eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
💠بِسمـِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ💠 💟 نسرین آرام میخندد و میگوید: راستی یه سوال از شب تولد آیه تو ذهنم مونده همش یادم میره ازت بپرسم چرا این تو خانواده فقط مادرشو پریناز صدا میزنه؟ مریم صدایش را پایین می آورد و میگوید: واسه اینکه پریناز زن باباشه ابوذر و کمیل و سامره از مادر باهاش یکی نیستن!! بین خودمون باشه ها. نسرین واقعا شوکه شده بود رفتار های آیه و پریناز را به خاطر می آورد با چشمان گرد شده گفت:تورو خدا؟؟ وای مریم اینا هیچیشون به زن بابا و دختر شوهر نمیخوره! واقعا مثل پروانه دور آیه میچرخه! پس واسه همینه آیه با عمش زندگی میکنه؟ مریم سری به نشانه مخالفت تکان میدهد و میگوید: نمیدونم واسه چی با عمه اش زندگی میکنه ولی دلیلش اینی که میگی نیست والّا اون چیزی که من از بچگی دیدم پریناز آیه رو از ابوذر و کمیل هم بیشتر دوست داشت نمیدونم چه قضیه ای پشتشه! نسرین همچنان متعجب به مریم خیره است. آیه را هیچوقت نمیتوانست بشناسد! هیچ وقت! آیه کتاب به دست وارد اتاق نرجس جانی که حالا یک ماه است میهمان این بیمارستان شده است میشود. دختر نرجس جان روی صندلی همراه خوابش برده و نرجس جان عینک به چشم قرآن میخواند. لبخندی میزند عجیب یاد مادربزرگش می افتد وقتی نرجس جان را میبیند آرام سلامی میدهد تا هم نرجس جان را متوجه حضورش کند و هم دختر بیچاره را از خواب بیدار نکند. نرجس جان از پشت عینک فرم قهوه ای اش نگاهی به آیه می اندازد و با لبخند جواب سلامش را میده آیه کتاب را بالا می آورد و بعد بی صدا میگوید: آدم بدقولی نیستم سرم شلوغ بود یکم دیر شد. نرجس جان دستش را دراز میکند و کتاب را میگیرد. همان بود که میخواست. نگاهش را به گلهای گلدان می دوزد رزهای سفید و صورتی دوست داشتنی را از نظر گذراند. بی حرف آب گلدان را عوض میکند با خودش فکر میکند چه خوب میشود از فردا نرگسها را برای نرجس جانش بیاورد! فکر خوبی بود صدای آرام نرجس جان به خود می آوردش: نظرت در موردش چیه؟ کتابو چطور ارزیابی میکنی؟ آیه خنده اش میگیرد! نرجس جان چه جدی شده... یاد برنامه های نقد بی مخاطب شبکه چهار می افتد. خنده اش را قورت میدهد و میگوید: رمانش عاشقانه نبود! هرچی بود عاشقانه نبود! من فقط خودخواهی دیدم و بس! نرجس لبخند میزند. میدانست و خبر داشت از هوش سرشار دختر پیش رویش. _تو تا حالا تو عمرت خودخواهی کردی؟ آیه فکر میکند... خود خواهی؟ دیگرخواهی خیلی کرده بود ولی خود خواهی؟ تکانی خورد. سنگ سرد انگشتر به پوستش برخود کرد. یادش آمد: آره من یه بار تو عمرم خود خواهی کردم! بیشتر از این یه بار رو یادم نمیاد! _یه بار؟ جالب شد! خیلی جالب شد و اون یه بار؟ آیه سکوت میکند... و آن یکبار؟ دوست ندارد به آن فکر کند. تلخندی میزند و میگوید: مادرم! نرجس جان اصرار نمیکند که ادامه دهد. چیزی این میان بود که گویا خیلی آیه عزیز را اذیت میکرد.... خیلی زیاد. بهتر دید ادامه ندهد. چیزی یادش آمد: راستی آیه جان در اون کشو رو باز کن یه بسته اونجاست. بدش به من بی زحمت ! آیه در کشوی میزیی که وسایل نرجس جان روی آن بود را باز کرد و بسته کادو پیچ شده را به نرجس جان داد. نرجس نگاهی به بسته انداخت و آن را زیر و رو کرد و بعد عینکش را از چشمش برداشت و لبخندی به آیه زد: این مال شماست سوغاته مشهده! آیه ذوق کرد! هدیه از نرجس جان شیرینی خاصی داشت! تعارف بی جا دروغ بود دروغ نگفت فقط گفت: وای من اصلا راضی به زحمت نبودم. خیلی خیلی ممنون و بعد بسته را باز میکند. یک چادر مشکی خوش جنس با لبخند به آن خیره میشود یک لبخند پر از حسرت... نرجس جان دست روی شانه اش میگذارد و میگوید: میدونم چادری نیستی ولی شمامه خواهرم که مشهد رفته بود، بهم گفت چیزی لازم نداری؟ منم یهو به دلم افتاد که برات اینو سفارش بدم. آیه هیچ نگفت تنها بلند شد و پیشانی نرجس جان را بوسید. و بعد گفت: یکی از بزرگترین آرزوهام اینه که چادری بشم. نرجس جان خنده ای کرد و گفت: خب حالا چرا آرزو؟.... http://eitaa.com/cognizable_wan
💠بِسمـِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ💠 💟 _واسه خاطر کارم. میدونی که نمیشه تو محیط کاری خودم چادر بپوشم! وقتی اینجا چادر سرم نیست چه فرقی با بیرون داره؟ نامحرم تو بیرون اینجا هم نامحرمه دیگه! لااقل وقتی چادر سرم نیست خیالم راحته که دو رو نیستم! ولی من مطمئنم یه روزی شغلمو واسه این پارچه خوش جنس مشکی کنار میزارم. نرجس در دلش این دید عمیق را تحسین کرد و تنها گفت: استدلال خیلی قشنگی بود حق با تو هست... آیه از جایش بلند شد خیلی دیر کرده بود و باید برمیگشت به بخش. گونه های نرجس جان را بوسید و گفت: زیاد رو خودت فشار نیار نازنین بیشتر استراحت کن کاری باهام نداری؟ _چشم عزیزم برو به سلامت آیه با لبخندی دور شد اما میانه راه چیزی یادش آمد: راستی نرجس جون من الآن یادم اومد یکی دیگه از خودخواهی هام همین انتخاب شغلم بود. و بعد رفت... در دلش اعتراف کرد واقعا آدم خودخواهی است! * نگاهی به خودش در آیینه می اندازد. شلوار پارچه ای مشکی و پیراهن سفید یقه دیپلماتی که روی شلوار افتاده! یاس رازقی را برداشت که بزند اما ... در اتاق را باز کرد و کمیل را صدا زد: کمیل هوووی کمیل کجایی؟ در اتاق کمیل باز شد: جااانم داداش!! یه دقیقه تمرکز کردیما جانم!! ابوذر چپ چپی نگاهش کرد که یعنی: ما خودمون خط تولید ذغال داریم. نگاهی به ساعت دیواری خانه میکند و هول میگوید: اون عطرتو که پری روز خریدی رو بده زود باش دیرم شده! کمیل متعجب به ابوذر نگاه میکند و چند دقیقه بعد عطر تلخش را پیش کش برادر میکند. ابوذر کمی از آن را به مچ دست و پشت گوشش میزند و به کمیل میدهد و بعد کیف و سویچ ماشین را بر میدارد و با خداحافظی کوتاهی میرود. کمیل تنها در دل میگوید: اللهم اشف کل مریض! کمربندش را می بندد و نگاهی به ساعت میکند هفت صبح زود نیست؟ نه نیست!!! میدانست آیه شب قبل شیفت بوده و امروز صبح وقت خالی دارد دودل شماره اش را میگرید و بعد از چند بوق پیاپی بالآخره آیه گوشی را برداشت. صدای خواب آلودش حسابی ابوذر را شرمنده خود کرد: جانم اخوی؟ کله سحر زنگ زدی چی شده باز؟ لبخندی روی لبهای ابوذر نقش می بندد: سلام آیه جان شرمنده منو ببخش میدونم بدموقع مزاحم شدم. خمیازه ای میکشد و میگوید: حالا که شدی حرفتو بگو سعی میکند لحن بی تفاوتی به خود بگیرد: خواستم بگم خانم صادقی امروز تا ساعت ۸ کلاس دارن اگه... اگه... وقت داشتی و تونستی بیای خبر کن. آیه خنده اش میگیرد: و اگه نتونستم؟ ابوذر موضع خود را حفظ می کند: حالا خیلی هم مهم نیست میوفته واسه یه روز دیگه! آیه بلند میخندد: ابوذر میدونستی اصلا بازیگر خوبی نیستی؟ من که میدونم دو روزه داری خفه میشی! باشه ساعت ده و نیم میام دانشگاهتون فقط خواهشا معطلم نکنی. _باشه چشم... حالا نمیومدی هم مشکلی نبودا!!! _آره میدونم!!! دروغ که حناق نیست تو گلوی آدم گیر کنه!!! و بعد گوشی را قطع میکند. ابوذر سرخوش ماشین را روشن میکند و به عادت همیشه بسم الله میگوید و بابت همه چیز علی الخصوص اتفاقات ساعت ۸ به بعد یک الحمدالله خوش آب و تاب با رعایت تمام تجویدهای عربی اش را زمزمه میکند. آیه اما صلواتی نثار گذشتگان ابوذر میکند بابت بر هم زدن خوابش و بعد از جایش بلند میشود. نگاهی به کمد لباسهایش می اندازد. باید چیز خوبی از آب در بیاید به سلامتی قرار است خواهرشوهر شود! مامان عمه که بعد از نماز نخوابیده داخل اتاق می آید میپرسد: کجا ان شاالله؟ آیه بی حواس میگوید: عروس برون!!!! یعنی دارم میرم عروسمونو ببینم! مامان عمه هیجان زده میگوید: همون زهرا ؟ _بله همون زهرا.... http://eitaa.com/cognizable_wan
✨ ✅دعای عوام بهتر مستجاب می شود تا علما! ✍شخصی از پرسید «این دعاهای عربی را که عامه مردم بخوانند، نمی‌فهمند؛ آیا خواندن همان الفاظ آن دعاها بی آنکه معانی آن را بدانند-اثری دارد؟!» جناب علامه طباطبایی فرمودند: «اتفاقاً آن دعاها برای عامه مردم که زبان عربی و معانی آن‌ها را نمی‌دانند بهتر مستجاب می‌شود!زیرا نفس خود را به نفس امامان (علیهم‌السلام) متصل می‌کنند و از خدا می‌خواهند هر چه امامان با خواندن این دعاها می‌خواستند، به آنان هم بدهد ماهم به اندازه فهم خودمان از ان دعاها، از خدا می‌خواهیم!» 📚زمهر افروخته، ص۱۶۰ ‌✅‌ http://eitaa.com/cognizable_wan
💕✨💕✨💕✨💕✨💕 👇 ⭕️باید از جنگیدن با مرد اجتناب کرد، نه صرفاً به خاطر حفظ غرور او؛ بلکه به خاطر حراست از شأن و منزلت خود.⭕️ ⭕️هیچ چیز به اندازه‌ی زن شوریده حال و دیوانه؛ بی جاذبه و ناخوشایند نیست، زنی که به جای قدرت زنانه، از قدرت زبانش استفاده می‌کند شهره‌ی آفاق است.⭕️ جنگیدن، زن را نزد مرد و نزد خودش زشت و ناخوشایند می‌کند. ✔️ به زنی باهوش و قوی نیاز است تا مردش را خلع سلاح کند، نه با خشم بلکه با عشق. مردان خصوصیات زنانه را به دلیل نرمی و لطافت زن قبول می‌کنند و نه به دلیل قدرت او. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴 💠 پخش شدن در یک محیط بسته، فضا را مسموم می‌کند و یکی‌ از توصیه‌های مهم این است وقتی بوی زیاد گاز را در خانه استشمام کردید حتی لامپ را نزنید چرا که یک جرقه، باعث خواهد شد. 💠 گاهی بین زن و شوهرها حرفهایی رد و بدل می‌شود که فضای زندگی را می‌کند. حرف‌هایی از تهمت، تمسخر، نیش و کنایه، گلایه‌ها و توقعات بیجا، دروغ، بددهنی کردن، زورگویی، داد و بیداد و ... 💠 تقابل و یکی به دو کردن در این مواقع، باعث انفجار و خواهد شد که زن و شوهر و فرزندان را قربانی خواهد کرد. 💠 در این هنگام برخی کلمات و حرفهایی که به نیّت دادن به همسرِ مقصّر به کار برده می‌شود نقش دارد که آن را در فضای گازدار، روشن می‌کنیم لذا مسموم بودن بهتر از انفجار مخرّب و ویرانگر است. 💠 و البته می‌توان با تکنیکهای و رفتاری، فضای مسموم را از بین بُرد. با باز کردن صبوری، خون‌سردی، سکوت، تغافل، مهربانی، تایید همسر در برخی مواقع، تغییر فضای گفتگو، مدارا و دهها پنجره دیگر می‌توانید هوای و آرامش را به زندگی‌ برگردانید و یا از درجه‌ی فضا بکاهید. 🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan
✨﷽✨ 💢لطفا پا توی کفش خانواده‌ها نکنید!" ✍اولین قانونی که شما و همسرتان در تلخ‌ترین لحظات زندگی مشترک‌تان باید به آن پایبند باشید، قانون «منع توهین» است. نه شما و نه شریک زندگی‌تان، حتی در بدترین لحظات و در اوج عصبانیت هم حق ندارید به خانواده هم توهین کنید و از بدگویی به خانواده هم به عنوان راهی برای کنترل شریک زندگی یا انتقام گرفتن از او استفاده کنید. اگر همسرتان با شما بد حرف زده، چرا باید همه حرف‌های ناخوشایندی که مادرش قبلا به شما زده بود را به رخش بکشید و در آخر هم بگویید «تو هم بچه همان مادری!» مگر در همه روزهایی که شریک زندگی‌تان خوشایند‌ترین جملات را در مقابل‌تان به زبان می‌آورد به او یادآوری می‌کنید که خوب حرف زدن و مهربانی کردن را از چه کسی یاد گرفته است؟!!! 💥پس به‌خاطر عصبانیت، حرفی را نزنید که حرمت‌ها را از بین ببرد و شکافی را میان شما ایجاد کند که بعدا از پس ترمیم کردنش برنیایید...! http://eitaa.com/cognizable_wan
🌹 باید سطح توقعات و انتظارات خود را با میزان درآمد شوهر تنظیم کنید و از او چیزی که توان تهیه آن را ندارد نخواهید و دائماً مردان دیگر را در این زمینه به رخ او نکشید. ‌💠 http://eitaa.com/cognizable_wan
دیشب کولرو روشن کردم بابام هی سرفه کرد توجه نکردم هی خودشو لرزوند به ابجیم گفت هواسرد نشده ابجیم گفت نه. گفت وای کلیه هام فک کنم سرمازده مامانم گفت تو این گرما چه سرمایی! دودیقه گذشت دیدیم خودشو انداخت وسط حال تشنج کرد پاشدم کولرو خاموش کردم😐😂😂 ﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌ ‌ 𝒋𝒐𝒊𝒏 𝒖𝒔 ⇓ ‌ 『 http://eitaa.com/cognizable_wan
چایم را تلخ می نوشم! نه به خاطر این که طعم زندگی تلخ است... بخاطر این که قندون دوره حال ندارم بیارمش😁😂 نخند پست احساسیه😂😂 ﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌ ‌ 𝒋𝒐𝒊𝒏 𝒖𝒔 ⇓ ‌ 『 http://eitaa.com/cognizable_wan
‏رفتم دندونمو بکشم دکتره گفت بالایی رو بکشم پایینی رو بکشم چپو بکشم راستو بکشم کدومو بکشم؟ گفتم همه رو بکش الان صورتم شبیه پیرمرده توی تبلیغ عالیس شده خدا لعنتت کنه عالیس😢😂😂😂😂😂 ﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌ ‌ 𝒋𝒐𝒊𝒏 𝒖𝒔 ⇓ ‌ 『 http://eitaa.com/cognizable_wan
خوردن یک لیوان آب لیمو با عسل پس از هر آمیزش جنسی برای زن و مرد بسیار موثر واقع میشود و مقداری از انرژی از دست رفته را جبران میکند 🌿 http://eitaa.com/cognizable_wan ༺════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
جلوگیری از خروپف به پهلو بخوابید،از بالش نرم استفاده نکنید و زیرسرتان را کمی بالا بیاورید خوابیدن به کمر باعث عقب رفتن زبان و باریک شدن مسیر عبور هوا و درنتیجه خروپف میشود❗️ 🌿 http://eitaa.com/cognizable_wan ༺════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔶گرم کردن پای پیچ خورده وآسیب دیده اشتباه است زیرا گرماباعث افزایش جریان خون وتورم خواهدشد 👈در روزهای اول آسیب دیدگی،از کمپرس سرداستفاده و تا48ساعت به اندام آسیب دیده فشاری واردنکنید 🌿 http://eitaa.com/cognizable_wan ༺════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔴 معده دردهای طولانی نتیجه ی لاغری های غیر اصولی 🔺 مصرف ترشیجات برای لاغری و عدم تحرک و طولانی بودن زمان گرسنگی و عدم مصرف سبزیجات از مهمترین علل معده دردهای طولانی است 🌿 http://eitaa.com/cognizable_wan ༺════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💖پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند : صلوات شما سبب استجابت دعا، رضایت و خشنودی پروردگار و پاکیزگی اعمالتان میشود. http://eitaa.com/cognizable_wan
بسم رب الشهدا و الصدیقین 💐یکی از دوستان شهید محسن اسدی(از شهدای عرفه) نقل می‌کرد که در خواب محسن را دیدم که می‌گفت: هر آیه قرآنی که شما برای شهدا می‌خوانید در اینجا ثواب یک ختم قرآن را به او می‌دهند و نوری هم برای خواننده آیات قرآن فرستاده می‌شود 🌹🌹🌹🌹 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻دیرین دیرین : این قسمت یخچال پر😳 🔹با این اوضاع حتی فکر کردن بهشم محاله😅 ✅ http://eitaa.com/cognizable_wan
🌷 آیت ﺍﻟﻠﻪ العظمے بهجت (ره) فردمودند : ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻣﺎ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ، ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ، ﺍﺳﻢ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ. ﻋﻨﺎﻭﻳﻦ ﻣﺮﺩﻡ، ﭘﺴﺖ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ﻣﺮﺩﻡ و ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺁﻳﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﻭﺯﻳﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ. ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺍﺻﻼ ﻣﻼﮎ ﻧﻴﺴﺖ، 🔶 ﺑﻠﮑﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺯﻳﺮ ﺍﺳﺖ : 🔸ﺍﻭﻝ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﺿﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ. 🔸دوم ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﺿﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻨﻔﻌﺖ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ. 🔸سوم ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﺑﺮﺍﻱ امام حسین و ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍ ﺭﻳﺨﺘﻪ ﺍﻧﺪ و عمل صالح انجام دادند ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ. ﺳﭙﺲ ﻣﻼﺋﮑﻪ می گوﻳﻨﺪ : ﺍﻱ ﺧﺪﺍﻱ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﭘﺲ ﺷﻬﺪﺍ ﻭ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ وایثارگران ﭼﻪ؟ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﻴﻔﺮﻣﺎﻳﻨﺪ : ﻣﻘﺎﻡ ﻭ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻧﻴﺴﺖ. ﻣﺎ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﮐﻨﻴﻢ، ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻴﻢ ﻭ ﺑﺒﻴﻨﻴﻢ ﮐﺠﺎ ﺧﻮﺷﺸﺎﻥ ﻣﻲ ﺁﻳﺪ ﻭ ﮐﺠﺎﻱ ﺑﻬﺸﺖ ﻣﻴ ﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺮﻭﻧﺪ؟ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﮐﻨﻴﻢ ﻭ ﺭﺿﺎﻳﺘﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺟﻠﺐ ﮐﻨﻴﻢ. http://eitaa.com/cognizable_wan
💞💞💞 ❣امام باقر علیه السلام: 💖دوست ندارم دنیا و آنچه در آن است برای من باشد و من یک شب بدون همسر باشم. 📕وسائل الشیعه،ج۱۴،ص۷ http://eitaa.com/cognizable_wan