4.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بخشی از ناگفتههای #ترور #حاج_قاسم_سلیمانی از زبان #سردار #حاجی_زاده
🔻از ۴ پایگاه به خودرو #حاج_قاسم حمله کردند. متوجه عملیاتشان بودیم ولی نمیدانستیم به کدام هدف #حمله خواهند کرد.
#شهید_سلیمانی #سردار_سلیمانی #سلیمانی #ترامپ #آمریکا
http://eitaa.com/cognizable_wan
26.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روشنگری
♨️عوامل ترور نخبگان ایران
شناسایی شد🔥
💯#پیشنهاد_دانلود💯
📺#حتما_تا_آخر_ببینید❗️
#ترور
#دانشمند_هسته_ای
👇👇👇
http://eitaa.com/cognizable_wan
14.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روشنگری
⚫️اگر می خواهید شهید فخری زاده را بشناسید، ببینید دشمن درباره ی او چه می گوید...👆👆
#ترور
#دانشمند_هسته_ای
#شهید_محسن_فخری_زاده
👇👇👇
http://eitaa.com/cognizable_wan
1.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
✅ خط این نیست که طرف اصلاح طلب، کارگزار یا اصولگراست
✍️ مذاکره کنیم که چه بشود، FATF امضاء کنیم که چه بشود، CFT امضاء کنیم که چه بشود.
✍️ دارو نداریم، دلار نداریم، نفت نمیتونیم بفروشیم.
✍️ آمریکا گرگه و تا مادامی که خوی گرگیش رو زمین نگذاشته نباید بیاید پای میز مذاکره.
#ترور #محسن #فخری_زاده
.
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی آیت الله جاودان
خداوند مومن حقیقی را از ظلمت خارج می کند
#شهید_محسن_فخری_زاده
#ترور
#انتقام_سخت
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #صدوهجده
سقوط شهرک های اطراف داریا، پای فرار همه را بسته بود...
محله های مختلف دمشق هر روز از موج انفجار💣 میلرزید..
و مصطفی به #عشق_دفاع_ازحرم حضرت زینب(س) جذب گروه های مقاومت مردمی زینبیه شده بود...
دو ماه از اقامتمان در زینبیه میگذشت..
و دیگر به زندگی زیر سایه #ترس و #ترور عادت کرده بودیم،.. 😕😥
مادر مصطفی تنها همدم روزهای تنهایی ام در این خانه بود..
تا شب که مصطفی و ابوالفضل برمیگشتند..
و نگاه مصطفی پشت پرده ای از خستگی هر شب گرمتر به رویم سلام میکرد...
😍شب عید قربان😍 مادرش با آرد و روغن و شکر، شیرینی ساده ای🍘🍥 پخته بود.. تا در تب شب های ملتهب زینبیه، خنکای عید حالمان را خوش کند.☺️😋
در این خانه ساده و قدیمی همه دور اتاق کوچکش نشسته...
و خبر نداشتم برایم چه خوابی دیده...
که چشمان پُر چین و چروکش میخندید بی مقدمه رو به ابوالفضل کرد😄
_پسرم تو نمیخوای خواهرت رو شوهر بدی؟😄💍
جذبه نگاه مصطفی نگاهم را تا چشمانش کشید و دیدم دریای احساسش طوفانی شده..🙈
و میخواهد دلم را غرق عشقش کند که سراسیمه پا پس کشیدم...
ابوالفضل نگاهی به من کرد و همیشه شیطنتی پشت پاسخش پنهان بود که سر به سر پیرزن گذاشت
_اگه خودش کسی رو دوست داشته باشه، من نوکرشم هستم!😊
و اینبار انگار شوخی نکرد..
و حس کردم میخواهد راه گلویم را باز کند..
که با محبتی عجیب محو صورتم شده
بود و پلکی هم نمیزد...
گونه های مصطفی گل انداخته و در خنکای شب آبان ماه، از کنار گوشش عرق میرفت...🙈
که
مادرش زیر پای من را کشید
_داداشت میگه اگه کسی رو دوست داشته باشی، راضیه!😊
موج احساس مصطفی از همان...
ادامه دارد....
🌹http://eitaa.com/cognizable_wan