چگونه از همسرمان یک دروغگو بسازیم ❓
🔹 به این نکته دقت کنید که با تجسس بیش از حد و مچگیری از همسر،اون راستگو نمیشه بلکه یک دروغگوی حرفه ای میشه
با :
🔥با چک کردن گوشی بدون اجازه
🔥 با بی اعتمادی به همسر
🔥 با فکر و خیال بد
🔥 با عدم گذشت از خطای گذشته
🔥و و و و
🔻همسرتان تغییر که نمی کند هیچ بلکه
باعث دروغگویی بیشتر و پنهانکاری او می شود.
مواظب غرور و اقتدار مردتان باشید.
مردی که احساس کند غرور و اقتدارش شکسته شده است نمی تواند همسر دلخواهتان شود.
آگاهانه و عاقلانه رفتار کنید
مشکلات را با محبت و گفتگو حل کنید
🧕 #همسرانه 🌸👇
http://eitaa.com/cognizable_wan
35.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌نکاتی جالب در مورد زندگی مشترک
👩❤️👨 اگر میخواهید رابطه خودتون با همسرتون بهتر بشه پیشنهاد دیدن کلیپ بالا رو داریم
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
🧕 #همسرانه 🌸👇
http://eitaa.com/cognizable_wan
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🍂🍃
🌸
#سیاست_های_رفتاری
راز دار باشید❗️
✅راز دار باشید حتی اگر با هم دعوایتان شد.
✍#دعوای زن و شوهر مثل بسیاری از اختلاف نظرها و تفاوت #سلیقه و دیدگاه ها امری #بدیهی و #طبیعی است اما بسیار غیرطبیعی و مذموم است که تمامی دوستان و اقوام و همسایه ها از این دعواهای #زناشویی باخبر شوند!
💯 نسبت به #مسایل و #مشکلات خود، #رازدار باشید و فراموش نکنید که به زودی با هم #آشتی خواهید کرد آن وقت همسر شما با حرف هایی که، پشت سرش زده اید و یا حتی جلوی رویش، #موقعیت بدی در بین فامیل، دوستان و آشنایان پیدا میکند و خود شما نیز به خاطر آن که، آن قدر بدگویی کرده اید #شرمنده می شوید.
🧕 #همسرانه 🌸👇
http://eitaa.com/cognizable_wan
سه درس که يک بچه به ما ياد ميده:
1. هميشه کنجکاو باش
2. بدون هيچ دليلی شاد باش
3. بصورت خستگی ناپذيری برای چيزی که می خواهی بجنگ .
#روانشناسی
💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
💕خطرناک ترین جمله
من همینم که هستم !
گفته می شود خطرناک ترین جمله این است:
«من همینم که هستم.»
در این جمله کوتاه می توانیم غرور، لجاجت، خودرایی، خودخواهی، درجا زدن و به تدریج راندن آدم ها از اطراف خود را حس کنیم.
اگر من و شما هم به طور غیرمستقیم یا ناخواسته این جمله در ذهن مان نقشی دارد، باید بسیار مراقب باشیم که از دام رکود، سکون و فسیل شدن رهایی یابیم
انسان های بزرگ حتی از کودکان هم درس می گیرند.
🔘 اساتید خبره و باتجربه بیشتر از واژه «نمی دانم» استفاده می کنند. دانشمندان توانمند در بسیاری از موارد می گویند:
«در تخصص من نیست» و انسان های وارسته بیشتر اوقات سکوت می کنند و می گویند: «نظر شما چیست؟»
#روانشناسی
💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
اگر کاری نمیکنید و قدمی بر نمیدارید، زیرا میترسید نتیجه مورد نظر خود را کسب نکنید، سخت در اشتباه هستید…
حرکت کردن برای یک هدف، الزاما و فقط برای رسیدن به خود آن هدف نیست…
بلکه هدف اصلی از حرکت کردن این است که بهتر از آنچه الان هستید بشوید و ساکن نمانید و بهترین نسخه خود را به کار گیرید… مطمئن باشید مسیر رسیدن به اهداف بزرگ، شما را بهتر از آنچه الان هستید خواهد کرد…
در حقیقت رسیدن یا نرسیدن به خود یک هدف کم اهمیت ترین بخش ماجراست(ولی برای افراد ترسو تبدیل به مهمترین بخش میشود)… و اصل موضوع این است که مسیر رسیدن به اهداف بزرگ، از شما فرد رشد یافته ای خواهد ساخت…
🍃دوست من فقط ساکن نباش...
🍃دوست من فقط حرکت کن......
#روانشناسی
💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
آمین مارسلن مورخ یونانی:
ایرانیان آنگونه میجنگیدند که گویی تمام ثروتشان همان یک قلعه در خاکشان است
🔸🚪 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸داستان اخلاقی و زیبای بحرالعلوم با نراقی
🎥 #حجت_الاسلام_عالی
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
Erika.pdf
11.48M
📚نام رمان: #اریکا 👇
نویسنده: نادیا و هیوا بهرامی
ژانر: #عاشقانه #پلیسی #اجباری
تعداد صفحات:712
📌خلاصه:
اهاي ناتوانش را روي زمين مي كشيد و بلند بلند قدم بر مي داشت.
ديگر تواني براي دويدن نداشت. سينه اش مي
سوخت و نفس كشيدن برايش دشوار بود.
همان اول كه از خانه بيرون زد احساس كرد كسي تعقيبش مي كند، و حالا
گير چند پسر افتاده بود و نمي دانست
در اين خيابان وسيع و خالي از سكنه چه كند؟
در اين ميان مزاحمان دست بردار نبودند و با حرف هاي
چندش آورشان او را مي آزردند. سه پسر كه در ماشين خود با
هر قدمِ اريكا به دنبالش مي آمدند. اريكا كه ديگر جاني
در بدن نداشت به ناگاه تعادلش را از دست داد و روي زمين
آسفالت ولو شد. پسرها از ماشين بيرون آمدند و
با خنده هاي بلند خود بر وحشت او افزودند. پسر اولي كه موهاي
بلندي داشت و لباس چسباني پوشيده بود،
به طرف اريكا رفت و با چشم هاي حريصش او را نظاره كرد و گفت:
خانوم خوشگله نگفتي اين وقت شب بيرون رفتن ازخونه خطر داره؟
اريكا همانطور كه مي لرزيد روي زمين نشست و
خود راجمع كرد، در حالي كه ترس را با تك تك اعضاي بدنش حس
مي كرد
🟩اگر قاطر کسی را رم ندهی
کسی با تو کاری ندارد
🔹در شبی از شبها ملا نصرالدین وزنش کنار هم نشسته بودند و از هر دری حرف می زدند همسر ملا پرسید : تو می دانی که در آن دنیا چه خبر است و بعد از مرگ چه بلایی سر آدم می آورند ؟ ملا گفت : من که نمرده ام تا از آن دنیا خبر داشته باشم ولی این که کاری ندارد الان به آن دنیا می روم و صبح زود خبرش را برای تو می آورم .زن ملا خوشحال شد و تشکر کرد . ملا از جا بلند شد و یکراست به طرف گورستان رفت و توی قبری خالی دراز کشید آن قبر از آخرین قبرهای گورستان بود و کنار جاده قرار گرفته بود تا یک نفر از جاده ی کنار گورستان عبور می کرد . ملا فکر می کرد که فرشته ها دارند به سراغش میآیند و سوال و جواب می کنند و از حرفهای آنها می فهمم که در آن دنیا چه خبر است ؟ ساعت ها گذشت ولی خبری نشد کم کم ملا خوابش گرفت صبح که شد کاروانی از آن جا عبور می کرد . شترها هر کدام زنگی به گردن داشتند با شنیدن صدای زنگ ملا از خواب بیدار شد و گمان کرد که وارد دنیای دیگری شده سراسیمه از جا پرید و از قبر بیرون آمد .
🔹ساربانی که افسار چند شتر در دستش بود افسارها را از ترسش رها کرد و پا به فرار گذاشت . کالاهایی که پشت شتران بود بر زمین ریخت . اوضاع شیر تو شیر شد . کاروان به هم ریخت . بزرگ کاروان ساربان فراری را با خشم صدا زد و گفت : چرا بیخودی فریاد کشیدی و شترها را فراری دادی ؟ ساربان ماجرای قبر کنار جاده را تعریف کرد . کاروانیان ملا را به حضور کاروان سالار آوردند . کاروان سالار تا ملا را دید سیلی محکمی به گوشش زد و او را به باد فحش گرفت صاحبان کالا هم هر کدام با چوب و چماق به جان ملا افتادند و او را زخمی کردند .ملا فرار کرد و به خانه اش رسید . زن بدون توجه به سر و صورت ملا تا در را گشود، گفت : ببینیم از آن دنیا برایم خبر آورده ای ؟ ملا گفت : خبری نبود . همین قدر فهمیدم که اگر قاطر کسی را رم ندهی کسی با تو کاری ندارند .
🔹از آن به بعد ، وقتی بخواهند کسی را از عاقبت ظلم و ستم آگاه کنند ، می گویند اگر قاطر کسی را رم ندهی ، کسی با تو کاری ندارد.
#قاطر #رم_ندهی
#ضرب_المثل
http://eitaa.com/cognizable_wan
هدایت شده از "دانستنیهای زیبا"
✍علامه تهرانی (ره) :
هر کس در عصر پنج شنبه برود بر سر قبر مادرش و پدرش و طلب مغفرت کند ، خداوند عزوجل طبقه هایی از نور به قلب آنان افاضه می کند و آنها را خشنود می گرداند و حاجات این کس را بر می آورد. أرحام انسان در عصر پنجشنبه منتظر هدیه ای هستند و لذا من در بین هفته منتظرم که عصر پنج شنبه برسد و بیایم بر سر قبر پدر و مادرم و فاتحه بخوانم.
📕 معاد شناسی
علامه طهرانی ، ج ۱ ، ص ۱۹۰
امروز پنجشنبه
یادی كنيم ازمسافرانی
که روزي درکنارمان بودند
و اكنون فقط یاد و خاطرشان
در دلمان باقی ست
با ذكر فاتحه و صلوات
"روحشان راشادکنیم
🌸اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم🌸
👇👇
http://eitaa.com/cognizable_wan
🔆دعا برای همه
✨علامه حسن زاده آملی می فرمودند:
کتابی نوشته بودم، خدمت علامه طباطبایی تقدیم کردم مطالعه نمایند. ایشان یک دوره تمام آن را مطالعه فرمودند. در جایی از کتاب دعای شخصی درباره خودم کرده بودم. علامه به من فرمودند: آقا تا من خودم را شناختم دعای شخصی در حق خودم نکردم بلکه دعایم عام است. (همه را شامل میشود)
✨✨علامه حسن زاده آملی میفرمود: این تادیب اخلاقی بسیار در من اثر گذاشت!
📚 عرفان علامه طباطبایی در بیان استاد رمضانی، وحید واحدجوان، ص ۸۸
🌺http://eitaa.com/cognizable_wan
#داستان_آموزنده
🔆شبی که مرحوم کاشف الغطاء پسرش را سعادتمند کرد
🌸یکی از سیرههای آیت الله العظمی شیخ جعفر کاشف الغطاء (ره) این بود ه که دیگران و از جمله اعضاء خانواده را برای نماز شب بیدار میکرد.
🌸فرزند ایشان (شیخ حسن) میگوید: در یکی از شبها که ایشان برای تهجّد و نماز شب برخاسته بود، فرزند جوانش را از خواب بیدار کرد و فرمود: بلند شو تا به حرم مطهّر برویم و در آنجا نماز بخوانیم.
🌸فرزند جوان که بیدار شدن از خواب در آن ساعتِ شب برایش سخت بود، گفت: من فعلاً آماده نیستم، شما منتظر من نشوید؛ بعداً مشرّف میشوم.
🌸پدر فرمود: نه، من این جا ایستادهام؛ آماده شو که با هم برویم. آقا زاده، به ناچار از جا برخاست و بعد از وضو گرفتن، با هم راه افتادند.
🌸هنگامی که کنار درب صحنِ مطهّر رسیدند، در آنجا مرد فقیری را دیدند که نشسته و دست نیاز به طرف مردم دراز کرده است. آن عالم بزرگوار ایستاد و به فرزندش فرمود: این شخص در این وقتِ شب برای چه این جا نشسته است؟
🌸فرزند گفت: برای گدایی و تکدی از مردم.
آقا شیخ جعفر فرمود: به نظر شما چقدر مردم به او پول میدهند؟
🌸فرزند مبلغ ناچیزی را گفت (مثلاً یک درهم)
مرحوم کاشف الغطاء فرمود: فرزندم! خوب فکر کن و ببین این آدم برای به دست آوردن مبلغ بسیار اندک و کم ارزش دنیا (که آن را هم شاید به دست بیاورد)، در این وقت شب از خواب و آسایش خود دست برداشته و آمده در این گوشه نشسته و دست تذلّل به سوی مردم دراز کرده! آیا تو، به اندازهای که این شخص به بندگان خدا اعتماد دارد، به وعدههای خدا درباره شبخیزان و متهجّدان اعتماد نداری!؟ که [در قرآن] فرموده است: فَلاَ تَعْلَمُ نفسٌ ما أخفی لهم من قرَّة أعیُنٍ؛ هیچ کس نمیداند چه پاداشهای مهمّی که مایه روشنی چشمهاست برای آنها نهفته شده است. سوره سجده/ آیه 17
🌸گفتهاند آن فرزند جوان از شنیدن این گفتار پدرِ زندهدل خود چنان تکان خورد و تنبّه یافت که تا آخر عمر از شرف و سعادت بیداری آخر شب برخوردار بود و نماز شبش ترک نشد.
📚منبع: شب مردان خدا
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔷🌸🔷🌸🔷🌸🔷🌸🔷🌸🔷
#داستان_آموزنده
🔆واجب یا مستحب
🍂عراقی ها تصمیم گرفتند ما را به زیارت حرم حضرت علی و امام حسین ـ علیهم السلام ـ ببرند، اما وقتی نوبت به اردوگاه ما رسید کسی حاضر نشد در زیر پرچم صدام به زیارت برود. ما می گفتیم اگر ما را به زیارت می برید، چرا در شب عاشور، دو ماه پیش، با ما آن طور رفتار کردید؟
🍁عراقی ها جواب می دادند که آن روز دستور داشتیم شما را بزنیم و امروز هم دستور رسیده که به هر طور ممکن شما را به زیارت ببریم، اما کسی به حرف بعثی ها گوش نداد و همه متحد القول شدیم که زیر پرچم صدام به زیارت نرویم، زیرا آن ها می خواستند از این ماجرا علیه اسلام و انقلاب سوء استفاده کنند. دلیل دیگر این بود که گروهی را که قبل از ما به زیارت برده بودند به آن ها اجازه نداده بودند نماز صبح شان را بخوانند. این مسئله برای ما خیلی سخت بود و با این که یک عمر انتظار زیارت قبر ابا عبدالله الحسین (ع) را داشتیم اما نتوانستیم برای یک امر مستحب (زیارت)، یک امر واجب (نماز) را کنار بگذاریم.
🍂بعد از این اتفاق، نگهبانانِ بعثی ما را بیش از یک ماه مورد ضرب و شتم قرار دادند و بیش از دویست نفر از دوستانمان را عریان کردند و پس از کتک کاری و شکنجه، به ارودگاهی دیگر انتقال دادند و ما تا مدتی از آن ها بی خبر بودیم .
📚نقل از: نماز در اسارت، ص 31 ـ 32
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
✍جملاتی درس آموز در نامه سردار شهید عبدالله ی مغفوری به همرزمش آقای محمدرسول جمشیدی...
🔹آنچه که در طول زندگی انسان از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است داشتن اخلاص است لذا توجه داشته باشید که هرکار انجام میدهید با اخلاص باشد.
🔸دقت داشته باش کارهایی که بعهده ی شما واگذار می شود بخوبی انجام دهی و به احدی با چشم حقارت ننگری که ای بسا او از اولیاء الله باشد و به احدی توهین نکنی که او از سربازان مهدی عجل الله به شمار می رود.
🔹مواظب باش که بخاطر مسائل بیهوده و پوچ با کسی به بحث و جدل ننشینی و از ناحق دفاع نکنی.
🔸حتماً تقوی الهی را پیشه کن که از متقین پذیرفته شوی...
#شهید_مغفوری
http://eitaa.com/cognizable_wan
💎دلیل اشک سیاه چشمان یوزپلنگ😍
▪️جالبه بدونید خط اشک یوزپلنگ با جذب نور خورشید از انعکاس نور جلوگیری میکند و با کم کردن زنندگی نور خورشید، درست مانند عینک آفتابی، از چشمان یوزپلنگ محافظت میکند تا با دقت بیشتری شکار کنند!
♨️ #دانستنی_ها 👇👇👇
🌍 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖
🎥#تصویری
🔅حکایت شنیدنی پاداش عظیم خداوند به تقوای یک دزد
🔰#استاد_انصاریان
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍آیا #بوی_عطر بدن #شهید_سید_احمد_پلارک واقعی است
راوی: آقای سید هادی کسایی زاده...
💢http://eitaa.com/cognizable_wan
⚡️ #چشم_زخم⚡️
1️⃣ صفوان جمّال، از امام صادق علیه السلام نقل کرده که حضرت فرمودند: لَو نَبَشَ لکم مِنَ القُبُورَ لَرَأیتُم انَّ أکثر موتاکم بالعین لِانَّ العَینَ حقُّ، اگر قبرستان ها شکافته شوند و حقایق آشکار شود، مشاهده می کنید که اکثر مردگان با چشم زخم از بین رفته اند، چرا که چشم زخم واقعیت دارد.
📚بحار الانوار، ج۹۵، ص۱۳۷، حدیث۷
2️⃣ از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند: لَو کانَ شَى ءٌ یَسبِقُ القَدَرَ لَسَبَقَهُ العَین، اگر چیزی بر قضا و قدر الهی سبقت بگیرد، همان چشم زخم است.
📚همان، حدیث۲۷
#بهترین روش دفع چشم زخم خواندن ایه شریفه:
وَ إِنْ یکادُ الَّذِینَ کفَرُوا لَیزْلِقُونَک بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکرَ... (سوره #قلم آیه ۵۱)
و #ایت_الکرسی و #چهارقل (سوره های ناس و فلق و کافرون و توحید) است.
http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر هنگام سوختگیری، ورودی باک آتیش گرفت چیکار کنیم؟👍
♨️ #دانستنی_ها 👇👇👇
🌍 http://eitaa.com/cognizable_wan
نویسندهای مشهور، در اطاقش نشسته بود تک و تنها. دلش مالامال از اندوه قلم در دست گرفت و چنین نوشت:
"سال گذشته، تحت عمل قرار گرفتم و کیسۀ صفرایم را در آوردند.
مدّتی دراز در اثر این عمل اسیر بستر بودم و فاقد حرکت.
در همین سال به سنّ شصت رسیدم و شغل مورد علاقهم از دستم رفت.
سی سال از عمرم را در این مؤسّسۀ انتشاراتی سپری کرده بودم.
در همین سال درگذشت پدرم غم به جانم ریخت و دلم را از اندوه انباشت. در همین سال بود که پسرم تصادف کرد و در نتیجه از امتحان پزشکیاش محروم شد.
مجبور شد چندین روز گچ گرفته در بیمارستان ملازم بستر شود. از دست رفتن اتومبیل هم ضرر دیگری بود که وارد شد." و در پایان نوشت، "خدایا، چه سال بدی بود پارسال!"
در این هنگام همسر نویسنده، بدون آن که او متوجّه شود، وارد اطاق شد و همسرش را غرق افکار و چهرهاش را اندوهزده یافت. از پشت سر به او نزدیک شد و آنچه را که بر صفحه کاغذ نقش بسته بود خواند.
بی آن که واکنشی نشان دهد که همسرش از وجود او آگاه شود، اطاق را ترک کرد. اندکی گذشت که دیگربار وارد شد و کاغذی را روی میز همسرش در کنار کاغذ او نهاد.
نویسنده نگاهی به آن کاغذ انداخت و نام خودش را روی آن دید؛ روی کاغذ نوشته شده بود:
"سال گذشته از شرّ کیسۀ صفرا، که سالها مرا قرین درد و رنج ساخته بود، رهایی یافتم.
سال گذشته در سلامت کامل به سن شصت رسیدم و از شغلم بازنشسته شدم.
حالا میتوانم اوقاتم را بهتر از قبل با تمرکز بیشتر و آرامش افزونتر صرف نوشتن کنم. در همین سال بود که پدرم، در نود و پنج سالگی، بدون آن که زمینگیر شود یا متّکی به کسی گردد، بی آن که در شرایط نامطلوبی قرار گیرد، به دیدار خالقش شتافت.
در همین سال بود که خداوند به پسرم زندگی دوباره بخشید.
اتومبیلم از بین رفت امّا پسرم بی آن که معلول شود زنده ماند.
" و در پایان نوشته بود، "سال گذشته از مواهب گستردۀ خداوند برخوردار بودیم و چقدر به خوبی و خوشی به پایان رسید!"
نویسنده از خواندن این تعبیر و تفسیر زیبا و دلگرم کننده از رویدادهای زندگی در سال گذشته بسیار شادمان و خرسند و در عین حال متحیّر شد.
در زندگی روزمرّه باید بدانیم که شادمانی نیست که ما را شاکر و سپاسگزار میکند بلکه امتنان و شاکر بودن است که ما را مسرور میسازد.
🍃http://eitaa.com/cognizable_wan
🌺🍃
#حساب_کتاب
✍️ از صبح که چشم باز میکنی، تا شب که چشم فرو میبندی، چند کلمه، خرج میکنی ؟
آری خرج ...
- کلماتی که از ما صادر میشوند، خرج دارند!
ومحل تأمین این هزینه، روحِ ماست ...
کلمات از روح کَنده میشوند ... برای همین هم هست که کلام بعضیها آرامت میکند و کلام بعضیها، منقبضت ...
※ مراقب باش، آنقدر کلمه خرج نکنی،
که روحت، سر سجاده، توانِ بلند شدن نداشته باشد...
یا آنقدر با اظهار نظرهای بیهوده، از روحت هزینه ندهی، که وقت خواب، جانِ پرواز بسمت خوابهای زیبا را از آن بگیری ...
✓ امروز، از همین الآن ... تا شب، #حساب_کتاب کلماتت را داشته باش!
★ هرجایی که میشود حرف نزنی ... نزن!
و هرجا که باید حرف بزنی؛ به کوتاهترین اما نغزترین و پرمهرترین کلام، پاسخت را به زبان بیار ...
موفق باشی دوست من ✋
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#کمربند_بمباران!!
🌷یک روز ۴۵ هواپیمای میگ و میراژهای فرانسوی برای بمباران اهواز وارد آسمان ایران شدند و بیوقفه شهر را کوبیدند. این هواپیماها به صورت کمربند از منطقهی گلستان شروع به بمباران کردند و هر چه به ما نزدیکتر میشدند، صدای آنها واضحتر میشد.
🌷من از اتاق عمل پریدم بیرون و وارد محوطهی بیمارستان شدم، خانم وزیری که پرستار بود، حدوداً ۷۰ سال سن داشت، وقتی دید من میخواهم وارد محوطهی بیمارستان شوم، در راهرو، برای حفظ جان من نشست روی زمین و پاهای مرا محکم گرفت و اصرار میکرد که دکتر بیرون نرو.
🌷دو دستم را روی شانههای او گذاشتم محکم فشار دادم و پاهای خودم را آزاد کردم. رفتم به پرسنل سفارشات لازم را دادم که نظم و انضباطی برقرار شود. آن روز ۱۰۶ کشته و زخمی داشتیم.
#راوی: دکتر «کرامت یوسفی» فوق تخصص جراحی پلاستیک و ترمیمی
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan