✅ چند تناقض پزشکی مدرن با طب اسلامی
✍ معصومین می فرمایند: بهترین و مهمترین وعده غذایی شام است و نباید ترک شود. پزشکی غربی می گوید: بدترین وعده غذایی شام است و باید ترک شود!
✍🏻 معصومین می فرمایند: وعده غذایی دو تاست (صبح و شام ) که موجب سلامت دستگاه گوارشی و بدن است. پزشکی غربی می گوید: وعده غذایی دوبار موجب بیماری دستگاه گوارشی و بدن است و هر چند ساعت یکبار بایستی چیزی خورد!
✍🏻 معصومین می فرمایند: خوردن باقلی خون صاف تولید میکند. پزشکی غربی می گوید: خوردن باقالی کم خونی می آورد!
✍🏻 معصومین می فرمایند: خوردن برگ سنا عامل نجات از مرگ است. پزشکی غربی می گوید: خوردن برگ سنا خطرناک است و پرز روده و معده را تخریب می کند!
💥شما علم خود را از کدام منبع می گیرید؟
🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan
📚#رازمثلها🤔🤔🤔
📕داستان ضربالمثل
🐺«حلاج گرگ بودم!»
حلاجی از شهر برای کار حلاجی به دهی می رفت. زمین از برف پوشیده و هوا بسیار سرد بود.
از قضا در بین راه به گرگی گرسنه برخورد. گرگ از سرما و گرسنگی، حالت حمله به خود گرفت.
حلاج درحالی که می ترسید، دست و پای خود را گم نکرد و درصدد چاره برآمد.
خواست با کمان به او حمله کند. دید کمان، طاقت حملهٔ گرگ را ندارد و می شکند. به سرعت روی زمین نشست و با چک حلاجی بنای زدن بر زه کمان گذاشت! گرگ از صدای زه کمان ترسید و فرار کرد.
حلاج هم به سرعت به راه افتاد. هنوز بیش از چند قدم نرفته بود که باز دید گرگ به سمت او می آید. حلاج مانند قبل، کوبیدن چک بر کمان را شروع کرد و گرگ را فراری داد و به راه خود ادامه داد.
باز دید گرگ دست بردار نیست. حلاج دوباره صدای زه را درآورد تا سرانجام گرگ خسته شد و به سراغ شکار دیگری رفت.
حلاج هم چون دید شب نزدیک است و هوا سرد و برفی است، به خانهٔ خود بازگشت. وقتی همسرش پرسید: «امروز چه کردی؟» گفت: «حلاج گرگ بودم!»
حلاج گرگ بودن، معنی انجام کار بدون مزد است.
حلاج یعنی پنبه زن،شغلی که در قدیم رواج داشته است.
✍ #حلاج_گرگ_بودم
🎀http://eitaa.com/cognizable_wan
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
"به جای قهر کردن، چه کنیم؟!!!"
🍃 در شرایطی که با همسرتان به مشکلی برخوردهاید که ادامه صحبت کردن در مورد آن تنها به مشاجرات بیشتر ختم میشود، بهترین راهحل موقت این است که از روش سکوت استفاده کنند، نه روش قهر کردن!
👈 در روش سکوت که راهکاری موقت است، فرد باید به طرف مقابل توضیح دهد که: «با توجه به شرایطی که بین ما ایجاد شده و ناشی از هیجان است، ادامه بحث میتواند شرایطمان را بدتر کند. بنابراین ترجیح میدهم در این رابطه فعلا سکوت کنم.
₪❅🔷❅₪══❈══₪❅🔷❅₪
http://eitaa.com/cognizable_wan
₪❅🔷❅₪══❈══₪❅🔷❅₪
🌸🍃❣🍃🌸🍃❣🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عفونت_گوش
💠درمان عفونت گوش با عسل طبیعی
🔺اين كليپ را انتشار دهید تا به هموطنامون خدمتی كرده باشید.
#حکیم_روازاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 علني شدن مخالفت با #ولايت_فقيه و پروژه حذف رهبري در دستور كار اصلاحطلبان قرار گرفت؛ به اظهارات اين كفتار سياسي دقت كنيد.
🔻 وظیفهی همگی نشر این کلیپ است تا مردم بفهمند نقشهی اصلاحطلبان چیست؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تبلیغات بعضی از نمایندهها😜
🔻 درسته که این کلیپ طنزه اما مردم عزیز دقت کنید مخصوصاً در شهرستانها وعدههایی که در حیطهی مسئولیت نماینده نیست را نشانهی عدم صلاحیت کاندیدای شهرتان بدانید!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹این حرکت تو جاهای مختلف دنیا باب شده و تو مدارس هم بچهها انجام میدن و گفته شده تا حالا دو نفر کشته داده، امروز هم تو پیجها و کانالهای ایرانی پخش شده
🔸به بچههاتون و دانش آموزان و دانشجوها هشدار بدین حواسشون باشه کسی باهاشون از این شوخیهای خطرناک نکنه
لطفا اطلاع رسانی کنید 🙏
📌 #تلنگر
خوبه!
ادامه بده!
صبحها دیر پاشو
برنامه خودتو اجرا نکن
تنبلی کن
هی بگو بیخیالش
عالیه همینجوری پیش برو
و انتظار روزای خوب رو داشته باش!
صهیونیست ها دارن به نیت گند زدن به دنیا انقدر تلاش میکنن که نه خوابی میشناسن نه خوراکی
انقدر با نظم و برنامه ریزی کار میکنن که فکرشم نمیتونی بکنی
بعد تو
تویی که نیتت مقدسه
تویی که اگر بلند شی و حرکت کنی
خدا و لشگرش همراهتن
هنوز نشستی و درد چه کنم چه کنم گرفتی
بشین پای گوشی آفرین
برو استوری های به درد نخور کل فالویینگاتو بخون
بدو قربونت
بدو مطالب کل کانالاتو بخون
بعدشم بگیر بخواب
با همین فرمون برو جلو قطعا به امام زمان میرسی!
🔅 در انتظار باران نیست آنکه بذری نپاشیده
🎀http://eitaa.com/cognizable_wan
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
💟 #علمدار_عشق 💟
🔮داستان مدافعان حرم 🔮
قسمت 9⃣1⃣
بعدازظهر روز اول جلسه حجاب - عفت برگزار شد
واقعا از خودم و جدم شرمنده بودم
مثلا سادات بودم اما یادگار مادرم حضرت زهرا س سرم نبود
من واقعا شرمنده مادر بودم
زهرا بچگی همش سرپا بود بعداز افطار روز اول
یه جشن ولادت گرفتن
شب موقع خواب به زهرا گفتم
آجی تو بخواب
من بیدارم حواسم هست
*باشه پس برای سحر بیدارم کن
نمازشبم که خوندم با چادر رفتم تو حیاط برای مناجات
ساعت ۳ بود که صدای آقای کرمی منو از فکر خارج کرد
•• زهرا خواهرجان
پاشدم رفتم سمتش
- سلام آقای کریمی زهرا خوابه
اگه امری هست در خدمت
+خانم موسوی لطفا بیدارش کنید
تایم توزیع سحره
- من خودم توزیع میکنم
+ آخه
- برادرمن آخه نداره که
همش ۳۰ نفریم
+ پس بگید یکی از خواهران بیان کمکتون
- چشم
بعداز توزیع سحری
زهرا بیدارکردم
هردفعه حلقه های معرفت و حجاب برگزار میشود
عطشم برای دین بیشتر میشود
روزسوم باانجام اعمال ام داوود اعتکاف تموم شد
بچه ها خسته بودن قرارشد فردا بیایم برای جمع آوری بنرها
بااذان مغرب روز سوم
اعتکاف تموم شد
مابعداز خروج تمام بچه ها از مسجد خارج شدیم
پیش ماشین مرتضی منتظر اومدنشون بودم تا بریم
که استاد مرعشی دیدم
وقتی منو با چادر دید
انگار خیلی خوشحال بود
اما من کاملا متعجب
استاد اومدن جلوتر
°° سلام خانم موسوی
اعتکافتون قبول
- سلام استاد ممنونم
°° چادر خیلی بهتون میاد
- خیلی ممنونم
استاد بامن کاری ندارید
خانم کرمی دارن صدام میکنن
°° خانم کرمی که در دید من نیستن
ولی بفرمایید
وای داشتم آب میشدم از خجالت
بازم آقای کرمی منو رسوند سرکوچمون
قرارشد فردا ساعت ۸ دانشگاه برای جمع آوری وسایل
بازم من با چادر راهی دانشگاه شدم
سه روز کلاس نداشتیم این سه روز ما همش دانشگاه بودیم
استاد مرعشی هم اومده بودن کمکمون
ما هربار که مرتضی نگاه استاد میدید شدیدا عصبانی میشود
درسامون شدیدا سنگین بود
خونه هم بچه ها شدیدا مشغول بودن
قرار بود عروسی سیدهادی ولادت آقاحضرت عباس
بعدش عروسی نرجس سادات نیمه شعبان
امروز یکشنبه بود ما بااستاد مرعشی کلاس داشتیم
استاد شدیدا به این حساس بودن که تو کلاس
کسی گوشی دستش باشه
برای همین همیشه گوشی همه رو سکوت بود
از کلاس که دراومدم
دست کردم تو کیفم و گوشیم درآوردم
۱۷ تماس بی پاسخ از سیدهادی
خیلی نگران شدم
یعنی چی شده
سریع شماره سیدهادی گرفتم
با صدای بغض آلود جواب داد
الو سلام عمه کجابودی
- سلام هادی جان چی شده عزیزم ؟
صدات چرا گرفته است
عمه
رفیقم
سیدحسین
- هادی عمه فدات بشه
سیدحسین چی شده ؟
عمه
سیدحسین
شهید شده؟
تا دوساعت دیگه میارنش معراج الشهدا
- یاامام حسین
سیدمحسن میدونه
نه عمه به هیچکس نگفتم
میام دنبالت بریم خونه
سیدمحسن اونجاست
بهش بگیم
به عمه نرجس هم گفتم
- باشه بیا
نشستم روی پله
پاهام بی حس شده بود
قراربود عروسی برادرش بیاد
وای خدایا این چه اومدنی هست آخه
دست زهرا نشست سرشونه
چی شده آجی
چرا گریه میکنی
- آجی زهرا
سیدحسین حسینی
برادرشوهر خواهرم نرجس یادته؟
از بچه های رشته فقه و حقوق
با برادرت دوسته
۱ ماه پیش رفت سوریه
آره آجی چی شده مگه
- زهرا شهیدشده
وای یاحسین
مرتضی از اونور مادید
سلام چی شده زهرا
خانم موسوی چرا گریه میکنه
داداش
سیدحسین حسینی
شهید شده
•• وای
⏪⏮ ادامه دارد
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
👇👇👇
http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسکیت رو بده ببینم🤣✌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کیلیپ رو به هیچ وجه از دست ندید🤣🤣🤣🤣