هنگامی که حاتم سخاوتمند معروف، وفات کرد و او را دفن کردند پس از چند سالی باران عظیمی بارید. قبر او در معرض سیل قرار گرفت به طوری که نزدیک بود ویران گردد. پسرش خواست جسد حاتم را به محل دیگری برده تا از سیل محفوظ بماند. چون سر تربت او را باز کرد، همه اعضاء او را متلاشی و پراکنده دید، مگر دست راست او را، مردم آمدند، تعجّب کردند که دست راست او سالم است. پیری صاحب دل که از آنجا گذر میکرد گفت: «تعجّب نکنید حاتم با این دست، عطای بسیار به بیچارگان داده از اینرو سلامت مانده است.»
#حاتم_طایی
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan