فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مصرف چه ویتامینهای برای خانم ها ضروریه؟
برای داشتن یک بدن سالم نیازه که ویتامین های مختلفی مصرف کنیم؛ خیلیامون ویتامین های مورد نیاز رو به کمک داشتن یک رژیم سالم و درست تامین میکنیم؛
باید به این نکته توجه کرد که از اونجا که به طور کلی زنان نسبت به مردان حجم غذایی کمتری دارند، نیاز به ویتامین میتونه در مراحل مختلف زندگیشون بیشتر بشه.
از طرفی خانم ها به دلیل زایمان، شرایط خاص هورمونی، یائسگی و شغلی و ... نیاز بیشتری به ویتامین های مختلف پیدا میکنن.
#ویتامین
💟 #طب_و_سلامت
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
نشانه هایی که به شما میگه سیستم ایمنی تون خوب کار نمیکنه و سم در بدن شما وجود داره:
- یبوست دارید
- سر دردای زیادی دارید
-حتی مام و ضد تعریق هم براتون جوابگو نیس
- درد مفاصل در قسمت کمرتون دارید
- لکه های پوستی دارید
- به سختی خوابتون میبره
- اضافه وزن دارید مخصوصا در ناحیه شکم
- با اینکه مسواک میزنید بازم نفستون بوی بدی میده
- ناخن هاتون زرد شده و هی میشکنه
- موهاتون جدیدا زیادی میریزه
اگر 5 یا شش تا مورد بالا رو دارید بدونید که کبدتون به درد سر افتاده
چاره چیه؟ 🤔👇
اول باید اصلاح مزاج کنید تا ریشه ای درمان
- مقدار زیادی آب بنوشید این کمک میکند تا سموم رو از بین ببرید.
- سموم باعث تخریب کبد میشه.
به غذاتون جعفری اضافه کنید و یا هر روز یه پرتقال بخورید
- تمرین یوگا : یوگا گردش خون رو بهبود میبخشه و به از بین بردن سموم کمک میکنه
- بعد از شام مسواک کنید و نخ دندان استفاده کنید
- فقط غذاهای ارگانیک بخورید.
- اضافه کردن پروبیوتیک ها به رژیم غذایی
- فقط از محصولات آرایشی طبیعی استفاده کنید.
#نشانه
#اهمیت
💟 #طب_و_سلامت
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
28.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷
#مؤمنین و #هیئتیها حتماً یک دقیقه وقت بگذارند، اگر خدای نکرده، چنین #صفت_زشتی در بین #ما هست. حتماً در #اولین_فرصت_کنار بگذاریم و از #شر_شیطان_خلاص شویم...
#اللهم_اجعل_عواقب_امورنا_خیرا.
🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
#رمان
نام کتاب : سردار کوهستان
نویسنده : بنیامین شکوه فر
تعداد صفحه : 146
حجم فایل : ۶٢٨.٢٢ کیلوبایت
*
⚖ راه حل برگشت پولی که اشتباه به حساب دیگری واریز شده چیست؟
🔹کسی که به اشتباه پولی را برای کسی واریز کند باید به بانک مربوطه مراجعه کند تا با درخواست وی با شخص مربوطه تماس حاصل گردد.
🔹اما گاهی بعد از واریز اشتباه پول به حساب دیگری شخص دریافت کننده از استرداد مبلغ خودداری میکند
🔹 در این شرایط لازم است پیگیری های قضایی صورت بگیرد.
🔹مطابق ماده ۳۰۱ ق.م کسی به اشتباه یا حتی عمد چیزی را که مستحق آن نبوده دریافت کند ملزم است آن را به مالک تسلیم کند
🔹بنابراین فرد مال باخته در این فرض میتواند با مراجعه به دادگاه و تقدیم دادخواست و استناد به فیش های واریزی نسبت به پس گرفتن وجه خود اقدام نماید.
#حقوقی
♦️🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
23.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 اجرای فوقالعاده #نوحه توسط نوجوانان برای #اربعین
🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
#داستان زیبا و خواندنی
🌺🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃
🍃
💠داستانی واقعی خواندنی و بیدار کننده! حتما بخوانید
✍️داخل هواپیما دو حاجی با یکدیگر آشنا شدند و قرار شد برای پُر کردنِ زمانِ تاخیر پروازِ هواپیما داستانِ حجِ شان را برای همدیگر تعریف نمایند.
حاجی اولی: بنده رییس یک شرکت ساختمانی هستم الحمدلله دهمین بار است که فریضه حج را بجا می آورم.
حاجی دومی: از خداوند برای شما حجِ مقبول و سعی مشکور آرزو دارم.
حاجی دومی: بنده دکتر سعید متخصص جراحی هستم و در یکی از شفاخانه های خصوصی کار می کنم.
بعدِ سی سال کار در یکی از شفاخانه های خصوصی توانستم هزینه حج را پس انداز کنم، اما روزی که رفتم برای دریافتِ وجوه پس انداز شده ام به بخشِ مالی، همانجا با مادرِ یکی از مریضان ام که فرزند معلولی دارد برخوردم، بعد از احوال پرسی مختصر متوجه شدم که خانم بسیار غمگین و پریشان است و دلیلِ ناراحتی ایشان هم اخراجِ شوهرش از کار و اینکه دیگر آن زوج توانایی پرداختِ هزینه ی معالجه ی فرزند معلول شان را در بیمارستان خصوصی ندارند.
رفتم پیشِ مدیرِ بیمارستان و ازش خواهش نمودم تا ادامه درمانِ طفلِ مریض به حساب بیمارستان صورت گیرد، اما مدیرِ بیمارستان به تقاضای ام جواب رد داده و گفت : این جا بیمارستانِ خصوصی ست، نه کدام بنیاد خیریه
با نا امیدی تمام از پیشِ مدیرِ بیمارستان خارج شدم و در حالی که دلم بحال مریض و خانواده اش سخت میسوخت، بصورت اتفاقی و غیر ارادی دستم به جیبم که پولِ پس اندازِ حج در آن بود، خورد.
برای چند لحظه یی به فکر فرو رفتم که این پول کی و به کجا باید هزینه شود؟
بی اراده سرم را به سمتِ آسمان بلند کردم و خطاب به خداوند گفتم:
بار الها!
خودت بهتر از هر کسی آرزوی دلم را میدانی، هیچ چیزی برایم بهتر از رفتنِ حج و زیارت خانه ی خودت و مسجدِ حضرتِ نبی اکرم محبوب تر نیست و اینرا نیز میدانی که برای رسیدن به خانه ات تمام عمر تلاش نموده و زحمت کشیده ام.
بار الها!
من مشکلِ این زنِ نا امید، شوهرِ ناچار و فرزندِ مریض اش را بر تمایلِ سرکشِ درونی خودم که همانا آرزوی رفتن و زیارتِ خانه ی توست ترجیح می دهم.
خدایا مرا از فضل و کرمت بی نصیب مگردان!
مستقیم رفتم به بخشِ مالی بیمارستان و هر چه پول داشتم همه را یکجا به صراف تحویل دادم وگفتم این پولِ شش ماه پیش پرداخت برای بستری و هزینه ی درمان طفلِ مریضِ و معلول است و همچنان به مدیرِ بخش گفتم یک خواهشی دیگر هم از شما دارم که لطفآ تحتِ هیچ شرایطی به مادر مریض نگوئید که هزینه ی بستر و علاجِ طفلِ معلولِ شان را من پرداخت نموده ام و اگر اصرار نمودند بگوئید بیمارستان پرداختِ هزینه ی بیمارِ شمارا متقبل شده است .
به خانه برگشتم از یکطرف بخاطرِ اینکه سفر حج و زیارتِ خانه ی خدا را از دست داده ام بسیار نا امید و غمگین بودم، اما در عینِ حال حسِ رضایتِ عجیبی در درونِ من بود که خدا مرا وسیله ساخته تا مشکلِ مریضِ معلول و بی بضاعت ام را حل نمایم.
آن شب در حالتی که صورتم و گونه هایم خیس اشک بود به خواب رفتم، در خواب دیدم که دارم طوافِ خانه ی خدا را انجام می دهم
و مردم به من سلام می کنند و میگویند، حجِ تان قبول باشد حاج سعید و همچنان میگفتند که اینرا نیز بدانید که شما قبل از این که در زمین حج کنید، در آسمانها حج کرده اید، جنابِ حاج سعید ما را نیز از دعای خیر تان فراموش نکنید.
از خواب پریدم و احساسِ خوشحالی عجیبی سرا پایم را گرفته بود
خدا را سپاس گذاری نمودم و به رضای پروردگار راضی شدم.
تازه چند دقیقه یی از بیدار شدن ام نگذشته بود که زنگِ تلفن ام به صدا در آمد ، دیدم مدیرِ بیمارستان پشت خطِ تلفن هست.بعدِ احوال پرسی مختصر گفت:
صاحبِ بیمارستان امسال عازم حج هستند و ایشان هیچ وقت بدونِ پزشک خصوصی خود شان حج نمیرود، اما متاسفانه اینبار پزشکِ خصوصی ایشان به دلیلِ بار داری خانمش و نزدیک شدن وضعِ حمل نمی تواند صاحبِ بیمارستان را در سفرِ حج همراهی کند، بنآ خواهشی از شما دارم که امسال زحمتِ همراهی ایشان را در سفرِ حج شما عهده دار شوید.
سجده شکر بجا نمودم و همانطور که حالا می بینید خداوند حج و زیارتِ خانه خودش را بدونِ پرداختِ کدام هزینه نصیب ام گردانیده.
#ادامه_دارد
🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
#ادامه_متن☝️☝️☝️☝️
الحمدلله نه تنها که هزینه ی سفرِ حج پرداخت نکرده ام، بلکه به دلیلِ رضایت از همراهی و خدمات ام هدایای زیاد و هزینه ی قابلِ ملاحظه یی نیز برایم پرداخت نمودند.
در طول سفرِ حج فرصتی پیش آمد و داستانِ آن زن نا امید را به منظور تحت پوشش قرار گرفتنِ دوامدار و عرضهء خدمات رایگان برای فرزند معلول اش را برای صاحبِ بیمارستان تعریف نمودم.
محضِ برگشت از سفر ایشان دستور دادند تا فرزندِ مریضِ آن خانواده الی شفایابی کامل از حساب خاصِ بیمارستان درمان شود، همچنان دستورِ ایجادِ صندوقِ خاصی برای پاسخگویی مواردِ مشابه و درمان فقرا در بیمارستان را دادند و در ضمن یک دستور دیگری که خیلی خوشحال کننده بود استخدامِ شوهر آن زن در یکی از شرکت هایش بود.
و نیز دستور دادند تمام پولی که بابتِ معالجه ی مریض معلول پرداخت نموده بودم دوباره به حساب ام واریز گردد.
آیا، تا حالا فضل و کرمی بالا تر از فضل و کرمِ پروردگارِ عالمیان دیده اید؟!!!
حاجی اولی که به سخنانِ دکتر سعید گوش می داد غرقِ در اشکِ شرمندگی شده بود، پیشانی حاج سعید را بوسید و گفت : به خدا سوگند هیچ وقت همانندِ امروز احساسِ حقارت و بیچاره گی نکرده بودم، هرسال پشتِ سر هم حج می رفتم و با خودم فکر می کردم جایگاهم در نزد خدا با هر بار حج کردن بالاتر و بالاتر خواهد رفت، اما حالا متوجه شده ام که حجِ شما هزار برابرِ حجِ من و امثال من اجر و پاداش دارد.
چون، تفاوت اینجاست که من خودم به حج و زیارتِ خانه خدا میرفتم ، اما شما را خداوند شخصا به خانه اش دعوت نموده است.
✾🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
این توافقات در قرارداد کار بین کارگر و کارفرما باطل است و اثری ندارد🔻🔻
۱.توافق بر کار بیش از ۴۴ ساعت در هفته بدون دریافت اضافه کاری باطل است
۲.توافق بر اینکه کارگر حق استفاده از مرخصی استحقاقی خودش رو ندارد حتی با رضایت کارگر باطل است
۳.توافق بر عدم استفاده کارگر از تعطیلی هفتگی(جمعه ها) باطل است
۴.توافق بر حقوق روزانه کمتر نسبت به قانون حتی با توافق کتبی کارگر باطل است
⚖ #حقوقی ⚖
🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
روزی خبرنگار جوانی از ادیسون پرسید: آقای ادیسون شنیدم برای اختراع لامپ تلاشهای زیادی کرده ای، اما موفق نشدهای، چرا؟!
پس از ۹۹۹ بار شکست همچنان به فعالیت خود ادامه میدهی؟
ادیسون با خونسردی جواب میدهد: ببخشید آقا من ۹۹۹ بار شکست نخورده ام، بلکه ۹۹۹ روش یاد گرفتهام که لامپ چگونه ساخته نمیشود!
طرز نگرش میتواند آنچه که شکست نامیده میشود را تبدیل به معجزه کند.
#حکایت #پند #داستان
🍃
🌺🍃
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
💠 داستان آفتابه دار فیضیه
استاد عبدالقائم شوشتری:
🔸خدمت آقای الهیان عرض کردم شمادر قم استادی را می شناسید که بنده از او استفاده کنم؟ گفت: بله گفتم: کیست؟ گفت حضرت معصومه
🔸 گفتم:دست ما کوتاه و خرما بر نخیل گفت:دومی آقای بالخیر آفتابه دار مدرسهٔ فیضیهٔ و دار الشفاء است و او مرد پیچیده ای است
تمام طلاب آن سالها او را می شناسند چون بیش از ده سال آفتابه دار بود
🔸گفتم:آقای الهیان این مرد همیشه صدای بزغاله در می آورد و طلاب را می خنداند کسی که دائم به مضحکه مشغول است چطور می تواند از اولیاء الله باشد.
🔸گفت: تو بیشتر بنشین اینها برای رد گم کنی بود این آقا قد کوتاهی داشت و چاق ، از قباهای کهنه طلبه ها می پوشید و گاهی چند قبا روی هم می پوشید و اصلاً هیکل او خنده دار بود، هر طلبه ای که برای آب برداشتن از حوض مرکزی می آمد، صدای بزغاله در می آورد و طلبه ها می خندیدند
🔸بعضی طلبه ها گاهی یک ریال پول در سینی می انداختند برای آنها دو مرتبه صدا در می آورد
🔸گفتم آقای الهیان داری سر من شیره می مالی؟
گفت: نه به خدا،اولیا الله گاهی به این شکل خود را مسطور می کنند
🔸من در ردیف ایشان غیر از ایشان بزرگ مرد دیگری را می شناسم که در دامغان تشریف دارند به نام معلم دامغانی به دامغان رفتن آن زمان میسر نشد
🔸با خود گفتم اول بروم سراغ نقد، اولین ملاقاتی که با معرفت خدمت ایشان رفتم درماه رجب بود تا وارد وضو خانه شدم این دفعه صدای بزغاله در نیاورد و برای من احتراماً از جایش بلند شد و اشاره کرد بیا پهلوی من بنشین
🔸من بارها او را دیده بودم و به او آن یک ریالی که طلبه ها می دادند داده بودم هیچ وقت این طور احترام نکرده بود صدای بزغاله را تعطیل کرده بود اما این دفعه گویا فهمیده بود که من او را شناخته بودم
🔸گفت: پسر جان اسمت چیست؟گفتم:عبدالقائم شوشتری
🔸گفت : من همیشه به جهت الطافی که خدا به من داشته ، شاد و شنگولم ، دل وقتی به یاد خدا شاد شد از تمام وجود مؤمن سرور و شادی می بارد
🔸الآن ماه رجب است و چند روزی بیشتر به ۲۵ رجب نمانده ، شهادت حضرت موسی بن جعفر شما روز شهادت مرا خواهی دید که خنده نمی کنم و صدای بزغاله در نمی آورم ، چون امام زمان عزادار است پس ما هم عزا داریم
در بقیه روزها می خواهم سربازان امام زمان را شاد کنم اینها اکثراً از قشر ضعیف جامعه هستند و غم بی پولی در جهره شان پیدا است
(جالب اینجاست که اینجانب این قصه را در همان ایام از استادم شنیدم ) از آن تاریخ به بعد هر وقت فرصتی می کردم می رفتم و خدمت ایشان می نشستم
🔸همان روز اول به من سفارش کرد مرا به طلبه ها معرفی نکن خودت هم اینجا زیاد ننشین در اوقات خلوت بیا با هم صحبت کنیم صحبت های او بیشتر پیرامون خدمت خالصانه ی مادی به فقرا بود ، مخصوصاً طلاب.
#حکایت #پند #داستان
✾📚 💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan