eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.6هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
676 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/amola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaoa_110
مشاهده در ایتا
دانلود
❣‌تکنیک هایی جهت جذب آرامش و دفع تنش - بیشتر ببخشید ـ دائم در حال یادگیری و مطالعه باشید - فعالیت فیزیکی روزانه و مرتب داشته باشید - از محیط های تنش زا دوری جسته و در بحث و مجادله ها مداخله نکنید - حداقل ماهی یکبار به دامان طبیعت بروید - موزیک آرام و انرژی بخش گوش دهید - با کودکان و سالمندان بیشتر معاشرت کنید - مراقبه کنید 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔵تشرف پیرمرد قفل ساز خدمت آقا امام زمان عج! ✅استاد بزرگوار آیت‌الله حاج آقا حسن صافی اصفهانی داستانی را نقل می کردند که بسیار شنیدنی و عبرت آموز است: ✳️در کربلای معلّا یکی از علما که به علوم غریبه آگاهی داشته است، تصمیم می‌گیرد که به وسیله علم جفر خود را به امام عصر (سلام‌الله‌علیه) برساند. در نتیجه در داخل یکی ازغرفه های صحن امام حسین‌ (سلام‌الله‌علیه) به محاسبات این علم می‌پردازد. پاسخی که دریافت می‌دارد این بوده است که امام داخل صحن با پیرمردی قفل‌ساز در حال صحبت هستند و گل می‌گویند و گل می‌شنوند. 🔰 در این هنگام عزم خود را بر دیدار جزم می‌کند، می‌بیند آری امام (علیه‌السلام) در همان زاویه صحن که به وسیله آن علم درک کرده است، با آن مرد قفل‌ساز مشغول گفتگو هستند. چون می‌بیند که آقا در حال خداحافظی هستند، رو به امام به سرعت حرکت می‌کند. امام (علیه‌السلام) از آن پیر‌مرد خداحافظی کرده و رو به سوی ایشان می‌آیند. 🔵وقتی با او رودررو قرار می گیرند، آقا می‌فرمایند: «فلانی تو هم مثل این پیرمرد قفل ساز شو تا من به سراغ تو بیایم» و از کنارش می‌گذرند. 💠این عالم می‌گوید: همان وقت به سراغ این پیرمرد قفل‌ساز رفتم تا او و رفتار و روحیاتش را شناسایی کنم. از او پرسیدم: این آقایی که با ایشان صحبت داشتی، که بود؟ در پاسخ گفت: تا آن جا که می دانم آقا سیدمهدی، فرزند مرحوم آقا سیدحسن، هستند که پدرشان هم به رحمت خداوند رفته است. از نوع جواب او به زودی متوجه شدم که آقا خود را به او معرفی کرده‌اند، ولی این بنده خدا متوجه نشده است که ایشان امام‌عصر (سلام‌الله‌علیه) هستند. ♻️ نزدیک بود او را از حقیقت امر آگاه سازم، ولی به خود آمدم که اگر این کار صلاح این بنده خدا بود، خود آقا به او توجه می‌دادند. 🔆 ازحالات آقا و زمان آشنایی او با آقا و غیره پرسیدم... دقت کردم ببینم که این پیرمرد چه ویژگی خاصی دارد که امام مرا به آن دعوت فرموده‌اند... عاقبت دریافتم که در کنار تقید ایشان به مسائل شرعی و کسب حلال؛ بارزترین ویژگی اخلاقی او این است که سخت به قول و قرارش با مردم پایبند است و اگر می‌گوید قفل شما فلان موقع آماده است، آن را حتماً سر وقت و شاید زودتر آماده کرده است. ✅مراعات ظرافت‌های اخلاقی بی‌تردید در تکامل انسان سالک، نقشی جدی و اساسی دارد. چنانچه سهل‌انگاری در امور اخلاقی نیز تنزل‌آور و دورکننده از مقام قرب الهی است http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴بعد از هر گناه توبه کنید تا خدا به شما رحم کند! ☘یک قاضی بسیار مؤمنی در زمان حکومت دنبلی‌ها در شهر خوی به‌نام شیخ صادق بود. 🍃روزی پیرزنی فقیر و بی‌نوا از جوانی نزد او شکایت بُرد که مرغ مرا این جوان دزدیده است. 🍃قاضی ، آن جوان را احضار کرد و جوان بعد از شنیدن شکایت آن پیرزن‌، بلافاصله به گناه خود بدون هیچ سخنی اعتراف کرد و سرش را پایین انداخت. ☘قاضی که خیلی ناراحت بود و تصمیم گرفته بود تا او را به اشدّ مجازات برساند ...از این اعترافِ جوان خشمش فروکش کرد و دلش به حال او رحم آمد. 🔰قیمت مرغِ پیرزن را خودش داد و او را بخشید. 🔹بعد از رفتن شاکی و متهم، شاگردِ قاضی که یک جوان بود و در محکمه حاضر بود، دید حالِ قاضی دگرگون شد؛ و میگفت: ‌✨خدایا! این جوان به خطای خود اعتراف کرد و من در صددِ اثبات گناه او برنیامدم.. 🔴 اگر اعتراف نمی‌کرد با تحقیقی که در محل می‌کردم، آبروی او را می‌بردم و به شدیدترین وجه مجازاتش می‌کردم. ✨خدایا! من نیز بر جهل و نادانی‌ام در برابر تو اعتراف می‌کنم که مرا با قضاوتی اشتباه به دستِ خودم، جهل مرا بر خودم و دیگران اثبات نکنی. ✨خدایا! من در برابر تو به ناتوانی خودم اعتراف می‌کنم که مرا با قرار دادن در فلاکت و بدبختی، ناتوانی مرا به دیگران اثبات نکنی. ✨خدایا! ناتوانی بیش نیستم که به همه چیز ابتدای کار اعتراف می‌کنم، دستم را بگیر و مرا ببخش و مرا نَیازمای که من، خود را می‌شناسم و تو مرا بهتر از من می‌شناسی... http://eitaa.com/cognizable_wan
❄️سست ترین کلمه "شانس"است. به امید آن نباش. . محکم ترین کلمه "پشتکار"است. آن را داشته باش. . سالم ترین کلمه "سلامتی"است. به آن اهمیت بده. شایع ترین کلمه "شهرت"است... دنبالش نرو. ضروری ترین کلمه "تفاهم"است.. آن را ایجاد کن. . دوستانه ترین کلمه "رفاقت"است. از آن سوءاستفاده نکن. اصلی ترین کلمه "اطمینان"است. به آن اعتماد کن. . ضعیف ترین کلمه "حسرت"است. آن را نخور 👇🔻💜💜💜 http://eitaa.com/cognizable_wan
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: 🍃💜صلوات از مستحبات است وخداوند به کسی که در روز جمعه بر حضرت محمد و آل محمد (صل الله علیه وآله) صلوات بفرستد هزار برابر و در غیر جمعه صد برابر ثواب میدهد💜🍃 💛 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴 💠 گاهی مرد باید ساعتی با تمام، همسرش را هنگام ، کار در آشپزخانه و یا بچّه‌داری زیر بگیرد تا ببیند چه ریزه‌کاریها و ظرایفی را هنرمندانه انجام داده و چه زحماتی را متحمّل می‌شود. 💠 این کار می‌تواند در از زن و داشتن توقّعات منصفانه از وی و نیز او کمک شایانی به مرد کند. 💠 لذا در از او اعلام کنید که گاهی با ، کارهای تو را زیر نظر دارم و متوجه می‌شوم که واقعاً زیادی در منزل می‌کشی. 💠 این روش، زن را بسیار کرده و برای آینده و سختیهای زندگی به او انرژی داده و به تلاش خود در ساختن زندگی ادامه می‌دهد. 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
💑سیاست همسرانه اگر همسرتان با شما بد حرف زده، چرا باید همه حرف‌های ناخوشایندی که مادرش قبلا به شما زده بود را به رخش بکشید و در آخر هم بگویید «تو هم بچه همان مادری!»، مگر در همه روزهایی که شریک زندگیتان خوشایند‌ترین جملات را در مقابلتان به زبان می‌آورد به او یادآوری می‌کنید که خوب حرف زدن و مهربانی کردن را از چه کسی یاد گرفته است⁉️ پس به‌خاطر عصبانیت، حرفی را نزنید که حرمت‌ها را از بین ببرد و شکافی را میان شما ایجاد کند که بعدا از پس ترمیم کردنش برنیایید!!⚜️ 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
بدانند 📣پرستار خوبی باشید. 🔹در بیماری هر مراقبتی را که همسرتان از شما می کرده ازش بکنید. 📌اگر درکنارش باشید، احساس خوشایندی از دوست داشته شدن به همسرتون دست میدهد. 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
مژده ای دل که شب میلاد کاظم آمده💚 فاطمه بر دیدن موسی بن جعفر آمده😍 کاظمین امشب چراغان از وجود کاظم است✨ خانه ی صادق چراغان از حضور کاظم است💥 ولادت امام موسی کاظم مبارک باد😍 http://eitaa.com/cognizable_wan
💓رمان فانتزی نیمه واقعی 😍👌 💓 💓قسمت . 💓از زبان مجید💓 . تو اتاقم نشسته بودم و✨دعای توسل✨ میخوندم که مامانم اومد تو و دید مشغول دعا خوندم خواست بره و یه وقت دیگه بیادکه گفتم: -مامان؟ کاری داشتی؟😟 -مجید؟؟😊 -جانم مامانم؟ -یه نفس عمیق بکش تا یه خبر بهت بدم...😇 -چی شده مامان 😧😢 -آمادگیشو داری؟😒 -اره مامان بگو تا دلم بالا نیومده 😢 -الان خالت زنگ زد... -خب...چی گفت؟؟😧 -خلاصه پسرم قسمت دست خداست😔 -وایییی...نههههه 😥😭 -باید همیشه راضی باشیم به رضای خدا😞 -نههههه مامان 😞 -گفتم آمادگی نداریا😐هل نکن حالا😊...عروس خانم هم دلش اینوره مثل اینکه ☺😆 -چی مامان؟چی شد؟ منکه نصف عمر شدم...😧 -خواستگاری فردا رو به خاطر شاخ شمشاد کنسل کردن...😉 -واییی خدا...راست میگی مامان؟😢خدایا شکرتتت😭 -ولی فعلا دلتو آب و صابون نزنیا...فعلا بچسب به درست تا یکم بزرگ تر بشی... خالت گفت با مینا هم زیاد صحبت نکنی ولی به نظرم کم محلی هم نکن بهش...😊 بزار بفهمه ازدواجش باتو عاشقونست نه صرفا سنتی....😎👌 . داشتم بال درمیاوردم...😍تو پوست خوندم نمیگنجیدم...اینقدر خوشحال بودم که حد نداشت...☺️😍 بهم ثابت شد که مینا هم دوستم داره... اصلا مگه میشه اونهمه خاطره بچگی رو فراموش کرد و بهم علاقه نداشت بهم ثابت شد که اون داداش گفتناش از سر محبته ☺️❤️ فهمیدم تا اینجا راه رو درست اومدم و باید همینطور ادامه بدم...😇😍 برای مینا پیام های مذهبی و در مورد 🌷شهدا میفرستادم و اونم باز با اینکه میگفت ممنون داداش ولی مطمئن بودن خوشش اومده...😍 دوست داشتم شوهری بشم که تو میخواد... یه فرد مذهبی و با ایمان و مقید...😊 ❤️زندگیم شده مینا... ❤️روزم مینا ... ❤️شبم مینا... تو هر مهمونی مینا بود میرفتم و هرجا نبود نمیرفتم...😅 هرجا فکر میکردم شاید مینا منو ببینه خوشتیپ میکردم و هرجا نبود اصلا تیپ و قیافم برام مهم نبود...😇 تو دانشگاه به خودم و به هیچ دختری رو نمیدادم چون این کار در حق مینا بود... اون به خاطر من خواستگارشو رد کرد و حالا اگه من با دختری حرف بزنم که خلاف انسانیته...😇 اینو از این بابت میگم که چون تو دانشگاه دانشجوی زرنگی بودم😊 و معمولا همه از من جزوه میگرفتم و توی یه طرح علمی هم شرکت کرده بودم که هم تیمیم دختری به نام بود... یعنی تو کل دانشجوهای ورودی رشتمون فقط 👈 من و زینب👉 مذهبی بودیم... و احساس میکردم به بهونه های مختلف میخواد باها حرف بزنه نه جرات اینو داشتم که بهش بگم باهام صحبت نکنه و نه میخواستم باهاش حرف بزنم... به خاطر همین از اون کار انصراف دادم و یکی از دوستام جایگزینم شد... 😊👌 💓💓💓💓💓💓💓💓💓 ادامه دارد... http://eitaa.com/cognizable_wan
💓رمان فانتزی نیمه واقعی 😍👌 💓 💓قسمت 💓از زبان مینا💓 دوست نداشتم مجید بیشتر از این حرفها امیدوار بشه😐 ولی میدونستم گفتن این حرف به خونوادم یعنی باز شدن در خونه به روی خواستگارهای گوناگون و قطعا همه رو که نمیشه با یه بهونه ای رد کرد اما تو پیام هام به مجید باز کم محلی میکردم و از این بابت وجدانم راحت بود که دلخوشش نکردم👌 از اونور توگروه خیلی فعال بودم و دائم پست میزاشتم و یه جورایی گروه شده بود فقط پست من و آقا محسن😊🙈 اون میزاشت من تایید میکردم و من میزاشتم و اون تایید میکرد😍 یه روز شیوا بهم زنگ زد و تا گوشی رو برداشتم دیدم داره پشت گوشی جیغ و صوت میکشه -چی شده دیوونه؟ترسیدم😦 -گفتم شیوا خانومت رو دست کم نگیر که😜 -چی شده شیوا😐 -تو هم چندتا جیغ بکش تا بهت بگم 😂 -شیوااااا😑 خب حالا.بد اخلاق.اصن نمیگم بهت..بای -خب حالا قهر نکن😕 -میخواستم بگم این آقا محسنتون بهت علاقه مند شده...به دوست پسرم بابک گفته که ما باهات حرف بزنیم ببینیم مزه دهنت چیه😅 -خب توچی گفتی؟ بهش گفتی از علاقه منم؟😧 -نههه..مگه خل شدی؟؟ گفتم مینا جون اصلا تو این فازا نیست...حالا بزار یه چند روز تو خماری بمونه بعد یه قرار میزاریم باهم بحرفین 😉😇 -خب الان من باید چیکار کنم؟؟😦 -هیچی.یکم سر سنگین تر بشو.تو گروه زیاد نگو و نخند...و کلا یکم کم محلی کن تا جلوتر بیاد 😉 -مطمئنی ناراحت نمیشه؟🙈 -اره بابا...نترس...پسرا هرچی سخت تر دختری رو به دست بیارن بیشتر دوستش دارن 😂 -نمیدونم والا😕 -راستی مینا...خل نشی از اول حرف ازدواج اینا بزنی ها...یه مدت باید با هم باشین😏 -یعنی چی؟؟😳 -وایی که چقدر تو خنگی😑باهم برین اینور اونور...رستوران...کافه...خلاصه با خصوصیات هم اشنا بشین😉 -نه شیوا.من نمیتونم..بابام بفهمه منو میکشه😞 -نترس...بابات قرار نیست بفهمه😒 . یه مدت به برنامه های شیوا عمل کردن تا روز موعود رسید قرار بود تو یه کافه من و آقا محسن باهم حرف بزنیم...☕️☕️ آقا محسن ودوست پسر شیوا زودتر رفته بودن و دوتا میز رزرو کرده بودن من و شیوا که رفتیم بابک بلند شد اومد رو میز دومی و شیوا هم رفت پیشش وبهم اشاره زد برم پیش محسن خیلی استرس داشتم دستام میلرزید قلبم تند تند میزد💓😥 اصلا نمیدونستم چی میخوام بگم اروم رفتم رو میز نشستم ومحسن بلند شد و سلام گرم کرد و عذرخواهی بابت اینکه وقتم رو گرفته از استرس بدنم میلرزید و این لرز تو صدام هم معلوم بود و با صدای گرفته سلام کردم ازم پرسید مینا جان چی میل داری؟؟ با شنیدن این جمله یه حس عجیبی داشتم هم خوب هم بد😍😢 هم احساس عشق هم احساس اخه تا حالا هیچ مردی منو با پسوند جان صدا نکرده بود😣 💓💓💓💓💓💓💓💓💓 ادامه دارد... http://eitaa.com/cognizable_wan
💓رمان فانتزی نیمه واقعی 😍👌 💓 💓قسمت . ازم پرسید مینا جان چی میل داری؟ با شنیدن این جمله یه حس عجیبی داشتم هم خوب هم بد هم احساس عشق هم احساس 😣😔 اخه تا حالا هیچ مردی منو با پسوند جان صدا نکرده بود.. 👈حتی پدرم👉 اصلا اشتها نداشتم و گفتم هرچی شما میل کنید منم همون... دوتا هات چاکلت سفارش داد و مشغول خوردن و صحبت کردن شدیم...☕️☕️ از دور شیوا رو میدیدم که لبخند به لب داره و بهم چشمک میزنه...😉 اقا محسن مشغول خوردن شد و چیزی نمیگفت و منم سرم پایین بود و الکی با گوشی ور میرفتم و هی قفلش رو باز میکردم و دوباره قفل میکردم. یه چند دیقه به سکوت گذشت و تو فکر رفته بودم که با صدای محسن به خودم اومدم: -فکر میکردم خیلی پر حرف تر از اینا باشید لا اقل تو مجازی که اینطوری نشون میداد😏 با یه لبخند سرم رو پایین انداختم و چیزی نگفتم😕 -خب پس با اجازه من شروع میکنم...مینا نظر تو درباره چیه؟ نمیدونستم چی باید بگم ولی حس کردم اگه باز سکوت کنم نشون از احساس ضعفه و باید یه خودی نشون بدم و گفتم: به نظرم عشق چیز قشنگیه که آدم رو به تکامل میرسونه ولی به شرطی که دوطرفه باشه و هر دو طرف عاشق باشن . -تعریفتون قشنگ ولی در عین حال کلیشه ای بود..ببخشید من رک میگم چون نمیخوام زیاد وقتتون رو هم بگیرم. به نظر من عشق یه اختلال هورمونیه که تو سن پایین و معمولا بعد از بلوغ تو بدن اتفاق میوفته و بعد یه مدت از بین میره...به نظر من دوست داشتن خیلی منطقی تر از عشقه -با شنیدن این تعریف عشق ناخودآگاه یاد افتادم و با سر تایید کردم حرفهای محسن رو. و محسن هم وقتی تاییدم رو دید ادامه داد: آدم ها برای عشق دلیل ندارن و معمولا کورکورانه هست ولی برا دوست داشتن قطعا یه دلیلی وجود داره . -خب اگه اون دلیل از بین بره چی؟ . -خب راز زندگی اینه طرفین نباید بزارن دلیل دوست داشته شدنشون از بین بره تا همیشه دوست داشتنی باشن برام جدید و جالب بود. تا حالا اینطوری به زندگی نگاه نکرده بود از آدمهایی بود که برا هر چیزی و هرکاری میخواست🤔 . محسن حرفاش رو زد و در آخر گفت: -همه ی اینها رو گفتم تا گفتن این جمله برای من آسون باشه و فکر نکنین مثل پسرهای ۱۸ ساله هوایی شدم و اختلالات هورمونی منو اینجا نشونده با شنیدن این حرف حال عجیبی شدم😥 اصلا انتظار شنیدنش رو نداشتم اونم بدون هیچ مقدمه ای با اینکه خودم رو نمیدیدم ولی حس میکردم صورتم سرخ شده و پیشونیم عرق کرده بود😥😟 هیچ حرفی نمیتونستم بزنم و با اینکه اشتها نداشتم ... اما مشغول شدن با نوشیدنی رو ترجیح دادم به هر کاری😔 💓💓💓💓💓💓💓💓💓 ادامه دارد... http://eitaa.com/cognizable_wan
وقتی کودکی مورد بی توجهی قرار گیرد سعی می کند از طریق منفی کاری و لجبازی توجه دیگران را به خود جلب کند. مثلا جلوی تلویزیون می ایستد، هنگام صحبت کردن دیگران داد و بیداد می کند و موقع غذا خوردن از سر سفره بلند می شود. والدین هنگام مشاهده ی چنین رفتارهایی با بحث های طولانی، خواهش و یا حتی تنبیه به رفتار منفی کودک توجه می کنند و بدین ترتیب به تدریج کودک می آموزد که برای کسب توجه دست به این رفتارها بزند. 🏡http://eitaa.com/cognizable_wan
🗣 ارتباط کلامی حرف زدن صادقانه و صمیمانه، شاه­‌کلید همه‌ مشکلات زناشویی می باشد. در مورد آرزو‌ها تمایلات، ترس‌ها و نگرانی‌های خود، با همسرتان صحبت کنید. 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
👈در زوج های هر دو ، زن و شوهر زمانی از زندگی رضایت دارند که شوهر در کارهای خانه با زن همکاری کند. در این ازدواج ها اگر زن و مرد از زن انتظار ایفای نقش سنتی را در خانه داشته باشند، رضایت زناشویی به دلیل فشارهای سنگین وارد شده بر زن، کاهش می یابد. ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌ 🏡http://eitaa.com/cognizable_wan
❤️🍃❤️ 💞به یکدیگر زمان بدهید. 👌مهم‌ترین چیزی که زن و شوهر‌های جوان باید به آن توجه کنند ❣صبر داشتن ❣و زمان دادن به یکدیگر است. 👈برخی از کنار آمدن‌ها در طول زمان ایجاد می‌شود. 👈 حتی وقتی یکدیگر را خوب می‌شناسید ✍ درک تفاوت‌ها و سازگار شدن با آنها نیاز به زمان دارد که 🔰تنها شرط آن است. 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
❤️🍃❤️ 👌مراقب باشید ‼️ نسازید! ❓حالا یعنی چی؟ ✍یعنی اگر با همسرت یکبار یا باهم بسازید ❤️ باید پنج بار باهم بسازید 😊 و خوش بگذرونید 👌 تا اثر اون دعواهه یا خاطره‌ی بد از بین بره! 👈در رابطه والدین با هم همینه ‼️ یعنی یکبار اگر به بچه‌ات وعده بدی یا دعواش کنی 👌 بچه یادش می‌مونه و باید چندبار خوبی کنی تا شاید برطرف بشه ✍برای همین یه عده توصیه میکنن 👈 بجای اینکه خیلی تلاش کنید تا خاطره خوش بسازید 👌 خیلی مراقب باشید بد نباشید وخاطره بد نسازید!‼️ ❣ اینجوری روابط‌تون کیفیت بهتری داره. 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
❤️🍃❤️ ❤️برای درکنار هم موندن..👇 🙏 باید خیلی چیزارو بخشید 👌خیلی حرفارو نشنیده گرفت ✍و از خیلی کارها عبور کرد... 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
❤️🍃❤️ 👌گوش شنوای خوبی برای شریک زندگی‌شان باشید 👈 به طور جدی از هم سوال بپرسند ❣ پاسخ بدهند ❣ قدردان هم باشند ❣جذاب بمانند ❣به لحاظ فکری رشد کنند ❣شریک زندگی خود را در آغوش بگیرند 🙏به حریم خصوصی او احترام بگذارند ✅صادق و قابل اعتماد باشند ✍آن‌چه نیاز دارند را به همسرشان بگویند ❣کاستی‌های او را قبول کنند 🙏 به او احترام بگذارند ‼️هرگز او را تهدید به رفتن و تنها گذاشتن‌اش نکنند ❌ تصور نکنند که رابطه‌شان برای همیشه دوام خواهد داشت ⏪ و درون رابطه‌شان عنصر تنوع را پرورش دهند 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
❤️🍃❤️ ‼️ بی توجهی به همسر بیشتر از کتک و آزار فیزیکی یک زن را رنج می‌دهد! 👌پس با بی‌توجهی او را نسبت به خود دلسرد نکنید 👈 و وقتی درمنزل هستید ❤️ زمان بیشتری را با او سپری کنید 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
هرگز بدون همسرتان به مسافرت نروید: وقتی می‌خواهید از مرخصی‌های خود استفاده کنید، مسلما به اولین چیزی که فکر می‌کنید، رفتن به مسافرت ولو یک گردش کوچک خارج از شهر است. خیلی طبیعی است بخواهید از اوقات فراغت خود لذت ببرید؛ اما فراموش نکنید که شما با همسرتان پیمان بسته‌اید همیشه و در همه حال، در خوشی و ناخوشی با هم باشید. همسرتان همه چیز شماست و شما همه چیز او و درست نیست بدون حضور او بخواهید با دیگران خوش بگذارنید. 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔸 در خانه « کنــدر » بسوزانید ‼️ گذشته از فواید خوراکی کندر کندر یک مسکن طبیعی برای اضطراب، افسردگی و سردرد سرد است دود کندر نشاط آور، تقویت کننده حافظه، تمرکز ، خلاقیت و ضد عفـونی کننده هواست. 💠 http://eitaa.com/cognizable_wan