشه خدا همیشه مواظبته
4_یادت باشه همیشه ته قلبت یه
جایی برای بخشش ادما بگذاری
5_زبان استخوانی ندارد اما انقدر قوی
هست که بتواند قلبی را بشکند مراقب
حرفهایمان باشیم
6_زندگی کوتاه نیست مشکل اینجاست
که ما زندگی رو دیر شروع میکنیم
7_دردهایت را دورت نچین که دیوار
شوند زیر پایت بچین که پله شوند
8_هیچوقت نگران فردایت نباش
خدای دیروز و امروز فردا هم هست اگر باشیم
9_ما اولین دفعه است که تجربه بندگی
داریم ولی او قرنهاست که خداست
❇️ #انگیزشی
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
⭕️ اینطوری کاریزماتیک تر باش و خودتو از نظر شخصیتی ارتقا بده :
- در جر و بحثهای دیگران دخالت نکنید و هیچوقت خودتون رو نفر سوم هیچ رابطه و مشاجره ای قرار ندید.
- تا زمانی که نظری از شما نپرسيدند، پاسخی ندید.
- موقع قضاوت و داوری در مورد ديگران، لحظهای صبر کنید و به خودتون بگید که اگه من جای طرف مقابل باشم درموردش نظر میدم؟
و آیا اصلا نظر دادن من تاثیری روی زندگیم میزاره؟!
- در آخر و مهمترین بخش هم اینکه، در مقابل افراد عصبانی و خشمگین،
چند دقیقهای چیزی نگید و سکوت کنید.
#زندگی
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
جلوی عطسه خود را نگیرید!
عطسه یک فرآیند طبیعی است که به پاکسازی مجاری هوایی از عوامل تحریک کننده مختلف مانند گرد و غبار، آلرژن ها و میکروب ها کمک می کند.
اما چه اتفاقی می افتد زمانی که ما عطسه را نگه میداریم
نگه داشتن عطسه می تواند باعث آسیب ریه شود زیرا فشار هوا در داخل ریه ها به سطوح
خطرناکی افزایش می یابد.
نگه داشتن عطسه می تواند باعث گسترش عفونت شود زیرا عطسه به حذف میکروب ها از بدن ما کمک می کند.
نگه داشتن عطسه می تواند باعث بی اختیاری ادرار در زنان شود
حتی مواردی از آسیب به پرده گوش و پارگی پرده گوش به دلیل جلوگیری از عطسه ثبت شده
پس برای سلامتی خود عطسه کنید! اما فراموش نکنید که دهان و بینی خود را با آرنج یا دستمال بپوشانید تا از انتشار عفونت در خارج جلوگیری کنید.
#طب_و_سلامت
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
خوردنِ سیر قبلاز صبحانه
خوردنِ یک حبه سیر پیش از صبحانه به
عملکرد بهینه کبد و کاهشوزن
کمکمیکنه آلیسین و سلنیوم موجود در
سیر بهپاککردنِسموماز کبد کمکمیکنه
برایاز بین بردنِبویبد سیر میتونید که
کمینعنایتازه بخورید
#طب_و_سلامت
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
برای خوابیدن ، پاهای خود را خارج از
ملافه قرار دهید تا سریع تر بخواب روید
این کار باعث خنک شدن و تعادل حرارت بدن شما شده و موجب میشه سریع تر بخوابید !
#طب_و_سلامت
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفتار با خانواده همسر چطوری باشه🙂
#دکتر سعید عزیزی
─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌓کسانی در تاریخ #دینشان را به #دنیا فروختهاند که زمانی بهترین انسانها بودند
🔥اما فقط یک ویژگی آنها را مست دنیا کرد!
─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
💌#از_شهـــدا_بشنویم
✍🏻میخواست برود سرڪار
از پلههاے آپارتمان، تندتند پایین میآمد!
آنقدر عجلہ داشت ڪه پلہ ها را دوتا یڪی رد میڪرد! جلوے در خانه ڪه رسید،
بهش سلام ڪردم گفتم: آرامتر
فوقش یڪ دقیقه دیرتر میرسـی سرِڪارٺ!
سریع نشست روی موتور، روشن کرد و گفت
علیآقا! همین یڪ دقیقه یڪ دقیقهها
شهادٺ آدم را یڪ روز به یڪ روز به عقب
می اندازد!
#شهید_محسن_حججی
─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نتیجه زن زندگی آزادی🔥
✍️پ.ن: تحقیقات روانشناسی میگه دختران بعد از مدتی از آشنایی تا ۹۰% فکر ازدواج هستن پسرا ۱۰%
#امر_به_معروف
#نهی_از_منکر
─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
✍اضطرار سالك و گشايش درهاي استجابت
🔹هر چه معرفت بيشتر باشد، عمل با ارزش تر است... نيك بنگر كه در حضور پروردگار، رفتارت چگونه است و تقصير خود را هميشه مدنظر داشته باش، كه همين امر تو را به باب كرم حضرت حق، رهنمون شود، و توفيق رعايت آداب حضورش را از او طلب نما و زبان حالت اين آيه شريفه باشد كه «امن يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء» آيا كسي هست كه آنگاه كه مضطر و درمانده اي او را بخواند، جواب گويد و گرفتاريش را برطرف سازد؟! در اين هنگام است كه ابواب قبول به رؤيت گشوده مي شود و آنكه نجات دهنده هر درمانده اي است، دعاي تو را اجابت مي كند.
📚اسرارالصلوه
▪️ميرزا جواد ملكي تبريزي رحمة الله علیه
─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایده خوب برای سرگرم کردن بچه ها😍👍
⛱🔥 #ترفند 🔥⛱
─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
34.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اعتماد_به_نفس معلم به یک دانش آموز
─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
🌼🤍
رفته بودم سوی قبرستان شهر!
هر که را دیدم سوا خوابیده بود🌱
در کنار یکدگر ریز و درشت
هر کسی در زیر پا خوابیده بود🌱
خاک بر سر بود در گل هر کسی
بی غذا و بی هوا خوابیده بود🌱
دلبر از عاشق جدا خوابیده و
عاشق از دلبر جدا خوابیده بود🌱
پهلوانی با همه کوپال و یال
بی توان و ادعا خوابیده بود🌱
آنکه دورش بود ده ها پاچه خوار
زیر گل در انزوا خوابیده بود🌱
قلدری که حق ما را خورده بود
مرده با نفرین ما خوابیده بود🌱
آنکه جر می داد خود را با صداش
زیر سنگی بی صدا خوابیده بود🌱
یا فقیری مرده بود از گشنگی
در کنار اغنیا خوابیده بود🌱
آنکه می چربید نازش در جهان
بی لحاف و متکا خوابیده بود🌱
سوختم وقتی که دیدم تاجری
در کنار یک گدا خوابیده بود🌱
با همه مال و منالش طفلکی
مثل آن یک لا قبا خوابیده بود🌱
ظالم و مظلوم هم در یک ردیف
رعیتی با کدخدا خوابیده بود🌱
زور می زد آنکه عمری در معاش
ساکت و بی اشتها خوابیده بود🌱
دوست با دشمن همه در زیر خاک
با غریبی آشنا خوابیده بود🌱
حاکمی که امر دایم می نمود
زیر گل بی اعتنا خوابیده بود🌱
دختری که از همه دل می ربود
در کنار مورها خوابیده بود🌱
آنکه عمری حق و ناحق می گرفت
رشوه و مال ربا خوابیده بود🌱
سارقی که مال مردم می ربود
دست خالی در عزا خوابیده بود🌱
پس دو دستی بر سر خود کوفتم
چونکه دیدم هر که را خوابیده بود🌱
گوشه ای دیدم فهندژ هم غریب
توی قبری بی نوا خوابیده بود🌱
#شعر
─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
داستان ابن سیرین.mp3
10.49M
🪴داستان ابن سیرین🪴
#نشر_حدّاکثری
#از_سیّدنا_بشنویم
#نشر_حدّاکثری
ازتون خواهش می کنم برای همه ارسال کنید.
خیلی ممنون