eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.5هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
17.6هزار ویدیو
628 فایل
#دانستنی_های_زیبا کانالی برای قشر جوان با بهترین نکات #علمی، #تربیتی، #اخلاقی، #پزشکی و #روانشناسی بهمراه #کلیپ_های زیبای اخلاقی از #سخنرانان_کشوری جهت ارتباط با آدمین از طریق👇👇👇 @alimaola_110 پیام ارسال نمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ وصلهٔ نفس! 🔻 تراشهٔ کبریت را در جاظرفی انداخت و به طرف در رفت. از پشت چشمی نگاه کرد. «عباس است!» در را باز کرد. - چه عجب از این طرف‌ها؟! - برای مأموریتی آمدم به پایگاه. گفتم سری به تو بزنم. نگاهی به لباس پرواز او انداخت. - لباس را در بیاور. عباس بلند شد تا لباسش را درآورد. روح‌الدین نگاهی به او انداخت؛ وصله‌ای بر سر زانو! - هنوز همان اخلاق دانشجویی را داری؟ بابا دیگر برای خودت کسی هستی. عباس بابایی خم شد و وصلهٔ سر زانویش را نوازش کرد. - می‌دانی رفیق، این وصله را به نفسم زدم تا زیاد بلندپروازی نکند. 📚 از کتاب | زندگینامهٔ داستانی 📖 صفحات ۳۰ و ۳۱ ✴️http://eitaa.com/cognizable_wan
✳️ عزاداری فرمانده با پای برهنه در بین سربازان 🔻 از ساختمان عملیات که بیرون آمدیم، راننده منتظر بود، اما عباس به او گفت ما پیاده می‌آییم؛ شما بقیه بچه‌ها را برسانید. دنبالش راه افتادم. جلوتر که رفتیم صدای جمعیت عزاداری شنیده می‌شد. عباس گفت برویم به دسته‌ی عزاداری برسیم. به خودم آمدم و دیدم عباس کنارم نیست. پشت سر من نشسته بود روی زمین. داشت بند پوتین‌هایش را گره می‌زد و بعد آن را آویزان گردنش کرد. عباس وسط جمعیت رفت و شروع کرد به نوحه‌خواندن و سینه‌زدن. جمعیت هم سینه‌زنان و زنجیرزنان راه افتاد به سمت مسجد پایگاه. تا آن روز فرمانده پایگاهی را ندیده بودم که این‌طور عزاداری کند. پای برهنه بین سربازان و پرسنل؛ بدون این‌که کسی او را بشناسد. 📚شور حسینی چه‌ها می‌کند، ص ۸۵-۸۴ راوی: یکی از نزدیکان سرلشکر خلبان ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
✅ کمک پنهانی به خدمتکار پیر مدرسه ▪️در دوران تحصیل، خدمتکار پیر مدرسه به دلیل درد پا و کمر، توان نظافت حیاط را نداشت. ناظم مدرسه خبر داد که ممکن است او را اخراج کنند. یک شب، پیرمرد متوجه شد حیاطِ مدرسه به‌طور معجزه‌آسایی تمیز شده است. چند شب بیدار ماند تا راز این اتفاق را بفهمد. نیمه‌شب دید یکی از دانش‌آموزان مشغول نظافت است! وقتی نزدیک شد، متوجه شد آن دانش‌آموز "" است. عباس با چشمانی پایین‌انداخته گفت: «وقتی شنیدم می‌خواهند شما را اخراج کنند، گفتم کمک‌تان کنم تا پیش ما بمانید». ▫️شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی متولد ۱۳۲۹ قزوین، پس از ورود به دانشکده خلبانی در سال ۱۳۴۸ و نشان دادن رشادت‌های فراوان در دفاع مقدس، به معاونت عملیاتی نیروی هوایی ارتش رسید. وی در صبح ۱۵ مرداد ۱۳۶۶ (عید قربان) حین بازگشت از یک مأموریت شناسایی در عراق با هواپیمای اف-۵، در منطقه سردشت هدف تیربار ضدهوایی قرار گرفت و بر اثر اصابت گلوله به گلو در کابین عقب هواپیما، در ۳۷ سالگی به شهادت رسید. پیکر این شهید که ۳۰۰۰ ساعت پرواز و ۶۰ مأموریت جنگی موفق داشت، در گلزار شهدای قزوین دفن شد.   ‌┄┅═✧☫✧●●✧☫✧═┅┄ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan