eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ *آقایون بخونن ♥️ از زن خود تعریف کنید! هیچ چیز قلب زن را سرشار از محبت و مهر شما و روح او را سرشار از رضایت نسبت به شما نمی سازد ؛مگر اینکه از او پیش دیگران تعریف کنید ... خانم شما میل دارد همه بدانند که شما از داشتن چنین زنی خوشبخت هستید و دلش می خواهد که شما همواره این خوشبختی را نزد پدر و مادر و اقوام ...ابراز کنید !* http://eitaa.com/cognizable_wan
*قابل توجه زوج‌های محترم* زن و مرد دعواشون شد! باهم قهرن! باهم حرف نمیزنن! حتی به هم نگاه هم نمیکنن! صدای زنگ تلفن: زن گوشی رو برمیداره. مرد میشنوه که دوستای زن به استخر دعوتش کردن! مردباخودش فکر می کنه: کاش همین الان قبول کنه و بره، تا چندساعتی تنها باشم وآروم شم! صدای زنگ تلفن: مرد گوشی رو برمیداره. زن میشنوه که دوستای مرد برای دیدن فوتبال دعوتش کردن! زن با خودش فکر میکنه: کاش قبول نکنه. کاش نره. کاش همین الان بیاد پیشم و بگه: میدونم ازم دلخوری. واسه همین نمیرم تا با هم باشیم و اگه ناراحتت کردم از دلت در بیارم. مردها برای آروم شدن نیاز به خلوت دارن. زنها برای آروم شدن نیاز به حمایت...* http://eitaa.com/cognizable_wan
صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی🌿💚 ◇• مادرى قبل از فوتش به دختر خود گفت: این ساعت را مادر بزرگت به من هدیه داده است ، تقریبا ۲۰۰ سال از عمرش می‌گذرد. پیش از اینکه به تو هدیه بدهم ، به فروشگاه جواهرات برو و بپرس که آن را چه مقدار می‌خرند.دختر به جواهر فروشی رفت و برگشت به مادرش گفت: صد و پنجاه هزار تومان قیمت دادند. مادرش گفت: به بازار کهنه فروشان برو ، دختر رفت و برگشت و به مادرش گفت: ده هزار تومان قیمت کردند و گفتند بسیار پوسیده شده است. مادر از دحترش خواست به موزه برود و ساعت را نشان دهد. دختر به موزه رفت و برگشت و به مادرش گفت: مسئول موزه گفت که پانصد میلیون تومان این ساعت را می‌خرد و گفت موزه من این نوع ساعت را کم دارد و آن را در جمع اشیای قیمتی موزه می‌گذارد. مادر گفت: می‌خواستم این را بدانی که ، جاهای مناسب ارزش تو را می‌دانند. هرگز خود را در جاهای نامناسبت جستجو مکن و اگر ارزشت را هم پیدا نکردی خشمگین نشو. کسانی که برایت ارزش قائل می‌شوند ، از تو قدردانی می‌کنند. در جاهایی که کسی ارزشت را نمی‌داند حضور نداشته باش ؛ ارزش خودت را بدان!◇• گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی http://eitaa.com/cognizable_wan
🌹👌 🔻ارزش اعمالمان در قیامت مشخص می‌شود آورده‌اند که روزی شخصی با صدای بلند، سلمان را مورد خطاب قرار داد و گفت: ای پیرمرد! قیمت ریش تو بیشتر است یا دُم سگ؟! 🔸سلمان با دنیایی از آرامش گفت: پاسخ درست را نمی‌دانم و نمی‌توانم بگویم. 🔹او گفت: این که توانستن ندارد؛ پاسخ من یک کلمه بیشتر نیست. 🔸سلمان گفت: ولی این کلمه باید راست باشد و این را جز در قیامت و کنار پل صراط نمی‌شود فهمید. 🔹آن شخص گفت: چه ربطی به پل صراط دارد؟ 🔸سلمان فرمود: ربط دارد. اگر از پل صراط گذشتم، ریش من بهتر است وگرنه دُم سگ از تمام وجودم بهتر است. 🔹آن مرد نگاهی به سلمان کرد. شرمنده شد و به خود آمد و گفت: ای پیرمرد مرا ببخش. 🔸سلمـان فرمود: خطایی نکرده‌ای. شما تنها از من قیمت یک جنس را پرسیدی و من نیز پاسخ دادم. ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
*💫 ناشنوایی خواست به احوالپرسی بیماری برود با خودش حساب و کتاب کرد که نباید به دیگران درباره ناشنوایی اش چیزی بگوید و برای آن که بیمار هم نفهمد او صدایی را نمی شنود باید از پیش پرسش های خود را طراحی کند و جواب های بیمار را حدس بزند. پس در ذهنش گفتگویی بین خودش و بیمار را طراحی کرد، با خودش گفت « من از او می پرسم حالت چه طور است و او هم خدا را شکر می کند و می گوید بهتر است، من هم شکر خدا می کنم و می پرسم برای بهتر شدن چه خورده ای، او لابد غذا یا دارویی را نام می برد، آنوقت من می گویم نوش جانت باشد پزشکت کیست و او هم باز نام حکیمی را می آورد و من می گویم قدمش مبارک است و همه بیماران را شفا می دهد و ما هم او را به عنوان طبیبی حاذق می شناسیم. مرد ناشنوا با همین حساب و کتاب ها سراغ همسایه اش رفت و همین که رسید پرسید، حالت چه طور است؟ اما همسایه بر خلاف تصور او گفت دارم از درد می میرم، ناشنوا خدا را شکر کرد.  ناشنوا پرسید چه می خوری؟ بیمار پاسخ داد زهر! زهر کشنده! ناشنوا گفت نوش جانت باشد، راستی طبیبت کیست؟ بیمار گفت عزرائیل!  ناشنوا گفت طبیبی بسیار حاذق است و قدمش مبارک. و سرانجام از عیادت دل کند و برخاست که برود اما بیمار بد حال شده بود و فریاد می زد که این مرد دشمن من است که البته طبیعتا همسایه نشنید و از ذوقش برای آن عیادت بی نظیر کم نشد. مولانا در این حکایت می گوید بسیاری از مردم در ارتباط با خداوند و یکدیگر، به شیوه ای رفتار می کنند که گرچه به خیال خودشان پسندیده است و باعث تحکم رابطه می شود اما تاثیر کاملاً برعکس دارد* 📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
* 🔴اگر می‌خواهید بر خشم خود در برابر کودک مقابله کنید با چشمان فرزندتان دنیا را ببینید!! 🔸کودکان عمدا کارهایی نمی‌کنند که شما ناراحت شوید بلکه دلیل کارهایشان این است که مثل بزرگسالان فکر نمی‌کنند. اگر اجازه دهید رفتارشان شما را بیازارد مرتب در رنج و عذاب خواهید بود. 🔹روش درست این است که بخشی از رفتار آنها را ناشی از شرایط سنی بدانید. 🔸یک کودک دو ساله در حال یادگیری است و وقتی بشقاب را پرت می‌کند می‌خواهد ببیند چه می‌شود. اگر یک بشقاب پلاستیکی به وی بدهید خواهید دید که پس از پرت کردن آن به سراغ چیز دیگری رفته و شما نیز کمتر ناراحت خواهید شد پس محیط را برایش بی‌خطر کنید. 🔹وقتی خود را جای او بگذارید، محیط را آماده کرده و بسیاری از اوقات به جای عصبانی شدن می‌خندید.* http://eitaa.com/cognizable_wan
✍️ 💟مرحوم حاج شيخ الاسلامى(ره) فرمودند: شنيدم از عالم بزرگوار و سيد عاليقدر، امام جمعه بهبهانى، كه در اوقات تشرّف به مكه معظمه، روزى برای تشرّف به مسجدالحرام و خواندن نماز در آن مكان مقدس، از خانه خارج شدم. در میان راه، خطرى برایم پيش آمد، که خداوند مرا از خطر مرگ حتمی نجات داد. و با كمال سلامتى از آن خطر رو به مسجد آمدم. در مقابل مسجد، خربزه فروشی را دیدم. از خربزه فروش قیمت خربزه را پرسیدم. گفت آن قسمت، ارزانتر و فلان قيمت، قسمت ديگر گرانتر، و فلان قيمت است. گفتم پس از بازگشت از مسجد، مى خرم و به منزل مى برم.پس به مسجدالحرام رفتم و مشغول نماز شدم. در حال نماز، در این فکر بودم كه از قسمت گرانِ آن خربزه بخرم يا قسمت ارزان ترش. و چه مقدار بخرم و... خلاصه تا آخر نماز در اين فکر بودم. وقتی نمازم تمام شد، خواستم از مسجد بيرون بروم، شخصى به مسجد وارد شد و نزديك من آمد و در گوشم گفت: «خدائي كه امروز تو را از خطر مرگ نجات داد، آيا سزاوار است كه در خانه ی او، نماز خربزه اى بخوانى؟!»فوراً متوجه عيب خود شده و بر خود لرزيدم. خواستم دامنش را بگيرم، ولی او را نيافتم. 📚داستانهای شگفت انگیز اولیاء خدا ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔻صبح ها خامه نخورید! 🔹باعث افزایش کلسترول و کبد چرب میشود و قند خون را افزایش میدهد! 🔹اگر اصرار به مصرف آن دارید حداقل با نان سبوس دار میل کنید تا عوارض آن کاهش یابد ✅ http://eitaa.com/cognizable_wan
بلعیدن یک یا دو حبه(تکه تکه شده) سیر به همراه آب چه فوایدی دارد؟🤔 ▫️از ناراحتی های قلبی جلوگیری کند ▫️کلسترول خون را کاهش دهد ▫️سیستم ایمنی بدن را به طور شگفت انگیزی تقویت کند.  و 🌿 http://eitaa.com/cognizable_wan
✅ حنا 🔹دم‌کردۀ حنا را در التهابات دهان و دندان و به‌صورت غرغره برای رفع خشکی صدا مفید می‌دانند و از مخلوط برگ حنا با روغن زیتون برای رشد و تقویت موی سر، و رفع شورۀ سر و کچلی استفاده می‌کنند. ⚠️ همچنین، ترکیب حنا با مواد دیگر کاربرد بیشتری دارد. ضماد آن برای زخمها، جراحات، ناراحتی های پوستی، اگزما، کهیر، و جلوگیری از عرق‌سوزشدن بدن، نرم‌شدن دست و پاها و خشکی پوست مفید است. ☑️ مخلوط برگ حنا با سرکه برای سردرد مفید و شست‌وشو با آب حنا جهت سوختگی سودمند است و گفته شده نور چشم را زیاد می‌کند و برای تقویت بدن کاربرد دارد. و 🌿 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷 💫اردوی جهادی بودیم ساعت نه صبح بود که به روستای تلمادره رسیدیم. به خاطر باریدن برف هوا به شدت سرد بود. متوجه شدم که محمد بلباسی در حال باز کردن بند پوتین است. 💫با تعجب پرسیدم : چکار می کنی؟ گفت : می خواهم وضو بگیرم. گفتم : الان نه صبح، چه وقت وضو گرفتنه؟! اونم توی این سرما؟! محمد وضو گرفت و همینطور که داشت جورابش را می پوشید گفت: 💫علامه حسن زاده میگه: تموم محیط زیست و تموم موجودات عالَم مثل گیاهان و دریاها همه پاکن و مطهرن، پس ما هم که داریم به عنوان یک موجود زنده روی این کره خاکی راه می ریم باید پاک و مطهر باشیم و به زمین صدمه نزنیم. ✍🏻 راوی :علیرضا نوروزی دوست شهید مدافع حرم محمد بلباسی 📕 برای زین أب صفحه ١۶۶ 🇮🇷 شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺 ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
به اين نيست كه به همه‌ٔ چيزهايى كه ميخواى برسى ، به اينه كه از همه‌ٔ چيزهايى كه دارى، لذت ببرى ...! اگر به داشته هات که ارزوی میلیاردها انسان دیگر است فکر کنی..... همیشه ارامش داری 🌺🍃 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
👤بن جانسون دونده افسانه ای و قهرمان 🏅سابق جهان در خاطرات خود می گوید: پس از کسب طلای المپیک،پسربچه ای کولی در کوچه ای پولم را دزدید😕 اما وقتی به دنبال او دویدم تا پولم را پس بگیرم به او نرسیدم... کیف پول برای هر دو نفر مهم بود اما برای آنها درجه ی اهمیت متفاوتی داشت. بن جانسون میدانست از دادن آن مقدار پول در زندگیش تاثیر چندانی ندارد اما برای پسر بچه بسیار پر اهمیت بود.یکی از دلایل موفقیت یا شکست به میزان اهمیتی دارد که به هدفمان میدهیم... همواره یادمان باشد که رقیبان گمنام و با انگیزه ای وجود دارند که میتوانند ما را به چالش بکشند... 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
چند جمله‌ای که به شما انگیزه عالی می‌دهند؛ ❤️ من لیاقتم بیشتر است. 🌷همیشه چالشی وجود دارد. 💚هر انسان موفقی از یک جایی شروع به کار کرده است. 🌼هر لحظه یک قدم به جلو می‌روم. 💜همه‌چیز بهتر خواهد شد. 💐 شکست موقتی است. ❤️‍🩹اگر آسان بود که همه انجامش می‌دادند. 🟡 افکار منفی به من کمکی نمی‌کنند. 🔘 من کارهای سخت تر از این انجام داده‌ام. 🟢 بدون تلاش هیچ‌چیز باارزشی به دست نمی‌آید. 💕درست عمل کردن بهتر از پشیمانیِ عمل نکردن است. 💛من می‌توانم سرنوشتم را کنترل کنم. ❣ تصمیم های عالی نتایج عالی نیز دارد 🤍 ریسک کردن ارزشش را دارد. 💓 داشتن انضباط به من احساس بهتری می‌دهد. 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
4255811893.pdf
2.36M
💙رمان دختر شرور 💙ژانر: 💙نویسنده: محدثه فارسی 💙تعداد صفحات: 205 💙خلاصه: رمان در مورد یه دخترِ بد، بدِ، بدِ، دیگه. از نظر اخلاق و رفتار؛ شیطونی بیش از اندازه و آزار مردم باعث خوشحالیش می‌شه! ولی یک دفعه همه چی تغییر می‌کنه وعاشق می‌شه... •┈••✾❀•🌸•❀✾••┈•
حق الناس ما را بدبخت میکند ✍ شخصی از آیت الله درخواست دستوری فرمودند. آقا که همیشه مشغول ذکر بودند، سر بلند کردند و فرمودند :«تا می‌توانید گناه نکنید» سپس سر به زیر انداختند و مجدّداً مشغول ذکر شدند. بعد از چند لحظه سر بلند کردند و فرمودند: «اگر احیاناً گاهی مرتکب شدید سعی کنید گناهی که در آن حقّ‌الناس است نباشد». باز سر به زیر انداخته و مشغول ذکر شدند. و بعد از چند لحظه باز سر بلند کردند و برای سومین بار فرمودند: «اگر گناه مرتکب شدید که در آن حقّ‌الناس است سعی کنید در همین دنیا آن را تسویه کنید و برای آخرت نگذارید که آن جا مشکل است.» 📚 برگرفته از کتاب فریادگر توحید، ص ٢١٨ ✳️ http://eitaa.com/cognizable_wan
🔖گاهی در هوای سرد در حالی که حیاط منزل پر از برف و یخ بود، مرحوم آیت الله سید مرتضی نجومی کرمانشاهی می‌آمدند و در تشتی، لباس می‌انداختند و می‌شستند. عرض می‌کردم: آقاجان! شما چرا این زحمت را می‌کشید؟ می‌فرمودند: مگر فقط من در این منزل آدمم، که بنشینم و کتاب بخوانم و بقیه زحمت بکشند! آیت الله سیدمرتضی 📚نقل خاطره از علی محمد حاجی علیانی، ۱۴۰۱/۱۰/۲۶ ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
📌نشاط و شادی موقت و ابدی 🔰 آیت الله سید رضا بهاءالدینی : جواني و نشاط موقت، بالاخره از انسان گرفته مي‌شود و ديگر از لذات دنيا نمي‌تواند استفاده کند، ولي هميشه از لذات روحاني بهره‌مند است. 🔰انسان بايد خود را به آن لذات برساند. لذات روحاني نصيب زبان هرزه و چشم هرزه نمي‌شود. بايد خود را اصلاح کرد. از مبادي شروع کنيد. اگر خود را در حد خودتان اصلاح کنيد، با همان مي‌فهميد که خدايي هست. ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌹❤️ ✍ وقتشه قربانی کنیم 🔹کوزه‌ای رو دم‌دست یه میمون می‌ذارن و چند گردو رو جلوی چشم میمون داخل کوزه میندازن. 🔸دهانه‌ کوزه‌ تنگه ولی میمون می‌تونه و دستاش رو می‌بره داخل کوزه و چند گردو رو می‌ذاره تو مشتش. 🔹میمون وقتی می‌خواد دستش رو دربیاره، دست مشت‌کرده‌اش که پر از گردوئه از دهانه‌ کوزه درنمیاد. 🔸این آزمایش رو با هر میمونی که امتحان کنید ساعت‌ها طول می‌کشه که بفهمه چاره‌ای جز این نداره که گردوها رو رها کنه. 🔹خب شاید بگید میمونه و نمی‌فهمه، ولی این داستان درمورد ما انسان‌ها هم صادقه. این، داستان قربانی‌کردنه! زندگی تنها وقتی بهتر می‌شه که حاضر باشیم براش قربانی کنیم. 🔸بعضی‌هامون این‌قدر نگران ازدست‌دادن چندتا از گردوهامون هستیم که آزادی رو براش فدا کردیم. 💢وقتشه قربانی کنیم. ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از زاهدی پرسیدند : "از اینهمه نیایش به درگاه خداوند، چه بدست آورده ای؟ جواب داد: هیچ! اما بعضی چیزها را از دست داده ام! خشم نگرانی اضطراب افسردگی احساس عدم امنیت ترس از پیری ومرگ...!!! همیشه با بدست آوردن نیست که حالمان خوب می شود گاهی با از دست دادن خیال آسوده تری داریم...! ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan