eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.6هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
671 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/amola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaoa_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸بگذار آدمها تا 🌳میتوانند سنگ باشند 🌸مهم این است که 🌳تو از نـژاد چشمه ای 🌸پس جاری باش 🌳و اجازه نده سنگ ها 🌸مانع حرکت تو شوند ؛ 🌳با نوازشهایت از بین آنها 🌸با لبخند عبور کن.... ═══✼🍃🌸🍃✼═══ 👇👇👇👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
💯✅خونسازها را بشناسید 🔸 انجیر 🔸 سبزی تره 🔸 شکرسرخ 🔸 برگ چغندر 🔸 سوپ گندم 🔸 سویق گندم 🔸 سویق سنجد 🔸 فسنجان بادام🔸 کاهو سکنجبین 🔸 قیسی خیس‌ کرده 🔸 باقلای زرد رسیده 🔸 سه شیره انگور، خرما، توت ‌‌‌‌‌‌‌
❗️اگر پوست 3 پرتقال رسیده و تمیز را در 3 لیوان آب بجوشانید و بعد آنرا با عسل شیرین کرده و میل کنید، دچار سرماخوردگی نمی شوید! ▫️اینکار مقاومت بدن رابسیار بالا می برد. http://eitaa.com/cognizable_wan
❇️یه زن با شنیدن این جملات قوت قلب پیدا میکنه؛ ❤️امروز حتما خسته شدی ❤️بذار کمکت کنم ❤️چی میخوای برات بخرم ❤️عصابتوخوردنکن ❤️نبینم غصه بخوری ❤️بریم یه هوایی بخوریم
🔴 #دختر_شهید ــــــــــــــــــــــــ به دخترم #دروغ نگویید  نگویید من به سفر رفته ام نگویید از سفر باز خواهم گشت نگویید زیباترین هدیه را برایش به ارمغان خواهم آورد به دخترم واقعیت را بگویید، بگویید بخاطر آزادی تو هزاران خمپاره دشمن سینۀ پدرت را نشانه رفته اند بگویید خون پدرت بر تمام مرزهای غرب و جنوب کشورش پریشان شده است ، بگویید موشکهای دشمن انگشتان پدرت را در سومار دستهای پدرت را در میمک پاهای پدرت را در موسیان سینه پدرت را در شلمچه چشمان پدرت را درهویزه حنجره پدرت را در ارتفاعات الله اکبر خون پدرت را در رودخانۀ بهمنشیر و قلب پدرت را در خونین شهر پرپر کرده اند اما ایمان پدرت در تمامی جبهه ها می جنگد به دخترم واقعیت را بگویید  بگذارید قلب کوچک دخترم ترک بردارد و نفرت همیشه ای از استعمار در آن بدواند بگذارید دخترم بداند که چرا عکس پدرش را بزرگ کرده اند چرا مادر دیگر نخواهد خندید چرا گونه ها ی مادر بزرگش همیشه خیس است چرا عموهایش، محبتی بیش از پیش به او دارند  و چرا پدرش به خانه برنمی گردد بگذارید دخترم بجای عروسک بازی نارنجک را بیاموزد بجای ترانه، فریاد را بیاموزد و بجای جغرافیای جهان، تاریخ جهان خواران را بیاموزد به دخترم دروغ نگویید نمی خواهم آزادی دخترم، قربانی نیرنگ جهانخواران باشد به دخترم واقعیت را بگویید می خواهم دخترم دشمن را بشناسد امپریالیسم را بشناسد استعمار را بشناسد به دخترم بگویید من شهید شدم سلام مرا به دخترم برسانید #شهید_شیخ_شعاعی از شهدای غواص کربلای ۴
👁 اينگونه نگاه کنيم:👇 👨مرد را به عقلش نه به ثروتش 👩زن را به وفايش نه به جمالش 👬دوست را به محبتش نه به کلامش 💖عاشق را به صبرش نه به ادعايش 💰مال را به برکتش نه به مقدارش 🏠خانه را به آرامشش نه به اندازه اش 🚘اتومبيل را به کاراييش نه به مدلش 🍝غذا را به کيفيتش نه به کميتش 📚درس را به استادش نه به سختيش 🕵دانشمند را به علمش نه به مدرکش 👔مدير را به عمل کردش نه به جايگاهش ✍نويسنده را به باورهايش نه به تعداد کتابهايش 👼شخص را به انسانيتش نه به ظاهرش ❤️دل را به پاکيش نه به صاحبش 🗣سخنان را به عمق معنايش نه به گوينده اش ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌☂http://eitaa.com/cognizable_wan ¯\_(ツ)_/¯
❗️شهادت #حاج_قاسم به ضرر آمریکا تمام می شود ! ✅خون شهید از مطهِّرات است . در فقه مواردی داریم که نجس هستند ، و هر چه با آنها برخورد کند نجس میشود ، برای طهارت اشیاءِ نجس راههایی هست ، مثلا اگر لباسمان خونی شود با آب میتوان آن را پاک کرد ، و اصطلاحا می گویند آب " مطهِّر" است ، این در امور ظاهریست ؛ در امور معنوی هم نجاساتی داریم و مطهّراتی ، ✅ ظلم و استکبار از بزرگترین مصادیق نجاسات است ، و آمریکا که شیطان بزرگ میدانیمش بزرگترین نماد استکبار و نجاست است ! آمریکا با حضور طولانی مدت در منطقه ، این جا را به نجاست کشانده ، این نجاست را باید تطهیر کرد ؛ ✅ خونِ شهید از مطهِّرات است ، همین خون که در ظاهر نجس است ، در باطن باعث تطهیر می باشد . خونِ #حاج_قاسم و سائر شهدا زمینه تطهیر منطقه را از لوث وجود استکبار فراهم کرده ، دور نیست که با #انتقام_سخت منطقه از آلودگیِ شیطان بزرگ خالی شود . وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فیلم رو پخش کنید تا همه بفهمن چه عزیزی از دست رفته 👇👇👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ازحمام بیرون می آیـے ومن درحالیڪه جانمازکوچکم رادرکیفم میگذارم زیرلب میگویم _ عافیت باشه آقا!غسل زیارت کردی؟ سرت را تکان میدهی و سمتم می آیـے.. _ شماچی؟ غسل کردی؟ _ اره..داشتم! دستم رادراز میکنم ،حوله کوچکی که روی شانه ات انداخته ای برمیدارم و به صندلی چوبی استوانه ای مقابل دراور سوئیت اشاره میکنم _ بشین.. مبهم نگاهم میکنی _ چیکار میخوای کنی؟ _ شما بشین عزیز مینشینی، پشت سرت می ایستم ،حوله راروی سرت میگذارم و آرام ماساژ میدهم تاموهایت خشک شود. دستهایت را بالا می اوری و روی دستهای من میگذاری _ زحمت نکش خانوم _ نه زحمتی نیست اقا!...زود خشک شه بریم حرم.. سرت راپائین میندازی و درفکر فرو میروی. درآینه به چهره ات نگاه میکنم _ به چی فکر میکنی؟... _ به اینکه اینبار برم حرم...یا مرگمو میخوام یا حاجتم.... وسرت را بالا میگیری و به تصویرچشمانم خیره میشوی. این چه خواسته ای است... ازتوبعید است!! کارموهایت که تمام میشود عطرت را از جیب کوچک ساکت بیرون می آورم و به گردنت میزنم....چقدر شیرین است که خودم برای زیارت اماده ات کنم چند دقیقه ای راه بیشتر به حرم نمانده که یک لحظه لبت راگاز میگیری و می ایستی.مضطرب نگاهت میکنم... _ چی شد؟؟؟ _ هیچی خوبم. یکم بدنم دردگرفت... _ مطمئنی خوبی؟...میخوای برگردیم هتل؟ _ نه خانوم! امروز قراره حاجت بگیریما! لبخند میزنم اماته دلم هنوز میلرزد... نرسیده به حرم از یک مغازه ابمیوه فروشی یک لیوان بزرگ آب پرتغال طبیعی میگیری بادونی وباخوشحالی کنارم می آیـے _ بیا بخور ببین اگر دوست داشتی یکی دیگه بخرم.اخه بعضی اب میوه ها تلخ میشه... به دو نی اشاره میکنم _ ولی فکر کنم کلن هدفت این بوده که تو یه لیوان بخوریما... میخندی و ارخجالت نگاهت راازمن میدزدی.تاحرم دست دردستت و درآرامش مطلق بودم.زیارت تنها باتو حال و هوایی دیگرداشت.تانزدیک اذان مغرب درحیاط نشسته ایم و فقط به گنبد نگاه میکنیم.ازوقتی که رسیدیم مدام نفس میزنی و درد میکشی.امامن تمام تلاشم را میکنم تاحواست را پی چیز دیگر جمع کنم.نگاهت میکنم و سرم راروی شانه ات میگذارم این اولین باراست که این حرکت را میکنم.صدای نفس نفس را حالا بوضوح میشنوم. دیگر تاب ندارم ،دستت را میگیرم _ میخوای برگردیم؟ _ نه من حاجتمو میخوام _ خب بخدا اقا میده ....توالان باید بیشتر استراحت کنی.. مثل بچه ها بغض و سرت را کج میکنی _ نه یا حاجت یاهیچی... خدایا چقدر! ازوقتی هم من فهمیده ام شکننده تر شده... همان لحظه اقایی با فرم نظامی ازمقابلمان رد میشود و درست در چند قدمی ما سمت چپمان مینشیند... نگاه پراز دردت را به مرد میدوزی و آه میکشی مرد می ایستدو برای نماز اقامه میبندد. توهم دستت رادر جیب شلوارت فرو میبری و تسبیح تربتت را بیرون می آوری.سرت را چندباری به چپ و راست تکان میدهی و زمزمه میکنی: _ هوای این روزای من هوای سنگره... یه حسی روحمو تا زینبیه میبره تاکی باید بشینمو خدا خدا کنم.... به عکس صورت شهیدامون نگا کنم.. باز لرزش شانه هایت و صدای بلند هق هقت...انقدر که نفسهایت به شماره می افتد و من نگران دستت رافشار میدهم.. ↩️ ... ╭─┅═♥️═┅╮ http://eitaa.com/cognizable_wan ╰─┅═♥️═┅╯
سپهبد تو همیشـــه زنده‌ای... نشان به این نشان که حتی پیکر مطهرت که در تابوت آرام خوابیده، کابوس چشمان پر هراس دشمن است... دشمنی که حالا درمانده است و نمی‌داند با حماقتی که کرده چه کند... #پهلوانان_نمی_میرند ••●❥🍃🌹 🌹🍃❥●••