eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.6هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
671 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/amola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaoa_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻غذای مانده از شب گذشته را نخورید. ▫️آلودگی هوا، استرس های مداوم، پرخوری، مصرف غذاهای سنگین یا بسیار پرکالری، و خوردن غذاهای مانده از دیگر عوامل مهم بروز سکته به شمار می روند. و http://eitaa.com/cognizable_wan
بجای خوردن شربت معده (آلومینیوم ام جی) یا قرص (رانیتیدین) میتوانید چند قاشق عرق پونه کوهی یا دم‌کرده آنرا میل کنید👌 با این روش از رفلاکس معده «ترش کردن معده» خلاص میشوید و 🌿 http://eitaa.com/cognizable_wan
امام علی (ع) در مورد خواص بی نظیر عسل چه فرمودند؟🔍 ⚜ امام امیر المومنین علی علیه السلام: «الْعَسَلُ‌ شِفَاءٌ مِنْ‌ كُلِّ دَاءٍ وَ لَا دَاءَ فِيهِ يُقِلُّ الْبَلْغَمَ وَ يَجْلُو الْقَلْب» عسل شفاى هر بيمارى است و هيچ بيمارى در آن نيست، بلغم را كم و قلب را جلا مى‌دهد. 🗞 منبع : مكارم الأخلاق، ص ۱۶۶، طبع مؤسسه الأعلمی للمطبوعات و 🌿 http://eitaa.com/cognizable_wan
1_1130516639.pdf
3.92M
💌عنوان رمان : دلبر استاد 2⃣جلد دوم استاد خاص من 👩🏻‍💻نویسنده : محیا داوودی 🎭ژانر : 📖تعداد صفحات : ۵۶۳ 💬خلاصه : دلبر دانشجوی سربه هوای استاد توتونچی واسه کمک به استادش وارد یه بازی خطرناک میشه غافل از اینکه حامی پسرعموی عاشقش سر از ماجرا درمیاره و نمیذاره داستان اونطور که هست پیش بره ...
🌱 والدين قرار نيست اختلاف نداشته باشند، دعوا نكنند و هميشه با هم موافق باشند. كودك قرار است از والدينش روش درست حل اختلاف را بياموزد.. قرار است ببيند پدر و مادرش با دو عقيده مختلف چگونه بر سر يك مسئله به تفاهم ميرسند. قرار است ببينند با داشتن اختلاف، عشق و محبت به پايان نميرسد. والدين قرار است به فرزندشان نشان دهند انسان حتي با خودش هم تفاهم ندارد چه برسد به ديگري، اما با احترام، ابراز درست عقايد، با گوش دادن به هم ميتوان يك جايي به تفاهم رسيد و مشكلات را حل كرد، و قرار است از هر اختلافي هر دو نفر پيروز بيايند نه تنها يك نفر. 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
برایان تریسی در کتاب قورباغه‌ات را قورت بده میگوید: هر چیزی که ذهن خود را به آن مشغول سازید در زندگی واقعیت پیدا می کند. هر چیزی که روی آن تمرکز کنید و مرتبا به آن فکر کنید در زندگی واقعی شکل می گیرد و گسترش پیدا می کند. بنابراین باید فکر خود را بر چیزهایی متمرکز کنید که: "در زندگی واقعا طالب آن هستید" 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
☃️☃️☃️☃️☃️ کسی که شنا کردن بلد است میداند که آب او را پایین نمیکشد! اما کسی که با شنا آشنا نیست فکر میکند آب او را پایین میکشد و غرق میکند! برای همین بیهوده دست و پا میزند و غرق میشود! بهتر است بدانیم این افکار ماست که ما را غرق میکند ...! وگرنه زندگی عمق زیادی ندارد 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
مردی که زنها را فهمید 👌 آقاى ويليام گلدينگ برنده جايزه نوبل ادبيات: "من معتقدم، زنها بايد ديوانه باشند كه فكر ميكنند با مردها مساوى هستند!!! هميشه بالاتر بوده اند.... خيلي بالاتر.... هر چيزى را به يك زن بدهى آن را به بهترين مبدل ميسازد. اگر به او نطفه بدهى، او به تو يك فرزند ميدهد. اگر به او يك محل اقامت بدهى، آنجا را به يك خانه تبديل ميكند! اگر به او ماده اى غذائي بدهى، او به تو يك وعده غذائي ميدهد.... اگر به او لبخند بدهى، او قلبش را به تو ميدهد. زنها هديه هايي را كه دريافت ميكنند،چندين برابر و بهترينش ميكنند." تقدیم به تمام زنان و مادران سرزمینم ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎 تو فرودگاه یا هرجا به همین راحتی میتونن چمدونتون رو باز کنن پس مراقبب باشید👍 ♨️ اطلاعات_عمومی 👇👇👇 🌍 http://eitaa.com/cognizable_wan
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر با سرعت ٣٠٠ کیلومتر بر ساعت تصادف کنید، چنین اتفاقی می افتد😱 ♨️ http://eitaa.com/cognizable_wan
🌷 🌷سعید و پدرش حاج حسین در گروه ما بودند. یه شب داوطلب برا مین می‌خواستند، سعید تخریب بلد بود، داوطلب شد. موقع خداحافظی گفت: بچه‌ها حواستان به بابام باشه و رفت. چند شب بعد، در مدرسه‌ای در شوش نشسته بودیم. یکی از دوستان آمد. داشت از عملیات چند شب قبل در شلمچه 🌷 می‌گفت. بعد گفت: راستی چند تا بچه‌های شیراز هم شهید شدند. بعد یکی یکی اسم برد و گفت سعید خسرو زاده.... 🌷رنگ از همه پرید. با ایما و اشاره گفتیم: نگو! حاجی حسین که ساکت به آتش خیره شده بود با آرامش سرش را بلند کرد و گفت: الحمد لله.... بچه‌ها اذیتش نکنین. الحمد لله. خبر شهادت سعید در گردان پیچید. همه جمع شدند و عزاداری مفصلی به پا شد و کسی آرام‌تر از حاج حسین نبود!! در آن عزاداری چند نفر از بچه‌ها بيهوش شدند. بعدها شیخ نجفی (شهید نجف پور) می‌گفت: آن‌ها چیزهایی دیدند.... 🌷آن شب گذشت. هرچه به حاج حسین اصرار کردیم که برا مراسم خاکسپاری و دفن سعید برگرد. نرفت. گفت: پسرم راه خودش را رفت، من هم دوست ندارم از راه خودم برگردم.... (مادر سعید خواب دیده بود عروسی سعید است، برایش خانه را چراغانی کرده بود.) 🌷عملیات رمضان بود. حاج حسین افتاده بود یه گردان دیگه. قبل از عملیات آمد پیش من. گفت: کو غلامحسین (شهید بغدادپور)؟ گفتم: رفت اهواز زنگ بزنه. با لبخند گفت: علی شماها همتون برام، مثل سعید هستین؛ کمی مکث کرد و ادامه داد: امشب من می‌رم و شهید می‌شم، از غلامحسین هم خداحافظی کن.... جلو چشمان متحیر من رفت. روز بعد از هر کس می‌پرسیدم: گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را.... یکی می‌گفت: دیدم افتاد زخمی بود. یکی گفت: شهید شد... 🌷مراسم چهلم حاج حسین و چهار ماه و ده روز سعید را با هم گرفتند.... 🌹خاطره اى به یاد شهیدان معزز سعید و جلال (حاج حسین) خسرو زاده شهادت پسر: ۷/۱۲/۱۳۶۰ شهادت پدر: ۲۲/۴/۱۳۶۱ ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan