🍂🌺🍂🌺🍂🌺
✍گویند #حکیمناصرخسرو به طور ناشناس وارد نیشابور شد. به دکان پینهدوزی رفت تا وصلهای بر پایافزارش (کفشش) زند.
سر و صدایی از گوشهی بازار برخاست.
پینهدوز کارش را رها کرد و مشتری را بهانتظار گذاشت و بهتماشای غوغا رفت...!
🔹ساعتی بعد باز آمد با لختی گوشت خونین بر سر درفش پینهدوزیش...!
در پاسخ ناصرخسرو که پرسید، چه خبر بود؟
گفت:
در مدرسهی انتهای بازار، مُلحِدی فلان فلان شده پیدا شده که به شعری از ناصرخسرو استناد کرده و گویا از مریدان ناصر خسرو بود.
🔸لذا علمای دین فتوای قتلش دادند و خلایق تکه تکهاش کردند و هرکس بهنیت کسب ثواب، زخمی زد و پارهای از بدنش جدا کرد، دریغا که نصیب من همین قدر شد...!‼️
ناصر خسرو، که این را شنید، با عجله کفش را از دست پینهدوز قاپید و به راه افتاد،
🔹در حالی که میگفت:
برادر، کفشم را بده.
من حاضر نیستم در شهری که نام ناصرخسرو ملعون در آن برده می شود، لحظهای درنگ کنم...!
"مخور صائب فریبِ فضل از عمامهی زاهد
که در گنبد ز بیمغزی صدا بسیار میپیچد"
📚#صائب_تبریزی
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بزرگترین تلهی پنهانی #شیطان، برای من و شمایی که فکرش را هم نمیکنیم روزی دینفروشی کنیم!
| #استاد_شجاعی
🔸
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استاد_شجاعی :
😱 میترسم #بچهدار شم، نتونم خوب تربیتش کنم !
#فرزندآوری
🔸
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
#داستان_آموزنده
🔆 #زيارت_عاشورا هر روز
عالم جليل القدر شيخ عبدالهادى حائرى #مازندرانى از والد خود مرحوم حاجى ملاّ ابوالحسن نقل كرده كه من حاجى ميرزا على نقى طباطبایى رابعد از رحلتش درخواب ديدم به اوگفتم آرزویى هم در آنجا دارى ؟
گفت : هيچ آرزویی ندارم جز يكى و آن هم اينست كه چرا در #دنيا هر روز زيارت عاشوراى #ابى_عبدلله_الحسين_الشهيد علیه السلام را نخواندم ، رسم سيّد اين بود كه در دهه محرم زيارت عاشورا ميخواند نه در تمام سال و لذا افسوس مى خورد كه چرا تمام سال نمى خواندم .
📚تذكرة الزائرين ناقل زيارت عاشورا و آثار شگفت : 19.
✾📚
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
چرا پدرم موقع عکس گرفتن زانوهایش را خم میکرد؟
چند وقت پیش پدرم عکسهای قدیمی آلبومش را بیرون آورده بود و به من نشان میداد. عکسهایی از دوران نوجوانی و جوانی خودش در کنار پدرش.
چیزی گفت که هنوز هم نتوانستهام این حجم از ادب وتوجه و احترام را درک کنم.
در تمام عکسها زانوهایش را شکسته بود تا هم قدِ پدرِ کوتاه قدش باشد. میگفت آنقدر حواسم به احترام و جایگاه پدرم بودکه همیشه درکنارش طوری میایستادم تا بلندتر از او به نظر نرسم؛ و مهمتر آنکه او احساس نکند بلندتر از او هستم.
راستش هر چقدر سنم بالاتر میرود و بادِ چرخِ نخوت وتکبر و همهچیز دانیِ ایام جوانیام کمتر میشود، به اهمیت وجود بزرگسالان و حفظ جایگاهشان در هر خانوادهای بیشتر پی میبرم.
بزرگترهااساس و بنیان و محور هر خانوادهای هستند. وقتی میمیرند یا جایگاهشان رااز دست میدهند، خیمه آن خانواده از هم میپاشد. چه بسیار خانوادههایی را دیدهایم که حتی با وجود فرهیختگی و صمیمیت اعضای آن، بعد از مرگ والدین از هم دور شدهاند. حتی اگر سالی یکبار هم دور هم جمع شوند، دیگر خانواده نیستند؛ بلکه ازدحامی از تنهایانند.
پدرم همیشه به مادربزرگ ساکت و نحیف و رنجورم اشاره میکرد و میگفت: همین یک مشت پوست و استخوان را میبینی که چگونه همه را دور خودش جمع کرده؟ اگر روزی نباشد دیگر این جمع پا نخواهد گرفت.و دقیقاً همان شد که میگفت.
به جرات میگویم یکی از آیتمهای به شدت تاثیرگذار بر خانواده بودن یک خانواده و نه اینکه صرفاً ازدحامی از تنهایان باشند، میزان ادب و احترام و حفظ جایگاه بزرگترها درهر خانوادهای بود.
چقدر تفاوت بود بین آنها که بچههایشان راطوری تربیت کرده بودند که با هر رفت و آمد بزرگترها، حتی به دستشویی، به احترامشان تمام قد از جایشان بلند میشدند؛ باآنها که حتی یک حرف و کلام ساده ومعمولی را با تندخویی و بیاعتنایی و بیتوجهی به بزرگترها میزدند.
نه اینکه بزرگترها هیشه درست میگویند، یا همیشه بیشتر و بهتر میفهمند، یا هیچگاه حرف زور و بیحساب نمیزنند، و گاهی ناخواسته و خواسته آسیب نمیرسانند.
ابداً منظورم این نیست. مقصودم حفظ جایگاه و شأن آنها، محبت، ادب، احسان، خشوع باطنی و ظاهری به آنها، حفظ بزرگیشان در هر خانه؛ و ازین مهمتر، القای این حسِ بزرگی و ادب و جایگاه به آنها، حتی در صورت مخالفت با نظرشان است.
این وضعیتی است که سودش به جیب همه میرود.
سالخوردهای که در برابر خود غبارِ غمناک مرگ را میبیند، دلخوشیای جز ثمرهها و محصولات باغش ندارد. چه مصیبت دردناکیست آنکه در برابرش هم باغی سوخته از گذشته میبیند و هم پایانِ آینده را.
پدرم که خودش یک کشاورز و باغدار حرفهای است همیشه درختها را کج و ماوج و نادرست میکاشت. میپرسیدم چرا اینکار را میکنی وقتی میدانی غلط است؟
میگفت: میدانم غلط است. اما پدرم اینگونه خوشش میآید. چرا باید برای ۴ کیلو میوه بیشتر، دلش را بشکنم و بعدش سالها حسرتش را بخورم؟
والبته پدرش هم همیشه از او راضی بود و از دیدنش لذت میبرد و دعایش میکرد. بااینکه ۲۰سال از مرگش گذشته است هنوز هم پدرم با احترام و جلالت از او یاد میکند و اشک در چشمانش حلقه میزند.
به راستی این ادب چیست که مولانا میگوید:
از خدا جوییم توفیقِ ادب
بیادب، محروم گشت از لطفِ رب
بیادب، تنها نه خود را داشت بد
بلکه آتش در همه آفاق زد
از ادب پُر نور گشتهست این فلک
وز ادب معصوم و پاک آمد مَلَک
دوست بسیار ثروتمندی دارم که از هر لحاظ انسان موفق و حسرتانگیزی است. یکبار خاطرهای تعریف میکرد که هروقت آن را تعریف میکنم گریهام میگیرد.
میگفت: مادری داشتم که سالها زمینگیر بود و لگن زیرش میگرفتیم برای دفع ادرار و مدفوع. مادرم که بسیار ماخوذ به حیا بود، از شدت خجالت، ادرار و مدفوعش را تاآنجا که ممکن بود نگه میداشت که نکند ما را به زحمت بیندازد. هر ساعت هم از خدا مرگش را میخواست تا از رنجِ این سرشکستگی و سربار بودن رها شود.
هر چقدر به او میگفتم که مادرجان این کاررا نکن. ما وظیفهمان است حفظ و نگهداری از تو؛ به خرجش نمیرفت که نمیرفت.
یکروز بعد از دفع ادرارش در لگن، مشتم را پر از آن کردم و به صورتم مالیدم و التماس کردم که تا زنده است توفیق خدمتگزاری به خودش رااز ما نگیرد. و این کار را به خاطر ما بکند. ماییم که محتاج اویم، و نه او محتاج ما.
با اینکارم بهت زده شد و شروع به گریه کرد. از عمق جان دعایم کرد و همان دعا شد توشه دنیا و آخرت من.
آری. بزرگترها مثل هوایی هستند که نفس میکشیم. تا هست قدرش را نمیدانیم، اما وقتی نیست، احساس خفگی بیچارهمان میکند:
هر که جز ماهی زِ آبش سیر شد
هر که بی روزی است، روزش دیر شد
#حکایت #پند
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل باید پاک باشه ؟😊
پوشش مهم نیست..😳🤔
#شبهه #حجاب
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🚨#پیرزن_و_طوفانحوادث
✍در زمان حضرت نوح علیهالسلام پیرزنی بود که با چند فرزند یتیمش در کلبهای که ته درهای قرار داشت زندگی میکرد.
حضرت نوح علیهالسلام هر وقت از کار ساختن کشتی خسته میشد به کنار کلبه آن پیرزن میآمد و با او گفتگو میکرد.
🔹وقتی قرار شد طوفان بیاید نوح علیهالسلام به او وعده داد که هنگام طوفان او را خبر کرده و به کشتی سوار میکند.
وقتی طوفان آب آغاز شد، نوح علیهالسلام آن پیرزن را از خاطر برد.
چون آب همهجا را گرفت نوح علیهالسلام به یاد پیرزن افتاد و تأسف خورد که چرا او را فراموش کرده است.
🔸هنگامیکه طوفان آب فرو نشست نوح علیهالسلام دید.
در نقطهای دور دست سبزه زاری وجود دارد. نزدیک رفت و با تعجب مشاهده کرد خانه همان پیرزن است و هیچ آسیبی به او و فرزندانش نرسیده است.
از پیرزن پرسید : آب وقتی همهجا را گرفت تو متوجه نشدی؟
🔹پیرزن گفت: یک بار میخواستم نان بپزم دیدم ته تنورم کمی نمناک است که از آثار آب بود.
عارف بالله حاج محمد اسماعیل دولابی بعد نقل این قصه میفرمود:
🔸کسی که با خدا باشد طوفان حوادث به او زیان نمیرساند؛ حتی وجود آنها را هم احساس نمیکند.
#حکایت
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از مهارت های پارک کردن که خیلیا نمیدونن
#خودرو
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣پول توجیبی بچهها چقدر باید باشد؟
✍پول توجیبی که والدین به بچههایشان میدهند باید پشتوانهای داشته باشد، یعنی در ازای کاری باشد یا اینکه حداقل به اندازهی نیازهایشان تعیین شود وگرنه در صورت بیشتر بودن و بی حساب و کتاب بودنش، موجب توقع و گستاخی نسل بعدی خواهد شد.
#تربیت
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎈 کارتون ایرانی ببعی
♨️#کارتون #ایرانی #ببعی
🆔
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
*😂
پیرزنی را برای شهادت به دادگاهی دعوت کرده بودند...*
*🔺نماینده دادستان رو به پیرزن شاهد کرد و گفت: شما میدانید من کی هستم؟!*
*⚠️ خانم فرموند:*
*بله پسرم!، شما فرزند عمه نرگس سبزی فروش هستی؛ مادرت به قلدر محله معروف بود!، از بس سلیطه بود...، شما هم درکودکی خیلی هار بودی!، آفتابههای مسی را از مستراحهای مردم میدزدیدی و به مسگرا میفروختی!!...*
*🔺نماینده دادستان رو به ریاست دادگاه کرد و گفت: عالیجناب من سئوال دیگری ندارم !*
*🤚رئیس دادگاه رو به وکیل متهم کرد و گفت: شما اگر سئوالی دارید بفرمابید.*
*👈🏾وکیل از جای خود بلند شد و گفت: مادر من!...*
*⚠️پیرزن کلام او را قطع کرد و گفت: شما را هم خوب می شناسم پسر مَش قلی کیسه کش هستی!؛ مادرت هم فاطی خانم حمومی مسئول نمره خصوصی قسمت زنان بود، خود تو هم در حمام کفشهای مشتریان حمام را واکس میزدی و لونگ های خیس را روی پشت بام حمام پهن میکردی بیشتر تو قسمت زنانه میلولیدی! و چشم چرونی میکردی!!، ماشااله آدم حسابی شدی ننه❗*
*👈🏾وکیل رو به ریاست دادگاه کرد و گفت: عالیجناب من هم سئوالی ندارم!*
*🤚ریاست دادگاه چند دقیقه تنفس اعلان کرد و در گوشه ای از دادگاه به نماینده دادستان و وکیل متهم گفت: خدا شاهده اگه از پیرزنه بپرسید آیا رئیس دادگاه را میشناسی... برای هر دوتای شما شش ماه بازداشتی مینویسم‼️*
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
🚨از #جر_و_بحث با فرد نادان بپرهیز
🌳 روزی عالمی، شاگرد خود را در حال دست به یقه شدن با یک نادان دید.
🌳 به او گفت:
مدتها بهدنبال این سؤال بودم که چرا خداوند به هیچ پرندهای شاخ نداده است؟
سرانجام فهمیدم، چون پرنده در زمان برخورد با خطر میتواند پَر بکشد و پرواز کند، پس نیازی به شاخ در آفرینش او نبوده است.
🌳 انسان نیز، زمانی که میتواند از جر و بحث با یک فرد نادان پَر بکشد و فرار کند، نباید بایستد و با او جر و بحث کند.
🌳 بدان زمانی که پَر پرواز داری، نیازی به شاخ گاو نداری.
این پَر پرواز را فقط علم به انسان میدهد و شاخ گاو را جهالت.
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
✍چه زیبا گفت نیما یوشیج :
هرگز منتظر "فرداى خيالى" نباش.
سهمت را از "شادى زندگى"
همين امروز بگير.
فراموش نکن "مقصد" هميشه
جايى در "انتهاى مسير" نيست!
"مقصد" لذت بردن از قدمهايی است که
بین مبدا تا مقصد بر میداریم!
چایت را بنوش!
نگران فردا مباش، از گندم زار من و تو
مشتی کاه میماند برای بادها!!!
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
27.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بندگی یعنی چی؟
چند درصد بندگی #نماز و #دعاست؟
✍️ دکتر علی غلامی
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپانه
#دین ، یه خاطره نیست که فقط توی قلبت نگهش داری! ببین، سر بچش قطع شده اما...
بفرست برای اونایی که معتقدن
«فقط دلت باید پاک باشه!»
🧡
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
🐄#شناخت_گاو_و_شناخت_من!
✍یکی تعریف می کرد :
وقتی از نماز جماعت صبح برمی گشتم، جماعتی را دیدم که به زور قصد سوارکردن گاو نری را در ماشین داشتند.
🔹گاو مقاومت میکرد و حاضر نبود سوارماشین بشود. من رفتم دستی به پیشانی گاو کشیدم . گاو مطیع و سوار ماشین شد.
🔸من مغرور شدم و پیش خودم گفتم: این از برکت نماز صبح است!
🔹وقتی رسیدم خانه، دیدم مادرم گریه و زاری میکند.
🔸علت را که جویا شدم ،گفت:گاومان را دزدیدند!
🔹گاو مرا شناخته بود، ولی من او را نشناخته بودم!!
#داستان
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
🍂🌺🍂🌺🍂🌺
💥#دزدِجوانمردی!
✍اسب سواری، مرد افلیجی را سر راه خود دید که از او کمک می خواست.
مرد سوار دلش به حال او سوخت.
از اسب پیاده شد و او را از جا بلند کرد و روی اسب گذاشت تا او را به مقصد برساند.
🔸مرد افلیج وقتی بر اسب سوار شد، دهنه ی اسب را کشید و گفت :
اسب را بردم، و با اسب گریخت!
🔹اما پیش از آنکه دور شود صاحب اسب،
داد زد :
تو، تنها اسب را نبردی، #جوانمردی را هم بردی!
🔸اسب مال تو، اما گوش کن ببین چه می گویم! مرد افلیج اسب را نگه داشت.
مرد سوار گفت :
🔹هرگز به هیچ کس نگو چگونه اسب را به دست آوردی، زیرا می ترسم که دیگر هیچ سواری به پیاده ای رحم نکند!
📚«برگرفته از گلستان سعدی»
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🚨#کودککودن_یا_نابغهدوران!
✍روزی ادیسون از مدرسه به خانه بازگشت و یاد داشتی به مادرش داد و گفت : این را آموزگارم داد. گفت فقط مادرت بخواند.
🔸مادر در حالی که اشک در چشمان داشت، برای کودکش خواند:
فرزند شما یک نابغه است و این مدرسه برای او کوچک است. آموزش او را خود بر عهده بگیرید.
🔹سال ها گذشت مادرش از دنیا رفته بود. روزی ادیسون که اکنون بزرگ ترین مخترع قرن بود، در گنجه خانه خاطراتش را مرور می کرد.
برگه ای در میان شکاف دیوار او را کنجکاو کرد آن را درآورده و خواند.
🔸نوشته بود : کودک شما کودن است از فردا او را به مدرسه راه نمی دهیم .
ادیسون ساعت ها گریست.
▫️و در خاطراتش نوشت :
✍توماس آلوا ادیسون کودک کودنی بود که توسط یک مادر قهرمان به نابغه قرن تبدیل شد.
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 زبان مورچهخوار😳
#حیوانات
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیه استاد فاطمینیا برای
کسانی که اربعین، کربلا مشرف نمیشن❤️🔥
این 1️⃣ دقیقه رو همه جاماندگان ببینند 🥺
#اربعین #ماه_صفر
#امام_حسین
🌷
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚#داستانضربالمثلها
🔹پا را به اندازه گلیم خود دراز کن.
✍روزی شاه عباس از راهی می گذشت. درویشی را دید که روی گلیم خود خوابیده است و چنان خود را جمع کرده که به اندازه ی گلیم خود درآمده.
شاه دستور داد یک مشت سکه به درویش دادند.
🔹درویش شرح ماجرا را برای دوستان خود گفت. در میان آن جمع درویشی بود که به فکر افتاد او هم از انعام شاه نصیبی ببرد،به این امید سر راه شاه پوست تخت خود را پهن کرد و به انتظار بازگشت شاه نشست.
🔸وقتی که مرکب شاه از دور پیدا شد، روی پوست خوابید و برای اینکه نظر شاه را جلب کند، هریک از دست ها و پاهای خود را به طرفی دراز کرد بطوری که نصف بدنش روی زمین بود.
در این حال شاه به او رسید و او را دید و فرمان داد تا آن قسمت از دست و پای درویش را که از گلیم بیرون مانده بود قطع کنند.
🔹یکی از نزدیکان شاه از او سوال کرد که :
شما در رفتن درویشی را در یک مکان خفته دیدید و به او انعام دادید. امادر بازگشت درویش دیگری را خفته دیدید سیاست فرمودید،
چه سری در این کار هست ؟
🔸"شاه گفت :
درویش اولی پای خود را به اندازه ی گلیم خود دراز کرده بود اما درویش دومی پایش را از گلیمش بیشتر دراز کرده بود.
#ضرب_المثل
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*رول های موز خوشمزه..*
[مواد لازم] شیر ۱ لیوان
شکر ۱.۵ ق غ
وانیل نوک ق چ
پودر کاکائو ۱ ق غ
تخم مرغ ۱ عدد
آرد ۳.۵ ق غ
مواد میانی :
شیر عسلی، موز
*✅ #ترفندهای کاربردی، خانه داری و ...👇
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻همسر گزینی🔺
داشتن همسر مهمترین نیاز انسان بعد از آب و اکسیژن
⚠️ مثل بت پرستان نباشیم
با دست خودمان آداب و رسوم غلط درست کردیم و به مشکل خوردیم
کاش اینو مادر، پدرا از همه مهمتر بعد اطرافیان و حتی خود دختر و پسر بدونن و سنگ لای چرخ زمدگیشون نذارن
#ازدواج #همسرداری
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
یکی از وظایفی که زن و شوهر نسبت به هم دارند این است که قدر دان هم باشند. .
نکنه خدای نکرده بگیم: وظیفش بوده.
زنمه و وظیفشه خونه را تمیز کنه.
شوهرمه و وظیفشه که خرجی خونه رو بده.
تولدم بوده و حالا شق القمر نکرده که کادو خریده.
حتی اگر همه چیزهایی که شما میگید درست باشه که نیست. باز هم #قدردانی رابطه شما را با همسرتون بهتر میکنه
اصلا حال و هوای زندگیتون رنگ و بوی دیگه ای به خودش می گیره.
#همسرداری
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan