eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
✅کثرت طعام و پرخوری، دل را می میراند، نشاط را از انسان می گیرد و فهم و بینش و درایت را از انسان سلب میکند و این انسان اهل حکمت و بینش و توجه نمی شود. علامه حسن زاده آملی ره ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از هر دستی بدی از همون دست پس ميگيری ﻣﮕـﺮ میﺷﻮﺩ قلبی ﺭﺍ بشکنی ﻭ قلبت شکسته ﻧﺸـﻮد ﻣﮕﺮ میﺷﻮﺩ چشمی ﺭﺍ ﮔﺮﯾﺎﻥ کنی ﻭ ﭼﺸﻤﺖ ﮔﺮﯾـﺎﻥ ﻧﺸﻮﺩ ﻣﮕﺮ میﺷﻮﺩ ﺫهنی ﺭﺍ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ کنی ﻭ ﺫهنت ﭘﺮﯾﺸـﺎﻥ ﻧﺸﻮﺩ ﻣﮕﺮ میﺷﻮﺩ اﺣﺴﺎسی ﺭﺍ ﺑﺴﻮﺯﺍنی ﻭ ﺍﺣﺴﺎست ﺳﻮخته ﻧﺸﻮﺩ ﻣﮕر ﻣﯽ ﺷـــﻮﺩ؟ بیشتر مواظب باش این دنیا بی‌قانون نیست! از خیر و شر، هرچه که به این دنیا داده باشی، روزی به طرف خودت باز ‌میگردد ‌ ‌ ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
نکات بسیار‌ مهم در دست‌ دوم 🔸🔸🔸🔸🔸🔸 💠 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌷 🌷 !! 🌷بیشتر وقت‌ها من و سید اصغر، برای گشت امر به معروف و نهی از منکر می‌رفتیم. در کارش حساس و دقیق بود. یک‌بار با هم، با ماشین در شهر دور می‌زدیم. حرف می‌زدیم و می‌خندیدیم. ناگهان سید اصغر با ناراحتی به راننده گفت: «بایست!» 🌷....پرسیدم: «چیزی شده؟» گفت: «آن طرف رو نگاه کن، عده‌ای برای دفاع از ناموس و کشورشون توی جبهه می‌جنگن و شهید می‌شن، یک عده هم با بی‌حجابی به خون شهیدان، بی‌احترامی می‌کنن. می‌خوام برم تذکر بدم!» 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز سید علی‌اصغر جوادی آملی : رزمنده دلاور محمدحسن حمزه منبع: سایت نوید شاهد ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
این روزها آدم‌ها محتاج یک روی خوش‌اند یک خدا قوت یک لبخند که خستگیِ تنهایی‌شان در برود؛ محتاج یک رفت و آمدند یک عطر ماندگار یک دست که گردِ انتظارشان را بتکاند؛ محتاج یک زنگ تلفن‌اند یک "کجایی؟" یک "دلم برایت تنگ شده" یک "مراقب خودت باش" یک... این روزها چقدر،،، چقدر آدم‌ها فقیرند...! ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
📸قدیمی‌ترین تصویر از (ع)؛ ۲۰۰ سال قبل ✅ http://eitaa.com/cognizable_wan
(ابوعلى بن سينا) هنوز به سن بيست سال نرسيده بو كه علوم زمان خود را فرا گرفت و در علوم الهى و طبيعى و رياضى و دينى زمان خود سرآمد عصر شد. روزى به مجلس درس (ابو على بن مسكويه )، دانشمند معروف آن زمان ، حاضر شد. با كمال غرور گردويى را به جلو ابن مسكويه افكند و گفت مساحت سطح اين را تعيين كن . ابن مسكويه جزوهايى از يك كتاب كه در علم اخلاق و تربيت نوشته بود (كتاب طهارة الاعراق )، به جلو ابن سينا گذاشت و گفت :(تو نخست اخلاق خود را اصلاح كن تا من مساحت سطح گردو را تعيين كنم ، تو به اصلاح اخلاق خود محتاجترى از من به تعيين مساحت سطح اين گردو). بوعلى از اين گفتار شرمسار شد و اين جمله راهنماى اخلاقى او در همه عمر قرار گرفت (1). داستان راستان جلد 1 و 2 1- تاريخ علوم عقلى در اسلام ، ص 211 🍃 🌺🍃http://eitaa.com/cognizable_wan
👀 مشورت به جای دستور ✍️یکی از قالب های کلامی که خصوصا برای مردان خوشایند نیست و اقتدار آنها را خدشه‌دار می‌کند دستوری و تحکّمی حرف زدن است. ✍️بهترین کار‌ این است جملات امری یا دستوری خود را به مشورت و نظر خواهی تبدیل کنید. ✍️مثلا بجای اینکه به مردتان بگویید: "کمد رو بذار این طرف اتاق! بگویید: نظرت چیه کمد رو بذاریم اینجا؟ کلمه‌ی نظرت چیه و امثال آن را فراموش نکنید... 🏴http://eitaa.com/cognizable_wan
تفاوتهای زن و مرد رو بشناسید تا در زندگی به مشکل برخورد نکنید🐠🐟 🐬بهترين هديه به همسر شناخت و آگاهی نسبت به تفاوت های زن و مرد و رفتارهای متناسب با آن تفاوت هاست. 🐬با شناخت اين تفاوت ها ديوارهای رنجش و بی اعتمادی فرو می ريزد، چرا كه همـــه ی كشمكش‌ها و رنجش‌ها ناشی از عدم درک يكديگر می باشد. 🐬زن و مرد نه تنها در روابطشان با يكديگر متفاوتند بلكه در فكر كردن، احساسات، ادراك، عكس‌العمل نشان‌ دادن، عشق، خواسته‌ ها، نيازها و قدردانی كردن با يكديگر متفاوتند. 🐬با توجه به این نكته كه همسرتان با شما فرق دارد می توانيد به آرامش برسيد و بجای اينكه در برابر او مقاومت كنيد و يا بخواهيد رفتارهای او را تغيير بدهيد با او كنار می آييد. 🍯 http://eitaa.com/cognizable_wan
به همسرت بیرون رفته پیام بده بعد رفتنت نمی‌دونم چرا سردرد گرفتم چشامم یه خورده تار می‌بینه.😔 بعد که جواب داد: بگید یه کم که فکر کردم دیدم که نور خونه تویی، وقتی برگردی همه چیز درست میشه.😉😍 ═══‌‌‌‌♥️ℒℴνℯ♥️═══ http://eitaa.com/cognizable_wan ═══‌‌‌‌♥️ℒℴνℯ♥️═══
راهکارهایی ساده برای داشتن قلبی❤️سالم ▫️چای سبز ▫️مصرف روغن زیتون وروغن هسته انگور ▫️مصرف غلات سبوس دار ▫️8ساعت خواب شبانه ▫️20 دقیقه پیاده روی سریع ▫️عدم مصرف سیگار والکل ‌ و 🌿 http://eitaa.com/cognizable_wan
سنگ مثانه رو با دمنوش‌های گیاهی دفع کنید داشتن تغذیه مناسب و افزایش مصرف آب دو اقدام مهم برای پیشگیری از بروز سنگ مثانه هست. علاوه بر این، استفاده از برخی گیاهان هم نقش مؤثری در پیشگیری و درمان سنگ‌های جزئی دارند. مثل: ▫️ دمنوش قره‌قات (قره‌قاط) برگ‌های قره‌قات خاصیت سنگ‌شکنی‌شون رو مدیون وجود ترکیب فنولیکی هستن که به تنهایی یا در ترکیب با گیاهان ادرارآور دیگه در درمان عفونت‌های دستگاه ادراری و بزرگ شدن سنگ استفاده می‌شه. ▫️ چای جاوا (جاوه) این گیاه هم یک ادرارآور قویه که به دلیل دارا بودن میزان زیادی پتاسیم حجم ادرار رو افزایش میده. در نتیجه به پیشگیری و دفع سنگ کمک می‌کنه. ▫️ دمنوش گیاه قاصدک برگ‌های قاصدک حاوی میزان زیادی پتاسیم، ترپن و ترکیبات فنولیکی هست که تمام این ترکیبات از قاصدک یک ادرارآور خیلی قوی می‌سازه. ▫️ دمنوش گیاه دم‌اسبی گیاه دم‌اسبی حجم و میزان ادرار رو افزایش میده و باعث تمیز شدن مجاری ادراری می‌شه. و 🌿 http://eitaa.com/cognizable_wan
مضرات مصرف چای مانده برای بدن ! ▫️اسید تانیک و اگزالات دو ماده در چای هستند که باعث جذب نشدن آهن میشوند و مقدار آن‌ها در چای کهنه و پررنگ بیشتر است. در همین زمینه افراد باید از مصرف چای کهنه و نیز چای پررنگ که حاوی مقدار زیادی اسید تانیک و اگزالات است خودداری کنند ▫️همچنین برای جذب بهتر آهن توصیه میشود، افراد از مصرف چای بلافاصله بعد از وعده غذایی خودداری کنند و 🌿 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌱 چطوری با شکست عاطفی کنار بیایم؟ هنگام شکست عشقی این کارها رو انجام بده -مراقبت از خودت رو تمرین کن هرچند میدونم سخته(با دوستات وقت بگذرون،ورزش کن و...) احساسات و افکارت رو یادداشت کن -اگر آمادگیش رو داری با کسایی که بهشون اعتماد داری راجبش صحبت کن -به خودت اجازه بده اندوه رو حس کنی و دربرابر اندوهگین شدن مقاومت نشون نده -هر وقت که لازم دونستی و آماده بودی از یک روانشناس یا مشاور کمک بگیر. 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
برای رسیدن به موفقیت لازم نیست خیلی قوی باشی. فقط کافیه از یک چیز قوی تر باشی: "از قوی ترین بهانه ات" همین....! 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
❣ ذهنیت مثبت عالی بودن را برای خودمان همیشه تکرار کنیم تا عالی شویم. ما هرچه می گوییم و هر چه به زبان می آوریم همان می شود. ذهن ما چیزی را می سازد که می گوییم. افکار ما می تواند یک بیابان خشک را به گلستانی تبدیل کند. آدم های سالم دنیایی از افکار عالی دارند و ذهن خود را خوشحال و سالم نگه می دارند. برای همین همیشه شاد و خونسرد و مهربان هستند. ذهن سالم موفقیت به همراه دارد. 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
yekbyek.pdf
3.43M
📖اسم رمان: یک بعلاوه یک ژانر: ، ، 👩🏻‍💻نویسنده:جوجو مویز 📃تعداد صفحات: 375 خلاصه رمان: تصور کنید که زندگی‌تان از هر نظر با مشکل رو‌به‌روست؛ همسرتان ناپدید شده، قلدرها دست از سر پسرخوانده‌ی نوجوانتان بر نمی‌دارند و برای دخترتان که هوش و استعداد کم‌نظیری در ریاضی دارد، فرصتی بی‌نظیر پیش آمده؛ اما به خاطر مشکلات مالی، نمی‌توانید این فرصت را برای او فراهم کنید. این، زندگی جس در یک نگاه است تا این که فرصت رهایی از این شرایط سخت به شکلی غیر منتظره خود را نمایان می‌سازد. این فرصت رهایی، میلیونری به نام اِد است که جس به شکلی اتفاقی، وظیفه‌ی تمیز کردن یکی از خانه‌هایش را بر عهده گرفته
🌷 🌷 !! 🌷شهید حسین محمدیانی، غیر از جراحت اصلی‌اش که باعث شهادتش شد، تقریباً جای سالم در بدن نداشت، دور هم که جمع می‌شدیم، به شوخی می‌گفتیم: «حاج حسین این زخم کدام عملیات است؟» می‌گفت: «کربلای ۵» ـ این زخم؟ ـ عملیات.... در عملیات مهران این‌قدر به بدنش ترکش خورده بود که تقریباً از همه جای آن خون می‌ریخت. 🌷وقتی در خدمت حاج حسین بودیم، معمولاً شب‌ها درِ حمام را می‌بست و برای استحمام می‌رفت. در ذهن خودم گمان می‌کردم که این‌ها نمی‌خواهند با نیروهای عادی باشند، چون به هر حال فرمانده هستند و غرور دارند. 🌷یک‌بار مسئله را با خودش در میان گذاشتم و پرسیدم: «مگر شما غیر از بقیه هستید؟ چرا با بقیه حمام نمی‌روید؟» او گفت: «وقتی حمام می‌روم، خیلی به من نگاه می‌کنند، پهلوها، پشت، دست و پایم پر از جای ترکش است و جای بخیه و زخم؛ چون بچه‌ها خیلی نگاه می‌کنند راحت نیستم، می‌ترسم احساس غرور یا تکبر به من دست بدهد.» 🌹خاطره ای به یاد فرمانده، جانباز شهید حسین محمدیانی فرمانده محور عملیاتی تیپ یکم لشکر ۵ نصر، ایشان در تاریخ ۱۲ آذر ماه ۱۳۷۰ به علت عوارض شیمیایی به شهادت رسید. 📚 کتاب "وقت قنوت" ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
📚دعایی که هدر رفت ! خداوند به يكى از پيامبرانش وحى فرمود كه در ميان قومت سه دعای فلان شخص مستجاب است. پیامبر آن شخص را مطلع کرد و آن مرد نیز این قضیه را به همسرش اطلاع داد ، همسر مرد از وی درخواست کرد که یکی از دعاها را مختص او قرار دهد و مرد نیز پذیرفت. همسر آن مرد از وى خواست تا دعا كند كه او زيباترين زن روزگار گردد ، مرد نیز دعا کرد و دعایش مستجاب شد ، ولى زيبايى زن چنان كرد كه پادشاه و درباريان و جوانان بسيارى به او دل بستند. كار به جايى رسيد كه آن زن ديگر به شوهر پيرش علاقه‌اى نداشت و خشمگينانه با او رفتار مى‌كرد ولى آن مرد پيوسته با زنش مدارا مى‌كرد. اما بلاخره طاقتش به سر رسید و مرد از خدا خواست كه زنش را به شكل سگى درآورد. فرزندان آن مرد به نزد وی آمدن و گفتند مردم مارا سرزنش می کنند که مادر شما سگ است و ... زارى‌كنان به پدر التماس کردند تا برای حفظ‍‌ آبروى خانواده، مادرشان را به چهرۀ نخست درآورد؛ پدر نيز قبول كرد و دعا کرد؛ همسرش به چهرۀ پيشين بازگشت و اينگونه دعا های این مرد ضایع شد. 📚منبع :بحار الأنوار, ج 14 , ص 485 ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔆مهربانی 🦋خانمى داستان زندگى اش را اينگونه تعريف مى كند : 🦋با مرد مومنى ازدواج كردم و با او زندگى خوبى داشتم . از او داراى سه فرزند شدم. ما در شهرى زندگى مى كرديم و خانواده ى همسرم در شهرى ديگر؛ 🦋روزى از روزها اتفاق ناگوارى براى خانواده‌ى همسرم رخ داد؛ پدر و برادرانش فوت كردند و فقط مادرش زنده ماند و يكى از خواهرانش ، كہ دچار ناتوانى جسمى شد. همه اندوهگين بودند، 🦋روزها يكى پس از ديگرى سپرى شد و اين غم رفته رفته كمرنگ شد، اما همسرم همچنان غمگين بود، و نسبت بہ مادر و خواهر عليلش احساس مسوليت مى كرد . 🦋از من خواست تا مادر و خواهرش را بہ خانه مان بياورد تااز آنها مواظبت كنيم مخصوصا خواهرش، زيرا مادرش پير بود و توان نگهدارى از او را نداشت 🦋احساس كردم دنيا بر من تنگ آمد ، به پيشنهادش اعتراض كردم، گفت: خواهرم بہ زودى دوره ى درمانش را تمام مى كند و بعد از آن با ما زندگى خواهد كرد، چرا كہ او بعد از خدا، جز من كسى را ندارد 🦋از آن پس روزهاى خيلى بدى را سپرى مى كرديم ؛ هربار يادم مى افتاد كہ قرار است آن دو با ما زندگى كنند، حالم بد مى شد و بہ اين فكر مى كردم كہ با وجود آنها؛ چگونه مى توانم در خانه ام راحت باشم؟! 🦋خانواده ام چگونه به ديدنم بيايند؟! اصلا چگونه احساس راحتى كنم؟! 🦋هرچه روز بہ روز موعود نزديك تر مى شديم اندوه من بيشتر مى شد و بيش از پيش از دست همسرم دلگير مي شدم  🦋يك سال گذشت و پس از گذشت اين يك سال تقدير خداوند اينگونه بود كہ دوره ى درمانش يك سال ديگر تمديد شود؛ 🦋اما من اصلا از اين موضوع خوشحال نشدم ، چون باز به اين مى انديشيدم كه قرار است بیایند، و این موضوع همه خوشحالی هایی که به سمتم می آمد را بی معنی میکرد. 🦋اما اتفاقی افتاد که انتظارش را نداشتم .اتفاقی که حتى به ذهنم نيز خطور نکرده بود. همسرم در یک تصادف جانش را از دست داد. این اتفاق مرا واداشت تا من و فرزندانم به خانه مادر همسرم و دخترش منتقل شده و با آنها زندگى كنيم . 🦋چه روزهای زیادی كه بخاطر ترس از اینکه نکند آن دو با ما زندگی کنند خوشبختی را از خودم و همسرم منع كردم، چه روزهای زیادی كه قلب همسرم را به خاطر حرفها و سرزنشهایم به درد آوردم، اما او رفت و ما را در کنار خواهری که نگران آینده او بعد از مرگ مادرش بود، تنها گذاشت. 🦋ما هرگز نمى دانیم چه موقع خواهیم رفت و چه کسی خواهد رفت. 🦋بیاییم روزهایمان را به شادی بگذرانیم و ذهن خود را درگیر آینده اى كہ از آن بى خبريم نکنیم ؛ 🦋بیاییم عزیزانمان را با آنچه که آرزویش را دارند شاد کنیم، پيش از اینکه ما را تنها بگذارند و حسرت يك بار ديدنشان بر دلمان بماند ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
زندگی وقتی قشنگه که در کتاب قانون آن اصل معرفت ماده محبت... و تبصره عـشق نوشتـه شـده باشـه زندگی تـون عـاشقـانـه💕 ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan