eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🌷 ! 🌷تقریباً ٧ روز از عملیات مرحله اول می‌گذشت. به ما مأموریت داده بودند که برای بار دوم در اطراف نهر جاسم وارد عمل شویم. آن شب نیز به عنوان بی‌سیمچی گردان در کنار برادر هراتی بودم. قبل از این‌که خط شکسته شود با من حرف زد. حرف‌هایش مرا مات و مبهوت کرده بود. صدایش مثل بال ملائک نرم شده بود. کلامش بوی رفتن می‌داد و عطر گل سرخ شهادت را در فضا می‌پراکند. در دلش توفانی بر پا بود، اما از کلامش نسیم باغ بهشت می‌وزید. با آرامش به من گفت: بعد از شهادت او چه کارهایی انجام دهم. 🌷....گفتم: درست است، هر رفتنی را وصیتی است، اما این‌جا در این جهنم، از بهشت حرف نزن. حدود ساعت ١٢ شب بود که در کانال به جلو می‌رفت. بی‌سیمچی گردان لشکر زخمی شده بود و در ضمن نیروهای کمکی هم از ما جدا شده بودند. مشغول برداشتن بی‌سيم از روی دوش بی‌سيمچی مجروح بودم تا بتواند به عقب بر گردد، که صدای گرمِ حاج قاسم سلیمانی، فرمانده دلیر لشکر را شنیدم. با صدای بلند صدا زد: حسن! حسن! برای برقراری ارتباط فرمانده لشکر با برادر هراتی؛ ایشان را صدا زدم و گفتم: حسن آقا، حسن آقا، حاج قاسم با شما کار دارد، اما.... 🌷اما جوابی نشنیدم. نگران شدم و در صدد یافتن او بر آمدم. گلوله‌ای به او اصابت کرده بود و به سادگی برگ گل سرخی بر زمین افتاده بود. برای آخرین بار نگاهش کردم و ناباورانه گفتم: حسن جان شهادتت مبارک. شب را زیر گلوله باران به صبح رساندیم و روز بعد به عقب برگشتیم. منطقه در تصرف دشمن قرار گرفته بود و پیکر مطهرش در کانال ماند تا در تک بعدی انگیزه‌ای دیگر برای پیشروی سپاه اسلام در آن منطقه باشد. پس از رفتن ما، پیکر سردار شهید هراتی سی و نه روز مهمان خاک‌های خونین شلمچه بود. : رزمنده دلاور حمیدرضا حیدری نسب ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan